شنبه 12 می 12 | 11:48

جایگاه زن در گفتمان امام خمینی و انقلاب اسلامی

راحله کاردوانی

حضور سازنده‌ی زن در صحنه‌های تاریخ و در ابعاد گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مبارزاتی و… امری انکار ناپذیر است. اما مهم اندیشه‌ای است که بر مسند قرائت تاریخ نشسته است. امام خمینی(ره) زن را از زوایای پنهان تاریخ و حضور مبهم و کم‌رنگ آن در ناخودآگاه جامعه به صحنه‌ی خود آگاهی و فعال رساند.


راحله کاردوانی- زنان نیمی از انسان‌های این کره خاکی هستند که نقش بسیار مهمی در جنبش‌ها، نهضت‌ها و انقلاب‌ها داشته‌اند. حساسیت نقش زنان برخاسته از عمق تأثیرگذاری آنان در تمامی عرصه‌های زندگی است. برای نمونه می‌توان از نقش تأثیرگذار حضرت زینب (سلام‌الله‌علیه) در قیام پر حادثهٔ عاشورا نام برد که یکی از نمونه‌های درخشانی است که اهمیت جایگاه زنان را در تاریخ اسلام به تصویر می‌کشد. انقلاب اسلامی ایران نیز یکی از مهم‌ترین حرکت‌های اجتماعی است که از این قاعده مستثنی نبوده و نقش زنان چه پیش از انقلاب و چه پس از آن حائز اهمیت است.

حضور زنان ایرانی در پیروزی انقلاب اسلامی به روشنی بیانگر آن است که، زن مسلمان می‌تواند در تمامی عرصه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و… نقش آفرین بوده و اعتقادات دینی او نه تنها مانع از شرکت در فعالیت‌های اجتماعی نخواهد شد، بلکه به واسطهٔ پاکدامنی و عفت ورزی، می‌تواند زنان را به عناصری تاریخ ساز برای یک ملت مبدل سازد. از طرف دیگر؛ انقلاب اسلامی، به دلیل آنکه پرتوی از دین مبین اسلام به شمار می‌رود، توانسته است خدمات عظیمی را برای زنان به انجام رساند و البته این امر نه به تمام و کمال، اما بسیار مؤثر، مهم و گسترده بوده است.

در این نوشتار بنا داریم که با بررسی وضعیت زنان در پیش از انقلاب، نقش و اثر آنان را در پیروزی انقلاب و سپس تأثیر انقلاب در تحول جایگاه فکری و عملی زن در ایران را تبیین نماییم و از آن جا که پیوندی ناگسستنی میان انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) وجود دارد، سعی شده است که هر یک از این ابعاد با توجه به دیدگاه ایشان بررسی گردد.

نقش زنان در پیروزی انقلاب اسلامی ایران

انقلاب اسلامی ایران که در سال ۱۳۵۷ به پیروزی رسید، جنبشی بود که در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ آغاز شد. زن مسلمان ایرانی نیز در این سال‌های آتش زیر خاکس‌تر، همگام با مردان در جهاد و مبارزه با طاغوت بود و هر چه به سال ۱۳۵۷ نزدیک می‌شد بر تعداد و شدت فعالیت این زنان افزوده می‌گردید.

با شعله‌ور شدن آتش انقلاب، زن مسلمان نیز که تا پیش از این با فعالیت‌های مخفی و به عنوان مادر شهید و یا همسر مبارزین در بند با رژیم شاه مبارزه می‌کرد، به خیابان‌ها آمد، با چادر مشکی، با فرزندش که او را در بغل گرفته بود، با مشت‌های گره کرده و با فریاد «مرگ بر شاه»؛ امام خمینی (ره) این دوران را این گونه توصیف می‌نمایند: «شما در چه تاریخی چنین دیده‌اید؟ امروز زن‌های شیردل، طفل خود را در آغوش کشیده و به میدان مسلسل و تانک می‌روند، در کدام تاریخ چنین مردانگی و فداکاری از زنان ثبت شده است؟!» [۱] و به اذعان ایشان، همین حرکت زنان نهضت را قوت و تداوم بخشید: «آمدن شما خانم‌ها به خیابان‌ها و میدان‌های مبارزه موجب این شد که مرد‌ها هم قوت پیدا بکنند، تقویت بشوند، روحیهٔ آن‌ها هم با آمدن شما تقویت بشود.» [۲] و مولد حرکت مردان بود: «مرد‌ها به تبع زن‌ها در خیابان‌ها می‌ریختند، تشویق می‌کردند، زن‌ها مردان را، خودشان در صف‌های جلو بودند.» [۳] و نیز به شیوه‌ای مؤثر، مبارز و شهیدپرور است: «شهادت شهید، ثمرهٔ دامان پر مهر و اندوختهٔ دستان زحمتکش مادران فهیم و گران‌قدری است که محبت مادری را با عشق الهی پیوند می‌زنند و روح و جان فرزندان خود را آماده می‌سازند که به قربانگاه شهادت قدم گذارند.» [۴]

به همین جهت، حضرت امام خمینی (ره)، بزرگ مصلح قرن، در جای جای کلام خویش زنان را پیشگامان انقلاب معرفی می‌کند. زنانی که خود در تظاهرات در صف مقدم حاضر بودند، زنانی که با حرکت خود، مردان را برای حضور و مبارزه تشجیع کردند، زنانی که فرزندان خود را برای شهادت تربیت کردند، زنانی که با پاسداری از خون شهدا، انقلاب را تداوم بخشیدند و در یک کلام، رهبر انقلاب ایران، عظمت حضور زنان در شکل‌گیری تمام و کمال نهضت انقلابی و اسلامی ایران را چنین توصیف نمودند: «ما نهضت خودمان را مدیون زن‌ها می‌دانیم.» [۵] و همین یک جمله برای بیان نقش زنان در پیروزی انقلاب اسلامی از هر کلامی گویا‌تر است.

انقلاب اسلامی و تحول جایگاه زن

هم‌زمان با پیروزی انقلاب و استقرار نظام اسلامی، دیدگاه سنتی خواستار شدت یافتن محدودیت زنان و عدم حضور ایشان در صحنه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شد. این جریان در چند سال آغازین استقرار جمهوری اسلامی شتاب بالایی داشت. از سوی دیگر خواسته‌های برخاسته از دیدگاه متجدد و فرنگی مآب نیز در مقابل عوارض و قوانین نظام اسلامی مانند حجاب و عدم حضور زنان در برخی مشاغل و فعالیت‌ها، مقاومت می‌کرد. مشخص نبودن حدود واقعی حقوق و جایگاه زن در آن دوران، در نظام اسلامی به این امر دامن می‌زد.

هر دو جریان علی‌رغم تضاد و تقابلی که داشتند در مقابل مواضع انقلاب مقاومت می‌کردند. هر دیدگاه بنا به تفسیر خود از زن، از جمهوری اسلامی درخواست‌هایی داشت و امام به سبب ویژگی‌های علمی و شخصیتی که داشتند، توانستند با حرکت اصلاحی خود هر دو دیدگاه را تعدیل نمایند. حضرت امام از منظر یک مصلح و راهبر، نگرش نوینی را در مورد زن ارائه کردند.

حضور سازندهٔ زن در صحنه‌های تاریخ و در ابعاد گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مبارزاتی و… امری انکار ناپذیر است. اما مهم اندیشه‌ای است که بر مسند قرائت تاریخ نشسته است. امام خمینی (ره) زن را از زوایای پنهان تاریخ و حضور مبهم و کم‌رنگ آن در ناخودآگاه جامعه به صحنهٔ خود آگاهی و فعال رساند.

رویکرد امام خمینی به مقولهٔ زن دارای دو بعد است. ایشان در یک بعد تبیینی و تفسیری به فروافکنی دیدگاه‌های نادرست نسبت به زن پرداخته و جایگاه زن را در تفکر اصلاحی خویش معین ساخته و در بعد دوم ساختار اجرایی، تربیتی و تهذیبی مناسب با شخصیت زن را ارائه نمودند. حضرت امام در مبحث کلامی، به پرتو قرآن کریم، زن را هم‌چون مرد در پیشگاه خلقت دانسته‌اند. از نظر ایشان زن و مرد هر دو انسان هستند و هر دو توان رسیدن به بالا‌ترین مراحل رشد و کمال را دارند [۶]

و در عالیترین مراحل کمال زن الگو و اسوه شده و مردان نیز باید به وی اقتدا کنند: «الگو، حضرت زهرا (علیها‌السلام) است.» [۷] تعبیرات امام از مقام و منزلت حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علی‌ها) و معرفی ایشان به عنوان یکی از نمونه‌های انسان کامل و نیز برگزیدن روز میلاد آن حضرت به عنوان «روز زن» برای معرفی الگوی برگزیدهٔ زن در اسلام ریشه در این تفکر دارد و این در حالی است که پیش از انقلاب، روز ۱۷ دی، روز کشف حجاب، «روز زن» بود.

از دیگر مبانی اندیشهٔ اصلاحی امام، بازخوانی منزلت اجتماعی زن از منظر دین بود. اصل اساسی مورد نظر ایشان در مورد حضور زن در صحنه‌های سیاسی، مبارزاتی و… ممانعت از «شیء وارگی» زن است و مطابق همین اصل است که برخوردهای متفاوت و‌گاه متضاد امام قابل توجیه می‌شود. در سال‌های آغازین دههٔ ۴۰ و در ابتدای نهضت، مخالفت آشکار حضرت امام با حق رأی زنان (اشاره به لایحهٔ دولت اسدالله علم مبنی بر شرکت بانوان در انتخابات) و نیز مخالفت ایشان با تساوی حقوق زنان و سربازی بردن دختران، برخاسته از همین اصل است، چنان که ایشان خود می‌گویند:

«مگر با چهار تا زن فرستادن به مجلس ترقی حاصل می‌شود؟ مگر مرد‌ها که تا حالا بودند ترقی برای شما درست کردند تا ز‌‌نهایتان ترقی درست کنند؟… ما با ترقی زنان مخالف نیستیم، با این فحشا مخالفیم، با این کارهای غلط مخالفیم.» [۸]

اما پس از پیروزی انقلاب و تغییر شرایط اجتماعی از آنجا که حضرت امام زمینه را برای رشد و حضور سازندهٔ آن‌ها آماده می‌بینند، خواستار حضور فعال زنان در صحنه‌های مختلف می‌شوند: «شما هم (زنان) باید رأی بدهید. شما هم با سایرین فرقی ندارید، بلکه شما مقدمید بر مرد‌ها.» [۹]

«شیء وارگی» محصول نظام استثمارگر است که هم زن و هم مرد را مورد سودجویی قرار می‌دهد. حذف نظام ظالم و استثمارگر زمینه ساز حضور رو به کمال مرد و زن می‌شود و از این رو حضرت امام در تبیین حدود جایگاه اجتماعی زن در یک نظام ایده‌آل می‌فرمایند: «در نظام اسلامی زن به عنوان یک انسان می‌تواند مشارکت فعال با مردان در بنای جامعهٔ اسلامی داشته باشد ولی نه به صورت یک شیء، نه او حق دارد خود را به چنین حدی تنزل دهد و نه مردان حق دارند که به او چنین بیندیشند.» [۱۰] و نیز: «اسلام زن را مثل مرد در همهٔ شؤون – در همهٔ شؤون -‌‌ همان طوری که مرد در همهٔ شؤون دخالت دارد، زن هم دخالت دارد.» [۱۱] و در این زمینه از یک سو دایرهٔ سخنان امام از توصیه فرا‌تر رفته و وارد قلمرو الزام می‌شود: «زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کند و از دیگر سو ایشان این حضور را با کرامت و شرافت ویژه‌ای توأم می‌سازند: «ما نهضت خودمان را مدیون زن‌ها می‌دانیم. مرد‌ها به تبع زن‌ها در خیابان‌ها می‌ریختند. [۱۲]

این فرمایشات حضرت امام، تماماً بر مبنای تعالیم دین اسلام در این باره صورت گرفته است و این امر، ویژگی بارز تمامی فرمایشات ایشان است. در مورد شرایط حضور زن در اجتماع که حاصل آن سودمندی برای جامعه و خانواده و مهم‌تر از همه خود زن باشد و نه مضرات گسترده و غیر قابل جبران؛ آیات و روایات بسیاری مطرح است.

از دیگر نکات مهم اندیشهٔ امام، نسبت میان زن و مرد است. در دیدگاه سنتی، زن موجودی درجه دو تلقی می‌شود. در دیدگاه متجدد با آنکه دایرهٔ اختیارات زن افزایش یافته اما وی بیشتر نقش جایگزین را دارد که در مواقع ضرورت و اضطرار جای خالی مرد را پر می‌کند و در ‌‌نهایت زن پس از مرد قرار دارد. در فمینیسم نیز – که امروزه به عنوان پیشرو‌ترین نهضت زنانه در دنیا شناخته می‌شود – زن بر‌تر از مرد است بلکه در مقابل مرد قرار دارد و برای احقاق حقوقش باید با تمام قوا در مقابل مرد بایستد و جامعهٔ ایده‌آل آن، جامعهٔ یک جنسیتی و زنانه است.

بسیاری از متفکران این نهضت، تساوی میان زن و مرد را خواستار هستند و این هدف را در حقیقت بدون در نظر داشتن تفاوت‌های تکوینی و طبیعی زن و مرد دنبال می‌کنند. از منظر امام، زن و مرد به لحاظ انسانی نسبت تساوی دارند: «زن مساوی مرد است. زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعالیت‌های خود را انتخاب کند.» [۱۳]

حضرت امام با توجه به‌شناختی که از روحیات لطیف و خواسته‌های فطری و طبیعی یک زن -که مناسب جنگ و خون‌ریزی نیست- دارند، حضور فعال ایشان در صحنه‌های مختلف انقلاب و پس از آن در دفاع ۸ ساله را با عبارات گوناگون ارج گذاشته بر جایگاه بر‌تر ایشان تأکید می‌ورزند: «شما رهبران نهضت هستید، بانوان رهبران نهضت ما هستند، ما دنباله رو آن‌ها هستیم، من شما را به رهبری قبول دارم و خدمت‌گزار شماییم.» [۱۴]

به صورت طبیعی پس از تبیین و تفسیر جایگاه و منزلت اجتماعی زن از سوی امام خمینی (ره)، زمینه برای حضور فعال و سازندهٔ زن در نظام اسلامی فراهم شد. به همین جهت ایشان از یک طرف حدود فعالیت‌های علمی، اجرایی، سیاسی، حقوقی و… زنان را معین می‌سازند و از طرف دیگر با بررسی تنگناهای موجود، راه‌حل‌هایی مناسب را ارائه می‌کنند.

در این مرحله امام به تعدیل نظرهای مختلف می‌پردازند. مخاطبین امام در اینجا همگان هستند، به ویژه آنان که نظرشان هماهنگ با امام نیست: «آن‌هایی که کارشکنی می‌کنند (اشاره به کسانی که به بهانه‌های مختلف با فعالیت‌های اجتماعی زنان مخالفت می‌کردند) اگر مسلمان هستند، این خدمت بزرگی که این خانم‌ها و این بانوان دارند می‌کنند و پیش خدا خدمت شایسته است، از معاصی کبیره است که کارشکنی در این موضوع بکنند و اگر چنانچه آن‌ها هستند که پای‌بند به اسلام نیستند و می‌خواهند هرزگی بکنند، فصل هرزگی گذشت، دیگر به شما اجازه نمی‌دهند بانوان ایران که کارهایی که سابق می‌کردید، این کار‌ها را اعاده بدهید.» [۱۵]

در نگرش امام خمینی (ره)، هر چند زن حق حضور در تمامی امور را دارا می‌باشد اما مقام مادری دارای جایگاه ویژه‌ای است و به همین سبب مادری را بالا‌ترین شغل، شغلی شریف، شغل معلمی، بالا‌تر از معلمی و شغل انبیا و انسان سازی می‌داند و به همین سبب مادر بودن و تربیت فرزندان را اصلیترین وظیفهٔ زن و جدا کردن فرزند را از مادر از عوامل انحطاط جامعه می‌داند: «در طول این سلطنت، این‌ها کوشش کردند که مادران را از بچه‌ها جدا کنند، به مادر‌ها تزریق کردند که بچه‌داری چیزی نیست، شما توی ادارات بیایید و این‌ها بچه‌های معصوم را جدا کردند از دامن مادران و بردند در پرورشگاه‌ها و جاهای دیگر و اشخاص اجنبی و غیر رحیم آن‌ها را به تربیت فاسد تربیت می‌کردند. بچه‌ای که از مادرش جدا شد، پیش هر که باشد عقده پیدا می‌کند، عقده که پیدا کرد، مبدأ بسیاری از مفاسد می‌شود. بسیاری از قتل‌هایی که واقع می‌شود، از روی همین عقده‌هایی است که پیدا می‌شود و بسیاری از عقیده‌ها از این پیدا می‌شود.» [۱۶]

در مجموع، انقلاب اسلامی ایران موجب تحولاتی در فرهنگ و ساختار فکری جامعه و به طور خاص زنان گردید که جهشی باور نکردنی را در وضعیت ایشان پدید آورد. افزایش تعداد تحصیل کرده‌ها، دانش آموزان و دانشجویان، اساتید، هنرمندان، شاغلان و فعالان اقتصادی و اجتماعی، توجه خاص به وضعیت حقوقی زنان و تصویب قوانین متناسب با وضعیت روز ایشان همانند قانون «تعیین مهریه به نرخ روز»، توجه به وضعیت اشتغال زنان و تصویب قوانین کار متناسب با شأن مادری و همسرداری زنان، هم‌چون استفاده از تعطیلات دوران زایمان، کار نیمه وقت، بازنشستگی پیش از موعد و امکان بهره از حق طلاق در موارد و شرایطی خاص مانند عسر و حرج و یا گذاشتن شرط ضمن عقد برای آن و… از دست‌آوردهای انقلاب برای زنان بوده است، هر چند که تا ایجاد وضعیت مطلوب فاصله بسیار است.

از این رو در سایهٔ فرهنگ اسلامی نقش زن در بسیاری از ابعاد مانند سنگر حجاب، تحصیل، کسب مهارت‌های گوناگون، تصدی مسؤولیت‌های مهم فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ستودنی است. هم‌چنین، زنان مسلمان و انقلابی با تربیت صحیحفرزندان در شکل‌دهی فرهنگ و سازندگی آیندهٔ اسلامی سهیم هستند.

نتیجه‌گیری

روند اصلاحی اندیشهٔ حضرت امام در دوران ۱۰ سالهٔ اول نظام جمهوری اسلامی و تداوم آن به وسیلهٔ خلف صالح ایشان حضرت آیت الله خامنه‌ای (دام‌ظله‌العالی) موجب شده که زمینهٔ رشد زنان فراهم گشته و این نیز ظهور استعدادهای ایشان و حضور فعال در صنعت، علوم، سیاست، هنر و… را به دنبال داشته است. امروز تعداد پذیرفتگان و فارغ التحصیلان در دانشگاه به ۲۵ برابر و حضور ۷ برابریِ استادانِ خانم نشان دهندهٔ رشد زنان در بعد از انقلاب است. اما به نظر می‌رسد سمت و سوی این روند در حال حاضر بیشتر متوجه حضور زن در جامعه می‌باشد و در مقابل توجه به وظایف اصلی زن یعنی مادری و همسری کم رنگ شده است.

هر چند سیاست اجتماعی جهانی، زنان را از شاخصه‌های توسعه می‌داند اما باید توجه داشت که پای‌بندی به اصول اندیشهٔ امام در مورد زن، جامعهٔ بشری را به سمت توازن اجتماعی سوق می‌دهد و در این مورد سیاست‌گذاران نظام نباید دست‌خوش جوّ حاکم جهانی شوند. بنابراین، یکی از مهم‌ترین دست‌آوردهای فرهنگی انقلاب، مشخص شدن جایگاه واقعی زن مسلمان در خانه و اجتماع بود.

بر اساس خود باختگی فرهنگی و رواج ارزش‌های غربی در عصر پهلوی، هویت اسلامی زن مسلمان ایرانی مورد تهدید واقع شده بود. در جامعه به تدریج فرهنگ برهنگی و بی‌عفتی رواج می‌یافت و از فعالیت‌های اجتماعی و مفید زنان کاسته می‌شد. پس از انقلاب اسلامی جایگاه زن در جامعهٔ اسلامی تبیین شد و‌‌ همان گونه که زنان در جریان انقلاب فعالیت داشتند پس از انقلاب به جایگاه واقعی که مسؤولیت در برابر مصالح اجتماعی و سیاسی جامعه و حضور فعال در صحنه‌های مختلف بود، دست یافتند.

پی‌‏نوشت‏‌‌ها:

[۱] موسوی خمینی، سیدروح الله، جایگاه زن در اندیشهٔ امام خمینی (ره)، تهران، مؤسسهٔ تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ چهارم، ص۱۸۶.

[۲] همان، ص۱۷۱.

[۳] همان، ص۱۶۹.

[۴] همان، صص۱۶۷-۱۷۵.

[۵] همان، ص۱۶۹.

[۶] همان، ص۱۶۹.

[۷] همان، ص۲۵.

[۸] همان، ص۲۵.

[۹] همان، ص۶۸.

[۱۰] همان، ص۶۵.

[۱۱] ه‌مان، ص۵۸.

[۱۲] همان، صص۶۸ و۱۶۹.

[۱۳] ه‌مان، ص۸۳.

[۱۴] همان، ص۷۵.

[۱۵] همان، ص۱۶۹.

[۱۶] همان، ص۱۳۶.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.