حسین شریعتمداری– سفر غیرمنتظره یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی به ایران که برای اولین بار صورت میپذیرد، اگرچه از سوی سخنگوی آژانس با هدف «افزایش ضریب تفاهم» توصیف شده است ولی براساس برخی از اخبار و گزارشهای موثق، این سفر، پشت صحنهای دارد که پرداختن به آن مخصوصا در آستانه اجلاس بغداد- ۳ خرداد/ ۲۳ می- ضروری به نظر میرسد و میتواند به این تردید دوسویه، پاسخی یک سویه بدهد که آقای آمانو با سفر غیرمنتظره خود به تهران- آنگونه که سخنگوی آژانس ادعا میکند- در پی «افزایش ضریب تفاهمات» است یا دامن زدن به «توهمات» را دنبال میکند؟! پاسخ این پرسش را از چند زاویه پی میگیریم؛
۱- روزهای دوشنبه و سه شنبه هفته گذشته ۲۵ و ۲۶ اردیبهشت/۱۴ و ۱۵ می- نمایندگانی از کشورمان به ریاست علی اصغر سلطانیه با نمایندگانی از آژانس به سرپرستی هرمن ناکارتس و رافائل گروسی طی نشستی در وین درباره فعالیت هستهای ایران اسلامی به مذاکره نشستند. در این نشست، نمایندگان آژانس به روال ۹ سال گذشته برخی از پرسشهای غیرفنی و غیرحقوقی و بارها مطرح شده- و پاسخ داده شده- درباره احتمال رویکرد نظامی فعالیت هستهای کشورمان را پیش کشیدند که اجازه بازرسی از مراکز نظامی جمهوری اسلامی ایران- مخصوصا پارچین- و شناسایی و دسترسی به دانشمندان و دست اندرکاران امور هستهای کشورمان از جمله آنها بود.
نمایندگان کشورمان با استناد به مفاد NPT و پادمان مربوطه که ملاک دسترسیها و بازرسیهای آژانس است از آنان اسنادی را مطالبه میکنند که آژانس را نسبت به احتمال فعالیت غیرصلح آمیز هستهای در مراکز مورد اشاره دچار تردید کرده است و توضیح میدهند بعد از دریافت این اسناد چنانچه در آن نشانههایی یافتند که تردید آژانس را توجیه میکند اجازه دسترسی و بازرسی از مراکز موردنظر آژانس را صادر خواهند کرد. چرا که مراکز نظامی هر کشور در فهرست «اسرار» و داشتههای غیرقابل افشای آن کشور جای دارد و آژانس چنانکه تاکنون به نمونههایی فراوان از آن اشاره کردهایم نه فقط در حفظ اسرار نظامی به دست آمده از بازرسی مراکز نظامی کشورمان حساسیتی به خرج نداده، بلکه برخلاف نص صریح اساسنامه آژانس و پادمان مربوطه، به انتشار گسترده آن نیز دست زده است که اعتراف اشپیگل به جاسوسی هاینونن- معاون البرادعی- برای سیا فقط یک نمونه از آنهاست.
۲- در نشست دو روزه وین، طرفین ادامه مذاکرات را به نشست روز دوشنبه هفته بعد – اول خردادماه/۲۱ می- موکول میکنند و توافق میشود که در این نشست، آژانس اسناد ادعایی درباره احتمال فعالیت هستهای غیرصلح آمیز – تسلیحاتی- در مراکز نظامی مورد ادعا را به تیم هستهای جمهوری اسلامی ایران ارائه بدهد و در نشست بعدی که پس از اجلاس بغداد برگزار خواهد شد، نتیجه بررسی اسناد از سوی ایران را دریافت کند و سپس متناسب با نتیجه بررسیها، درباره اجازه دسترسی و بازرسی از مراکز نظامی موردنظر آژانس مذاکره شود. نمایندگان آژانس در اقدامی غیرحقوقی و مغایر با اساسنامه آژانس اعلام میکنند که «همه اسناد را تحویل نمیدهیم و تنها، برخی از آنها را تحویل میدهیم و برخی دیگر را فقط نشان میدهیم بیآنکه اجازه نسخه برداری داشته باشید! و برخی از اسناد را نیز، نه تحویل میدهیم و نه نشان میدهیم!! گفتنی است نمایندگان ایران مطالب هوشمندانه و مستند دیگری را نیز مطرح کرده و روی آن اصرار ورزیده بودند که بیرون از موضوع این نوشته است.
نشست دو روزه وین با قول و قرار مورد اشاره پایان یافت و ادامه مذاکرات به نشست روز دوشنبه اول خرداد در وین موکول شد ولی در حالی که تیم کشورمان مطابق توافق قبلی برای شرکت در مذاکرات وین آماده میشد، آقای یوکیا آمانو، نشست یاد شده را به طور یکجانبه لغو کرده و اعلام داشت که روز دوشنبه یعنی دقیقا همان روزی که برای دومین نشست وین تعیین شده بود عازم ایران است! چرا نشست وین لغو شد و چرا آمانو بار سفر به تهران بسته است؟!
سخنگوی آژانس بین المللی انرژی اتمی اگرچه هدف از سفر غیرمنتظره آمانو به ایران را افزایش ضریب تفاهمات و توافقات دانسته است ولی شواهدی که به آن اشاره خواهد شد نشان میدهد، لغو نشست وین و سفر مدیرکل آژانس به تهران، با هدف «توهم آفرینی» درباره فعالیت هستهای کشورمان و بهانه سازی برای دستهای خالی از سند و بهانه ۱+۵ در اجلاس بغداد، صورت گرفته است. بخوانید؛
۳- کشورهای گروه ۱+۵ و نهاد بین المللی تحت مدیریت آمریکا، یعنی آژانس، هیچ سند قابل قبول و درخور ارائهای که از فعالیت هستهای غیرصلح آمیز در مراکز نظامی ایران حکایت کند در دست ندارند. بنابراین اگر نشست وین مطابق قرار قبلی برگزار میشد گروه ۱+۵ مجبور بود با «دستهای خالی از بهانه» در اجلاس بغداد شرکت کند. لغو نشست وین برای پیشگیری از باز شدن مچ آژانس و دود شدن و به هوا رفتن اسناد ادعایی درباره انحراف فعالیت هستهای ایران در مراکز نظامی خود، از جمله پارچین بوده است. اما، گردانندگان و مدیران اصلی آژانس- بخوانید آمریکا و متحدانش- با توجه به وظیفه بررسی و راستی نمایی اسناد که برعهده آژانس است، نمیتوانستند در مذاکرات بغداد روی این اسناد به عنوان «برگ برنده»! تکیه کنند و از سوی دیگر برای پر کردن دستهای خالی خود به سوژه و بهانهای نیاز داشتند که قابل طرح باشد. لغو نشست وین به تنهایی ظرفیت تولید این بهانه را نداشت، چرا که مذاکرهای ناتمام بود. سفر غیرمنتظره آقای یوکیا آمانو مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی در این راستا و برای تولید بهانه مورد نیاز ۱+۵ قابل ارزیابی است.
۴- علاوه بر اسنادی که با عنوان «مطالعات ادعایی ALLEGED STUDIES» از آن یاد میشود و آمریکاییها مدعی هستند در سال ۲۰۰۳ از یک لپ تاپ سرقت شده به دست آورده اند- پیش از این بیاعتباری این به اصطلاح اسناد را نشان داده ایم- این روزها آمریکا و آژانس ادعا میکنند اسناد و شواهدی در دست دارند که از فعالیت هستهای غیرصلح آمیز ایران در مرکز نظامی پارچین حکایت میکند و مصرانه خواستار اجازه دسترسی و بازرسی از این مرکز نظامی هستند و در مقابل جمهوری اسلامی با استناد به مفاد NPT و پادمانهای مربوطه اصرار دارد اسناد مورد ادعا را برای ارزیابی و ارائه پاسخ در اختیار داشته باشد و چنانچه پاسخ مستدل و مستند و قابل قبولی برای اثبات بیاساس بودن این ادعا ارائه نکرد، تحت شرایطی اجازه دسترسی و بازرسی را صادر کند. اما، آژانس برخلاف قوانین فنی و حقوقی الزام آور، از ارائه اسناد- یا سند- مورد ادعا خودداری میورزد و تنها بر اجازه دسترسی و بازرسی تأکید دارد بیآنکه الزامات حقوقی و فنی ناشی از آن را بپذیرد!
۵- تیم هستهای ایران با نگاهی هوشمندانه و قانونمند چند پرسش حقوقی را پیش روی آژانس نهاده و خواستار پاسخ شده است.
اول: اگر سند مورد ادعا درباره یکی از مراکز نظامی ایران است چرا از ارائه آن برای راستی آزمایی که حق قانونی ماست اجتناب میورزید؟!
دوم: در صورت انجام بازرسی چنانچه معلوم شد، این ادعا نیز مانند ادعاهای دیگر بیاساس بوده و هیچ نشانهای از فعالیت هستهای غیرصلح آمیز مشاهده نشد، آیا، آژانس حاضر است به خاطر ایراد این اتهام از ملت ایران عذرخواهی کند؟
سوم: در صورت اثبات بیپایه بودن ادعای یاد شده آیا آژانس حاضر است غرامت و خسارت ناشی از این چالش بیثمر را به ایران بپردازد؟
چهارم: آیا در صورت صدور اجازه بازرسی و مشخص شدن بیپایگی ادعای یاد شده، آیا آژانس، به غیر واقعی بودن ادعای مطرح شده اعتراف میکند؟
پاسخ آژانس به هر ۴ سؤال یاد شده منفی بوده است! و حال آنکه مطابق اساسنامه آژانس و تصریح مفاد NPT، چنانچه نتیجه بازرسیها از تأسیسات هستهای یک کشور عضو، نشانه صلح آمیز بودن فعالیت هستهای آن کشور باشد، پرونده کشور مورد اشاره بایستی از دستور کار شورای حکام آژانس خارج شده و به روال عادی بازگردد. چرا که درغیر اینصورت، اولاً؛ بازرسیهای آژانس مفهوم حقوقی و فنی خود را از دست میدهد زیرا منظور از بازرسی کشف تخلف احتمالی است و اگر نتیجه بازرسی اثبات عدم تخلف باشد، اعلام آن و پایان دادن به پی آمدهای ناشی از احتمال تخلف، ضروری است و ثانیاً؛ این برخورد آژانس به وضوح نشان میدهد چالش هستهای با ایران، خاستگاه «سیاسی» دارد و نه حقوقی و فنی که حوزه تعریف شده برای بازرسیهای آژانس است.
۶- در این بند به سند مورد ادعای آژانس و گروه ۱+۵ درباره فعالیت هستهای تسلیحاتی در پارچین و میزان واقع نمایی! آن اشاره میکنیم؛
الف: در جریان سفر قبلی بازرسان آژانس به ایران یکی از اعضای تیم مذاکره کننده هستهای کشورمان از آقای «ناکارتس» دستیار ارشد و معاون پادمانی آمانو، پرسید؛ سند مورد ادعای شما درباره پارچین چگونه سندی است و «ناکارتس» در پاسخ گفت؛ یک «عکس ماهوارهای از پارچین» و توضیح نداد که عکس ماهوارهای یک ساختمان و تأسیسات چه نشانهای از فعالیت هستهای نظامی در خود دارد؟!
ب: آژانس ادعا میکند که در عکس ماهوارهای از پارچین یک کپسول -اتاقک انفجاری- دیده میشود که معمولاً در چرخه ساخت بمب یا کلاهک اتمی کاربرد دارد! و مدعی است یک دانشمند روسی بنام «ویچسلاو دانیلنکو» در ساخت و نصب این اتاقک انفجاری دست داشته است! این در حالی است که دانیلنکو، متخصص «نانوالماس» است و در مصاحبه با رادیو آزاد اروپا تأکید کرده است که هیچ تخصصی در فناوری هستهای ندارد. از سوی دیگر «رابرت کلی» بازرس ارشد آژانس نیز طی مصاحبهای ضمن تأیید اظهارات دانیلنکو میگوید «ادعای آژانس درباره این اتاقک، غیرعلمی و منحرف کننده است» در همان حال «گرت پورتر» تحلیل گر بلندآوازه آمریکایی در مسائل هستهای «ادعای آژانس را مضحک و مسخره کردن علم و تکنولوژی» میداند و…
ج: و بالاخره، روز چهارشنبه هفته گذشته- ۲۷ اردیبهشت/۱۶ می- دنیس راس مشاور ارشد و سابق اوباما در مصاحبه با CNN فاش کرد اتاقک انفجاری که در عکس ماهوارهای از مرکز نظامی پارچین دیده میشود، «یک نقاشی» است که با استفاده از نرم افزار «فتوشاپ» تهیه شده و وجود خارجی ندارد!
۷- و اکنون از یکسو جای این سؤال است که آیا آقای آمانو با لغو نشست وین در پی آن بوده است که بیاساس بودن سند مورد اشاره آژانس درباره پارچین فاش نشود؟! اگر چنین نیست- که به نظر میرسد چنین است- چرا نشست وین با دستور کار از قبل اعلام شده را لغو کرده است؟! و از سوی دیگر، این احتمال وجود دارد که آقای آمانو با ناتمام و بینتیجه گذاشتن نشست وین، قصد دارد سند پوچ و بیاساس یاد شده درباره پارچین را دست نخورده و افشا نشده نگاه دارد تا دست گروه ۱+۵ در اجلاس بغداد خالی نباشد! و مثلاً در مذاکرات بغداد توپ را به زمین ایران بیندازند که در همکاری با آژانس کوتاهی کرده و اجازه بازرسی از پارچین را صادر نکرده است؟! اگر چنین ترفندی در میان باشد – که بعید است نباشد- باید به جناب یوکیا آمانو هشدار داد که دست از بازی در زمین لابی صهیونیستی (آیپک) بردارد و در مذاکرات بغداد به نفع صهیونیستها و به زیان مردم آمریکا و اروپا سنگ اندازی نکند.
Sorry. No data so far.