شنبه 26 می 12 | 15:00
درباره نويسنده فقيد مكزيكي

فوئنتس به آزادانديشي تعلق داشت

فوئنتس، درکنار فعالیت‌های سیاسی‌اش به سه زبان فرانسه، ‌ انگلیسی و اسپانیایی تسلط داشت و در سفر‌های زیادش با فرهنگ و ادبیات نقاط مختلف جهان آشنا شد، ولی همواره در ادبیات مکزیک ماند؛ ‌ چرا که او همیشه تعادل را حفظ می‌کند و با آزاداندیشی خویشاوندی دارد و برخلاف بسیاری از نویسندگان آمریکای لاتین، هرگز تعلق خود را به جذب و دسته‌ای اعم از چپ و راست ابراز نمی‌کند.


کارلوس فوئنتس، نویسنده مکزیکی،  ۲۶ اردیبهشت در سن ۸۳ سالگی درگذشت.  نگاهی داریم بر مصاحبه‌هایی که پیشتر با برخی از نویسندگان و مترجمان درباره این نویسنده مکزیکی داشته است.

از نگاه کوثری، یکی ‌از مترجمان آثار فوئنتس در ایران، این نویسنده، سخنگو و نماینده بین‌المللی ادبیات امروز آمریکای لاتین است.

این مترجم، فوئنتس را از نویسندگانی دانسته که بیشترین تاثیر را از فرهنگ جهانی گرفته است؛ ‌ چرا که حجم دانش او در موضوعات مختلف در آثارش بسیار وسیع است و همین مساله جهانی شدن وی را رقم زده است. به اعتقاد کوثری، در آثار فوئنتس مرز بین شعر و نثر شکسته شده است. او اعتقاد دارد این مرز باید از بین برود و خودش به خوبی از عهده این کار برآمد است.

از نگاه این مترجم، مکزیک و تاریخ این کشور و همچنین تلاش برای شناخت هویت مکزیکی مهم‌ترین دغدغه فوئنتس بوده است.

کوثری، مترجم «آئورا» همچنین گفته است: محور اصلی آثار فوئنتس و کندکاو در هویت مکزیکی و انسان مکزیکی است. او شناختن و شناساندن مکزیک را رسالت خود می‌داند.

فوئنتس سرزمین آمریکای لاتین را با شکست توهم‌ها و آرزوهای انسان‌هایی همراه می‌داند که مردمان آن تلاش داشتند از این سرزمین یک بهشت بسازند. او به همین علت در آثارش و از جمله در رمان «پوست انداختن» مکزیک، آمریکای لاتین، کل غرب و انسان غربی را به چالش می‌کشد.

کوثری، رمان «آئورا» را آغاز یک مرحله جدید برای فوئنتس می‌داند. در این اثر، فوئنتس برای نخستین بار از رئالیسم فرا‌تر می‌رود و تخیل و نیروهای پنهان در انسان و جامعه را وارد رمان می‌کند. پس از این رمان، آثار او بر مبنای تضاد و آرزو ساخته شدند و در این نوشته‌ها، قدرت آرزو به جایی می‌رسد که توهم را عینیت می‌بخشد.

کوثری معتقد است که فوئنتس، درکنار فعالیت‌های سیاسی‌اش به سه زبان فرانسه، ‌ انگلیسی و اسپانیایی تسلط داشت و در سفر‌های زیادش با فرهنگ و ادبیات نقاط مختلف جهان آشنا شد، ولی همواره در ادبیات مکزیک ماند؛ ‌ چرا که او همیشه تعادل را حفظ می‌کند و با آزاداندیشی خویشاوندی دارد و برخلاف بسیاری از نویسندگان آمریکای لاتین، هرگز تعلق خود را به جذب و دسته‌ای اعم از چپ و راست ابراز نمی‌کند. این تعادل سیاسی به فوئنتس جایگاه خاصی بخشیده است که دیگر نویسندگان این خطه از آن برخوردار نیستند.

فوئنتس از نگاهی دیگر

فوئنتس، پدر و مادری سیاستمدار داشت که به واسطه شغلشان بسیار سفر کردند. وی در شهر پاناما متولد شد. والدینش دیپلمات‏هایی مکزیکی بودند. در دوران کودکی در کویتو، مونته‏ویدئو، ریو دو ژانیرو، واشینگتن، سانتیاگو و بوینوس‏آیرس زندگی کرد و در دوران نوجوانی به مکزیک برگشت؛ جایی که تا سال ۱۹۶۵ در آنجا زندگی کرده بود و به همین دلیل است که کارلوس فوئنتس، تجربه زندگی در مناطق مختلفی از جهان را دارد. وی در دانشگاه‏های برون، پرینستون، هاروارد، پن، کلمبیا و کمبریج تدریس کرده است.

فوئنتس برای نخستین بار در سال ۱۹۶۴ میلادی، با تاثیر پذیرفتن از حقایقی که در اطرافش مشاهده می‌کرد، شروع به نگارش رمانی کرد که محور اصلی آن، انقلاب مکزیک بود. وی با انتشار این رمان توانست به نخستین نویسنده مکزیکی تبدیل شود که اثرش توانسته در خارج از کشورش و در میان آثار آمریکایی هم به صدر جدول پرفروش‌ترین آثار راه یابد؛ اثری که به روشنی از هویت مکزیک، تبادل فرهنگی و مرگ سخن می‌گفت. او تنها رمان‌نویس و نویسنده داستان کوتاه نبود و مقالات سیاسی، سینمایی و ادبی زیادی را نیز در مجلات اسپانیایی زبان منتشر کرده است.

در میان مترجمان آثار فوئنتس در ایران، علی‌اکبر فلاحی نیز نخستین کسی است که یکی از آثار فوئنتس را از زبان اسپانیایی به فارسی ترجمه کرده است.

وی معتقد است تغییر حرکت این نویسنده به سمت نوشتن رمان، نتیجه خوبی برای او به همراه نداشت و به هم‌ریختگی ملموسی را در نوشتارش به وجود آورد.

این مترجم این تغییر جهت را تمرینی برای خلق شاهکارهای بعدی فوئنتس دانست؛ چرا که او سعی داشته در نوشته‌هایش از فساد و تباهی در طول زمان بنویسد و فرصت‌طلبی‌های انسان‌ها را به نقد بکشاند.

فلاحی همچنین گفته است: برخی از جنبه‌های نوشتاری فوئنتس هنوز در ایران ناشناخته مانده؛ مثلا «وارونه‌سازی بخش دوم جمله»، آرایه‌ای است که به وفور در نوشته‌های این نویسنده دیده می‌شود و این امر در مقالات او پررنگ‌تر است.

اولین رمان فوئنتس «La region mas transparente» نام دارد که آن را در ۲۸ سالگی نوشته است. محمد علی علومی، داستان‌نویس ایرانی هم درباره این رمان گفته است: این رمان جزو نخستین رمان‏‌ها و از پیشگامان بود که نه فقط در نثر بلکه به عنوان دارا بودن اثر کاریزماتیک یک کلان‏شهر، مکزیکو سیتی به عنوان کاراک‌تر اصلی آن محسوب می‌شد.

به اعتقاد علومی، رمان‏های دهه‏ی ۶۰، «آئورا» و «لا مورته دی آرتمیو کروز» به طور عمده‏ای دلالت بر کاربرد شیوه‏ آزمایشی روایت (نریشن) مدرن، (از جمله فرم دوم شخص) برای وارسی جامعه، هویت و تاریخ دارند.

فوئنتس همچنین جایزه ‏ی ملی ادبی مکزیک را برای کتاب «ارکیده زیر مهتاب» برده است. نیز بر اساس یکی از بهترین کتاب‏های وی با نام «بیگانه‏ی قدیمی»، فیلمی با شرکت ستارگانی چون گریگوری پک، جین فندا و جیمی اسمیت ساخته شد.

وی در سال ۱۹۹۹ مدال افتخار بلیزاریو دومینکوئز را نیز دریافت کرد و با وجود آن‌که بار‌ها نامزد دریافت نوبل شد، آن را به دست نیاورد.

فوئنتس در بیشتر رمان‏‌ها و مقالاتش هویت فرهنگی – تاریخی آمریکای لاتین به ویژه مکزیک را بررسی کرده است و خودش گفته بود که جستجو برای هویت ملی در رمان‏‌هایش مدت زمان زیادی ادامه نخواهد یافت.

از جمله ترجمه‌های کوثری از آثار فوئنتس در ایران می‌توان به کتاب‌هایی چون «پوست انداختن»، «خودم با دیگران»، «گرینگوی پیر» و «آئورا» اشاره کرد.

همچنین از این نویسنده آثاری چون «آب سوخته»، با ترجمه علی‌اکبر فلاحی، ‌ «مرگ آرتمیو کروز» با ترجمه مهدی سحابی و «سر هیدرا» با ترجمه کاوه میرعباسی روانه بازار کتاب ایران شده‌اند.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.