سه‌شنبه 08 می 12 | 14:18

فرانسه جدید؛ از کاهش وزن تا عدالت اجتماعی

سيد محمد اسلامي

اولاند معتقد است به جای سیاست‌های ریاضتی مانند افزایش مالیات، افزایش سن بازنشستگی، اخراج کارمندان و کارگران و فشار به مردم، باید تلاش کرد تا رشد اقتصادی اروپا افزایش پیدا کند.


 سيد محمد اسلامي – فرانسوا اولاند وقتی رقابت‌های انتخاباتی‌اش را شروع کرد، به مردم فرانسه قول داد ۲ کار را انجام بدهد. اول اینکه وزنش را کم کند. دوم هم اینکه دست از شوخی کردن بردارد. واقعیت این است که او درباره قول اولش با مردم شوخی نکرده بود و با کم کردن ۱۵ کیلوگرم از وزنش، واقعا «تغییر» کرد. او در نطق پیروزی خود، در میان هوادارانش حاضر شد و گفت: «فرانسه «تغییر» را انتخاب کرد.» نیکلا سارکوزی یک هفته فرصت دارد تا از کاخ الیزه رخت بربندد و قدرت را به رقیب سوسیالیست‌اش واگذار کند. در این مدت بسیاری از کار‌شناسان در سراسر جهان تلاش می‌کنند تا پیش بینیشان را درباره فرانسه بدون سارکوزی و با اولاند ارائه کنند. سیاست‌های فرانسوی در درون و برون این کشور چگونه «تغییر» خواهد کرد؟

 خداحافظی با ماجراجویی‌های سارکوزی

در ۲ روز گذشته دموکراسی رویه تلخ‌اش را به سارکوزی نشان داده است. چه فرقی دارد که یک رای یا ۱۰ میلیون رای؟ بیش از ۲۰ میلیون نفر از مردم فرانسه سارکوزی را ترجیح می‌دادند، اما او فقط با اختلاف یک میلیون رای رقابت را واگذار کرد. یک میلیون نفری که ارزش رایشان به اندازه خداحافظی با ماجراجویی‌های رئیس جمهور شد. سارکوزی در ۵ سال حکومت‌اش، از ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲، بیش از درون فرانسه، به برون و سیاست خارجی این کشور پرداخت.

 اتحادیه مدیترانه‌ای

ایده بلند پروازانه «اتحادیه مدیترانه‌ای» یکی از این موارد بود. او سال ۱۳۸۶ با همراهی ایتالیا و اسپانیا و علی رغم کراهت آلمان، تجربه جدیدی را شکل داد و ۱۶ کشور از شمال آفریقا، خاورمیانه و بالکان را کنار ۲۷ کشور از اروپا نشاند. معمر قذافی، زین العابدین بن علی، حسنی مبارک و البته بشار اسد کسانی بودند که نامشان در کنار نام سارکوزی قرار گرفت.

 بازگشت به فرماندهی ناتو پس از ۴۰ سال

هرچند سارکوزی در «اتحاد مدیترانه‌ای» اصرار داشت که می‌خواهد «صلح و دوستی» را برای این منطقه از جهان به ارمغان آورد، اما این تنها یک روی ماجراجویی‌های او بود. فرانسه از سال ۱۹۶۶ با تصمیم ژنرال دوگل تصمیم گرفت از فرماندهی ناتو خارج شود تا سیاستی «مستقل از آمریکا» در عرصه‌های سیاسی و نظامی اتخاذ کند. اما سارکوزی این تصمیم را لغو کرد و به جمع کشورهای فرماندهی ناتو پیوست. احیای حضور فرانسه در ناتو بعد‌ها بیشتر خودش را نشان داد. فرانسه در عراق و افغانستان کنار آمریکا و انگلیس قرار گرفت. در سال ۲۰۱۱ هم هنگامی که مخالفان معمر قذافی در بنغازی جشن پیروزی می‌گرفتند، سارکوزی و دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس، هم دعوت بودند. حاکمان جدید لیبی در سرنگونی قذافی مدیون حملات هوایی فرانسه و انگلیس هستند. شیرینی پیروزی در لیبی کار را برای سارکوزی تا جایی پیش برد که زبان به تهدید عمومی باز کرد: «هر امیر و حاکمی و به ویژه هر کدام از حکام عرب باید دریابد که واکنش جامعه جهانی و اروپا از این لحظه به بعد مشابه برخوردی خواهد بود که با حکومت قذافی در جریان است.» هرچند روزگار به او فرصت نداد تا با دیگران نیز چنین کند.

حضور دوباره نظامی در خلیج فارس پس از ۲۰۰ سال

فرانسه در دوره سارکوزی پس از ۲۰۰ سال دوباره به خلیج فارس بازگشت. امارات متحده عربی سال ۲۰۰۹ میلادی به سارکوزی اجازه داد تا پایگاه دائمی نظامی در گوشه‌ای از تنگه هرمز تاسیس کند. از آن زمان تاکنون حدود ۵٠٠ نظامی فرانسوی در امارات و یک سوم آن‌ها در بندر تجاری ابوظبی، مستقر شده‌اند. هرچند وظیفه این نیرو‌ها در آن زمان پشتیبانی از نیروی دریایی ملی فرانسه در خلیج فارس و اقیانوس هند اعلام شد، اما مجموعه سیاست‌های خارجی سارکوزی نشان می‌دهد که نفس حضور در خلیج فارس برای او «ارزش اساسی» داشته است.

 نزدیکی به محور آنگلوساکسون

همکاری در ناتو، هم رزم بودن در لیبی، هم سنگر بودن در افغانستان و عراق، یک صدا بودن در اعمال تحریم‌ها و فشارهای بین المللی علیه ایران، افزایش همکاری‌های اتمی و بسیاری موارد دیگر نشانه‌هایی از تغییر جدی فرانسه در نزدیکی به محور آنگلوساکسون (انگلیس و آمریکا) در سال‌های ریاست جمهوری سارکوزی هستند.

 روابط سرد با ترکیه، که همیشه حسرت اروپایی شدن دارد

در این میان خوب است یادآوری کنیم که سارکوزی پس از به قدرت رسیدن، رویه تعامل با ترکیه را تغییر داد. هرچقدر که شیراک به ترک‌ها روی خوش نشان داده بود، سارکوزی جبران کرد و مانع نزدیکی آن‌ها به اتحادیه اروپا شد. او به جای عضویت در اتحادیه اروپا، عضویت در اتحادیه مدیترانه را به ترک‌ها پیشنهاد کرد، گویی آن‌ها لیاقت بیشتر از آن را ندارند. دمیدن در آتش اختلافات بر سر نسل کشی ارامنه در دوره عثمانی هم از دیگر مواردی بود که ترک‌ها بسیار عصبانی کرد و حتی بر روابط متعارف دیپلماتیک ۲ جانبه هم اثر گذاشت. ترک‌ها بی‌تردید از باختن سارکوزی در انتخابات شادمان هستند.

 مردی که بیشتر به «خانه» فکر می‌کند

اما در مقایسه با سارکوزی، به نظر می‌رسد فرانسوا اولاند «خوی خانگی» دارد. او در رقابت‌های انتخاباتی خود چندان از موضوعات مرتبط با سیاست خارجی سخن نگفت. جالب‌تر اینکه در اندک مواردی هم که به خارج از فرانسه پرداخت، رویکردش «خانگی» بود. او متعهد شد تا سربازان فرانسوی را در سال جاری میلادی از افغانستان خارج کند و به حضور ۲ ساله نیروهای فرانسوی در افغانستان، قبل از ضرب الاجل ناتو (۲۰۱۴) پایان دهد. اولاند گفت: «گمان می‌کنم بهتر است تا خطری جدی برای سربازان فرانسوی ایجاد نشده تا پایان سال ۲۰۱۲ میلادی نیروهای کشور را از افغانستان خارج کنیم.» اولاند در سیاست خاورمیانه‌ای در عین حال به وضوح از اسرائیل حمایت می‌کند و در موضوع هسته‌ای نیز قائل به تداوم رویکرد تحریم و مذاکره با ایران است.

 مخالفت با سیاست اعمال ریاضت‌های اقتصادی

اولاند صراحتا با اعمال سیاست‌های ریاضت اقتصادی در اروپا مخالف است. این موضوع هرچقدر که ممکن است برای مردم اروپا خوشحال کننده باشد، برای برخی سیاست مداران اروپایی نگران کننده است. بی‌جهت نبود که آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان، در طول رقابت‌های انتخابات، از سارکوزی حمایت کرد. خانم مرکل از این پس باید به فکر این باشد که چه طور رئیس جمهور چپ گرا و ملی گرای فرانسوی را قانع کند تا مانند سارکوزی قاطعانه به اروپای واحد و اتحاد منطقه یورو بیندیشد. مجموعه صاحب نظران بر این باورند که مرکل تنها در خاطراتش خواهد توانست دوباره فرانسه‌ای «بسیار هماهنگ» را بیابد. زیرا اولاند دقیقا با شعارهای متفاوت توانست پیروز شود. او پس از اعلام نتایج به هوادارانش گفت که پیروزی او باید برای «مردم سراسر اروپا» امید به همراه داشته باشد و به اقدامات ریاضتی پایان دهد. اولاند معتقد است به جای سیاست‌های ریاضتی مانند افزایش مالیات، افزایش سن بازنشستگی، اخراج کارمندان و کارگران و فشار به مردم، باید تلاش کرد تا رشد اقتصادی اروپا افزایش پیدا کند. او البته وعده افزایش مالیات ثروتمندان و سیاست‌هایی از این دست، را برای کاستن از رنج‌های مردم عادی را داده است. بااین حال او وعده داده که در یکی از اولین اقداماتش به عنوان رئیس جمهور فرانسه، از رهبران دیگر کشورهای اروپایی بخواهد تا دوباره درباره برنامه‌های اقتصادی حوزه یورو مذاکره کنند. به هر روی هرچقدر هم که آلمانی‌ها در مجاب کردن رئیس جدید جمهوری فرانسه هنرمندی کنند، کند شدن روند اعمال این سیاست‌ها ناگزیر خواهد بود.

 ناچار از سامان دادن به اوضاع اقتصادی فرانسه

با توجه به مجموعه نشانه‌ها، پیش بینی می‌شود اولاند همت‌اش را صرف تحقق وعده‌هایش درباره عدالت اجتماعی، برابری فرصت‌های اجتماعی، بازگرداندن سن بازنشستگی به ۶۰ سال، ایجاد مشاغل جدید در آموزش و پرورش، از بین بردن تبعیض، فاصله گرفتن از سرمایه داران و گرفتن مالیات بیشتر از افراد پردرآمد برای تامین کسر بودجه کم شود و… کند. تقریبا نیمی از مردم فرانسه به رئیس جمهور جدید رای نداده‌اند. اولاند در سال‌های نخست باید خودش را به آن‌ها نیز ثابت کند تا باور کنند او رئیس جمهور آن‌ها نیز هست.

نظر غالب درباره سیاست‌های خارجی فرانسه با روی کار آمدن اولاند این است که سیاست خارجی فرانسوی‌تر و مبتنی بر اهداف داخلی این کشور می‌شود. هرچند اصول سیاست خارجی تغییر شگرف نخواهد کرد، اما از تندخویی و رفتارهای غیرقابل پیش بینی سارکوزی نیز دیگر خبری نخواهد بود. با این حال تحولات جهانی در حداقل ۲ سال گذشته به همه آموخته است که نباید در مورد هیچ موضوعی با قاطعیت سخن بگویند.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.