تریبون مستضعفین- عبدالرضا عاصی
پس از انتشار نامه رسانه های انقلابی به مدیر سازمان صدا و سیما برخی سعی در سیاسی جلوه دادن در خواست حداقلی مناظره نمایندگان جبهه انقلاب اسلامی با نمایندگان سینمای روشنفکری کردند.
این درخواست که از سوی بدنه فعالین فرهنگی گفتمان انقلاب اسلامی مطرح شده است نه سیاسی است، نه اصراری به سیاسی بودن آن است و نه نیازی به سیاسی بودن آن. گفتمان انقلاب اسلامی بیش و پیش از آنکه سیاسی باشد و فرهنگی است و مقوله فرهنگ برای این گفتمان اولویت دارد.
اما تجربه نشان داده است هر جا گفتمان انقلاب سعی در ورود به حوزه هایی داشته که روشنفکری حضور گفتمانی رقیب را در آن بر نمی تابد، با انگ سیاسی بودن آن را به حاشیه سکوت نشانده است.
اگر آقایان روشنفکر در آنچه نام آن را سینما نهاده اند سیاسی ترین صحبت ها را بکنند و حتی – همانگونه که در فیلم های دوره اصلاحات به یاد داریم- بر ضد نظام اسلام و ایران -آن هم با پول بیت المال- علم بلند کنند باز هم می شود کار فرهنگی! حال اگر کسی صدایش در بیاید و بگوید مردم صاحبان واقعی این سینما هستند می شود کار سیاسی! فاصله بین نقد و تایید روشنفکری شده است مرز بین سیاست و فرهنگ.
گفتمان انقلاب بعد از گذشت سی سال از انقلاب هنوز در حوزه های فرهنگ و هنر نتوانسته است حقیقت خود را به مخاطب نشان دهد، امروز نشان دادن این حقیقت باطل بودن وضعیت کنونی را بیش از هر چیز به دنبال دارد، این رسوایی یعنی ایجاد دغدغه و مطالبه فرهنگی در مردم. اکنون در کوچه و خیابان از هر کسی درباره سیاست بپرسید با آرمان های گفتمان انقلاب آشناست و این یعنی نهادینه شدن آرمان ها در مردم، اما این اتفاق هنوز در مورد فرهنگ رخ نداده است، و این مناظرات می تواند فتح بابی در این زمینه باشد، و به آنان یاد آوری کند که همانگونه که به دنبال مجلس اسلامی و دولت اسلامی هستند باید به دنبال هنر اسلامی بروند و از هنر اسلامی مطالبه داشته باشند.
صدا و سیما به عنوان بزرگترین رسانه کشور یا همان رسانه ملی می تواند با برگزاری این مناظرات سعی در جبران کم کاری سی ساله خود در ایجاد چنین دغدغه ای کند.
ایجاد چنین دغدغه ای به معنای ایجاد ظرفیت های جدید برای انقلاب است، ما همواره از صدور انقلاب دم زده ایم اما این صدور محقق نمی شود مگر انقلاب به زبان هنر ترجمه شود. زبان هنر زبانی بین المللی است اما در ایران حتی برای برقراری ارتباط با مردم همین کشور نیز الکن است. مردم خویش را با هنر بیگانه می دانند، نه خویش را مخاطب آن می بینند و نه هنر را زبان بیان دغدغه هایشان. این مناظرات می تواند مردم را با سینما آشتی دهد، به آنان یاد آوری کند که سینمایی که با بیت المال شما چرخش می چرخد برای شما و مال شماست.
درست نقطه مقابل این گفتار ها، گفتمان کنونی حاکم بر سینماست که حاشیه امنی برای خویش درست کرده و اجازه ورود هیچ کس جز اعوان و انصار همفکر خودش را به آن نمی دهد، همان سینمایی که – به گفته جیرانی – در اکران سیب و سلما به دنبال متدینین می گردد و بقیه فیلم ها را انکار می کند. سینمایی که مردم در آن از ونک به بالا تعریف می شوند و تمام چانه زندنشان برای این است که این مردم(!) سه درصد هستند یا چهار درصد. این تفکر مطمئنا مخالف با حضور بدنه واقعی جامعه در سینماست و برای اینکه از این حضور جلو گیری کند، فیلم هایی را که با این بدنه سرو کار دارند را بر نمی تابد.
خلاصه آقای ضرغامی مخاطب باید دریابد که این سینما، سینمای انقلاب نیست!
سلام
این مطلب در “پایگاه مطالبه آرمانهای انقلاب از صداوسیما” درج شد.