پنج‌شنبه 26 آوریل 12 | 11:52

فساد در سینما: از حفظ حرمت تا سرپوش گذاری

عبدالرضا عاصی

باید به یاد داشت که حفظ حرمت با سرپوش گذاشتن تفاوت دارد اما متاسفانه آنچه امروز دیده می شود سرپوش گذاری بر فساد های موجود است، به کرات شنیده ایم کسی که نام هنرمند را یدک می کشد در مجالس مختلف به دلایلی که شرح آن رفت دستگیر شده و در برخی مواقع فیلم های آنان نیز به برکت فن آوری بلوتوث در بین مردم رد و بدل می شود، اما هیچ گاه نشنیده ایم که حکمی و یا حدی بر آن ها جاری شود!


تریبون مستضعفین – عبدالرضا عاصی

مساله فساد در سینما مسئله جدیدی نیست، و از زمان فیلمفارسی ها بوده و همچنان نیز هست. اما بالاگرفتن آن در برخی برهه ها جالب توجه است. اما جالب تر این است که هر موقع این بحث در رسانه ها مطرح می شود همواره با مطرح کردن وجود فساد در دیگر اقشار و زمینه ها علی الخصوص اقتصاد بر این امر سرپوش گذاشته می شود. اما چرا هنگامی که فساد اقتصادی مطرح می شود همه داد افشاگری می زنند و اجرای عدالت را خواسته قلبی خویش می دانند اما هنگامی که فساد هنرمندان تیتر روزنامه ها می شود، واهنرای همه گوش فلک را پر می کند که آی به «ساحت هنر» توهین شد!

اما چرا هیچگاه کسی فریاد نمی زند که به ساحت اقتصاد یا سیاست توهین شد؟ آیا سیاست و اقتصاد ساحت ندارند و یا خون هنرمندان رنگین تر از سیاسیون و مقتصدین است؟

هر چند پوشیده گویی بسیاری از رسانه ها بدلیل اخلاقی بودن فساد موجود در هنر و رعایت حدود حیاست ولی مطمئنا داد و فریاد های هنرمندان از جای دیگری آب می خورد.

هنر بشری که غایت خویش را نشان دادن تخیلات و اوهام واخورده و مغشوش آفرینده خویش می داند برای فرار از مظن اتهام محکمه پاک فطرت خدایی مخاطب راهی جز ایجاد ساحتی مصنوعی و تقلبی و خزیدن به زیر سایه آن نمی یابد.

البته کارکرد این ساحت فقط اینجا نیست امروزه هر چه اثر گنگ تر و نافهم تر باشد هنری تر خوانده می شود و چوبی که بر سر بسیاری به نام هنر نفهم بودن به جرم مخالفت با خزعبلات مادی و معنوی بسیاری زده می شود نیز از همان جنس است.

اما آیا مهم بودن اخلاقیات و حریم آن در جامعه همان گونه که موجب زبان بستن بسیاری از بازگو کردن فساد های موجود می شود، نباید موجب شود که مسئولین در برخورد با این امر به صورتی جدی عمل کرده و با اجرای حدود شرعی و قانونی مانع از گسترش این امر شوند؟ امروزه که متاسفانه بازیگران به عنوان الگو برای مردم مطرح می شوند و برنامه های مناسبتی تلویزیون که هیچ گاه خالی از این قشر نیست نیز سهم به سزایی در این باره دارد، باید بیش از پیش در مورد آنان دقت به خرج داد و با وسواس بیشتری عمل کرد. متاسفانه وجهه رسانه ای بسیاری از سینماگران ما باعث شده است تا دستگاه های مربوطه در مورد آن ها اغماض کنند. باید به یاد داشت که حفظ حرمت با سرپوش گذاشتن تفاوت دارد اما متاسفانه آنچه امروز دیده می شود سرپوش گذاری بر فساد های موجود است، به کرات شنیده ایم کسی که نام هنرمند را یدک می کشد در مجالس مختلف به دلایلی که شرح آن رفت دستگیر شده و در برخی مواقع فیلم های آنان نیز به برکت فن آوری بلوتوث در بین مردم رد و بدل می شود، اما هیچ گاه نشنیده ایم که حکمی و یا حدی بر آن ها جاری شود! این حاشیه امن بوجود آمده برای این هنرمندان خود خوانده از کجا نشات می گیرد؟ آیا اقتدار تنها در برخورد با اراذل و اوباش به منصه ظهور می رسد؟!

اما باید به یاد داشت سینمایی عاری از فساد مطالبه ای حد اقلی است، بدنه ای سالم برای سینمایی که بتواند در مسیر اهداف جمهوری اسلامی باشد شرطی لازم است اما کافی نیست.

ماجرای فساد در سینما هم شده است ماجرای جریان انحرافی در سیاست! آنقدر آن را بزرگ می کنند تا اصل موضوع و مطالبه مردم به فراموشی سپرده شود، مطالبه ای برای داشتن سینمایی انقلابی که دغدغه های سینماگرانش و محصولات سینمایی اش متناسب باشد با خواسته ها و نیاز های مردم.

متاسفانه به نظر می رسد تعامل میان سینما و قشر متدین و مطالبات این قشر از سینما به جمله مشهور «ما را به خیر تو امید نیست شر مرسان! » تقلیل یافته است.

سینما هنگامی که نتواند در راستای آرمان ها باشد نه اصراری بر آن هست و نه اینکه باید باشد، عقیم بودن سینمای ایران در تولید آثاری مکتبی چه بسا بزرگترین فساد سینمای ایران باشد. همانگونه که رهبر معظم انقلاب نیز در گفتگویی به این نکته اشاره کرده و فرموده اند: «ما با سینمایی که حامل پیام مورد قبول ما است و مقصود مورد تصدیق و تأیید اسلام و انقلاب را حاصل می‎کند، خیلی موافقیم و آن سینمایی که در جهت ضد این مقصود حرکت می‎کند، بودنش را به مصلحت نمی‎دانیم و هیچ ارزشی هم برایش قائل نیستیم.»[۱]

پی نوشت:

1- مصاحبه آیت الله خامنه ای با بولتن سومین جشنواره فیلم فجر

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.