سه خوشه اشک

از تو نوشتن سخت است و ازغربت تو نوشتن سخت تر؛ وقتي قلم روضه ي تيرباران تابوتت را مي خواند و واژه ها اشك مي ريزند. بي شك رد اين خوشه هاي اشك، دلهاي مشتاق زيارتت را به سكوت بي سرانجام «بقيع» مي رساند.

آجرک الله یابن الزهرا

یا اباعبدالله
تشنگی‌ام را، تشنگی رویت را، تشنگی روی خورشیدی‌ات را، عاجزانه به رخت می‌کشم. به رخت می‌کشم آقای همه زیبایی‌ها و تنهایی‌ها.
شنیده‌ام که کمتر دست رد به سینه کسی می‌زنی. و شاید هم اصلا نزنی. از تو می‌خواهم. مرا در کنار خود بپذیری، بابی انت و امی.

کهکشان قامت غیرت و شجاعت

در این زمانه دلتنگی ها و دلگرفتگی ها و دلشکستگی ها، برای رسیدن به وصل معشوق، دست به دامن تو گشته ام. تویی که تمنا به خود افتخار می کند که به پای تو بیفتد. تویی که دست نیازمند، به خود می بالد که به سوی تو دراز شود. تویی که اجابت رنگ می گیرد از لطف تو، و تویی که کرامت نشان از بی کرانه گی تو دارد.

کودک زیبای بهشت

کودک زیبای بهشت، با دست های کوچکت، دست های تنهای من را دست گیر باش علی وار.

المپیک ۲۰۱۲ لندن و چند حاشیه

مشعل المپیک به لندن می‌رسد | پرچم(ها) بالا می‌رود | همه مشغول شادی قهرمانی هستند | کسی(انی) در شعله‌های آتش می‌سوزد | سقف خانه‌ای(هایی) فرو می‌ریزد | سری(هایی) در حلقه‌ی طناب بالا می‌رود | کودکی(انی) با التماس قهرمان زندگی‌اش را بدرقه می‌کند…

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.