سه‌شنبه 29 می 12 | 11:33

آینده‌نگری‌ای ساده پیرامون خصوصی‌سازی دانشگاه‌ها

ناصر باغستانی

چه کسانی قرار است مدیریت جامعه را در دست بگیرند؟پولدارانی که از موسسات آموزشی گران قیمت شروع کرده اند؟


ناصر باغستانی- امروزه هر کسی در دانشگاهی باشد مخصوصا اگر دولتی هم باشد دارد تغییراتی را احساس می‌کند. البته این تغییرات بر خانواده‌ها هم بی‌اثر نیست. روزی نیست که انتقادی در محافلمان نسبت به این موضوع خصوصی سازی دانشگاه‌ها صورت نگیرد.

اما نکته‌ای که مورد نظر بنده است نگاه به این معضلاتی است که این موضوع در آینده گریبان جامعه ما را خواهد گرفت.

مهم‌ترین قشری یک جامعه که پیشرفت کشور را در دست دارد دانشجو است چه در صنعت و چه در مدیریت کشور.. پس با نیت ورود همه افراد مستعد به مراحل بالای جامعه نیاز به بستری مناسب بود تا تمام ظرفیت‌های جامعه به این محل رشد علمی و تربیتی ورود پیدا کنند.

بگذریم از مشکلاتی که در آموزش وجود دارد و از قشر تاثیر گذار جوان جز موجودی متوقع و بی‌هنر نسبت به تقاضای بازار نمی‌سازد.

بگذریم از مشکلات دروس انسانی و متون تمام ترجمه کتب پلاسیده غربی در تمامی رشته‌ها.

و هزاران مشکل این به اصطلاح دانش‌گاه

اما می‌بینیم مسئولین کشور و مهندسین، بعد از کسب مهارهایی عموما خارج از سیلاب‌های درسی به مدارج بالا می‌رسند و مدیریت جامعه را به دست می‌گیرند.

حال با تصویب این قوانین سوالی که مطرح می‌شود اینست که چه کسانی قرار است مدیریت جامعه را در دست بگیرند؟ پولدارانی که از موسسات آموزشی گران قیمت شروع کرده‌اند و با زور هزاران کتاب تست در آزمون گوی را ربودند و بعد از آن هم اگر بتوانند رتبه‌ای به دست بیاورند در دانشگاه مطلوب آقایان با پول پدر تحصیل کنند غذای آزاد، خوابگاه آزاد، خرید کالاهای آموزشی آزاد و خلاصه مدلی شبیه دانشگاه آزاد را با دلی خوش تجربه خواهند کرد.

اگر بی‌عرضه‌تر از اینست که رتبه‌ای بگیرد هیچ نگران نباشد. آقازاده می‌تواند با دادن پول‌هایی که پدر محترم هر روز از مردم می‌گیرد فرزندش را در بهترین دانشگاه‌های کشور به عنوان دانشجوی پولی ثبت نام کند. استاد هم باید به او احترام بگزارد و نباید توقع داشته باشد از آقازاده‌های پولی که مثل دانشجویان دیگر درس بخواند!

خوب معلوم است این مدیران و استادان بی‌علم اما پر پول آینده چقدر به فکر قشر مستضعف خواهند شد. و چه بلایی سر مردم در می‌آورند

شاید بگویی که جنبش دانشجویی نمی‌گزارد تا خیلی جولان دهند. اما دوست من، کدام عدالتخواهی و کدام جنبش؟ شکم پر مگر توانی برای جنبیدن از سکون خواهد گذاشت؟

آن افرادی که باید عدالتخواه باشند حال باید به عنوان عمله (بله قران گویی) برای مدیران محترم با یقه‌هایی بسته و شکم‌هایی برآمده باشند که از مثلث قدرت به زر و زور و تزویر (که برآمده ازمشروعیت قانون مجلس جمهوری اسلامی است) بسنده نکرده و ضلعی دیگر به اسم علم را هم به مثلث خویش افزوده‌اند تا مربعی تازه بنا کنند.

آیا این چیزی بود که پدران ما برای آن قیام کردند و جان دادند؟ آیا جز قیافه‌ای که به جای کروات با تسبیح بازی می‌کند چیزی برای ما خواهد ماند؟

جوانان مستضعف ایران را که دارید له می‌کنید. اما به جوانان متمول بعد توصیه کنید حداقل با قدرتشان روی خون شهدا پا نگذارند (گر چه می‌دانم این کار را هم خواهند کرد)

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.