شنبه 26 می 12 | 13:07

متن کامل گزارش آمانو درباره فعالیت‌های هسته‌ای ایران

مديركل در 21 مه 2012 جلساتي در تهران با آقاي جليلي، آقاي فريدون عباسي، معاون رييس‌جمهور ايران و رييس سازمان انرژي اتمي ايران و آقاي علي‌اكبر صالحي، وزير امور خارجه ايران داشت. در طول اين مذاكرات دامنه‌اي از مسائل منافع دوجانبه به ويژه شفاف‌سازي مسائل مربوط به ابعاد نظامي احتمالي در برنامه هسته‌يي ايران مورد بحث قرار گرفت. در طول ديدار با آقاي جليلي اين تصميم گرفته شد كه درباره يك رويكرد ساختاري به توافق برسند .


گزارش فصلي مديركل آژانس درباره اجراي موافقت‌نامه پادمان NPT و مفاد مربوطه قطعنامه‌هاي شوراي امنيت در جمهوري اسلامي ايران روز گذشته منتشر شد.

 متن كامل گزارش يوكيا آمانو، مديركل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي به شرح زير است:

اجراي موافقت‌نامه پادمان NPT و مفاد مربوطه قطعنامه‌هاي شوراي امنيت در جمهوري اسلامي ايران

A. مقدمه

1 ـ اين گزارش مديركل به شوراي حكام و هم‌زمان به شوراي امنيت درباره اجراي موافقت‌نامه پادمانNPT و مفاد مربوطه قطعنامه‌هاي شوراي امنيت در جمهوري اسلامي ايران (ايران) است.

2 ـ شوراي امنيت تاييد كرده است كه اقدامات مورد درخواست شوراي حكام در قطعنامه‌هايش درباره ايران الزام‌آور است. مفاد مربوطه قطعنامه‌هاي ياد شده شوراي امنيت كه بر اساس فصل هفتم منشور سازمان ملل تصويب شده‌اند، مطابق شرايط آن قطعنامه‌ها الزام آورند.

3 ـ آژانس براساس موافقت‌نامه ارتباطي خود با سازمان ملل متحد ملزم به همکاري با شوراي امنيت در اجراي مسووليت شورا براي حفظ و برقراري صلح و امنيت بين‌المللي است. كليه اعضاي سازمان ملل با پذيرش و اجراي تصميم‌هاي شوراي امنيت و در اين راستا ‌انجام اقداماتي هماهنگ با تعهدات‌شان تحت منشور سازمان ملل موافقت كرده‌اند.

4ـ اين گزارش به تحولاتي كه از زمان آخرين گزارش (Gov/2012/9،24 فوريه 2012) به بعد رخ داده است و نيز مسايل باقي‌مانده مي‌پردازد. اين گزارش به آن حوزه‌هايي مي‌پردازد كه ايران به تعهدات الزام‌آورش به طور كامل عمل نكرده است، زيرا اجراي كامل اين تعهدات براي ايجاد اطمينان بين‌المللي نسبت به ماهيت منحصرا صلح‌آميز برنامه هسته‌يي ايران لازم است.

B. شفاف‌سازي مسائل حل نشده

5. همانطور كه قبلا اشاره شد در 18 نوامبر 2011 شوراي حكام قطعنامه‌ GOV/2011/69 را تصويب كرد كه در آن علاوه بر بسياري از مسائل ديگر تاكيد كرد كه لازم است ايران و آژانس گفت‌وگويشان را با هدف حل فوري همه مسائل مهم باقي‌مانده به منظور ارائه شفاف‌سازي در زمينه آن مسائل از جمله دسترسي به همه اطلاعات، اسناد، سايت‌ها ، مطالب و كاركنان مربوطه در ايران افزايش دهند.

شوراي حكام علاوه بر آن از ايران خواست كه به طور جدي و بدون پيش‌شرط در مذاكرات با هدف احياي اعتماد بين‌المللي نسبت به ماهيت منحصرا صلح‌آميز برنامه‌ هسته‌يي ايران شركت كند. با توجه به اين مساله تيمي از آژانس براي دو دور مذاكرات در ماه ژانويه و فوريه سال 2012 به ايران سفر كردند. در طول اين مذاكرات: ايران وآژانس نتوانستند به توافقي درباره رويكرد ساختاري براي شفاف‌سازي همه مسائل باقي‌مانده مربوط به برنامه هسته‌يي ايران دست يابند؛ ايران يك بيانيه مقدماتي ارائه كرد كه در آن نگراني‌هاي آژانس را رد كرد؛ آژانس سوالات اوليه درباره پارچين و كارشناس خارجي را به ايران ارائه كرد كه هنوز پاسخي درباره آنها دريافت نكرده است و ايران اعلام كرد كه نمي‌تواند دسترسي به سايت پارچين را در اختيار آژانس قرار دهد.

6. مديركل آژانس در نشست مارس 2012 به شوراي حكام اطلاع داد كه آژانس همچنان از طريق گفت‌وگو و با روحيه‌اي سازنده به برنامه هسته‌يي ايران خواهد پرداخت. بلافاصله پس از اين نشست تعاملاتي بيشتري بين آژانس و ايران اتفاق افتاد تا ببينند چگونه مي‌توانند به مذاكرات ادامه دهند.

7. ايران و آژانس در 14 و 15 مه 2012 سومين دور مذاكرات را در وين برگزار كردند كه در طول آن گفت‌وگوها درباره يك رويكرد ساختاري براي شفاف‌سازي همه مسائل باقي‌مانده انجام شد. پيشرفتي در زمينه پيش‌نويس سندي كه روي مسائل مشخص شده در زمينه گزارش نوامبر 2011 مديركل مطرح شده بود، صورت گرفت. مسائل مربوط به صحيح بودن و كامل بودن بيانيه‌هاي ايران، غير از آنچه در ضميمه گزارش نوامبر 2011 مطرح شد به طور جداگانه مورد بررسي قرار خواهد گرفت. ايران در واكنش به درخواست آژانس براي دسترسي به سايت پارچين (به پارگراف 42 در زير مراجعه كنيد) اعلام كرد كه چنين دسترسي پيش از رسيدن به توافق در زمينه يك رويكرد ساختاري امكان‌پذير نخواهد بود.

8. مديركل در نامه‌اي به تاريخ 17 مه 2012 به آقاي سعيد جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران اعلام كرد كه با توجه به پيشرفت انجام شده در زمينه موافقت با يك رويكرد ساختاري اكنون شرايط براي پذيرش دعوت ايران براي سفر به اين كشور فراهم شده است. مديركل اعلام كرد كه هدف از اين سفر گفت‌وگو درباره مسائل منافع مشترك و به ويژه نهايي كردن توافق مورد بحث در زمينه يك رويكرد ساختاري بود. آقاي علي‌اصغر سلطانيه، نماينده دائمي ايران در آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در پاسخي مورخ 18 مه 2012 پاسخ مثبت ايران درباره اين سفر را به اطلاع مديركل رساند.

9. مديركل در 21 مه 2012 جلساتي در تهران با آقاي جليلي، آقاي فريدون عباسي، معاون رييس‌جمهور ايران و رييس سازمان انرژي اتمي ايران و آقاي علي‌اكبر صالحي، وزير امور خارجه ايران داشت. در طول اين مذاكرات دامنه‌اي از مسائل منافع دوجانبه به ويژه شفاف‌سازي مسائل مربوط به ابعاد نظامي احتمالي در برنامه هسته‌يي ايران مورد بحث قرار گرفت. در طول ديدار با آقاي جليلي اين تصميم گرفته شد كه درباره يك رويكرد ساختاري به توافق برسند . گرچه برخي اختلافات بين ايران و آژانس باقي ماند در سندي كه نتيجه مذاكرات 14 و 15 مه 2012 بود آقاي جليلي تصريح كرد كه اين اختلافات مانعي براي رسيدن به توافق نيستند.

C. تاسيسات اعلام شده تحت توافقنامه پادماني ايران

10 ـ ايران تحت توافقنامه پادماني خود 16 تاسيسات هسته‌يي و 9 مكان خارج از تاسيسات (LOFs) را كه مواد هسته‌يي به طور معمول در آن‌جا استفاده مي‌شود به آژانس اعلام كرده است. با وجود اين‌كه بعضي از اين فعاليت‌ها كه از سوي ايران در برخي از تاسيسات انجام مي‌شود همان‌طور كه در ذيل نشان داده مي‌شود بر خلاف قطعنامه‌هاي شوراي حكام و شوراي امنيت است، آژانس به اعمال اين پادمان‌ها در اين تاسيسات و LOFs ادامه مي‌دهد.

D. فعاليت‌هاي مرتبط با غني‌سازي

11 ـ ايران برخلاف قطعنامه‌هاي مربوطه شوراي حكام و شوراي امنيت، فعاليت‌هاي مربوط به غني‌سازي خود را در تاسيسات اعلام شده زير كه همگي تحت پادمان آژانس هستند، به حالت تعليق در نياورده است. طبق جديدترين ارقامي كه در اختيار آژانس قرار گرفت، ايران از زمان آغاز توليد اين مواد 6197 كيلوگرم UF6 با غناي 5 درصد U-235 و 145/6 كيلوگرم UF6 با غناي20 درصد U-235 به دست آورده است.

D.1. نطنز: كارخانه غني‌سازي سوخت نطنز و كارخانه پيلوت غني‌سازي سوخت

12 ـ كارخانه غني‌سازي سوخت (FEP): FEP يك كارخانه غني‌سازي سانتريفيوژ براي توليد اورانيوم با غناي پايين (LEU) با غناي 5 درصد U-235 است كه اولين بار در سال 2007 عملياتي شد). اين كارخانه از دو سالن آبشار تشكيل شده است: سالن توليد A و سالن توليد B. طبق اطلاعات طراحي ارائه شده توسط ايران، هشت واحد براي سالن توليد A، با 18 آبشار براي هر واحد، طراحي شده است. هنوز هيچ‌گونه اطلاعات طراحي تشريحي براي سالن توليد B ارايه نشده است.

13 ـ تا 19 مه 2012، 54 آبشار در سه واحد از هشت واحد سالن توليد A نصب شده بود كه ايران اعلام كرده است 52 فقره از آن‌ها با UF6 خوراك‌دهي مي‌شوند. درحاليكه در ابتدا هر آبشار نصب شده شامل 164 سانتريفيوژ بود، ايران متعاقبا 30 آبشار را طوري تغيير داد كه هريك شامل 174 سانتريفيوژ باشند. تا 19 مه 2012، يك آبشار اضافي كه از 174 سانتريفيوژ تشكيل شده است، در يك واحد چهارم در سالن توليد A نصب شده است، گرچه UF6 به آن خورانده نشده است. از 17 آبشار باقيمانده در واحد چهارم 16 آبشار، هر كدام با 174 غلاف خالي سانتريفيوژ IR-1، در جاي خود قرار گرفتند و آبشار ديگر خالي بود. همه سانتريفيوژهاي نصب شده در سالن توليد A ماشين‌هاي IR-1 هستند. تا تاريخ 19 مه 2012هيچ سانتريفيوژي در چهار واحد باقيمانده نصب نشده بود، گرچه فعاليت‌هاي مقدماتي نصب، از جمله نصب غلاف‌هاي خالي سانتريفيوژ IR-1 در هر 18 آبشار در يكي از واحدها پايان يافته بود و در سه واحد ديگر ادامه داشت. تا 19 مه 2012 هيچ كار نصبي در سالن توليد B جريان نداشت.

14ـ همانطور كه قبلا گزارش شد، آژانس تاييد كرده است كه تا 16 اكتبر 2011، 55683 كيلوگرم UF6 طبيعي از آغاز عمليات در فوريه 2007 به داخل آبشارها تزريق شده است و جمعا 4871 كيلوگرم UF6 با غناي 5 درصد U-235 توليد شده است. ايران تخمين زده است كه بين 17 اكتبر 2011 و 11 مه 2012، 1326 كيلوگرم UF6 با غناي 5 درصد U-235 توليد كرده است كه در نتيجه از آغاز روند توليد در فوريه 2007، مجموع توليد UF6 با غناي 5 درصد U-235 به 6197 كيلوگرم مي‌رسد. مواد هسته‌يي در FEP (شامل خوراك، توليد و دورريز) و نيز همه آبشارهاي نصب شده و ايستگاه‌هاي خوراك و بازپس‌گيري تحت اقدامات مراقبتي و نظارتي آژانس قرار دارند.

15- آژانس بر اساس نتايج تحليل نمونه‌هاي محيطي كه از فوريه سال 2007 در FEP گرفته شد و ديگر فعاليت‌هاي راستي‌آزمايي نتيجه گرفته است كه اين تاسيسات طبق آن‌چه ايران در پرسش‌نامه اطلاعات طراحي (DIQ) اعلام كرد، عمل كرده است.

16ـ كارخانه پيلوت غني‌سازي سوخت ( PFEP)

PFEP يك تاسيسات تحقيق و توسعه (R&D) و يك تاسيسات آزمايشگاهي توليد اورانيوم با غناي پايين (LEU) است كه اولين‌بار در اكتبر 2003 عملياتي شد. اين کارخانه يك سالن آبشار دارد كه مي‌تواند 6 آبشار را در خود جاي دهد و به دو بخش يعني يك محوطه طراحي شده براي توليد LEU با غناي 20 درصد U-235 (آبشار 1 و 6) و يك محوطه طراحي شده براي R&D (آبشار 2، 3، 4 و 5) تقسيم شده است.

17ـ محوطه توليد: ايران با هدف اعلام شده‌ توليد UF6 با غناي 20 درصد U-235 براي استفاده در ساخت سوخت براي رآكتور تحقيقاتي تهران (TRR) ابتدا در 9 فوريه 2010 شروع به تزريق UF6 با غناي پايين به آبشار 1 كرد. ايران متعاقبا اعلام كرده است كه هدفش توليد سوخت براي ساير راكتورهاي تحقيقاتي كه قصد ساخت آنها را دارد، است. ايران از 13 ژوئيه سال 2010، UF6 با غناي پايين را به دو آبشار متصل (آبشار 1 و 6) كه هر يك شامل 164 سانتريفيوژ IR-1 است، تزريق كرده است.

18ـ همانطور كه قبلا گزارش شد، آژانس راستي‌آزمايي كرده است كه تا 13 سپتامبر 2011، 720/8 کيلوگرم UF6 با غناي پايين توليد شده در FEP به آبشارهاي محوطه توليد خورانده شده است و از آغاز اين پروسه جمعا 73/7 کيلوگرم UF6 كه تا 20 درصد U-235 غني‌سازي شده، توليد شده است. ايران تخمين زده که بين 14 سپتامبر 2011 تا 18 مه 2012، مجموع 269/5 کيلوگرم UF6 غني‌شده در PFEP به دو آبشار متصل‌شده در PFEP خورانده شده و تقريبا 36/4 کيلوگرم UF6 غني‌شده تا 20 درصد U-235 توليد شده است. در نتيجه از آغاز روند توليد در فوريه 2010، جمعا 110/1 كيلوگرم UF6 غني‌شده تا 20 درصد U-235 در PFEP توليد شده است.

19ـ اپراتور PFEP در 9 تا 14 آوريل 2012 تقريبا 1/6 كيلوگرم UF6 با غناي 20 درصد U-235 را با حدود 7/5 كيلوگرم UF6 طبيعي تركيب كرد. محصول اين عمل در چهار سيلندر قرار گرفت كه هر يك حاوي حدود 2/1 كيلوگرم UF6 با سطح غني‌سازي 1/5 درصد، 2/4 درصد، 4/6 درصد و 4/7 درصد U-235 بود. در طول همان دوره آژانس نمونه‌گيريهايي را از UF6 موجود در هر يك از چهار سيلندر انجام داد و مهر و موم آنها را اعمال كرد.

20- منطقه R&D: ايران در محوطه طراحي‌شده براي آبشارهاي 2 و 3 به طور متناوب UF6 طبيعي را به سانتريفيوژهاي واحد، آبشارهاي 10 ماشيني و آبشارهاي 20 ماشيني سانتريفيوژهاي IR-1، IR-2m و IR-4 تزريق كرده است. همانطور كه قبلا گزارش شد، ايران به آژانس اعلام كرد كه قصد دارد سه نوع سانتريفيوژ جديد (IR-5، IR-6 و IR-6s) را به صورت تك ماشيني در آبشار 2 نصب كند. تا 18 مه 2012 چنين سانتريفيوژهايي نصب نشده بودند. ايران از 6 مه 2012، 129 سانتريفيوژ IR-4 را در آبشار 4 نصب كرده است. ايران از 1 مارس 2012 به طور متناوب UF6 طبيعي را به بيش از 104 سانتريفيوژ در آبشار 4 تزريق کرده است.

ايران از ماه نوامبر 2012 به طور متناوب UF6 طبيعي را به 164سانتريفيوژ IR-2m در آبشار 5 تزريق کرده است، گرچه براي مدت كوتاهي به طور متناوب به جاي UF6 طبيعي، UF6 تهي‌شده را به اين آبشار تزريق کرد.

21ـ بين 12 فوريه 2012 تا 18 مه 2012 در کل حدود 178/8 کيلوگرم UF6 طبيعي و 11/4 كيلوگرم UF6 تهي‌شده به سانتريفيوژهاي محوطه تحقيق و توسعه تزريق شد، اما هيچ LEU به عنوان محصول استخراج نشد و دورريزها در انتهاي روند دوباره ترکيب مي‌شوند.

22ـ آژانس با توجه به نتايج تحليل نمونه‌هاي محيطي گرفته‌ شده از PFEP و ساير فعاليت‌هاي راستي‌آزمايي به اين نتيجه رسيده است که فعاليت‌هاي اين تأسيسات مطابق با گفته‌هاي ايران در DIQ مربوطه بوده است.

D.2. كارخانه غني‌سازي سوخت فردو

23ـ طبق DIQ مورخ 18ژانويه 2012، كارخانه غني‌سازي سوخت فردو (FFEP) يك كارخانه سانتريفيوژ براي توليد UF6 با غناي 20 درصد U-235 و توليد UF6 با غناي 5 درصد U-235 است. اين تاسيسات با گنجايش 16 آبشار، كه به طور مساوي بين دو واحد (واحد 1 و واحد 2) تقسيم مي‌شوند با گنجايش تقريبا 3 هزار سانتريفيوژ ساخته مي‌شوند. اين كارخانه ابتدا در سال 2011 راه‌اندازي شد.

24. همانطور كه پيش‌تر گزارش شد، در تاريخ 25 ژانويه 2012 ايران خوراك دهي UF6 (هگزا فلورايد اورانيوم) با غناي 3/5 درصد U-235 را به دومين سري از دو آبشار به هم مرتبط در واحد 2 آغاز كرد. تا تاريخ 9 مه 2012 ايران تمامي 174 سانتريفيوژ‌ IR-1 را در هر يك آبشارهاي پنجم و ششم در واحد دو و 20 سانتريفيوژ IR-1 را در آبشار هفتم واحد 2 نصب كرده است. تا تاريخ 9 مه 2012 در باقي واحد 2 و تمامي واحد 1، غلاف‌هاي سانتريفيوژ IR-1 خالي در جايگاه قرار گرفته و كليه پمپ‌ها نصب شده است.

24. در نامه مورخ 7 مارس 2012 آژانس از ايران خواست تعداد و مكان آبشارها در FFEP كه به توليد اورانيوم با غناي پايين تا 20 درصد U-235 اختصاص خواهد يافت را ارائه كند. ايران در نامه مورخ 2 آوريل 2012 پاسخ داد كه زماني كه نصب آبشارهاي اضافه‌ بر چهار آبشار نصب شده فعلي تكميل شود، به آژانس در خصوص “توسعه بيشتر” از قبل اطلاع داده خواهد شد. در نامه مورخ 21 مه 2012 آژانس درخواست كرد كه ايران اطلاعاتي را ارائه دهد درباره اينكه آبشارهاي پنجم وششم كه در FFEP نصب شده‌اند براي چه هدفي به كار خواهند رفت. ايران در نامه مورخ 23 مه 2012 پاسخ داد كه نصب سانتريفيوژها در ديگر آبشارها در واحد 2 (آبشارهاي 5ـ 8) هنوز كامل نشده است و “تاسيسات مربوطه ممكن است براي آماده شدن جهت راه‌اندازي به چند ماه زمان نياز داشته باشد”. ايران همچنين اعلام كرد كه درباره سطح توليد اين آبشارها پيش از عملياتي شدن آن‌ها به آژانس اطلاع داده خواهد شد.

26. آژانس راستي‌آزمايي كرده است كه FFEP در حال ساخت مطابق با آخرين DIQ ارائه شده توسط ايران است. همانطور كه پيشتر گزارش شد، ايران برخي اطلاعات را در سال 2011 درباره زمان و شرايط مربوط به تصميمش براي ساخت FFEP در يك تاسيسات دفاعي موجود ارائه كرد. در هر حال همچنان به اطلاعات بيشتر از جانب ايران در رابطه با اين تاسيسات به ويژه در راستاي تفاوت ميان هدف بيان شده ابتدايي آن تاسيسات و هدفي كه اكنون براي آن مورد استفاده قرار مي‌گيرد، نياز است.

27. ايران برآورد كرده است كه بين 14 دسامبر 2011، زماني كه خوراك‌دهي اولين سري از دو آبشار به هم مرتبط آغاز شد و 13 مه 2012، در مجموع 295 كيلوگرم UF6 غني شده تا پنج درصد U-235 به دو سري آبشار به هم مرتبط در FFEP تزريق شد و تقريبا 35/5 كيلوگرم UF6 غني شده تا 20 درصد اورانيوم 235 توليد شد كه 25/1 كيلوگرم آن از اين پروسه بيرون كشيده شده و توسط آژانس مورد راستي‌آزمايي قرار گرفت.

28. نتايج تحليل نمونه‌هاي برداشت شده از FFEP در تاريخ 15 فوريه وجود ذرات با سطوح غني شده تا 27 درصد U-235 را نشان داد كه بيشتر از سطح بيان شده در اين DIQ است. در نامه مورخ 4 مه 2012 آژانس از ايران خواست توضيحي درباره وجود اين ذرات ارائه كند. ايران در پاسخش مورخ 9 مه 2012 خاطر نشان كرد كه توليد اين ذرات “بالاتر از ارزش هدف” ممكن است به دلايل فني خارج از كنترل اپراتور رخ داده باشد. آژانس در حال ارزيابي توضيح ايران است و جزييات بيشتري را در خواست كرده است. در 5 مه 2012 آژانس نمونه‌گيري‌هاي محيطي بيشتري را از همان مكان كه ذرات مورد سوال پيدا شده بود انجام داد. اين ذرات در حال حاضر در حال تحليل و بررسي هستند.

D.3 ديگر فعاليت‌هاي مربوط به غني‌سازي

29. آژانس همچنان منتظر پاسخ اساسي ايران به درخواست‌هاي آژانس درباره اطلاعات بيشتر در رابطه با اعلاميه‌هاي ايران در خصوص ساخت 10 تاسيسات جديد غني‌سازي اورانيوم است؛ درباره 5 سايت از اين تعداد بنا به اعلام ايران، تصميم‌گيري شده است. ايران آنطور كه آژانس در نامه‌اش مورخ 18 اوت 2010 درخواست كرده است اطلاعاتي را در رابطه با اعلاميه‌‌اش در تاريخ 7 فوريه 2010 مبني بر اينكه فن‌آوري غني‌سازي از طريق ليزر را در اختيار دارد، ارائه نكرده است. در نتيجه همكاري نكردن ايران درباره اين مسائل، آژانس قادر نيست اين مسائل را راستي آزمايي و به طور كامل گزارش كند.

E. فعاليت‌هاي بازفرآوري

پيرو قطعنامه‌هاي مربوطه شوراي حكام و شوراي امنيت، ايران متعهد به تعليق فعاليت‌هاي بازفرآوري از جمله R&D است. در نامه به آژانس در تاريخ 15 فوريه 2008 ايران عنوان كرد كه “فعاليت‌هاي بازفرآوري ندارد”. در اين چارچوب آژانس به نظارت استفاده از سلول‌هاي داغ در TRR و تاسيسات توليد موليبدنوم، يد و راديوايزوتوپ زنون (MIX) ادامه داده است. آژانس در تاريخ 28 آوريل 2012 در TRR يك بازرسي و راستي آزمايي اطلاعات طرح (DIV) و يك DIV در تاسيسات MIX در تاريخ 7 مه 2012 انجام داد. فقط در رابطه با TRR، تاسيسات MIX و ديگر تاسيساتي كه آژانس به آن‌ها دسترسي دارد است كه آژانس مي تواند تاييد كند هيچ فعاليت مربوط به بازفرآوري در حال انجام در ايران وجود ندارد.

F. پروژه‌هاي مربوط به آب سنگين

31. برخلاف قطعنامه‌هاي مربوطه شوراي حكام و شوراي امنيت، ايران كار بر روي كليه پروژه‌هاي مربوط به آب سنگين از جمله ساخت راكتور تحقيقاتي تعديل شده آب سنگين در اراك، راكتور تحقيقات هسته‌يي ايران (راكتور IR-40) كه تحت پادمان‌هاي آژانس قرار دارد را تعليق نكرده است.

32. در تاريخ 16 مه 2012، آژانس يك DIV در راكتور IR-40 در اراك انجام داد و مشاهده كرد كه اگرچه ساخت و ساز تاسيسات در حال انجام است هيچ اجزاي بيشتري از زمان DIV پيشين تا آن زمان نصب نشده است. همچنين در تاريخ 16 مه 2012 اين اپراتور به آژانس اطلاع داد كه عمليات راكتور IR-40 براي آغاز به كار در سه ماهه سوم 2013 برنامه‌ريزي شده است.

33. از زمان بازديد آژانس از كارخانه توليد آب سنگين (HWPP) در تاريخ 17 اوت 2011، آژانس سه نامه به ايران فرستاده است كه دسترسي بيشتر به HWPP را در خواست مي‌كند. آژانس هنوز پاسخ به آن نامه‌ها را دريافت نكرده است. ايران همچنين درخواست آژانس كه در DIV فوق‌الذكر براي دسترسي به HWPP مطرح شد، را نپذيرفته است. در نتيجه آژانس بار ديگر براي نظارت بر وضعيت HWPP بر تصاوير ماهواره‌اي اتكا مي‌كند. بر مبناي تصاوير اخير، به نظر مي‌رسد HWPP در حال عمليات است. تا به اين تاريخ ايران به آژانس اجازه نداده است از آب سنگين ذخيره شده در تاسيسات فرآوري اورانيوم (UCF) نمونه‌برداري كند.

G. تبديل اورانيوم و ساخت سوخت

34. اگرچه ايران موظف به تعليق كليه فعاليت‌‌هاي مربوط به غني‌سازي و پروژه‌هاي مربوط به آب سنگين است، اين كشور در حال انجام تعدادي فعاليت‌ها در UCF، كارخانه ساخت سوخت (FMP) و كارخانه ساخت صفحه سوخت (FPFP) در اصفهان است كه همانطور كه در زير اشاره مي‌شود، مغاير با آن تعهدات است، اگرچه اين تاسيسات تحت پادمان‌هاي آژانس قرار دارد.

35. تاسيسات فرآوري اوانيوم: بين 5 و 9 مارس 2012 آژانس يك راستي‌آزمايي فهرست فيزيكي (PIV) در UCF انجام داد كه نتايج آن اكنون در حال ارزيابي توسط آژانس است. ايران اكنون فعاليت‌هاي R&D خود در UCF از جمله تبديل UF6 با غناي 3/34 درصد U-235 به UO2 (دي‌اكسيد اورانيوم) را متوقف كرده است. آژانس راستي‌آزمايي كرد كه ايران 24 كيلوگرم اورانيوم در قالب UO2 را در طول اين فعاليت‌ها توليد كرده است و 13/6 كيلوگرم اورانيوم در قالب UO2 متعاقبا به FMP منتقل شد كه براي توليد 2 مجتمع سوخت براي TRR مورد استفاده قرار گرفت كه هركدام از 12 ميله سوخت ساخته شده است. از 13 مه 2012 ايران حدود 1500 كيلوگرم اورانيوم طبيعي در قالب UO2 توليد كرده است. آژانس راستي‌آزمايي كرده است كه 758/7 كيلوگرم اورانيوم در قالب UO2 را به FMP منتقل كرده است.

36. در تاريخ 22 آوريل 2012 ايران 25 بشكه حاوي تقريبا 6560 كيلوگرم كنسانتره سنگ اورانيوم توليد داخل (UOC)، و 25 بشكه حاوي تقريبا 9180 كيلوگرم UOC برداشت شده از ذخاير UOC وارداتي ايران را به محوطه فرآوري UCF وارد كرد. ايران خاطر نشان كرد كه UOC اين 50 بشكه با يكديگر تركيب خواهد شد و براي UO2 توليد طبيعي مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

37. كارخانه ساخت سوخت: در تاريخ 12 مه 2012 آژانس يك DIV و يك بازرسي در FMP انجام داد و تاييد كرد كه ساخت مجمعات ساخته شده از 12 ميله سوخت حاوي UO2 غني شده تا 3/34 درصد U-235 متوقف شده است و ساخت صفحات براي راكتور IR- 40 كه از UO2 طبيعي استفاده مي‌كند، ادامه دارد. آژانس تاييد كرد كه ساخت مجتمعات مجازي براي IR-40 ادامه دارد.

38. كارخانه ساخت صفحه سوخت: در نامه مورخ 2 مه 2012 ايران به آژانس اطلاع داد كه تصميم گرفته است فعاليت‌هاي شامل تبديل UF6 با غناي 20 درصد U-235 به U3O8 و ساخت مجمعات سوخت ساخته شده از صفحات سوخت حاوي U3O8 كه در آن زمان به ترتيب در UCF و FMP انجام مي‌گرفت، را در يك تاسيسات با يكديگر تلفيق كند. در همان نامه ايران همچنين DIQ ابتدايي براي اين تاسيسات را ارائه كرد كه به آن با عنوان كارخانه ساخت صفحه سوخت (FPFP) اشاره كرد. متعاقبا درباره يك رويكرد پادماني در FPFP ميان آژانس و ايران توافق شد و اكنون در حال اجرا است. بين آغاز فعاليت‌هاي تبديل در 17 دسامبر 2011 و 15 مه 2012 ايران 43 كيلوگرم UF6 غني شده تا 20 درصد U-235 را در اين روند تزريق كرد و 14 كيلوگرم اورانيوم غني شده تا 20 درصد U-235 را در قالب U3O8 توليد كرد. در تاريخ 15 مه 2012 آژانس يك DIV و يك بازررسي در FPFP انجام داد و دو صفحه سوخت و يك مجتمع سوخت استاندارد شامل 19 صفحه كه همه آن‌ها متعاقبا به TRR منتقل شد را راستايي‌آزمايي كرد. در تاريخ 20 مه 2012 آژانس دومين مجتمع سوخت استاندارد شامل 19 صفحه را پيش از انتقال آن به TRR راستي‌آزمايي كرد.

H. ابعاد نظامي احتمالي

39. گزارشات پيشين مديركل مسائل باقيمانده مربوط به ابعاد نظامي در برنامه هسته‌يي ايران و اقداماتي كه لازم است ايران براي حل آن انجام دهد را مشخص كرده است. از سال 2002 آژانس به طرز فزاينده نگران وجود احتمالي فعاليت‌هاي اعلام نشده مرتبط با (انرژي) هسته‌يي با حضور سازمان‌هاي مربوطه نظامي از جمله فعاليت‌هاي مربوط به توسعه يك خرج هسته‌يي براي يك موشك، كه آژانس به طور مرتب اطلاعات جديدي را درباره آن دريافت مي‌كند، بوده است.

40. ضميمه گزارش نوامبر 2011 مدير كل(GOV/2011/65) تحليل مفصلي را از اطلاعات در دسترس آژانس كه نشان مي‌دهد ايران فعاليت‌هايي مرتبط با توسعه يك ابزار انفجاري هسته‌يي را انجام داده است، ارائه مي‌دهد. اين اطلاعات كه از منابع مستقل با تنوع زياد از جمله از تعدادي دولت‌هاي عضو آژانس، از تلاشهاي خود آژانس و اطلاعات ارائه شده توسط خود ايران ناشي مي‌شود، توسط آژانس در كل معتبر ارزيابي مي‌شود. اين اطلاعات نشان مي‌دهد كه پيش از پايان سال 2003 اين فعاليت‌ها تحت يك برنامه‌ي ساختاري انجام گرفته است كه برخي از آنها پس از سال 2003 ادامه داشته است و ممكن است تعدادي همچنان در حال انجام باشد.

41.در قطعنامه‌ي 1929 (2010) ، شوراي امنيت بار ديگر بر تعهدات ايران براي برداشتن گامهاي مورد درخواست شوراي حكام در قطعنامه‌هاي GOV/2006/14 و GOV/2009/89 و همكاري كامل با آژانس در خصوص كليه مسائل باقيمانده به ويژه آنهايي كه باعث نگراني درباره ابعاد نظامي احتمالي در برنامه‌ هسته‌يي ايران است، از جلمه از طريق ارائه بدون تاخير دسترسي به كليه سايت‌ها، تجهيزات، اشخاص و اسناد مورد تقاضاي آژانس تاكيد كرد. شوراي حكام در قطعنامه GOV/2011/69 مورخ 18 نوامبر 2011 خود در كنار ديگر مسائل نگراني عميق و فزاينده درباره مسائل حل نشده مربوط به برنامه هسته‌يي ايران را از جمله آن‌هايي كه براي منتفي دانستن وجود ابعاد نظامي احتمالي بايد روشن شوند، مطرح كرد.

42. آژانس در نامه مورخ 2 مه 2012 تقاضاي خود مبني بر اينكه ايران دسترسي سريع به مكاني خاص در داخل سايت پارچين را فراهم كند، تكرار كرد. در همان نامه آژانس به ايران اطلاع داد كه بر مبناي تصوير ماهواره‌اي، در اين مكان كه در اصل چند سالي است هيچ فعاليتي در آن مشاهده نشده است، ساختمان‌هاي موردنظر آژانس اكنون هدف فعاليت‌هاي گسترده‌اي است كه مي‌تواند به توان آژانس براي انجام راستي‌آزمايي موثر صدمه بزند. از نوامبر 2011 آژانس اطلاعاتي بيشتري در رابطه با مسائل مرتبط با سايت پارچين به دست آورده است كه تحليل لحاظ شده در ضميمه گزارش نوامبر 2011 مدير كل را بيشتر تحكيم مي‌كند.

43. همانطور كه پيشتر گزارش شد در طول دور دوم گفت وگوها در تهران و در پاسخ به تقاضاي آژانس، ايران اعلاميه‌اي مقدماتي را در رابطه با مسائل مشخص شده در بخش C ضميمه گزارش نوامبر 2011 (GOV/2011/65) مدير كل به آژانس ارائه كرد. اعلاميه ايران نگراني‌هاي آژانس در رابطه با مسائل فوق‌الذكر را رد مي‌كند، عمدتا با اين دلايل كه ايران آن‌ها را مبتني بر اتهامات بي‌اساس مي‌داند.

I. اطلاعات طرح

44. برخلاف توافق پادماني و قطعنامه‌‌هاي مربوطه شوراي حكام و شوراي امنيت ايران مفاد كد اصلاحيه 3/1 بخش كليات ترتيبات فرعي توافق‌نامه پادمان ايران را اجرا نمي‌كند.

45. ايران آخرين بار در سال 2006 يك DIQ براي راكتور IR-40 به آژانس ارائه كرد و در سال 2007 برخي اطلاعات به‌روز شده درباره اين تاسيسات را ارائه داد. از آن زمان ايران طراحي اضافي و كار ساخت و ساز قابل توجهي را در اين راكتور انجام داده است اما اطلاعات بيشتري را آنطور كه پيرو كد اصلاحيه 3/1 بخش كليات ترتيبات فرعي ايران مورد نياز است، ارائه نكرده است. فقدان اطلاعات به روز شده درباره اين راكتور اكنون تاثيري معكوس بر توانايي آژانس براي راستي‌آزمايي موثر طرح اين تاسيسات دارد. در اين راستا آژانس در نامه مورخ 2 مه 2012 تقاضا كرد كه ايران يك DIQ به روز شده براي راكتور IR-40 را در سريع‌ترين زمان ممكن ارائه دهد.

46. همانطور كه پيشتر اعلام شد پاسخ ايران به تقاضاهاي آژانس مبني بر اينكه ايران اطلاعات بيشتر درباره نيت اعلام شده‌اش براي ساخت تاسيسات هسته‌يي جديد را تاييد يا ارائه كند اين است كه اطلاعات بيشتري را در “زمان مقتضي” و نه آنطور كه كد اصلاحيه 3/1 بخش كليات ترتيبات فرعي توافقنامه پادماني‌اش درخواست مي‌كند، در اختيار آژانس قرار خواهد داد.

J. پروتكل الحاقي

47. برخلاف قطعنامه‌هاي مربوطه شوراي حكام و شوراي امنيت ايران در حال اجراي پروتكل الحاقي نيست. آژانس در موقعيتي نخواهد بود كه تضمين معتبري درباره نبود مواد و فعاليت‌هاي هسته‌يي اعلام نشده در ايران ارائه دهد، مگر و تا زماني كه ايران همكاري لازم با آژانس از جمله از طريق اجراي پروتكل الحاقي داشته باشد.

K. ديگر موضوعات

48. همانطور كه پيشتر گزارش شد، آژانس بين مواد هسته‌يي اعلام شده توسط اپراتور و ميزان اندازه‌گيري شده توسط آژانس در رابطه با آزمايشات تبديل انجام گرفته توسط ايران در آزمايشگاه‌ تحقيقاتي چند منظوره جابرحيان (JHL) بين 1995 و 2002، اختلاف 19/8 كيلوگرمي را مشاهده كرده است. ايران به عنوان يك راه ممكن براي پرداختن به اين ناهمخواني پيشنهاد كرد كه كليه مواد زباله فرآوري شود و اورانيوم درون آن استخراج شود. در نامه مورخ 3 آ‌وريل 2012 آژانس توضيح داد كه چرا اين طور در نظر مي‌گيرد كه پيشنهاد ايران اجازه حل اين مساله را نخواهد داد و يك روش جايگزين را پيشنهاد كرد كه از طريق آن به موضوع اين ناهمخواني پرداخته شود. هر دو پيشنهاد مورد مذاكره ميان ايران و آژانس در تهران در تاريخ 22 آوريل 2012 قرار گرفت و مشورت‌ها ادامه دارد.

49. ايران پرتوتابي مجتمع سوخت شامل 14 صفحه سوخت حاوي U3O8 غني‌‌شده تا 20 درصد U-235 را ادامه داده است. ايران همچنين به استفاده از يك مجتمع سوخت شامل 12 ميله UO2 غني شده 3/34 درصد U-235 به عنوان يكي از مجتمعات كنترل در قلب TRR ادامه داده است. ايران در پاسخ به تقاضاي آژانس در نامه مورخ 13 مارس 2012، اطلاعاتي را در رابطه با پرتوتابي مواد هسته‌يي دريافت شده از FMP به آژانس ارائه كرد. در نامه مورخ 15 مارس 2012 آژانس اطلاعات بيشتري و نيز برنامه‌هاي اپراتور TRR براي پرتوتابي چنين موادي را تقاضا كرد. آژانس هنوز پاسخي دريافت نكرده است.

50. همانطور كه پيشتر گزارش شد، ايران برنامه راه‌اندازي نيروگاه برق هسته‌يي بوشهر(BNPP) را به آژانس ارائه كرده است كه خاطر نشان مي‌كند فعاليت راه‌اندازي در تاريخ 31 ژانويه 2012 آغاز شده است. در تاريخ 22 و 23 آوريل 2012 آژانس يك PIV در BNPP در حالي كه راكتور با 75 درصد قدرت اسمي خود كار مي‌كرد انجام مي‌داد.

L. چكيده

51. در حالي كه آژانس به راستي‌آزمايي نبود انحراف در مواد هسته‌يي اعلام شده در تاسيسات هسته‌يي و LOFهاي اعلام شده توسط ايران تحت توافقنامه پادماني اين كشور ادامه مي‌دهد، با توجه به اينكه ايران همكاري لازم را از جمله از طريق اجرا نكردن پروتكل الحاقي ارائه نمي‌دهد، آژانس قادر نيست تضمين معتبري را درباره نبود مواد و فعاليت‌هاي هسته‌يي اعلام نشده در ايران ارائه دهد و بنابراين به اين نتيجه برسد كه كليه مواد هسته‌يي در ايران در فعاليت‌هاي صلح‌آميز به كار مي‌رود.

52. در خصوص يك رويكرد ساختاري براي روشن ساختن مسائل مطرح شده در زمينه گزارش نوامبر 2011 مديركل پيشرفت حاصل شده است. مديركل از ايران دعوت مي‌كند تا به توافق نهايي درباره اين رويكرد ساختاري همانطور كه با آقاي جليلي در تاريخ 21 مي 2012 در تهران توافق شد شتاب بخشد و از ايران مي‌خواهد در سريع‌ترين زمان ممكن با آژانس درباره ماهيت اين مسائل از جمله از طريق ارائه دسترسي سريع به سايت پارچين وارد تعامل شوند.

52. مديركل از ايران مي‌ خواهد همانطور كه در قطعنامه‌هاي الزام‌آور شوراي حكام و قطعنامه‌هاي اجباري شوراي امنيت آمده است گام‌هايي را در جهت اجراي كامل توافقنامه پادماني و ديگر تعهداتش بردارد از جمله: اجراي مفاد پروتكل الحاقي اين كشور، اجراي كد اصلاحيه‌ 3/1 ، بخش عمومي ترتيبات فرعي توافقنامه پادمان، تعليق فعاليت‌هاي مربوط به غني‌سازي و تعليق فعاليت‌هاي مربوط به آب سنگين.

54. مديركل به طور مقتضي به ارائه گزارش ادامه خواهد داد.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.