در حالي كه تبليغات رسانههاي آمريكايي بر روي داغ كردن اظهار نظرهاي مقامات سياسي اين كشور با موضوع صادرات دموكراسي امريكايي به اقصي نقاط دنيا تمركز كرده، نقاطي كه دست بر قضا يا داراي منابع سرشار نفت و انرژي هستند و يا جايگاه ژئوپوليتيك دارند؛ بيتفاوتيهاي دو حزبي در ارتباط با بحران نزديك و طولانيمدت سرخپوستهاي آمريكايي كه صاحبان اصلي اين كشور نيز هستند، همچنان ادامه دارد.در ساختمانهاي دولت فدرال آمريكا كسي حتي براي لحظهاي به سرخپوستان داكوتاي جنوبي كه با گرسنگي و محروميت دستوپنجه نرم ميكنند؛ فكر نميكنند.
در حاليكه گزارشهايي در ارتباط با بارش برف در نواحي كلانشهر واشنگتن خيلي زود پخش ميشود، خبرنگار خبرگزاري فارس در واشنگتن به اطلاعاتي دست پيدا كردهاست كه بر اساس آن يك جمعيت بومي در آمريكا به به طور كامل ناديده گرفته شدهاند در حاليكه نياز شديد به توجه دولت دارند.
نام “اينديان ” (در لغت هندي، كه به سرخپوستان آمريكايي نيز ميگويند) پيشتر در خصوص افرادي به كار برده ميشد كه قبل از مهاجرت سفيدپوستان اروپايي به قاره آمريكا، ساكن اصيل اين قاره بودند.
كاشفان سفيدپوست اروپايي كه احتمالاً توسط “كريستوفر كلمب ” كه به دنبال مسير كوتاهتري براي رسيدن به سرزمين ثروتمند هندوستان بود، هدايت ميشدند، به سواحل آمريكا آمدند و به دليل انتخاب مسير اشتباه، كريستوفر كلمب افرادي را كه در قاره آمريكا با آنها ملاقات كرد، “اينديان ” (هندي) ناميد.
تنها پس گذشت تقريباً دو قرن نسلكشي مداوم سرخپوستهاي آمريكايي به دست مشتاقان توسعه به سوي غرب، “سرخپوستهاي آمريكايي ” از نظر سياسي عنوان صحيح ” آمريكاييهاي بومي ” را به خود گرفتند.
اين لقب بسيار مناسب اين افراد است زيرا در اصل آنها افراد بومي سرزميني هستند كه هماكنون از آن به عنوان ايالات متحده آمريكا ياد ميشود.
با اين حال وضعيت اين صاحبان واقعي آمريكا در بهترين حالت، وحشتناك است و هنوز هم اين ملت ستمديده، تا حد بسيار زيادي توسط مقامات دولتي آمريكا ناديده گرفته ميشوند.
برف و طوفان شديد سال 2010 يك مثال نمونه مشخص، در زمينه وضعيت تأسف برانگيز آمريكاييهاي بومي است. گرچه برخي از تلاشهاي امدادرساني براي بحرانهاي نزديك آمريكاييهاي بومي با اهداي غذا، آب، و نفت خام در دست انجام است اما موضوعات ريشهاي كه اين افراد با آن روبرو هستند هنوز رفع نشده است.
“جي وينتر نايت ولف ” (Jay Winter Nightwolf)، بنيانگذار و ميزبان “نمايش راديويي حقايق سرخپوستان آمريكايي ” كه بر روي موج ” WPFW “/راديو “pacifia ” قابل شنيدن است، به خبرنگار فارس در واشنگتن در ارتباط با وضعيت سرخپوستان آمريكايي گفت: فرهنگ ما، زبان ما، فعاليتهاي مذهبي بومي ما همگي از ما گرفته شدهاند. سرزمين ما از ما ربوده شد و ما مجبور شدهايم كه در چنين مكانهايي كه من فكر ميكنم شبيه به بازداشتگاه زندانيان سياسي يا اسراي جنگي است، زندگي كنيم. آنچه كه آنها با مردم كردند همانند آن چيزي است كه آنها هماكنون در فلسطين انجام ميدهند. هيچ فرقي ندارد. من فكر ميكنم آنها، ابتدا آن بلا را بر سر ما آوردند. زمينهايي كه براي استفاده به عنوان مناطق سرخپوستي آماده شده است براي استفاده كشاورزي ناكافي است و شكار در خارج از منطقه سرخپوستي محدوديتهايي را براي آمريكاييهاي بومي به همراه دارد. بسياري از مناطق داكوتاي جنوبي فاقد خدمات اجتماعي كه حتي در كوچكترين روستاها و شهركهاي غيرسرخپوستي نيز وجود دارد، است. هيچ اتوبوس يا قطاري وجود ندارد، هيچ بانك، تئاتر، فروشگاه لباس، دارو يا سلماني وجود ندارد. هيچ رستوران يا مكاني براي تعمير خودرو وجود ندارد، هيچ پستخانهاي در اينجا يافت نميشود. خودرو، تنها روش رفتوآمد در اين مكان است، در حاليكه يك پنجم خانوارهاي اين منطقه خودرو ندارند. نرخ بيكاري بين 35 تا 45 درصد است و ميانگين درآمد در اين منطقه 6 هزار و 100 دلار تخمين زده شده است.
يك نشانه نااميدي در ميان آمريكاييهاي بومي، افزايش ميزان خودكشي و اعتياد به مشروبات الكلي است. در بسياري از مناطق ميزان حيرتآور بيكاري 80 درصد مشاهده ميشود. نرخ ملي بيكاري در زمان سقوط بازار بورس در سال 1929 و ركود بزرگ اقتصادي كه متعاقب آن ايجاد شد، تنها 29 درصد بود. و اين به اين معني است كه آمريكاييهاي بومي هر ساله از بحران بيكاري كه تقريبا 3 برابر شديدتر از بحران بيكاري زمان ركود بزرگ اقتصادي بود، رنج ميبرند. به طور كلي فرض بر اين است كه رفاه مناطق سرخپوستان با درآمد ايجاد شده از طريق تفرجگاههاي دولتي حاصل ميشود. شايد آنها تفرجگاههاي لاسوگاس را كه متعلق به سفيدپوستان است با خانههاي قماري كه بدست سرخپوستان اداره ميشود، اشتباه گرفتهاند. با اين وجود، اين دورنمايي كوتهبينانه است چرا كه بيشتر تفرجگاههايي كه بدست افراد اين جامعه نه چندان بزرگ اداره ميشود، در مكانهاي آنچنان دورافتادهاي واقع شده است كه اكثريت مشتريان آنها نيز تنها قبيلهنشينان محلي هستند كه اندك درآمد خود را نيز به آنجا ميآورند و در قمار به باد ميدهند. از 200 هزار فرصت شغلي تخمين زده شده كه انتظار ميرفت قماربازي فراهم كند، تنها حدود 25 درصد را آمريكاييهاي بومي عهدهدار شدهاند. بسياري از سرخپوستان تقريبا تنها به وسيله برنامههاي كمكي دولت به حيات خود ادامه ميدهند.
“جي نايتولف ” (Jay Nightwolf) تصريح كرد: من خانوادههايي را ميشناسم كه مجبورند تنها با 400 دلار ماهيانه سر كنند. تنها با اين ميزان پول، شما مجبور خواهيد بود كه تصميم بگيريد كه آيا آن را صرف خريد گاز پروپان كنيد تا خانهتان را گرم كنيد و يا اينكه قدري خواروبار بخريد. شما چطور چنين مواقعي تصميمگيري ميكنيد؟ ”
پس از آنكه از شدت برف و يخ ناشي از طوفاني كه منطقه داكوتاي جنوبي را در 2010 هدف قرار داد، كاسته شد، اعضاي اين منطقه هنوز نيز با زيرساختهاي فرسوده درگير هستند.
آنها سپس براي بازسازي يا تعمير اين زيرساختها خواستار بودجهاي شدند كه توسط دفتر امور سرخپوستان (BIA) براي آنها تعيين شده بود. در حاليكه بوميهاي آمريكا براي دريافت بودجهاي براي تعمير زيرساختهاي خود تلاش ميكردند، مالياتدهندگان آمريكايي به طور ميانگين سالانه حدود 14 هزار دلار براي هر شهروند اسرائيلي ميپردازند.
گروهي از سرخپوستهاي آمريكاي شمالي كه پيشتر در قسمت پاييني رودخانه “رود ميسوري ” زندگي ميكردند در اواخر دهه 1950 وادار شدند اين مكان را ترك كنند زيرا دولت فدرال آمريكا در نظر داشت تا از اين رود براي ساخت نيروگاه هيدروالكتريكي استفاده كند و هماكنون مدارس، بيمارستانها و اداره پليسي كه توسط دلارهاي قبيلهاي ساخته شده بود به زير آب رفته است و آب اين رود براي توليد ميلياردها دلار برق در سال براي دولت آمريكا استفاده ميشود و در هين حال باعث شدهاست كه قبايل محلي آمريكا حدود 202 هزار جريب از زمينهاي خود را از دست بدهند.
درحاليكه سرخپوستهاي آمريكايي چند دهه است كه تلاش ميكنند تا بودجهاي را براي تأمين تسهيلات ابتدايي از دولت آمريكا دريافت كنند اما آمريكا از سال 1949 تاكنون ميلياردها دلار به اسرائيل واريز كرده است و اين در حالياست كه نشست دائم سازمان ملل متحد در ارتباط با افراد بومي اوايل قرن جاري هدفي را براي تصويب اعلاميه حقوق افراد بومي معين كرد. در سال 2007، 144 كشور نهايتا اين اعلاميه را به تصويب رساندند كه آمريكا يكي از آنها نبود.نكته جالب توجه وقايع اتفاق افتاده در آمريكا و نوع رفتار كاخ سفيد در قبال بوميان آمريكا شباهت زيادي با رفتار صهيونيستها با مردم فلسطين دارد. در حاليكه فلسطينيان در مكانهايي بسيار كثيف و تحت شرايطي بسيار بد زندگي ميكنند، آمريكاييهاي بومي نيز مجبور هستند تا مكانهايي دور افتاده وحشتناك زندگي كنند. بدون دسترسي به امكانات اوليه زندگي، آنها چگونه ميتوانند به حيات خود ادامه دهند؟
با وجود تغذيه نادرست و نبود مراقبتهاي بهداشتي براي بيماريهاي جسماني (ميانگين اميد به زندگي براي مردان سرخپوست آمريكا، 48 سال است) و بيماريهاي اجتماعي (افسردگي، مصرف الكل و خودكشي) و پس از نسلها اجتماعي شدن اجباري كه آنها را از فرهنگها و سنتهاي اصيل خود، ربودند، ديگر آنها نه به گذشته و نه به حال تعلق دارند.
اين شرايط در دستوركار خدمات اجتماعي آمريكا مسئله جديدي نيست اما در عين حال اين منطقه ناديده گرفته شده است، شايد مقامات آمريكايي مشغول سرمايهگذاري در كشورهاي خارجي نظير مناطق اشغالي تحت سيطره نظاميان صهيونيست هستند.
[…] مستضعفین فراموش شده در آمریکا http://www.teribon.ir/archives/5122 […]