عذرخواهی قدیانی از نوشته اخیرش

من نویسنده ام و نویسنده جماعت، گاه از کوره در می رود. قبول دارم که برخی از تعابیرم خطاب به ریاست دستگاه قضا جناب آملی لاریجانی که مولای ما از ایشان به عنوان «دانشمندی جوان» یاد کرده اند، درست نبود. نیز در نقد رئیس محترم قوه مقننه بهتر بود برخی تعابیر را به کار نمی بردم…. من خود دل شکسته ام این روزها اما دلی اگر این وسط شکسته ام، عذر می خواهم.

اعتراض ما به قوه قضائيه؛ خدمت به رهبری يا خيانت به رهبری؟!

ابتدا وبلاگي به بهانه انتقاد از رييس قوه قضائيه فيلتر شد. سپس نماينده‌ي مجلسي به قوه قضائيه اعتراض كرد؟! آقاي دكتر احمدي‌نژاد هم براي اين كه از قافله معترضين به قوه قضائيه عقب نماند، بعد از گذشت يك سال از انتشار يك كتاب، از نويسنده آن كه از قضا نويسنده نامه اعتراضي به رييس قوه قضائيه هم هست، تقدير و تشكر كرد!

اخلاق رسانه‌ای؛ نگاهی به فضای پیش رو

هرچند قائل به این هستیم که این نقدها و بالارفتن سعه‌ی صدر در میان هم‌سنگران ما دارای خیرات و برکات بسیار است، اما به نظر ما ادامه‌ی این روند نمی‌تواند به نتیجه‌ی مطلوب منجر شود و از این رو این بحث را در فضای رسانه‌ای ادامه نخواهیم داد و راه‌های دیگر را برای اصلاح در پیش خواهیم گرفت.

کمافی‌السابق: «از ماست» و هم‌چنان: «بر ماست»!

اگر آن هنگام که رفتار غیراخلاقی و گاه غیرانسانی را نسبت به آنان‌ که شاید به زعم برخی «غیر خودی» محسوب می‌شدند مشاهده کردیم همان موقع اعتراض می‌کردیم، دیگر کار به جایی نمی‌رسید که حالا به این «خودی» هم نشود حتی دوستانه انتقاد کرد!

حکایت عمار، آوینی و حسین قدیانی!

کار قدیانی مانند کسی است که در هنگام نبرد شروع می‌کند به رجز خواندن برای دشمن و روحیه دادن به نیروی خودی، اما به مرور از اصل نبرد غافل می‌شود و تا آخر کار همین‌طور مشغول رجزخوانی می‌ماند. حال ممکن است رجزهایی که می‌خواند خوب هم باشد، اما هدف چیز دیگری بوده است.

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.