مدیریت ‌بـسیجی‌ِ؛ به مثابه الگوی مدیریتی کارآمد و مبتنی بر اندیشه اسلامی

اداره موفق هشت سال‌ جنگ تمام عیار با‌ دشمنان‌ کاملا خطرناک و مسلح، ذهن هـر ناظر کنجکاوی را متوجه خـود مـی‌کند. به راستی مدیریت بسیجی چیست که توانست بدین‌گونه معجزه‌آسا اسلام و ایران را از این تجاوز هولناک، پیروزمندانه حفظ کند و به‌ صورت یک فرهنگ خود را در تاریخ جاودانه نماید؟ این پرسشی است که پاسخ آن هنوز به صورت یـک بسته جامع علمی عرضه نشده است.

به اسم عقلانیت مدرن، مقدسات دینی را قداست‌زدایی کردند

کل علوم اجتماعی روی شانه سی، چهل نفر جلو آمده و بقیه به اینها حاشیه و تعلیقات می‌زنند و سر سفره اینها مدرک می‌گیرند و زندگی می‌کنند. خود این سی چهل نفر باید شالوده‌شکنی شوند. حرف‌های اثبات نشده، سوالات غلط، حرف‌های متناقض و مبانی همه باید بررسی و شالوده‌شکنی شوند. یک تعریف غلط از دین ارائه می‌دهند و سپس شروع به بررسی رابطه دین با خانواده و غیره را توصیف می‌کنند. خوب قبل از توصیف، این تعریف از دین باید ثابت شود. این شالوده‌شکنی از دغدغه‌های من در طول چندین دهه اخیر بوده است.

اسلامی شدن دانشگاه‌ها نیازمند نظریه‌پردازی است

متاسفانه در مدیریت‌های ارشد و اصلی کشور فعالیت مصممی در حوزه وحدت حوزه علمیه و دانشگاه مشاهده نکرده‌ایم هر چند در برخی از مواقع از وحدت میان این دو نهاد آموزشی و علمی کشور استقبال می‌کنند. در سال‌های اخیر روحیه‌ام ضد دیوان سالاری شده است و احساس می‌کنم که یک شکست خطرناکی به تفکرات دینی از ناحیه گسترش دیوان سالاری وارد می‌کنیم، از سوی دیگر دیوان سالاری خود یک کرختی را ایجاد می‌کند به طوری که در تمام طول زندگی هیچ اثر قابل ارائه‌ای را عرضه نمی‌کنیم.

دانشجویان‌ما پرخاشگری‌علمی را تجربه نکرده‌اند

یکی از دلایلی که آن اشتیاق و شوقی که هم اکنون ما باید در زمینه اقتصاد اسلامی در همه دانشجویان علوم انسانی ببینیم، که در حد مورد انتظار نیست، به همین دلیل است که دانشجویان اقتصاد در کشور ما، جنگ اندیشه‌ها در سطح جهان را ندیده‌اند.

تئوری به مثابه‌ی «جعبه‌ابزار» یا «کالای لوکس»

در مطالعات علوم انسانی و اجتماعی، باید با فراتر رفتن از سطح درک و استفاده‌ی افراد عادی از تئوری، به افقی بالاتر دست یافت و در مداری بالاتر، استفاده‌ی عمیق‌تر و دقیق‌تری از تئوری نمود. ما علوم انسانی و اجتماعی را می‌خوانیم برای آنکه آنچه را روی می‌دهد، آگاهانه روشن سازیم و با «بیان» کردن آن به زبانی روشن و واضح و کاربردی، بتوانیم استفاده‌های بیشتری از تئوری ببریم.

بحثی در باب آن چه از كرسی‌ها نمی‌خواهیم!

نباید مناظرات نخبه‌گرایانه شود. البته کرسی های آزاداندیشی و ویژه‌تر، کرسی‌های نظریه‌پردازی، ذاتی نخبگانی و کانونی دارد، اما صرف محدود شدن کرسی ها در خواص اساتید یک حرکت دامنه دار ایجاد نخواهد کرد. برای فراگیر شدن و تحقق غایت اصلی کرسی‌ها (شکستن حصار تحجر و التقاط تا روشن‌کردن فضای غبارآلود و پیش‌فرض‌های فرامعرفتی و ایجاد روحیه‌ی حقیقت‌جویی و مطالعه و حرکت علمی در دانشگاه‌هاست این کافی نیست.

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.