این گزارش به قلم «رضا جوهرچی» در شماره ۵۶ نشریه «راه» وابسته به دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی منتشر شده است.
قدم اول: يك ايدهي نو
ايده يك برنامه چالشي و اميدآفرين در موضوعات علم و فناوري مدتها در ذهنمان بود. ميخواستيم به جاي ايجاد يأس و سرخوردگي براي مخاطبي كه ميخواهد از زبان برنامهي ما مشكلات كشورش را ببيند، پيشرفتهاي علمي و فناوري كشورش را نيز به تماشا بنشيند.
رسيديم به اينكه موضوع را از نقطه تماسش با مردم شروع کرد. مثلا براي نشان دادن نقش علم و فناوري در راهسازي كشور، رفتيم سراغ خرابيهاي آسفالت كه درد همه فهمي بود. رفتيم پيش جلوبندي سازيهاي شهر تا مشكل از زبان بيتكلف آنها بيان شود.
در پژوهشهايمان مشخص كرديم ضرر ناشي از خرابيهاي آسفالت براي كشور سالي يك تا دو تا اختلاس 3 هزار ميليارد توماني است. موضوع به روزي كه حساسيت را بالا ميبرد و اتفاقا بازتابهاي خوبي هم داشت.
با استقبال مديريت صدا و سيما، خصوصا مدير شبكه يك و مدير گروه دانش و اقتصاد شبكه توليد برنامه شروع شد. هر چند در خصوص استقبال يا عدم استقبال بخشي از بدنهي مياني سازمان از «ثريا» حرفهايي هست كه جاي گفتنش اينجا نيست!
۱۱ اسفندماه سال 1390 با اينكه هنوز دكور برنامه «ثريا» به نيمه هم نرسيده بود، بنابر مقتضياتي كه وجود داشت، برنامه در كانداكتور پخش شبكه يك سيما قرار گرفت. برنامه با يك دنيا دلهره و استرس روي آنتن رفت.
برنامهي اول: چگونه فضايي شديم
پرتاب ماهواره نويد به تازگي انجام شده بود. برنامه اول را به ماهوارهها و ماهوارهبرهاي ايراني اختصاص داديم. به دليل موضوع(ماهوارهها و ماهوارهبرهاي ايراني) سعيمان اين بود برنامه حالت چالشي نداشته باشد.
در اين برنامه دو نفر از اصليترين مسؤولان فضايي كشور يعني رييس سازمان فضايي و رييس صنايع هوا فضاي وزارت دفاع در برنامه حاضر بودند. گزارش افتتاحيه ثريا را به مقايسهاي ميان بازتاب رسانهاي بازي استقلال و پرسپوليس و پرتاب ماهواره نويد كه در يك روز بودند اختصاص داديم و گفتیم مردمي كه بايد براي موفقيت پرتاب ماهوارهشان جشن بگيرند حتي اطلاع ندارند كه ماهوارهاي هم پرتاب شده است.
مقايسه كرديم با يادداشتهاي كوتاهي كه مردم كشورهاي عربي در زير خبر الجزيره مربوط به پرتاب ماهواره ايران گذاشته بودند: «مسلمان سرت را بالا بگير»، «ايران كجا ميرود، رؤساي كشورهاي ما كجا»، «دانش اگر در ثريا باشد…» يادداشتهاي كوتاهي كه نشان ميداد موفقيتهاي كشورمان ميان مسلمانان و ساير كشورهاي منطقه بازتابهاي خيلي بيشتري نسبت به كشور خودمان دارد.
سرنوشت ماهوارههايي كه به صورت مشترك با برخي كشورهاي ماهوارهساز ساخته بوديم و الآن خبري از آنها نيست و اينكه چرا بايد خودمان ماهواره بسازيم از ديگر محورهاي برنامهي اول بود. براي اولين بار سراغ ميمونهاي فضايي ايران رفتيم كه در حال سپري كردن مراحل آمادهسازي براي رفتن به فضا بودند.
برنامهي دوم: انتقادات فضايي
در برنامه دوم كمي از شكستهاي فضايي كشور پرسيديم و گفتيم كه اشكالي ندارد اگر شكستي هم وجود دارد گفته شود تا موفقيتها براي مردم باور پذيرتر شود.
گزارشهايي از زمان ساخت ماهوارهي نويد و شب پرتاب اين ماهواره در ايستگاه پرتاب كه سعي داشت استرسهاي نزديك به زمان پرتاب را به مخاطب منتقل كند تا حداقل كمي حس كند در كشورش چه اتفاقي افتاده است؛ انتقادات پررنگتر از زبان كارشناسان حوزهي هوا فضا نسبت به اينكه ماهوارههاي توليدي كاربردي نيست و صحبتهاي موافقان و مخالفان اعزام انسان به فضا به عنوان اولويت فضايي كشور، برنامه را به سمت يكي از اهدافش يعني صراحت و بدون رودربايستي حرف زدن برد.
در اين دو برنامه سعيمان اين بود كه دستاوردهاي فضايي كشور را براي مخاطب به صورت باورپذير نشان دهيم كه بزرگيِ كاري كه صورت گرفته را احساس كند. علاوه بر آن مطرح كنيم كه با وجود بزرگي و ملي بودن دستاوردهاي فضايي، انتقادات هم به جاي خودش وجود دارد و برخي مسيرهاي فضايي اگر ادامه داشته باشد به سرانجام پر فايدهاي نخواهد رسيد.
برنامهي سوم: آسفالت 3 هزار ميلياردي
يكي از قسمتهايي كه روي آن حساب ويژهاي باز كرده بوديم همين قسمت بود؛ موضوع خرابيهاي آسفالت در كشور و هزينههايي كه از اين خرابيها ناشي ميشود. با مقايسهاي ميان عمر آسفالت در كشور و ميانگين عمر آسفالت در دنيا فهميديم كه اين خرابيها سالي يكي، دو اختلاس 3 هزار ميلياردي هزينه براي كشور دارد.
يكي از دلايل عمدهاش اين بود كه از فناوري مناسب در اين حوزه استفاده نميشود. اولين انيميشن(ويدئوگرافيك) ثريا هم پخش شد. انيميشني كه در نوع خود در تلويزيون نمونهاي نداشت. انتقاداتي كه غير از زبان طنز قابل طرح در صدا و سيما نبود.
در اين انيميشن به شدت از مديريت آسفالت انتقاد شد. در يك گزارش دیگر، دوربين در خيابانها و بين مردم و رانندگان راه افتاده بود تا عمق مشكل به زبان تصوير بيان شود. يك مستند هم پخش شد از يك اتفاق مهم در راهسازي كشور؛ آزادراه 104 كيلومتري زال ـ خرم آباد با 25 كيلومتر تونل و 5 كيلومتر پل. جالب اينجا بود كه كل تونلهايي كه در تاريخ راهسازي كشور ساخته شده بود 67 كيلومتر بود.
از اين برنامه به بعد بود كه مطالب مطرح شده در «ثريا» در رسانهها بازتاب پيدا كرد.
برنامهي چهارم: ثرياي هستهاي
روز فناوري هستهاي نزديك بود و ما از چند هفته قبل تدارك ويژه برنامهي هستهاي را آغاز كرده بوديم. گُلِ برنامه روايت مستندي بود از فعاليتهاي دانشجويي در دفاع از موضوع هستهاي كشور كه براي اولين بار از تلويزيون پخش ميشد.
در اين مستند با حضور دانشجويان فعال سال 82، يك روايت لحظه به لحظه از اعتراضات به مذاكرات هستهاي سعدآباد تهران که منجر به پذيرش داوطلبانه تعليق فعاليتهاي هستهاي ايران شد، صورت گرفت. همچنين دكتر فريدون عباسي، رييس سازمان انرژي اتمي ميهمان برنامه بود. خط كلي برنامه در حوزهي استفاده از فناوري هستهاي در پزشكي، كشاورزي و صنعت بود.
حضور همسران شهداي هستهاي، احمدي روشن و رضايينژاد نيز در اولين برنامهي سال جديد، حال و هواي خوبي به برنامه داد. طوري كه پخش كليپ اين دو شهيد همراه فرزندانشان، اشك عوامل پشت صحنه و واحد سيار را نيز درآورد.
برنامه هستهاي نشان داد داريم روي غلتك ميافتيم. اجراها نیز سر و شكل مناسبتري گرفته بودند.
برنامهي پنجم: دعواي تجهيزات پزشكي
در اين برنامه صداي اعتراض سازماني كه از مسؤولشان براي حضور در برنامه دعوت كرده بوديم بلند شد. واردات بي رويه و اسراف فوقالعاده در اين زمينه، تجهيزاتي كه حتي پلمپ آن باز نشده و در انبار بيمارستانها خط ميخورند، تجارتهاي كلان با سلامتي مردم و… نشان داد كه بايد جدي و با صراحت صحبت شود. براي همين مسؤول مربوطه توسط مجري به باد انتقاد گرفته شد و نتوانست دفاع چنداني هم از اوضاع نابسامان موجود كند.
البته وقت اين قسمت از برنامه 20 دقيقه كمتر از برنامههاي معمول بود و همين موضوع گفتگو را سرعتيتر كرد و مهمان زمان زيادي براي پاسخگويي نداشت. يكي، دو روز بعد بود كه سايت سازمان تجهيزات پزشكي چند مصاحبه ضد برنامه انجام داد و تيتر زد كه «با ثريا ميرود ديوار كج» و انگ سياسي بودن به انتقادات برنامه زد اعلام كرد كه نميگذارند ميهمان حرف بزند و…
از فردايش نمايندگان عضوكميسيون بهداشت مصاحبههاي متعددي در انتقاد از واردات و مافياي تجهيزات پزشكي و ضعف نظارت وزرات بهداشت انجام دادند تا تنور موضوع داغ شود. دومين انيميشن طنز و نقادانه برنامه هم با نام كلاف سر درگم در اين قسمت به نمايش درآمد و باز هم با استقبال خوبي مواجه شد.
برنامهي ششم: مجلس هم كاري نكرده است
براي ما مهم بود كه موضوع بدون نتيجه رها نشود. در تجهيزات پزشكي با توجه به اتفاقات بعد از برنامه اول نياز بود موضوع بيشتر باز شود. با توجه به كمبود وقت پاسخگويي در برنامه قبل، دعوت دوبارهاي ازمسؤولان وزارت بهداشت براي حضور در برنامه انجام شد كه بدون نتيجه ماند. سرانجام رييس كميسيون بهداشت مجلس ميهمان برنامه شد.
مجلسيها در اين خصوص تقريبا با ما هم نظر بودند، اما ما در برنامهي دوم انتقاداتمان را متوجه خودِ مجلس كرديم كه حرف زدن فايدهاي ندارد و خود شما چه كار كرديد؟ چه از بعد قانوني و چه در حوزهي نظارتي. مشخص شد كه در چهار سال گذشته حتي يك سؤال هم از وزراي بهداشت در رابطه با موضوع تجهيزات پزشكي پرسيده نشده و البته رييس كميسيون بهداشت با روي باز، كم كاري مجلس را قبول كرد.
يك مستند خوب هم داشتيم از سامانهي جراحي هوشمند كه به تازگي در كشور ساخته شده و تاكنون فقط در اختيار چند كشور معدود بوده و داراي كاربردهاي خيلي خوبي در عمل جراحي است.
برنامهي هفتم: بيكاري فارغالتحصيلان كشاورزي
كشاورزي يكي از دغدغههاي مهم ما بود. تحقيقات نشان میداد كشاورزي بدون علم و فناوري باعث هزينههاي فراوان با بهرهوري پايين ميشود. همچنين دانشجويان كشاورزي كه بايد اين دانش و فناوري را به سمت كشاورزي ببرند، اوضاع خوبي ندارند؛ نه از نظر نوع آموزشي كه ميبينند و نه از نظر آيندهي شغلي و حدود 60 درصدشان بيكارند.
ميهمانها از وزارت علوم و وزارت جهاد كشاورزي بودند و سؤال اساسي اين بود كه اوضاع شغلي فارغالتحصيلان اين گونه است! با چه منطقي طي ده سال پذيرش دانشجو را 6 برابر كردهايد؟ جواب اين بود كه از اين به بعد وزارت جهاد نياز هاي خودش را به وزارت علوم اعلام ميكند تا آنها بر طبق اين نيازها دانشجو بگيرند.
مستندي هم داشتيم به نام «درختان سوخته» كه نشان داد چگونه دهها هكتار از درختان سبز جنوب كشور به دليل ناآگاهي و عدم آموزش كشاورزان در بهمنماه گذشته دچار سرمازدگي و از بين رفته بودند. آخرين فناوري استفاده شده در كشاورزي كشور كه باعث توليد بذر سيب زميني در هوا ميشد نيز يكي ديگر از گزارشهاي مثبت برنامه بود.
برنامهي هشتم: هدر رفت 50 تا 60 درصدي آب كشاورزي
اين برنامه هم با موضوع كشاورزي روي آنتن رفت. اما با يك موضوع خاص: «اسراف و هدر رفت آب». با اعلام مصرف حدود 93 درصدي منابع آب كشور در بخش كشاورزي و اتلاف و هدر رفت 50 تا 60 درصدي آب در اين بخش، مطرح شد كه حتی در مقايسه با ساير كشورهاي همسطح و در حال توسعه كشور از وضعيت نامناسب و غير قابل قبولي برخوردار است. همچنين چند آمار نشان داديم كه بهرهوري كشاورزي كشور حتا در محصولاتي مثل گندم، جو و برنج در سطح پاييني در مقايسه با كشورهاي ديگر است.
سومين انيميشن طنز و جذاب برنامه باعنوان «مثنوي كشاورزي» در خصوص اوضاع كشاورزي كشور نيز به نمايش درآمد. همچنين مستندهايي از وضعيت و گلايه هاي دانشجويان كشاورزي دانشگاه آزاد و نيز تجربه يك شركت موفق بخش خصوصي كه به دليل عدم حمايت در حال ورشكستگي است از ديگر قسمتهاي برنامه هشتم بود.
قدمهاي بعدي: افقهاي پيش رو
همچنان معتقديم مشكل اصلي رسانهاي كشور(چه در سطح مطبوعات و چه در رسانههاي تصويري) جابهجايي مسائل اصلي با فرعي است. تجربه ميگويد حتي اگر مهمترين شخصيت علمي كشور ميهمان برنامهات باشد باز يك دهم يا يك صدم استقبالي كه از حضور يك بازيكن ليگ فوتبال ميشود از چنين برنامهاي نميشود. اين وضعيت يعني اينكه رسانههاي ما براي مردم جابجايي موضوع انجام دادهاند يا اين كه خودشان هم واقعا فكر ميكنند كه بيوگرافي بازيگر سينما و بازيكن فوتبال مهمتر از پرتاب ماهواره به فضا است!
همين موضوع كار را سخت تر ميكند؛ ايجاد جذابيت براي مخاطبي كه تصويري خشك و بيروح از برنامههاي علمي و فناوري و اقتصادي دارد. اما همچنان اميداورايم. پيامكها و بازخوردهايي كه به برنامه ميرسد ميگويد كه اگر درست و هنرمندانه کار شود، برنامه ديده ميشود و مؤثر خواهد افتاد؛ انشاءالله.
Sorry. No data so far.