کیک بوکسینگ پس از منبر!

وقتی وارد دبیرستان شدم هیچکدام از دانش‌آموزان نمی‌دانستند که من مربی رزمی‌شان هستم. روی همین اصل و به اقتضای شیطنت‌های دوره نوجوانی٬ وقتی از حیاط راهروهای مدرسه عبور می‌کردم شروع کردند به سربه‌سر من گذاشتن از یک طرف و صلوات فرستادن از طرف دیگر! خلاصه من با راهنمایی مدیر٬ به سالن ورزش رفتم و لباسم را عوض کردم. وقتی بچه‌ها وارد سالن شدند٬ چشمانشان از تعجب گرد شد.

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.