شنبه 26 می 12 | 11:59
معرفی و بررسی کتاب «چپاول دانش و طبیعت»

نامی دیگر برای سرقت و «چپاول دانش و طبیعت»

علی اللهیاری

وی در این مقدمه خواندنی «موافقت‌نامه عمومی تعرفه و تجارت» (گات) را جزء به جزء با امتیازاتی که به هدف استیلای اروپا بر اقوام غیر اروپایی به کریستف کلمب داده شد و به سرقت و چپاول ثروت و دارایی دیگران ظاهر قانونی داد، مقایسه می‌کند و تاکید می‌کند که با چنین حقوق انحصاری و نیز مهندسی ژنتیک، «مرزهای جدید استعمار» در حال شکل‌گیری است.


تریبون مستضعفین- علی اللهیاری

حقوق مالکیت فکری و یا معنوی؛ واژگانی است که مدتی است بسیار شنیده می‌شود. برای اولین بار که با این واژگان و این ایده مواجه شوی، مشکل چندانی نخواهی داشت. و به احتمال زیاد هم آن را تایید و متناسب با کاری خوب خواهی دانست. به ویژه اگر فرد سخنوری در ظاهری از الفاظ و مفاهیم شیرین و مثبت، این ایده را برایت عرضه کند.

اما وقتی یادداشت ها و اعتراضاتی را می‌شنوی که از چنین قوانینی انتقادات شدیدی دارند، و یا وقتی در سطح جهان می‌بینی که علیه این گونه قوانین تظاهرات‌های مردمی و سازمان‌های مردم نهاد راه می‌افتد، باید در مواجه خود با چنین قوانینی احتیاط پیشه کرده و با شنیدن سخنان موافقان و مخالفان، با دقت بیشتر و توجه به این نکته‌ی حیاتی که همواره افراد مغرض قوانین و نظراتی که تنها تامین کننده منافع آنهاست، را با ادبیاتی تزیین یافته‌تر مطرح می‌کنند.

اخیرا که به بهانه عضویت در سازمان تجارت جهانی، که سازمانی جهانی برای تامین منافع ابرقدرت‌ها و شرکت‌های چند ملیتی است، مباحثی درباره حقوق مالکیت فکری طرح شده است. و در همان راستا نیز انتقاداتی طرح شده است. کتاب «چپاول دانش و طبیعت» نوشته‌ی واندانا شیوا، فیزیک‌دان و بوم‌شناس معاصر هندی، با ترجمه‌ی حسین داوری، توسط انتشارات کتاب صبح در نقد همین قوانین و رویکرد سازمان‌های به ظاهر جهانی، منتشر شده است. چاپ اول این کتاب در سال 1383 و در 178 صفحه منتشر شد. این کتاب در هفت فصل و حدود 28 زیر فصل، به نقد جوانب مختلف و خطرات و آسیب‌های قوانین موسوم به حقوق مالکیت فکری و مشکلات فراوان ناشی از محصولات بیولوژیک و به ویژه انحصار آنها برای زیست بشر، پرداخته است.

نویسنده در مقدمه‌ای که به زیبایی «رجعت کریستف کلمب» نامیده است، دست به مقایسه رویکردهای قوانین حقوق انحصاری و مالکیت فکری کشورهای قدرتمند و شرکت‌های چند ملیتی، با سفر کلمب و غارت و جنایات وی با استفاده از اجازه‌نامه‌هایی است که از پادشاهان اروپایی داشته است، پرداخته است:

«پانصد سال پس از کریستف کلمب، شاهد گسترش تفسیری به مراتب ناسوتی و دنیوی‌تر از این طرح استعماری هستیم که این بار در قالب اشکال مختلفی از حقوق انحصاری و حقوق مالکیت فکری (معنوی) تجلی یافته است.»

وی در این مقدمه خواندنی «موافقت‌نامه عمومی تعرفه و تجارت» (گات) را جزء به جزء با امتیازاتی که به هدف استیلای اروپا بر اقوام غیر اروپایی به کریستف کلمب داده شد و به سرقت و چپاول ثروت و دارایی دیگران ظاهر قانونی داد، مقایسه می‌کند و تاکید می‌کند که با چنین حقوق انحصاری و نیز مهندسی ژنتیک، «مرزهای جدید استعمار» در حال شکل‌گیری است.

زمین‌ها، جنگل‌ها، رودخانه‌ها، اقیانوس‌ها وجو و بلکه همه کس و همه چیز به استعمار درآمده، تخریب شده و به آلودگی کشیده شده‌اند. هم‌اکنون نظام سرمایه‌داری به مستعمره‌های جدیدی چشم دوخته تا برای انباشت بیشتر سرمایه‌های خود، بدان‌ها هجوم برده و آن‌ها را نیز به استثمار خود درآورد. به عقیده من، این مستعمره‌های جدید، امعاء و احشاء زنان، گیاهان و حیوان‌ها است.

او در فصول بعد چنین قوانینی را برای تامین منافع شرکت‌های چند ملیتی می‌داند. در واقع نام دیگری برای سرقت حیات و چپاول فکری جوامع دیگر است. او با تحلیل شرایط و تاریخ 500 سال اخیر می‌گوید که حامیان اعطای چنین حقوقی به جای آنکه «نابرابری ساختاری نظام اقتصاد بین الملل که اساس فقر کشورهای جهان سوم می‌باشد را در نظر بگیرند، فقر حاکم را ناشی از نبود خلاقیت و نوآوری معرفی می‌کنند». این در حالی است که در جوامع گوناگون، خلاقیت‌های بسیار به وقوع می‌پیوندد که یا توسط شرکت های چند ملیتی و یا دولت‌های زورگوی جهان، چپاول می‌شوند و یا انکار و مورد تحقیر واقع می‌شوند.

وی در بخش دیگر کتابش نشان می‌دهد که چگونه این قوانین مانع از رشد علم و نوآوری می‌شود و باعث خشکی درخت دانش می‌شود.

در فصل دیگری با عنوان «ایا حیات قابل ساختن یا تصاحب است؟»، از چند بُعد به بررسی ادعاهای اختراعات بیولوژیکی و تغییرات ژنتیکی می‌پردازد. وی علاوه بر اشاره به ادعاهای دروغ و دوگانه شرکت‌ها در بی‌خطر بودن این اختراعات، زیر سوال بودن ریشه‌های نوآورانه این تغییرات و امکان انحصار آنها را کاملا طرح می‌کند. وی این رویکرد را ناشی از فلسفه تقلیل‌گرایی در ساینس به ویژه زیست‌شناسی می‌داند، که «نه در قالب علم بلکه در قالب ایدئولوژی معرفی می‌نماید». وی به خطرات این گونه رویکردها که حیات را همچون ماشینی می‌نگرند زیر دست مهندسین، اشاره می‌کند و اثرات سوء و گسترده در ابعاد مختلف در علم، اخلاق جامعه، تاثیرات اجتماعی و فرهنگی در جامعه را تبیین می‌کند.

در فصول متفاوت کتاب وی سعی می‌کند، انواع مخاطرات چنین قوانینی را که برای سودجویی ثروت‌-قدرت‌مندان تدوین شده است، بیان نماید. مخاطراتی چون نابودی دانش، از بین رفتن تنوع زیستی، فجایع اکولوژیکی، گسترش آلودگی‌های شیمیایی و زیستی، بی‌توجهی به نمونه‌های حیات و محیط زیست، رشد بی‌توجهی به اخلاق و انسانیت، نابودی حقوق کشاورزان و مردمان بومی مناطق مختلف، سرقت دانش‌های بومی، بر هم ریختن ساختارهای اجتماعی و فرهنگی مناطق مختلف جهان و…؛ برای هر یک از انها نیز مثال‌های متنوعی می‌آورد.

یکی از مهمترین نقاط مثبت و ویژگی‌های برجسته‌ی این کتاب ارائه‌ی مثال‌های واقعی و متفاوت از فجایعی است که توسط شرکت‌های چند ملیتی و با استفاده از چنین قوانینی ایجاد شده است. وی در هر بخش از کلام خود به همراه تحلیل‌هایش مثال‌های عینی متنوعی می‌زند تا به خوبی این مباحث درک شود. مثال‌هایی که در آنها از خطراتی که سزارین و سقط جنین برای مادران و جامعه بشری ایجاد کرده است، تا خطراتی که اصلاح بذرهای کشاورزی، دست‌کاری‌های ژنتیکی در حیوانات، تغییرات بیولوژیکی در داروها و… در جامعه و ساختار اجتماعی ایجاد می‌کند، نمایش داده می‌شود. و همزمان ارتباط وثیق این فجایع را با قوانین حقوق مالکیت فکری، تجارت جهانی، سازمان‌های بین‌المللی که در راستای منافع سرشار شرکت‌های چند ملیتی و دولت‌های مشهور به جهان اولی، تحلیل می‌شود.

در فصلی دیگر وی با برشماری سه موج جهانی‌سازی توسط بشر غربی، هر‌سه‌ی آنها را استعمار و استثمار بشر غیر غربی می‌داند. موج اول، استعمار ظاهری است که قرن‌های متمادی انجام می‌شد. موج توسعه بود که «حکایت از جهانی‌شدن اولویت‌ها، طرح‌ها و تعصب‌های غربی داشته است». موج سوم، آن چیزی که به نام تجارت جهانی نامیده می‌شود.

واقعیت آن است که این پدیده، نه تنها به حمایت از آزادی کشورها و جوامع نپرداخته، بلکه مذاکرات و معاهده‌هایی که در این راستا تبیین شده، به ابزاری جهت استفاده از خشونت و اعمال قدرت تبدیل شده است. خلاصه این که دیگر دوران جنگ سرد به سر آمده و عصر جنگ‌های تجاری آغاز شده است.

وی نشان می‌دهد که چگونه سه ضلع شرکت‌های تجاری آمریکا، اروپا و ژاپن قوانین را در راستای منافع خود پشت درب‌های بسته می‌نویسند و کشورهای جهان را به تبعیت از آن فرا می‌خوانند. فراخواندنی که بحران‌های فراوان معیشتی، اجتماعی و فرهنگی را در سراسر جهان باعث می‌شود و تنها به سود آوری شرکت‌های عظیم چند ملیتی می‌انجامد. وی در مثالی عینی که می‌زند، نشان می‌دهد که چگونه پیاده کردن سیاست‌های سازمان تجارت جهانی و صندوق بین المللی پول، باعث تغییر ساختارهای اقتصادی و اجتماعی کشور سومالی شد. و زمینه نابودی تمام توان زیستی و معیشتی مردم این منطقه شد. اتفاقی که علاوه بر ایجاد جنگ‌های منطقه‌ای، زمینه ساز قحطی گسترده‌ و طولانی مدت در سومالی گشت که در اوج آن سال گذشته شاهد وقوع یک فاجعه بشری بودیم. فاجعه‌ای که هنوز ادامه دارد و خطر یک نسل‌کشی تمام عیار را به همراه دارد. واندانا شیوا، موارد دیگری را هم از چنین فجایع و قتل و عام‌های متاثر از این سیاست‌های جهانی را مطرح می‌کند.

این معرفی اجمالی از کتاب به هیچ وجه جایگزین مطالعه این کتاب پر اهمیت و حیاتی نمی‌شود. امید است پس از خواندن این کتاب، با نگاهی عمیق‌تر نسبت به موارد مختلف این چنینی بیندیشیم و تلاش کنیم با روشنگری و مطالبه، مانع این چپاول‌ها و استعمارها بشویم.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.