احسان سالاری – نشر آراء اقتصادی شهید مطهری در اواخر دهه ۶۰ موضوع مناقشه جناحهای مختلف بوده است تا آنجایی که کتاب ،بررسی اجمالی مبانی اقتصاد اسلامی، ایشان از بازار جمع آوری شده و خمیر میشود. از سوی دیگر گرایش به اقتصاد سرمایه داری در سالهای اخیر و عدم توجه به دستاوردهای اصیل اسلامی در حوزه اقتصاد ما را بر آن داشت تا پارهای از آراء شهید مطهری در مورد سرمایه داری را اجمالا مرور کنیم.
شهید مطهری اصلیترین وجه تمایز سرمایه داری جدید با آنچه در قدیم وجود داشته است را ماشین میداند. لذا میفرمایند که: به عقیده ما مشخص اصلی سرمایه داری که آن را موضوع جدیدی از لحاظ فقه و اجتهاد قرار میدهد، دخالت ماشین است. شهید مطهری از آنجایی که برای جامعه بشری اصالت قایل است و علم و تمدن موجود را متکی به افراد تفسیر نمیکند لذا ماشین را به تبع سایر علوم و دستاوردهای بشری متعلق به جامعه میداند و از آن جهت که شعور و نبوغ بشری در تمام اعصار و زمانها متجلی در کار این ماشین شده است ارزش ماشین را مساوی با ارزش تمام نبوغ بشری میداند و ساختارهای سرمایه داری را از این جهت مورد نقد قرار میدهد که سرمایه دار تنها هزینه خرید این ماشین را میپردازد و هزینه نبوغ و فکر بشری را منبع ارزش اضافی میداند.
و معتقد است که سرمایه داری جدید از این جهت انسانها را استثمار میکند که حاصل فکر و نبوغ او در تمام اعصار را جزو مایملک خود به حساب میآورد و کار او را مصداق اکل مال به باطل میداند زیرا مالکان این ماشین در حقیقت تمام جامعه بشری میباشند. شهید مطهری از معنای ماشین همه ابزار و آلات موجود را اراده نمیکند بلکه منظور او آن تعداد از ماشینهایی است که اولا امکان دسترسی آن برای همه افراد جامعه ممکن نباشد و ثانیا تنها در جهت سهل کردن کارهای انسان نباشد و بلکه خود انسانی متجسم در چوب و سنگ و فلز باشد و و به عنوان مثال قیچی و بیل و… را مصداق ماشین نمیداند و میتوان اینگونه برداشت کرد که ایشان ماشینهای نیمه اتوماتیک و تمام اتوماتیک مورد استفاده در کارخانهها را مصداق ماشین به حساب میآورد. اینشان ماشینیزم را نوعی برده داری مشروع تفسیر میکند.
استاد دو مشخصه دیگر برای سرمایه داری ذکر میکند و آن را وجه اشتراک سرمایه داری جدید و قدیم میداند مشخصه اول اینکه همواره در مورد حقوق کارگران اجحاف شده است و در این باره میفرمایند: «از نظر ما سود سرمایهدار از طرفی مربوط به این است که حقوق کارگر به قدر کافی به او داده نمیشود. ارزش کار کارگر بستگی دارد به مقدار مفید بودن کارش برای اجتماع. کارگر یک رکن اساسی اجتماع است، همه به کار او محتاجاند.
کارگر فقط حامی و محافظ حقوق ندارد، والا باید عالیترین حقوق به او تعلق داشته باشد. اینکه در یک اجتماع، یک مدیر کل بیمصرف، ماهی دوهزار، سه هزار تومان حقوق میگیرد، ولی یک کارگر روزی ده تومان، که اگر همه روزه بگیرد، ماهی سیصد تومان میشود، یک کار ظالمانه است. هیچ دلیلی ندارد که حقوق رفتگر نباید از سیصد تومان مثلا بالاتر باشد و حقوق یک وزیر نباید از سه هزار تومان کمتر باشد.
درست است که (کارهایی نظیر کار یک وزیر) برای نبوغ و ابتکار و سطح عالی کار و کار فکری و مغزی، ارزش بیشتری دارد، ولی امتیاز آن کارها به افتخاری است که نصیب صاحب آنها میگردد، و برای رفتگر، خود رفتگری نوعی مجازات است و نباید حقوق و مزد اینها را کمتر فرض کرد.» استاد در این مورد میزان حقوق افراد را مفید بودن آنها میداند و شانیت اجتماعی شغل را نیز بخشی از حق العملکاری افراد به حساب میآورد لذا میزان مفید بودن فرد منهای میزان شانیت اجتماعی ایجاد شده برای او در شغلش را مبنای دستمزد مادی او میداند. شهید مطهری مشخصه دوم سرمایه داری را استثمار مصرف کنندگان میداند. شهید مطهری در واردات بازرگان را استثمار کننده و مصرف کننده را استثمار شده میداند و در صادرات تولید کننده را استثمار شده و بازرگان را استثمار کننده به حساب میآورد.
اما در پایان مشخصه اصلی سرمایه داری جدید را همان مالکیت ماشین میدانند و چنین میفرمایند: «هر چند سود سرمایه دار از طرفی مربوط است به کمی مزد کارگر، یعنی طبقه تولید کننده، و از طرفی مربوط است به طبقه مصرف کننده، ولی منبع اصلی سرمایه داری جدید، ماشین است. اگر سرمایه دار نه تولید کننده را استثمار کند و نه مصرف کننده را، باز هم به واسطه در اختیار داشتن ماشین قادر است سود سرشار ببرد، ولی چون ماشین مظهر پیشرفت اجتماع است، نمیتواند به شخص تعلق داشته باشد، پس منبع اصلی و اساسی سرمایه داری جدید نامشروع است.»
Sorry. No data so far.