جمعه 18 می 12 | 08:00

شعر: غزلی تقدیم به غربت نگاه کودکان افغان

شاعر: اصغر معاذی مهربانی

قلم امان دلم را برید تا بنویسد | که فصل تازه‌ی این زخم کهنه را بنویسد || کجاست کودک مکتب‌گریز خاطره‌هایت؟ | که روی خاک تنت آب، نان، خدا بنویسد || به دست آرش رؤیایی‌اش کمان بگذارد | محیط زخم تو را مرز ناکجا بنویسد


تریبون مستضعفین

«اصغر معاذی مهربانی» شاعر جوان و توان‌مند انقلاب اسلامی در ابتدای غزل بیست‌ویک‌ام مجموعه شعر «بادبادک‌های دیار مادری» نوشته است: «تقدیم به غربت نگاه کودکان افغان»؛ غربت نگاه مظلومینی که میان هم‌زبان‌ها و هم‌کیش‌های میزبان‌شان آن‌چنان هم مهمان‌نوازی نمی‌بینند.

این غزل را در ادامه می‌خوانید:

قلم امان دلم را برید تا بنویسد
که فصل تازه‌ی این زخم کهنه را بنویسد

کجاست کودک مکتب‌گریز خاطره‌هایت؟
که روی خاک تنت آب، نان، خدا بنویسد

به سطر سطر ورق‌پاره‌های دفتر خاکت
به صفحه صفحه‌ی هفت آسمان، دعا بنویسد

به دست آرش رؤیایی‌اش کمان بگذارد
محیط زخم تو را  مرز ناکجا بنویسد

کجاست دست غریبی که از کتیبه بودا
سکوت حک‌شده را خط زند، صدا بنویسد

نسیم را به تن گیج کوچه‌ها برساند
و پشت پنجره‌ی سینه‌ات هوا بنویسد

برای عبرت شمشیرهای مست خلافت
بگو که داغ تو را پشت دست‌ها بنویسد

و راحتت کند از سایه‌های شوم کلاغان
دوباره بر سر هندوکشت هما بنویسد

تو با شکفتن هر واژه‌ات چه می‌کشی ای زخم!
قلم امان دلم را برید تا بنویسد

  1. milad
    19 می 2012

    این را هم نگاه کن) درباره افغانستان و مبارزان آن:
    http://tehran-boy.persiangig.com/2012/34567865543Untitl33333333ed-88888888rafighan0145.jpg

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.