امام علی ابن محمد النقی الهادی، امام دهم شیعیان، در نیمه ذی الحجه ۲۱۲ هجری در مدینه متولد و در سوم رجب ۲۵۴ به شهادت رسید. آن امام همام در زمان زندگی و امامت خود چندین خلیفه عباسی را درک کرد و از ناحیه آنان ستمهای فراوان متحمل شد. در زمان متوکل عباسی، که بیشتر دوره امامت آن حضرت در زمان او بود، امام هادی از مدینه به سامراء آورده، و در کنار پادگانی نظامی سکنا داده شد و تا پایان عمر در آن مکان اقامت داشت.
ابن جوزی، عالم بزرگ اهل سنت، مینویسد: روزی از امام هادی (ع) نزد متوکل، که نسبت به سایر خلفای عباسی سفاکتر بود، سعایت کرده گفتند او در خانه خود اسلحه و ادوات جنگ جمع کرده درصدد قیام علیه حکومت عباسی است. متوکل گروهی از سربازان خود را به منزل امام فرستاد تا شبانه منزل او را بازرسی کنند. آنان در خانه حضرت هیچ اسلحهای نیافتند و مشاهده کردند که امام روی زمین نشسته، مشغول عبادت است. پس حضرت را با همان حال نزد متوکل بردند و وضعیت را گزارش دادند.
متوکل چون امام را دید او را احترام کرده نزد خود نشاند و جام شرابی را که در دست داشت به او تعارف کرد. امام سوگند یاد کرد که گوشت و خون من با چنین چیزی آمیخته نشده است، مرا معاف دار. متوکل اصرار نکرد به امام عرض کرد: شعری بخوان! امام فرمود: من کم شعر از بر دارم. متوکل اصرار کرد که باید بخوانی و امام شعری خواند که اشک متوکل و اطرافیانش را جاری ساخت:
باتوا علی قُلل الاجبال تحرسهم غُلب الرجال فما اعنتهُمُ القللُ
و استنزلوا بعد عز عن معاقلهم فاودعوا حُفَراً یا بئس ما نزلوا
ناداهم صارخ من بعد دفنهم این الاساور و التیجان و الخُللُ
این الوجوه التی کانت مُنعَّمة من دونها تُضربُ الاستار و الکِلل
فافصح القبر عنهم حین سائلهم تلک الوجوه علیها الدود تنتقل
بر قلههای کوههایی که از آنها مردان قوی هیکل پاسداری میکردند شب را به روز میآوردند، ولی آن قلهها از آنان مواظبت نکردند.
پس از دورهای از عزت از جایگاههای امنشان به پایین کشیده شدند و در گودالها جایشان دادند و چه بد منزلگاهی بود!
پس از اینکه به خاک سپرده شدند فریادگری فریاد بر آورد: کجاست آن دستبندها و تاجها و لباسهای فاخر؟
کجاست آنچهرههای به ناز و نعمت پرورده که به احترامشان خرگاه و بارگاه آراسته میشد؟
گور به جای آنان پاسخ داد: آنچهرهها هم اکنون جولانگاه کرمهاست (احقاق الحق، ج۱۲، ص۴۵۴؛ المختصر فی الاخبار البشر، ج۲، ص۴۴).
آری!ای متوکل که اکنون بر اریکه قدرت تکیه زدهای و تنها و تنها به قدرت و شوکت خود میاندیشی و تنها دغدغه و نگرانی تو تخت و تاج و حکومت است، به گونهای که کافی است اندک سوء ظنی برایت ایجاد شود تا وقت و بیوقت به خانه مردمان هجوم آوری و آنان را در بند کرده یا حصر و حبس نمایی و از هیچ آزار و اذیتی کوتاهی ننمایی! بدان و هشیار باش که این وضعیت هرگز دوام نخواهد آورد و از آن مقام ظاهری بالا و با عظمت به زیر کشیده خواهی شد و خوار و خفیف خواهی گردید.
ای متوکل! خیلی مغرور و شادمان و سرمستی که امروز دارای خرگاه و بارگاه و تاج و زیورآلات و کبکبه و دبدبه هستی؛ بدان که هرگز همیشه اینگونه نخواهد بود و این همه تجملات را از دست خواهی داد و اگر قرار بود این امور دوام بیاورد قبل از تو کسانی که آنها را در دست داشتند از دست نمیدادند و نوبت به تو نمیرسید.
این کاخها و این نگهبانان و این پاسداران و این فدائیان تو را مغرور نسازد تا حق انسانها را پایمال کنی و به ظلم و ستم خود ادامه دهی که هیچ قدرتی نمیتواند تو را از آن سرنوشت محتوم نگه دارد.
اکنون به هر شهری و دیاری که پا مینهی برایت خیمه و خرگاه و بارگاه بر پا میشود و با شکوه و جلال تمام از تو استقبال میشود و انسانها در پیشگاه تو خود را خوار و خفیف میسازند، اما همیشه اینگونه نخواهد بود. شکوه و جلال و شوکت و عظمت نه برای فرعون و نمرود ستمگر ماند و نه برای داود و سلیمان پیمبر.
و بدان که این بدن ناز پرورده روزی از تخت پادشاهی به گور منتقل خواهد شد که جایگاه مناسب و راحتی نیست و این بدن که در ناز و نعمت است خوراک مورها و کرمها خواهد شد.
ای متوکل وای دیگر جباران و متکبران و ستمگران! همگی به هوش باشید و چشم و گوش خود را باز کنید و تماشا کنید و عبرت بگیرید. مگر در تاریخ نخواندهاید یا به چشم خود ندیدهاید که ستمگران و جباران سرانجام کارشان به کجا انجامیده است؟ مگر خفت و خواری آنان را شاهد نبودهاید؟ آیا حکومت آنان جاودانه بوده است؟ آیا شاهد نبودهاید که ستمگرانی با خفت و خواری به محاکمه کشیده شدهاند؟ آیا شاهد نبودهاید که ظالمان و جبارانی برای جان خود التماس کرده و با خفت و خواری جان تسلیم کرده و با ذلت مدفون شدهاند؟ آیا شاهد نبودهاید که کاخها و قصرها جولانگاه جغدان گشته است؟ آیا شاهد نبودهاید که پدران ستمگر به دست فرزندان و برادران به قتل رسیده و تخت و تاجشان تصاحب شده است؟
پس اندکی به خود آیید و تدبر کنید و بیاندیشید تا شاید دریابید و به راه باز گردید و از ستم و حق کشی دست بردارید و حق را به حقدار بسپارید و عاقبت بهتری را برای خود رقم بزنید. و بدانید که از دو چیز در امان نیستید یکی خشم خدا و دیگری خشم ملتها.
از خشم و غضب الهی بترسید و از ظلم و ستم و فساد دست بردارید! امام هادی (ع) میفرماید: «من امن مکر الله و الیم اخذه تکبر حتی یحل به قضاؤه و نافذ امره. و من کان علی بینة من ربه هان علیه مصائب الدنیا و لو قرض و نشر» هرکس خود را از مکر خداوند و مواخذه او در امان ببیند گردنکش و متکبر میشود تا اینکه قضای الهی و حکم نافذش او را فرا گیرد. اما کسی که با دلیل آشکار الهی حرکت کند مصیبتها و بلاهای دنیوی برای او آسان باشد هرچند قطعه قطعه شود و پراکنده گردد (تحف العقول، ص۵۱۱).
***
به هر حال خودخواهی و گردنکشی خشم مردم را در پی دارد. امام هادی (ع) میفرماید: «من رضی عن نفسه کثر الساخطون علیه» هرکس خودخواهی پیشه کند خشم و غضب کنندگان او زیاد خواهند شد (انوار البهیه، ص۱۴۳). و البته خشم خالق مهمتر است هر چند خشم خالق خشم مخلوق را نیز در پی دارد. آن حضرت میفرماید: «من اتقی الله یتقی، و من اطاع الله یطاع، و من اطاع الخالق لم یبال سخط المخلوقین، و من اسخط الخالق فلییقن ان یحل به سخط المخلوقین» هرکس از خدا بپرهیزد از او بپرهیزند، و هر کس خدا را اطاعت کند اطاعت شود، و هرکس از خدا اطاعت کند باکی از خشم مخلوق ندارد، و هر کس خدا را به خشم آورد باید یقین کند که به خشم مخلوق گرفتار شود (تحف العقول، ص۵۱۰).
Sorry. No data so far.