مهدی عظیمی میر آبادی قائم مقام اداره کل نظارت و ارزیابی سازمان سینمایی است. گفتگوی زیر با وی فتح بابی است در خصوص مطالبه سایت سینمای ایران از مسئولین سینما و سیما در خصوص پیگیری حکم حضرت امام رحمه الله علیه، که در ادامه میخوانید:
آقای عظیمی یک اتفاقی به نام انقلاب اسلامی افتاده و قرار بوده سینما هم در راستای اون قرار بگیره خب حالا شده یا نشده؟ گفتید تکلیف غرب با سینما روشنه و لی ما نه چرا؟ سی سال گذشته از انقلاب چرا روشن نیست؟
روشن نیست علیرغم اینکه باید روشن باشه روشن نیست. در کلان موضوع روشنه ولی وقتی به مرحله عمل میرسه روشن نیست. یعنی تلویزیون و سینما ملاکشو میذاره فیلمای غربی که هدف اونا هم معلومه. خب وقتی اونا رو مبنا قرار میدیم نتیجهای جز اون بدست نمیاد. باید تو همین سیه سال گذشته عقلای قوم می دانستن به جای اینکه دغدغهٔ آنتن میداشتن میگفتن فعلن آنتن این باشد اما بعد از یه مدت چند ساله بایستی مسر اصلاح شه.
پس ذائقه مخاطب هم ارزشی نداره…
چرا نداره؟ مهمترین ارزشو داره
می زنه اون کانال وقتی یکهو ذائقشو بخواهید عوض کنین
چرا؟ اگر شما حرفتو با زبان سینما درست بزنی حتمن جزو انتخابهای اون هستی
خب ساختن، فیلم دینی ساختن فروش نکرده
بسکه خوب نبوده،
فیلم خودتون سیب و سلما فیلم بدی نیست ولی نمیفروشه
بد نیست ولی خوب هم نیست. فیلم خوبی نیست. من که نباید علیه فیلم خودم حرف بزنم ولی خب فیلم خوبی نیست. فیلم سیب و سلما قرار است در خدمت سینمای دینی قرار بگیره ولی نمیتونه ادعه کنه سینمای دینی نیست و تا مسئولین فرهنگی کشور دغدغهٔ آنتن و اکران و ساخت فیلم برای نمایش دارند همین آش و همین کاسس. ما باید بدونیم کجائیم و قراره کجا بریم؟ اینجا کی نقش پیدا میکنه؟ عقلاء
این دقیقا ًعقلا کین؟
منظورم مدعیات عقل نیست که کمی علم دارند. این مقدمه فهمه. میتوان یحمل اسفارا بود اما بوئی از فهم نداشت و متاسفانه بیشتر کسانی که اهل علمند و مدعی فهمند تو بخش نقد قرار گرفتند. کتابهایی که خوندن رو تحلیل نمیکنن نقل میکنند. ما نیاز داریم یک عده بر اساس اصول خودمان راههای خودمون رو پیدا کنن. به محک بگذارند و بشن عقلا.
خب شماها تو دولت جدید خواستین ریل گذاری کنین و فیلم مذهبی بسازین نتیجش شد سی و سه روز، سی میلیون فروخت شد گلوگله شیطان هزار نفر رفتن سینما دیدنش، بعد همین گلوگاه شیطان رو بردین کن!!! اصلاً اکران شده واقعاً؟ یعنی چی آخه؟ رو چه حسابی اینطوری شد؟
ببین باید همین فیلمها، با همه ضعف هاش بررسی بشوند و باید ایراداتشون برای کارهای بعدی برطرف شه چون این موضوعات دغدغه نظامه. باید اشکالش دراد
کسی نمیگه سراغ سی و سه روز نریم. مشکل اینجاست که این مشکل سی ساله تکرار میشه
چون هیچ وقت فکر نشده دیگه. منم حرفاتو قبول دارم. ما هردمون الان نسبت به عقبه سینما و تلویزیون مشکل داریم و اینکه چرا الان اینطوره؟ خب نتیجه همون اقدام نکردنس. صرف اینکه ما یکنفر رو دوست داریم دلیل درستی عملش نیست. اگر کسی عملش درست بود باید کارشو تامین کنیم.
الان برای نقد شنیدن و رفع اشکال نه تنها فیلمساز عمل نمیکنه هیچکس هم ازش اینو نمیخواد. هیچکس از هیچ فیلمسازی نمیخواد اشتباهاتشو تکرار نکنه.
نمیشه چون بلافاصله فیلم بعدی رو شروع میکنه، مثلاً وقتی هنوز فیلم گلوگاه شیطان آنالیز نشده بعنوان فیلمی که با سر خورده زمین و مشکلاتش عیان مطرح نشده بلافاصله غریبه شروع میشه. طبیعیه فرصتی نمیمونه برای فیلمساز
ما بحثمون نمونه فیلم نیست. باید روش رو درست کرد. ما یکی دو فیلم هم جهت داشتیم با نظام و خیلی فیلم غیر همجهت تو جشنواره. پس باید فکری کنیم تا این فیلمهای همجهت اشکالاتشون دربیاد که تکرار نکنیم.
این احساس نیاز نیست، فیلمساز میگه من فیلممو میسازم میرم بعدیو میسازم خلاص
و تا این وضعه آش همینه کاسه همین. ان الله لا یغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بأنفسهم
قبول دارم و از این بالاتر هم باید باشه و حتی قبل از نقد بر اساس اندوخته معمولی افراد بشه باید یک فکر بالاتری باشه. این اتفاق نیفتاده ما عالم فهیم تو سینما به اندازه تربیت نکردیم.
آقا من به عنوان یک مسئول میگم اگر عقلای قوم نیان و راهکار طراحی نکن این سینما راه به جایی نخواهد برد و گرنه از هنرمند معمولی چیزی درنمیاد. ببینید
خب شما چرا فیلمسازاتون رو از بین اینا بر میدارین؟
برای پیدا کردن یه فیلمساز بچه مسلمون باید ذره بین دستت بگیری بیفتی دوره. اینا نتیجه همون روالهای غلط قبلیه و حالا میخوایم درست کنیم؟ باید روال رو درست کنیم. راه برون رفت از این بن بست شکستن اون حصار غربگرایی است. باید سینما به کسانی اتکا کنه که شرط اولشون اعتقاد به مبانی دینیه.
احسنت یعنی دانشگاه هنر باید ده برابر دانشگاه امام حسین گزینش داشته باشه تا غیر متعهد واردش نشه
حتی اگر متعهد واردشه و استاد غیر متعهد باشه، فضا غیر متعهد باشه اونم سست میشه، استحاله میشه. در دورهای که من دانشگاه سینما تئاتر درس میخوندم، دختری بود که روز اول ورودش چادر مقنعه بود ترم دوم چادرش رفت، ترم سوم مقنعش شل شد و ترم چهارم دیگه هیچ چیزی نبود. اصلاً حجاب براش مساله نبود معنا نداشت این نتیجهٔ دانشکدهٔ سینما تئاتره پس باید استاده هم درست انتخاب بشه.
خب الان استاد سالم حداقل دارین
اما مبانی تدریسش غربیه و باز همون میشه. پس باید هم تو حوزه آموزش، هم تجربه هم استاد طوری تربیت کنیم که نهادشون قبل رسیدن به هزینه کردن بیت المال تربیت شده باشه وگرنه هرکی کادر رو بشناسه و ریتمو کارگردان نیست.
خب میگن کارگردان ابزاره، پروژه دینی میدیم دستش مث انبردست کار میکنه
اون کار خودشو با نوع قاب بندیش میتونه بکنه. سینما منفک از مغز سینماگر و نفسش نیست. میان فیلم بسازن در مذمت مواد مخدر در مذمت مشروب میرن سراغ کارگردانی که خودش مبتلاس به این موضوع و نتیجش میشه تبلیغ این مسایل. امام یه جملهای دارن که فیلمسازا باید عقبه شون معاشرتشون درونشون واکاوی شه، ببینیم اینا به اون فساد دلبستگی دارند یانه. اینطوری باید دید ماجرا رو نه اینکه رفت مهمترین برنامه سینمایی کشورم سپرد دست اینها. منتها تا الان ترسیدن مسئولین. دیگه نباید بترسن باید خوف رو کنار گذاشت همونطور که امام فرمود. انقلابی عمل کرد.
Sorry. No data so far.