به گزارش تریبون مستضعفین، آیت الله جوادی آملی از جمله کسانی است که با گفتمان اعتدال بارها اعلام مخالفت کرده است. علیرغم اینکه ایشان در سال 84 به آقای هاشمی رفسنجانی رای داده و از ایشان حمایت کردند، پس از طرح تشکیل جبهه اعتدال از سوی وی، به انتقاد از این گفتمان پرداخت که در آثار و گفتار ایشان بازتاب بسیاری داشته است.
ایشان با طرح دوگانه عدل و اعتدال وظیفه امت اسلامی را عدل میشمارد و اعتدال را از پستترین رذایل شمرده است.
بازخوانی سخنان این عالم دینی، از آن رو مهم است که میتواند در زمانی که دولت جدید گفتمان خود را از گفتمان تدبیر و امید در انتخابات به گفتمان اعتدال پس از انتخابات تغییر داده است، از آسیبهای آن جلوگیری کند و از انحراف در حرکت جامعه اسلامی پرهیز دهد.
رسانهها برای برقراری عدل تلاش کنند و نه اعتدال
حضرت آیةالله جوادی آملی نوزدهم اسفند هشتاد و هفت در دیدار با مسئولان رادیو معارف و رادیو جوان با بیان این که باید جامعه را با آرامش اداره کرد، عاقل و عالم کردن مردم را از اهداف رسانه ها عنوان کردند و گفتند: ما موظف به اجرای عدل هستیم نه اعتدال، زیرا اعتدال فقط معنایش آن است که ببینیم دیگران چه می خواهند نه آنکه عدالت چه اقتضایی دارد. بنابراین رسانه ها باید برای برقراری عدل در جامعه تلاش کنند نه آنکه به ایجاد اعتدال روی آورند.
وی تصریح کرد: فرق اساسی عدل و اعتدال آن است که در عدل هرچیزی در جای خود قرار می گیرد پس نقصی ندارد؛ ولی در اعتدال و تعادل با توجه به عرضه و تقاضا کارها صورت می گیرد، و برابر خواست مردم سخن گفته و برنامه تولید میشود.
عدل از بافضیلتترین فضایل و اعتدال از پستترین رذائل است
آیت الله جوادی آملی در دیدار سینماگران و کارگردانان مطرح کشور، از جمله مجید مجیدی، رضا میرکریمی، محمدمهدی حیدریان، محمد داودی، محمدمهدی عسگرپور و… در 1389/9/17به نقد گفتمان اعتدال پرداختند.
معظم له افزودند: تبلیغ باید حاصل تحقیق محقق باشد اما چون در بخش هنر، محقق وجود ندارد، باید از مردم تقاضا شود که این نوعی اعتدال است و اعتدال از رذیلترین رذایل است.
ایشان عدل را از بافضیلتترین فضایل و اعتدال را از پستترین تقاضاها برشمردند و درباره اعتدال در احکام اسلامی تصریح کردند: کسی که در کنوانسیون زنان میگوید زن و مرد با هم یکسان هستند، این شخص از روی عدل حرف نمیزند. باید بدانیم او که انسان را آفرید جای انسان را تشخیص میدهد.
عدل خوب اما اعتدال بد است
آیت الله جوادی آملی در واپسین روزهای سال 87 با مدیران روزنامه فرهنگ آشتی دیدار کرد و به آنها گفت: ما موظف به عدل هستیم، نه اعتدال و تعادل، و فرق اساسی عدل و اعتدال آن است که در عدل هرچیزی در جای خود قرار می گیرد پس نقصی ندارد؛ ولی در اعتدال و تعادل با توجه به عرضه و تقاضا کارها صورت می گیرد، و برابر خواست مردم سخن گفته و برنامه تولید می شود.
آیت الله جوادی آملی اضافه کرد: اگر رسانه های گروهی اینچنین بیاندیشند معتدلند نه عادل، اما وظیفه ما این است که فرهنگ عدالت را بالاببریم.
دیدار دیگر آیت الله با مدیران همین روزنامه در سال 90 نیز تاکیدات ایشان را درباره عدلخواهی به جای اعتدالگرایی را برایشان تکرار کرد: باید به فکر عدل باشیم و نه اعتدال بدان معنا که هر چیزی را در جای خود قرار دهیم، اعتدال یعنی تقاضا و عرضه و ما موظفیم که عادلانه زندگی کنیم و در صدد این نباشیم که خود را با عرضه و تقاضا هماهنگ کرده و لذا باید هر آن چه که مورد نیاز جامعه است را تدارک ببینیم.
نقد حمل تعبیر قرآنی «امت وسط» بر اعتدال
آیت الله جوادی آملی همچنین در تفسیر خود، بیان داشته است که عدالت هسته مرکزی اعتدال را هم در خود دارد. (تسنيم، جلد 14 – صفحه 65)
ایشان در جای دیگر در تفسیر آیه «و کذلک جعلناکم امه وسطا…»، حمل «وسط» بودن امت اسلامی بر اعتدال را نادرست دانسته و بیان داشتهاند:
برخی وسط بودن امّت اسلامی را چنین توجیه کردهاند که اینان درباره پیامبران نه مانند بعضی افراط کردهاند تا آنها را فرزند خدا بدانند؛ نظیر آنچه درباره حضرت عیسی پنداشته شده، و نه نظیر برخی تفریط کردهاند که به قتل آنها اقدام کنند: (یقتلون النبيّین بغیر حقٍّ).[سوره آل عمران، آیه 21، التفسیر الکبیر، ج 4، ص 98] البته این معنا مندرج در کمالهای یاد شده است و طبق بعضی از آیات دیگر صحیح است؛ ولی در محور اصلی آیه مورد بحث نیست، گذشته از آنکه در این امت نیز گروهی طغیانگر به قتل امامان معصوم(علیهم السلام) که همتای پیامبران پیشین بودهاند مبادرت ورزیدند.
غرض آنکه دین همه انبیای الهی(علیهم السلام) اسلام است و امّتها نیز در هر عصر و مصر و نسلی به افراط و تفریط مبتلا بودهاند: (هلک فيّ إثنان محبٌّ غالٍ و مبغضٌ قالٍ)[نهجالبلاغه، حکمت 117]، هرچند کیفیت افراطها و تفریطها یکسان نبوده و نیست.
(تفسیر تسنیم؛ جلد 7؛ صفحه 331)
خوبه که معنای اعتدال را مستقیماً از طرف داعیان گفتمان اعتدال میذاشتید،آخه این یه چیز شایع هست که معنای یک کلمه رو تغییر میدهند و اما از اون کلمه استفاده میکنند.
یه سوال،کی اعلام شد که گفتمان تدبیر و امید عوض شد؟والا از اولش هم همین بوده و هست،تا جایی که یادمه
معنایش دقیقا همین است. یادتان باشد که آقای روحانی خود یک روحانی است و با اطلاع از ادبیات عرب به خوبی از معنای لغو اعتدال خبر دارد و با این وجود بر این کلمه اصرار می کند. . اصلا گفتمان عتدال روحانی در تضاد با گفتمان عدالت است که معنا پیددا می کند.
حالا فهمیدید؟
چرا نظز قبلی من را ذیل
http://www.teribon.ir/archives/222132/آیتالله-جوادیآملی-عدل-از-بافضیلت.html
درج نکردید؟
ببخشید منظورم ذیل این لینک بود:
http://www.teribon.ir/archives/221548/اعتدال-کدام-اعتدال؟-واقعبینانه-و-عا.html
کدام اعتدال؟ واقعبینانه و عادلانه یا محافظهکارانه و ارتجاعی؟
اگه به جای اعتدال گرا بگن وسط گرا اون وقت جایگاهش کجا میشه؟!
یه سوال از شما و ایضا استاد جوادی آملی:اگر اینقدر مردم و اکثریت اونها و تقاضاها و تحمل و ظرفیت اونها پست و بی ارزش هست و فرد اساسا باید افراط و تفریط رو تو عالم خلا ببینه، پیاده کردن دین رو تو عالم خلا دنبال کنه و… و نظر و نیاز و تحمل مردم پشیزی نمی ارزه چطور میتونید قائل به جمهوری اسلامی و مردمسالاری دینی باشید؟! چرا پیشنهاد نمی فرمایید مجمعی مرکب از مراجع و علمای حوزوی راه بیفته و متولی دنیا و آخرت عامه بشه و صلاح و خسران دنیوی و اخروی مردم رو به جای اونها تشخیص بده و در موردش سیاسی گذاری کنه، قانون بذاره و به قولی این گله گوسفندان رو چوپانی کنه؟!
قل لایستوی الخیث و الطیب و لو أعجبک کثرة الخبیث فاتقوالله یا اولی الباب لعلکم تفلحون (100مائده)
تمسک به قرآن و اهل بیت وصیت پیامبر اسلام است
با وجود چنین منابعی حق از باطل مشخص است فقط میماند جهاد اکبرو…
ما باید در جهت بصیرت افزایی گام برداریم و شرایطمان را باشرایط پیامبر بسنجیم و طبق سیره ایشان رفتار کنیم وابوموسی نباشیم
هر حکم اسلام دلیل عقلی داره برادر فقط باید حق را شناخت واز ان پیروی کرد
به نظرت اگه اكثريت مردم يا نه اصلا همه مردم با آن تقاضاها و تحمل و ظرفیت هاشون كه شما به اون اشاره كرده اي جمع شوند و ادعا كنند كه مثلا خدائي وجود نداره، آيا ادعاشون صحيحه؟ فرض كن كه فقط يك نفر هم مدعي وجود خدا باشه!
يا نه يك حقيقتي كه عقل آن را تصديق ميكنه ولي مردم به آن متوجه نبوده اند، اگر مثلا 1400 سال پيش يك عالم بزرگواري مدعي ميشد كه خون در بدن انسان گردش دارد، ولي همه مردم به خاطر اينكه نميدانستند مخالف او بودند، شما در مورد آن يك نفر ميفرمودي كه دارد گله اي را چوپاني ميكند؟
اين تعبير شما توهين به همان مردم نيست؟ بي زبان ها خب نميدانند. جاهل هستند. اين يك حقيقتي است كه گاهي مردم (با همه آن تقاضاها و تحمل و ظرفیت هاشون) ممكن است يك مطلبي را ندانند و يا به خطا حكم كنند. تعدد آنها ملاك عمل ما نبايد باشد.
ريشه اين بحث برميگردد به حقانيت تئوكراسي در برابر دموكراسي
اعتدال میوه عدل است
عدل محصول بکار گیری عقل است.
اما محور قرار دادن اعتدال بخودی خود بنحوی که از مقدمه عدل حاصل نشود عین گمراهی است.
مخلص کلام:
از عدل به اعتدال حتما می رسیم
اما از اعتدال به عدل بعید است.
شهید مطهری:
«یکی از خاصیتهای بزرگ دین مقدس اسلام اعتدال و میانه روی است. خود قرآن کریم امت اسلام را به نام « امت وسط » نامیده است و این تعبیر، تعبیر بسیار عجیب و فوق العاده ای است. امت و قوم و جمعیتی که واقعاً و حقیقتاً دست پرورده قرآن کریم باشند، از افراط و تفریط، از کندروی و تندروی، از چپ روی و راست روی، از همه اینها برکنارند. تربیت قرآن همیشه اعتدال و میانه روی را ایجاب میکند.»
در باب معناي اعتدال بايد عرض كرد كه گرفتن حد وسط يك مبنا ميخواهد. وسط نسبت به چي؟ يعني طرفيني كه ميتوان عبارت افراط و تفريط را به آن نسبت داد بايد معلوم باشند، بعد ادعا شود كه آن يكي را افراط خوانديم و اين يكي را تفريط خوانديم و ما بين اين دو را معتدل دانستيم و پسنديديم. اما در نسبت دادن همين افراط و تفريط هم مبنا ميخواهيم.
اگر سليقه اي باشد، يا بر اساس دموكراسي عمل كرديم و آن دو را معنا كرديم، به خطا ميرويم. چون ملاك صدق يك گزاره تطابق آن با واقعيت است نه بيشترين راي مردم به آن!!!
يعني يك عمل وقتي ميتواند افراط يا تفريط باشد كه حقيقتا نسبت به يك مبناي صحيحي انحراف داشته باشد. نه آنكه بشترين تعداد از مردم بر اساس سليقه شان آن را انحراف بدانند. خدا هم بارها در قرآن فرموده كه “اكثرهم لايعقلون” يعني كثرت دليلي بر اين نميشود كه ادعايشان صحيح هم باشد.
اين كه ميبينيد شهيد مطهري هم فرموده كه تعبير امت وسط يك تعبير فوق االعاده اي است بدان معنا نيست كه ايشان اعتدال را (به معناي پيش گفته) قبول كرده اند. بلكه ايشان در اين بيان با فرض اينكه مبناي اعتدال، عدل است نه راي اكثريت، آن را مطلوب دانسته اند و هيچ سخني از سليقه مردم و راي اكثريت نيست.
رهبرانقلاب:
عدل یعنى هر چیزى در جاى خود قرار گرفتن. معناى لغوى عدل هم یعنى میانه. اعتدال هم كه مىگویند، از این واژه است؛ یعنى در جاى خود، بدون افراط و بدون تفریط؛ بدون چپروى و بدون راستروى. این هم كه مىگویند عدل یعنى قرار دادن هر چیزى در جاى خود، بهخاطر همین است. یعنى وقتى هر چیز در جاى خود قرار گرفت، همان تعادلى كه در نظام طبیعت بر مبناى عدل و حق آفریده شده، بهوجود مىآید. در رفتار انسان، عدل لازم است. براى حكمران، عدل لازم است. در موضعگیرى، عدل لازم است. در اظهار محبت و نفرت، عدل لازم است
سمحه و سهله هم با تساهل و تسامح هم ریشه هستند. اما این کجا و آن کجا.
هاشم و امیه هم از یک ریشه بودند اما این کجا و آن کجا.
با لغت بازی کردن و از آن سیاست در آوردن!
فقط بلدید حرف بزنید و بازی کلامی کنید؛ عملتان تا کنون برای مردم چه سودی داشته؟!
الفاظ و دقت در انتخاب آنها بسیار مهم است. مکاتب جدید اجتماعی جهان اجتماعی و فرهنگ را برخی مساوی زبان و برخی متجلی در زبان می دانند. الفاظ نشانه اند. اگر داعیه نگاه علمی داریم و می خواهیم کشورمان را علمی اداره کنیم نه از روی حدس و جدل و تجربه خام باید به این مباحث اهمیت بدهیم.
خب اگر بخواهیم روند حرکت دولت یازدهم را بررسی کنیم نبایدبه سراغ صفحات اول روزنامه برویم و تنها با هدایت های فکری یک روزنامه نگار به اظهار نظر درباره آینده کشور بپردازیم. باید عمیق تر بیندیشیم و دنبال پاسخهای متناسب با نیازهای خودمان به طور علمی نه ژورنالیستی باشیم.
سلام دوستان
در اینطور بحث ها باید مواظب اشتراکات معنوی و اشتراکات لفظی باشیم.
به گمان من چیزی که آیت الله جوادی دارند از آن بر حذر می دارند اعتدال به معنی به قواره ی انتظارات رقیب و دیگران درآمدن است. در این نوع از اعتدال، که از باب افتعال ماخوذ است و به معنی طلب و اخذ دارد می روند و آنچه را بقیه عدل به حساب می آورند می گیرند که این البته غلط است.
ولی باید مواظب این هم بود که خیلی از کسانی که از اعتدال حرف می زنند مرادشان همان عدل و وسط و میانه روی مطلوب در اسلام است.
سلام دوستان عزیز
عدل خود حاوی اعتدال است. لازمه عدالت توجه به مردم، توجه به نیازهای اساسی شان، توجه به کرامت و حقوق فطری شان است. اگر کسی عدالت را به معنی توجه به دین و بی توجهی به مردم بداند این خلاف عدالت است. عدالت همان جمهوری اسلامی است. اگر حرکت ما مطابق با فطرت انسانی باشد آنگاه مردم و دین هم با ما همراه خواهند شد. مثال : توجه به فقرا هم دین است و هم مردم گرایی.
اعتدال که جانشین کلمه عدالت می شود حتما تفاوتی دارد با عدالت. و الا علی علیه السلام هم می گفت اعتدال نه عدالت. به نظر من عدالت اعتدال را در بردارد ولی اعتدال گرایی ممکن است از عدالت فاصله بگیرد. عدل یعنی توجه به نیاز ها و استعدادهای مردم و اعتدال یعنی توجه به تبلیغات و نظرات مردم. قران می فرماید که انسانها نیازهایشان فطری است ولی انسان گاه ممکن است در تشخیص آنها اشتباه کند و به اصطلاح از ظن و گمانش پیروی کند. پس اعتدال خطر افتادن در ظن و گمان دارد ولی عدالت خیر. عدالت حق گرا و اعتدال حق نما گرا.
پیامبراکرم (ص) : بهترین کارها آن است که به اعتــــدال نزدیکتر است . (نهج الفصاحه – ح.ش.1482)
ادامه حديث؟
شرائط زماني و مكاني؟
دلیل اینکه نهج الفصاحه در میان منابع حدیثی شیعه جایگاهی ندارد هم وجود احادیث مرسل و ضعیف است.
شما اگه پاش برسه برا رسیدن به افکار و مرادتان نعوذ بالله میگید قرآن هم تحریف شده این مطالب را با دلایل سیاسی دارید مطرح میکنید والا همون نظر مقام معظم رهبری رو که دراین مورد فرمودند می پزیرفتید!
ایشان فرمودند:
رهبرانقلاب:
عدل یعنى هر چیزى در جاى خود قرار گرفتن. معناى لغوى عدل هم یعنى میانه. اعتدال هم که مىگویند، از این واژه است؛ یعنى در جاى خود، بدون افراط و بدون تفریط؛ بدون چپروى و بدون راستروى. این هم که مىگویند عدل یعنى قرار دادن هر چیزى در جاى خود، بهخاطر همین است. یعنى وقتى هر چیز در جاى خود قرار گرفت، همان تعادلى که در نظام طبیعت بر مبناى عدل و حق آفریده شده، بهوجود مىآید. در رفتار انسان، عدل لازم است. براى حکمران، عدل لازم است. در موضعگیرى، عدل لازم است. در اظهار محبت و نفرت، عدل لازم است
خير الأمور أوسطها.
اما اوسط به معنای معتدل نیست. اوسط یعنی وسط راه بین دو باطل . بین تند روی و کند روی از حق و عدالت.
اما اعتدال یعنی متوازن سازی. یعنی هم از آخور هم از طویله. یعنی بگویی هم شاکی حق دارد هم متهم.
متاسفانه این اشتباهات در ترجمعه لغات عربی آثار بسیار خطرناکی دارند.
شاید معنای سخن ایشان درست باشد اما ظاهرا دعوا لفظی است. آنها هم اعتدال را می گویند مقصودشان عدل است. البته نه عدل ساختگی برخی که این اواخر آن را مطرح کردند و بابک زنجانی از توی آن درآمد.
دعوا اتفاقا خیلی عمیق است. همین اشتباه در مورد یکی دانستن سمه و سهله با تسامح و تساهل پیش آمد و نتیجه اش شد مهاجرانی.
يكى از دوستان به مسئله ى اعتدال اشاره كردند و از من خواستند كه «اعتدال» را معنا كنم؛ چون دولت منتخب، شعار اعتدال ميدهد. به نظرم اين تكليف من نيست كه اعتدال را معنا كنم. بالاخره هر كسى يك نيتى، يك فكرى پشت سر حرف و شعارش هست. رئيس جمهور منتخبِ محترم حتماً اين كار را خواهد كرد و اعتدال را معنا خواهد كرد و عرصه براى قضاوتها باز است؛ ما هيچ كس را از قضاوت كردن درباره ى مطالبى كه گفته ميشود، منع نميكنيم.
رهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان
ششم مرداد 1392
با سلام! دوستان چرا دعوا می کنید! کلام رهبر عزیز در این مورد کاملا درست است و در واقع فکر می کنم تذکری ست به این دولت که شعار اعتدال سر می دهد …..عمل دولت رو خواهیم دید!
بکوری چشم بد اندیشان انشاالله میبینم
به نظر من اعتدال چیز خیلی خوبیه.
شنتیا جون منم بانظرت موافقم