اواسط هفته گذشته یكى از دوستان سبز كه مدیرمسئول یكى از روزنامه هاى مغز پسته اى است بعد از مدت ها زنگ زد كه: «جمعه ببینیم همو!» گفتم: «در خدمتیم» گفت: پس میدون امام حسین(ع) قرار بذاریم، چون ما قراره سجاده مونو اونجا پهن كنیم!
دیروز آن دوست عزیز را كه زیارت نكردم، ولى از دیدار خیل نمازگزارانى كه صفوفشان در خیابان طالقانى به میدان فلسطین هم نرسیده بود محظوظ شدیم.
نمازگزارانى كه بسیاریشان پس از خطبه هاى سبز آقاى رفسنجانى و پیش از شروع نماز به سمت منازلشان در شمال تهران راه افتادند.
هولوكاست سبزى كه جریان روشنفكرى ایران در ائتلاف با سرمایه دارى داخلى و خارجى براى سوزاندن و انكار ۲۴ میلیون ایرانى مسلمان آغاز كرده است، دیروز شكست سنگینى را متحمل شد و به رغم فراخوان گسترده و در اختیار داشتن شبكه هاى متعدد ماهواره اى و اینترنتى و پیام هاى حماسى «رهبران جنبش مغز پسته اى» حتى نتوانست ۵ درصد رایى را كه در انتخابات تهران به دست آمده بود به این نمایش سیاسى تبلیغاتى بكشاند.
اگرچه این شكست را از زوایاى گوناگون سیاسى و جامعه شناختى مى توان تحلیل كرد، اما سطح تحلیل را مى توان تا عمق مبانى معرفتى نظام جمهورى اسلامى پیش برد. مبانى اى كه ریشه در قرآن و سیره انبیاى الهى دارد و استحكام خود را از جایى مى گیرد كه دست هیچ متوهم زیاده خواه و برترى طلبى یاراى خدشه در آن ندارد.
نماز در منظومه معرفتى آرمانى دین نقشى كلیدى و محورى دارد. قرآن در كنار تبیین و تشریع اصل نماز، صفاتى را براى نماز و نمازگزار واقعى برشمرده است كه راه سوء استفاده از این شعار مهم دین در جوامع بصیر و هوشیار را بسته است.
جامعه ایران سى سال پس از انقلاب اسلامى كه مهم ترین غایتش بیرون كشیدن اسلام ناب از زیر آوار اسلام آمریكایى با همه وجوه متحجر، التقاطى، سلطنتى آن بود به بلوغ رسیده است كه امكان ایجاد فتنه در آن با درآمیختن حق وباطل و سوءاستفاده از مظاهر و شعائر دین به حداقل رسیده است، چرا كه رویكرد انقلاب اسلامى به دین، رویكرد منظومه اى و جامع است و دین انقلاب اسلامى، همه «دین » است و ده ها هزار تن از بهترین جوانان ایران خون خود را نثار این قرائت از دین كه قرائت اهل بیت علیهم السلام است كرده اند.
سوره معارج نمازگزاران را این گونه معرفى كرده است:
المصلین الذین هم فى صلاتهم دائمون و الذین هم فى اموالهم حق معلوم اللسائل و المحروم؛
نمازگزاران كسانى هستند كه همیشه نماز مى گزارند (نه آنكه براى حفظ منافع طبقاتى یا شخصى شان به نماز روى بیاورند) و در اموالشان حتى براى محرومان و مستمندان قائلند (نه آنكه حق محرومان و مستضعفان را هم براى خود بخواهند)
نماز و زكات در ادبیات قرآنى در كنار هم هستند. یكى اتصال ملكوتى فرد است با خدا و دیگرى اتصال ملكوتى فرد است با جامعه. ارتفاع از عالم ماده و نزدیك شدن به خدا با فاصله گرفتن از مردم و ایجاد طبقه ممتازه مرفه در كنار دره هاى فقر ممكن نیست و نماز واقعى ملازم همیشگى دغدغه دیگران داشتن و تنها به منافع شخصى و طبقاتى خود نیندیشیدن است:
«اقیموا الصلواه و اتوا الزكوه» و «و یقیمون الصلوه و یوتون الزكوه» بارها و بارها در قرآن تكرار شده است و نیز «یقیمون الصلوه و ممارزقناهم ینفقون»
حركت انفاق كه جنبش جامعه مؤمنین براى پر كردن فاصله هاى اقتصادى است از ویژگى هاى اصلى نمازگزاران در قرآن محسوب مى شود.
جالب اینجاست كه بسیارى چالش هاى انبیاى الهى نیز بر سر همین قرائت از «نماز» و رابطه با خدا پیش مى آمده است. هنگامى كه شعیب(ع) خطاب به منكران آنها را به «قسط» و عدالت و شهروند درجه دو نخواندن دیگران دعوت مى كرد آنها خطاب به وى مى گفتند:
«اصلوتك تامرك ان نترك ما یعبد ءاباؤنا او نفعل فى اموالنا ما نشاء» یعنى: «آیا امتداد نماز تو به دخالت در امور مالى شخصى ما مى رسد؟» (سوره هود ۸۷)
نماز واقعى ربط وثیقى با مساله ولایت و حكومت در قرآن دارد:
«انما ولیكم الله و رسوله و الذین امنو الذین یقیمون الصلوه و یؤتون الزكوه و هم راكعون».
در آیه ولایت، حكومت دینى حق نمازگزاران واقعى است. یعنى آن كه نماز را بهانه و دستاویزى براى فرار از مسؤولیت هاى اقتصادى دینى نمى كند، تا چه برسد بهانه اى براى دفاع از اختلاف طبقاتى و منافع طبقه ممتازه.
امیرالمؤمنین(ع) از این جهت به ولایت برگزیده مى شود كه نمازش با دغدغه محرومان و بیچارگان همراه است و ولایت در مفهوم قرآنى پاسدار جامعیت دین است: معنویت در كنار عدالت و عدالت در كنار معنویت.
نمازى كه در منظومه معرفتى آرمانى قرآن و مكتب اهل بیت(س) تبیین شده است قابل بهره بردارى و سوء استفاده از سوى طبقه ممتازه و زیاده خواه نیست، اگر چه همواره این تمنا از سوى برترى طلبان و زیاده خواهان وجود داشته است.
ماجراى مسجد ضرار كه به دستور پیامبر (ص) تخریب شد گوشه دیگرى از اقدام عملى رسول خدا (در كنار تبیین نظرى نماز قرآنى) براى مقابله با توطئه گران است.
در نماز جمعه مستحب است كه سوره جمعه و سوره «منافقون» خوانده شود كه ضمن حفظ وحدت جامعه اسلامى از رخنه منافقان (با صفات پیچیده و ظاهرسازى ها و ریاكارى هاى متنوعشان) به فضاهاى ناب و منزه دینى جلوگیرى كند.
اما سوره دیگرى در قرآن است كه شاید مى توانست در نماز جمعه دیروز همان كاركرد را داشته باشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
ا رایت الذى یكذب بالدین فذلك الذى یدع الیتیم ولا یحض على طعام المسكین فویل للمصلین الذین هم عن صلوتهم ساهون الذین هم یرائون و یمنعون الماعون
… پس واى بر نمازگزارانى كه در نمازشان سهل انگارند.
آنها ریا مى كنند و از برخوردارى محرومان از امكانات اولیه هم مانع مى شوند.
شكست دیروزمغز پسته اى ها جلوه دیگرى از بى فرجامى پیوند زدن دین با منافع طبقه ممتازه است . بدعتى از سوى سردمداران این جنبش كه عمق فاصله آنها با مبانى انقلاب اسلامى را آشكار تر كرده است . انقلابى كه امامش آن را انقلاب مستضعفان و پابرهنگان مى نامد نمى تواند ابزار دست ریاكاران مغز پسته اى براى تحقق توهمات برترى طلبانه طبقه ممتازه شود .و آنها دیر یا زود خود را مجبور خواهند دید كه براى دفاع از منافع كاستى و طبقاتى شان ادبیات جدیدى دست و پا كنند.
Sorry. No data so far.