شنبه 22 ژانویه 11 | 19:03

نقاط اشتراک دو فرقه به ظاهر دشمن «وهابیت» و «انجمن حجتیه»!

چنان‎چه می‎دانیم، حجتیه‌ای‌ها، سال‎هاست که بزرگترین دشمن «شیعه» را «وهابیت» می‎دانند و با استفاده از شبکه‎‎های ماهواره‎ای و سایت‌‎های متعددشان – به‎زعم خود – به مبارزه با ایشان مشغول‌اند و همچون گذشته هر خطی جز این خط را انحراف از اولویت‌‎ها و اصول ولایتی‌بودن می‎دانند!


تریبون مستضعفین- چنان‎چه می‎دانیم، حجتیه‌ای‌ها، سال‎هاست که بزرگترین دشمن «شیعه» را «وهابیت» می‎دانند و با استفاده از شبکه‎‎های ماهواره‎ای و سایت‌‎های متعددشان – به‎زعم خود – به مبارزه با ایشان مشغول‌اند و همچون گذشته هر خطی جز این خط را انحراف از اولویت‌‎ها و اصول ولایتی‌بودن می‎دانند!

کسی در انحراف و خباثت وهابیون حرفی ندارد و چنان‎چه مبرهن است، یکی از خطرهای فعلی که «جهان اسلام» را تهدید می‎کند، این فرقه جعلی استعمار‎ساخته است و البته هر وهابیت‌ستیزی انجمنی نیست، اما سخن بر سر آن است که وهابیت‎ستیزی باید به سبک چه‎کسی يا چه كساني صورت پذیرد؟! سبک امام و رهبری و عالمان بصیر شیعه یا سبک حجتیه‌ای‌ها؟! شاید در بازخوانی مدل بهاییت‎ستیزی انقلابیون و حجتیه‌ای‌‎ها در قبل انقلاب، درس‌‎های خوبی نهفته باشد.

آن‎چه در این مجال بدان خواهیم پرداخت، مقایسه «وهابیت با اهل سنت اصیل» و «انجمن حجتیه با شیعیان اصیل»، و توجه به نقاط اشتراک این دو دشمن به‎ظاهر خونی(!) است. در خلال مباحث، نکاتی را پیرامون سئوالات فوق نیز متذکر می‎شویم:

اصل‌سازی فروع
هر دو فرقه، این ویژگی را دارند که از برخی فروع، اصل ساخته‌اند و چنان آن را گسترش داده‌اند که به حیاتی‌ترین مسأله بدل شده و از این‎رو از دیدن مشترکات بازمانده‌اند. وهابی‌ها، شیعیان را خطر اصلی جهان اسلام معرفی می‎کنند؛ حال آن‎که حداقل در مسائل اساسی چون اعتقاد به خدا، پیامبر، قبله، کتاب و حتی بسیاری از مسائل فقهی با او اشتراک دارند! انجمنی‌‎ها نیز در این‎سو همان کار را کرده‌اند!

ناگفته نماند که سیاست خطرناک «وهابی‌نمایی اهل سنت» در جهت سد شدن راه تقریب شیعه و سنی، سیاست استعماری کثیفی است که چند سالی است پیگیری می‎شود و اتفاقا انجمنی‌‎ها نیز به استقبال این تله رفتند و برای بستن راه وحدت مذهبی، به وهابی‌نمایی همه اهل سنت دامن زدند!

بدیهی است که یکی از دشمنان مهم ما وهابیت است، ولی چون اولویت‌نشناسی و تغییر جای اهم و مهم، ویژگی اصلی انجمنی‌هاست، از این دشمن به مهمترین دشمن تعبیر کرده و سیاستگذاران بین‎المللی ظلم و فساد را به فراموشی سپرده‎اند! بر همین مبنا با وهابیونی که شیعه را دشمن اصلی خود می‎انگارند نیز می‎توان محاجه کرد و پرسید که آیا حتی بر اساس اصول قرآن و سنت، مبارزه با مستکبرانی که این‎گونه در حال استثمار جهان و کشتار مسلمانان‌اند، بر مبارزه با شیعیان تقدم ندارد؟!

ظاهربینی و جزیی‌نگری
هر دوی این جریانات، مبتلا به مرض جزیی‌نگری و ظاهربینی‌اند. برخی نگرش‎های غلط و رفتار‎های بدون اولویتی که از این جریانات دیده می‎شود، ریشه در جزیی‌نگری و ظاهربینی آنان دارد. این جریانات فارغ از رفتار متقابلانه‌شان با یکدیگر، تمایزی نیز نسبت به هم‌طرازان خود دارند که عمده آن همین نگرش مناسکی به دین است. نگاه فردی، بسته و متحجرانه به دین باعث شده تا حساسیت‌‎های اینان نیز به سمت و سویی خاص گرایش یابد.

هر دو گروه نسبت به هر نوع اجتهاد روزآمد از دین موضع می‎گیرند. البته این بدیهی است، آن‎که نگاهی صرفا فردی و به‎دور از لوازم نگرش‎های حکومتی به آموزه‎‎های دینی دارد، در مقابل موضوعات جدید، پاسخگو نخواهد بود، لذا در برابر آن‎‎ها مواضعی نامناسب خواهد گرفت. تأکید این جریانات بر دوری از مسائل سیاسی مهم مبتلا‎به جهان اسلام و کشور‎های مسلمان، نشانه‎ای دیگر از این نوع تفکر است.

انجمنی‌‎ها که چنین سینه‌چاک شیعیان‌اند، در نقاطی حساس، پرده رسوایی‌شان به کنار رفته و صورت حقیقی‌شان هویدا شده است! حزب‌الله لبنان با این‎که شیعه است، ولی چون در مقابل صهیونیست‌‎های خبیث و نه مثلا وهابی‌‎ها می‎جنگد، شایسته تقدیر جانانه و حمایت مردانه نبوده و شیعیان مظلوم کویته پاکستان نیز به جرم حضور در راهپیمایی روز قدس، به‎دلیل حضور در اقدامی سیاسی، بایسته حمایت و دادخواهی نيستند! در آن سو نیز حزب‌الله لبنان و حماس، با این‎که مردانه در مقابل صهیونیست‌‎ها جنگیده‌اند، اما به‎دلیل آن‎که از خط اصلی(!) مبارزه فاصله داشته‌اند، توسط علمای وهابی تکفیر می‎شوند!

انحراف از خط اصیل
هر دوی این جریانات، جریاناتی انحرافی‎اند. بدین معنا که از خط اصیل شیعه و سنی فاصله بسیار دارند. انجمنی‌‎ها آن‎که را علیه وهابیت اقدام می‎کند، اصیل می‎دانند ولی اگر طلبه‎ای در حال جهاد در راه اعتلای نام اسلام در جهان و تحکیم جایگاه حکومت اسلامی باشد، او را آخوند حکومتی و جیره‌خوار و منحرف می‎نامند!

وهابیت نیز انحرافی اساسی از جریان اصیل اهل سنت دارد. جریان ارزشمندی که از دیرباز حب اهل‎بیت را با خود داشته و در کنار شیعیان به مبارزه با ظالمان جهان مشغول بوده و امروز نیز همان راه را ادامه می‎دهد؛ آن‎چه امروز در حرکت مجاهدان حماس و جهاد اسلامی یا کشتی آزادی ترکیه و… به‎خوبی مشهود است؛ تا جایی‎که می‎توان آنان را شیعیان سیاسی و سنیان فقهی نامید.

مشکوک و استعمارساخته
هر دوی این جریانات بنا بر اظهارات صریح بزرگان و همچنین برخی کد‎های تاریخی، مستقیما یا غیرمستقیم، متأثر از سیاست‌‎های خباثت‌آلود استعمار بوده‌اند که از بدو تشکیل می‎توان مصادیق همسویی آنان با سیاست‌‎های استعماری را رصد کرد. البته بدیهی است که سازه‎‎های استعماری نیز باید بر روی بستر‎هایی مناسب بنا شوند که نگرش‎‎های خاص و غلط موجود، همان بستر‎ها بوده که استعمار آن‎‎ها را محمل گسترش آن فکر غلط قرار داده است.

یاور عملی استکبار
این دو جریان در نتیجه کارهایشان نیز اشتراک دارند که آن همراهی عملی با سیاست‌‎های مستکبران جهان کنونی است. این‎که عالِم نادانی در بحبوحه اوج‌گیری جریان قرآن‌سوزی که به وحدت مسلمانان در مقابل آمریکا منجر شده بود، به همسر پیامبر (صلی‎الله علیه و آله و سلم) توهین روا کرده و تمرکز را از جنایتکاران بازمی‎گرداند، به چه‎کسی سود می‎رساند؟! این‎که میلیون‌‎ها مسلمان که شأن‌شان از کعبه بالاتر است، در عراق و افغانستان و فلسطین و سودان در حال هتک حرمت و کشتار باشند و باز حکم به تکفیر شیعیان و انتحار در میان آنان داده شود، همسویی عملی با اشغالگران و صهیونیست‌‎ها نیست؟!

همین‌جا، برخی حضرات در مقام محاجه، یقه‌ات را می‎گیرند که دیدی ما گفتیم وهابیت خطر اصلی است؟! آیا باید این عملیات‌‎های انتحاری را ببینید تا به حرف ما برسید؟! اما از این ساده‌دلان باید پرسید که چرا دست‌نشانده‎‎های انگلیسی وهابیت، شوشتری و محمدزاده و برهان‌عالی و شیخ‌الاسلام را می‎زنند، ولی با این علمای به‎ظاهر دوآتشه دشمن خود، کاری ندارند؟! آیا خطر اینان که به‎ظاهر در حال رسواسازی وهابیت‌اند، برای‌شان بیشتر از کسانی‎که منادی وحدت‎اند و خادم ملت، نیست؟!

به‎نظر می‎رسد عدم نقد رویکرد و مبانی مورد ادعای اینان از شیعی‌گری، کار را به‎جایی رسانده که برخی تصور می‎کنند مسأله «وحدت» صرفا سیاسی است و تفاوت انجمنی‌‎ها با دیگران فقط در ابراز اختلافاتی است که ما معتقدیم مصلحتا نباید بیان کرد! وگرنه ما نیز قلبا به کشتار سنی‌‎ها توسط صهیونیست‌‎ها رضایت می‎دهیم! وااسفا از جهل حاکم و کم‌کاری مفرطی که در زمینه وحدت هست!

  1. علی
    23 ژانویه 2011

    با سلام و تشکر از مقاله تحلیلی تطبیقی شما
    چند سوال در این جا مطرح است :
    1- با توجه به اینکه آن انجمن حجتیه خیریه مهدویه به سرپرستی مرحوم آیت الله حلبی در سال 1362 تعطیل شده است هم اکنون شما از کدام انجمن حجتیه سخن میگوئید ؟
    2- جملات و عباراتی را منسوب و منتسب به اعتقادات انجمن حجتیه نموده اید . آیا برای این استنادات خود دلیل و سند و مدرکی از آن انجمن دارید؟
    3 – به نظر میرسد شما با تصوری واهی و غیر واقعی از انجمن به نگارش این مقاله پرداخته اید .

  2. علی
    23 ژانویه 2011

    چقدر خوب است مقاله ای هم تحت عنوان ” خدمات انجمن حجتیه به جامعه اسلامی ” تهیه کنید . هر گروهی جنبه های مثبت و منفی دارد . نقد را یک سویه نبینیم . بالاخره این انجمن تاثیرات فرهنگی زیادی در طی 40 سال فعالیت خود داشته است و جوانان بسیاری را تربیت کرده است که هم اکنون و در گذشته جزو مسولین و بزرگان مملکت بوده و هستند

  3. فرهنگی
    23 ژانویه 2011

    سلام خدمت علی آقا
    اگر این دوست گرامی فرمایشات آیت الله حلبی در باره انقلاب و امام را یاد آور شوند خود به جواب خواهند رسید همچنین ایشان در باره جنگ فتوای جهاد امام را باطل اعلام کرده و این فتوا را مختص امام معصوم دانستند!
    در مورد تعطیلی انجمن هم باید گفت همان طور که امام گفتند فعالیت های انجمن تعطیل و انجمن منحل نشد واکنون هم در حال فعالیت هستند

  4. حمید
    24 ژانویه 2011

    با سلام

    من فکر میکنم نویسنده این مقاله مطمئن است که قیامتی وجود ندارد ، وگرنه چطور ممکن است با این وقاحت به یک عده افراد مسلمان ،نه شیعه، نه با تقوی ، نه خدمت گزار چنین انتساباتی بدهد

    خداوند به همه ی ما ایمان و خداترسی عنایت فرماید

  5. محسن
    24 ژانویه 2011

    به آقاي فرهنگي:
    سلام. اگر انجمن حجتيه در حال فعاليت است و نظام جمهوري اسلامي هم فعاليت آن را غير قانوني اعلام نكرده است، چه اصراري داريد كه كاسه ي داغ تر از آش شويد و جلوتر از رهبري و نظام حركت كنيد؟
    مخالفت آقاي حلبي با دفاع از كشور در زمان جنگ، كذب محض است. از خدا بترسيد و پشت سر رفتگان اين قدر تهمت نزنيد.
    به نويسنده: آقاي محترم! بدترين روش امر به معروف و نهي از منكر، همين روش شما است. شما مستضعف فكري هستيد و از اين جهت نام خوبي براي خودتان گذاشته ايد. تا به حال با چند نفر از حجتيه اي ها مصاحبه كرده ايد. من حجتيه نيستم. اما تعداد زيادي از اعضاي حجتيه را مي شناسم و در پيشگاه الهي شهادت مي دهم كه اكثر بيانات شما كذب است. از خدا بترسيد.

  6. ستند
    24 ژانویه 2011

    جناب فرهنگی!
    علی از شما استناد و مدرک خواست.چرا مدرک نمی دهید؟
    اگر ندارید چرا با آبروی افراد بازی می کنید؟

  7. فرهنگی
    25 ژانویه 2011

    سلام
    مستند وقایع و کارهای انجمن حجتیه در کتاب جریان ها و سازمان های مذهبی -سیاسی ایران نوشته آقای رسول جعفریان انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی به تفسیر آمده است دوستان این کتاب رو به خونن. ضمنا اگر داره انجمن فعالیت می کنه بدلیل قانونی بودنش نیست بلکه به صورت جلسات مذهبی خصوصا در مشهد مشغول منحرف کردن جوانان ماست. اگر دوستان علاقه مند باشند من اون هارو از نزدیک می شناسم و می تونم حتی آدرس جلسات و افراد فعالشون رو بدم.
    تاتشکر از نویسنده متن ایشون واقعا به جهان آخرت ایمان داشته که چنین روشنگری کرده.
    از دوستان خواهش میکنم سر از زیر برف بیرون بیاورند و قبول کنن که ادعای مسلمانی داشتن کافی نیست خوارج و ابو موسی اشعری هم ادعای مسلمانی داشتند. ضمنا اگر نسبت ناروا به مسلمان دادن گناه است چرا حتی شیعیان هم از نسبت کافی بودن توسط این برادران ولایتی(!) در امان نبودن؟ مثالش خود من! امام خمینی و خیلی مراجع دیگر به علاوه ی اهل تسنن بماند!

  8. علیرضا
    13 فوریه 2011

    چرا نظر قبلی من رو منعکس نکردید؟؟؟!!!!

  9. علیرضا
    17 فوریه 2011

    خود این سایت تو مقاله قبلیش این چنین تیتر زده و سپس انتقاد کرد”

    “خدمات انجمن را در مبارزه صحیح با وهابیت و بهائیت نباید نادیده گرفت”

    من اونجا به اندازه کافی جواب دادم و فکر میکنم این مقاله خیلی بیربط به انجمن و نظر علما و منتقدین سیاسی نسبت به این گروه باشه
    لطفا به همون صفحه مراجعه کنید و نظر خودتون رو منعکس کنید

    http://www.teribon.ir/archives/32063

    قسمتی از نوشته من در جواب آن مقاله

    … سالها وقت خود را وقف یادگیری مسائل اعتقادی و آموزش آن به دیگران کردیم و سعی در تبعیت محض از مذهب جعفری را داشتیم و حال کار به آنجا رسیده که کنار نام بهایت و وهابیت نام انجمن حجتیه جزو فرقه های ضاله معرفی میشود !!!!

    ولا تقفُ ما لیس لک به علم إن السمع والبصر والفؤاد کل أولئک کان عنه مسؤولاً

    یا علی

  10. مهدی
    13 ژوئن 2011

    نویسنده ی این مطلب بهتر است توجه کند که انحراف به چه گفته می شود. به کارهایی که انجمن خدمتگزار حجتیه کرده یا به جلو افتادن از مراجع تقلید در تعریف اسلام و نحوه ی فعالیت های دینی و مذهبی (به جای پشت سر آنها حرکت کردن)

  11. زهرا
    19 جولای 2012

    در بررسی مقالات این سایت، با مطالب خیلی جالب و متناقضی بر خورد کردم.

    نقاط اشتراک انجمن و وهابیت
    انجمن حجتیه و اسلام آمریکایی
    تفکر حجتیه؛ تشیع مسیحی شده
    انجمن حجتیه و …
    بالاخره متوجه نشده ایم فعالیت انجمن حجتیه شبیه کدام یک از این فرقه ها می باشد؟!!!
    تفکرات وهابی کجا و تفکرات مسیحی کجا!!!

    به نظر می رسد هدف کلی ساین تخریب انجمن به هر قیمتی و هر تهمتی است. و با این وسیله در هر گروهی و فرقه ای مشکلی و ایرادی وجود دارد، انجمن هم در آن ها سهیم و مانند آن ها می باشد.

    و من در تعجبم از مراجع عزیز که با این همه مشکلات انجمن فعالیت های آن ها را تایید می کنند !!!!

    • ناشناس
      9 اکتبر 2014

      تهمتی در کار نیست وقتی از مناظره ساده هم طفره میرید چه تهمتی؟ بیاین اثبات کنید که دارید حقیقت رو میگید اهل تقیه همیشگی

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.