سارا معصومی– سفر چهل و چهارمین رئیس جمهوری آمریکا در سال انتخابات این کشور به افغانستان را به سختی میتوان موفقیت آمیز خواند
پایگاه هوایی بگرام در افغانستان جایی بود که چهل و چهارمین رئیس جمهوری آمریکا باراک اوباما در آن نخستین سخنرانی خود با محوریت خاص افغانستان را به انجام رساند.
سالروز مرگ اسامه بن لادن رهبر القاعده، بهانه سفر اوباما به افغانستان بود. کاخ سفید دستگیری اسامه بن لادن را پیروزی بزرگی برای خود میداند اما باراک اوباما در سخنرانی خود در خاک افغانستان از سالروز کشته شدن مرد شماره یک به عنوان فرصتی برای اعلام خروج از افغانستان استفاده کرد. اوباما در این فاصله زمانی نتوانست در خصوص پایان جنگ افغانستان که امریکاییها یک دهه است برای اتمام آن لحظه شماری میکنند، توضیحات مفصلی بدهد.
ایراد سخنرانی اوباما در بیتوجهی به جزئیات بود. او به صراحت تاکید کرد که سربازان امریکایی تا پایان سال ۲۰۱۴ میلادی از افغانستان عقب نشینی میکنند و پیش از این تاریخ به سربازهای افغان این فرصت داده میشود که خود را برای پذیرش مسئولیت کامل و مبارزه با طالبان مهیا کنند. اوباما در سخنان خود اشارهای به این موضوع نکرد که امریکاییها و متحدانش برای ارتقای توانمندی سربازان افغانستان چه خواهند کرد. او همچنان به برنامههای حامد کرزی رئیس جمهوری افغانستان برای مبارزه با فساد و عدم صلاحیتهای موجود نیز کوچکترین اشارهای نکرد.
نیویورک تایمز در ادامه سرمقاله خود با محوریت سفر ناگهانی اوباما به افغانستان مینویسد: ما جنگ در افغانستان با وجود ناملایماتش را تحمل کردیم تا مطمئن باشیم که این کشور مجددا به بهشت القاعده برای زیر سوال بردن امنیت افغانستان تبدیل نخواهد شد. اکنون نیز اصلیترین نگرانی ما این است که اوباما سیاست مشخصی برای ممانعت از تبدیل شدن مجدد افغانستان به بهشت القاعده در چنته ندارد.
این سفر کوتاه رئیس جمهور یک دستاورد داشت و آن هم امضای توافقنامه همکاریهای استراتژیک بود که با تاخیر به امضای کرزی و همتای افغان او رسید. این توافقنامه برای به تصویر کشیدن این مساله بود که امریکا قرار نیست پس از سال ۲۰۱۴ بساطش را از افغانستان جمع کرده و برود. البته در این توافقنامه اشارهای به جزئیات همکاریهای نظامی امریکا و افغانستان پس از سال ۲۰۱۴ نشده اما گفته میشود که امریکاییها در سالهای آتی همچنان سربازانی را در افغانستان خواهند داشت و کمکهای اقتصادی هم ادامه خواهد داشت. این مساله میتواند نکته ناامید کنندهای برای امریکاییها باشد اما کاخ سفیدنشینها ادعا میکنند که این تعداد سرباز باید در افغانستان بمانند تا مطمئن باشند که نه این کشور و نه مرزهای مشترک آن با پاکستان مجددا به بهشت القاعده تبدیل نخواهد شد.
بندی که در توافقنامه همکاریهای استراتژیک آمده و در آن به بقای تعدادی از سربازان آمریکایی در افغانستان اشاره شده در حقیقت تلاش امریکاییها برای به تصویر کشیدن این مساله در ذهن افغانها است که سرنوشتی که پس از خروج اتحاد جماهیر شوروی افغانستان را در آغوش کشید در انتظار آنها پس از خروج امریکا نخواهد بود. پیام دیگر این حرکت این بود که طالبان نمیتواند منتظر خروج نیروهای غربی و سواستفاده از غیبت آنها باقی بماند بلکه باید سر میز مذاکرهای بنشیند که امریکاییها پیشنهاد آن را به طالبان دادهاند. پاکستان نیز در چند سال اخیر به این نتیجه رسیده که باید ارتباط میان خود و گروههای تندرو را قطع کند.
هر چند سفر اوباما به افغانستان در سالروز کشته شدن اسامه بن لادن تعبیرهای فراوانی را به دنبال داشت اما وی در چند ساعت حضور در این کشور ژست پیروزمندانهای به خود گرفته و ادعا کرد که کشورش ریشههای القاعده را خشکانده است: هدف ریشه کنی القاعده و ممانعت از شکل گیری مجدد آن در دسترس ما است. هیچ کس نمیتواند پیام سیاسی سفر باراک اوباما را تکذیب کند. او هنوز کشته شدن بن لادن را اعتباری برای خود میداند و البته کمتر از جورج بوش رئیس جمهوری پیشین امریکا ژست میگیرد.
Sorry. No data so far.