رحمان صادقی- خدمت وظیفه عمومی از جمله مسائلی است که تقریبا تمام خانوادههای ایرانی را در برههای از زمان به خود مشغول میکند چنانچه در حال حاضر حدود یک میلیون نفر از جوانان کشور در پادگانها و سایر اماکن ماموریتی، در حال سپری کردن خدمت سربازی هستند.
از زمانی که قانون نظام وظیفه به تصویب رسید، با انتقادات فراوانی روبرو بوده است و این انتقادات تا زمان حال نیز ادامه یافته است به طوری که کاهش مدت خدمت وظیفه عمومی در وعدههای انتخاباتی برخی از نامزدهای نیز طرح میشود.
اهمیت توجه به وضعیت خدمت وظیفه عمومی از آنجا آشکار میشود که بدانیم سالانه میلیاردها تومان از بودجه و درصد قابل توجهی از سرمایه جوانی کشور صرف سازمان نظام وظیفه شده و در مقابل به جوانان آموزش نظامی داده میشود و سپس آنان را به کارهایی نظیر نگهبانی موسسات گوناگون (از وزارتخانهها گرفته تا بانکها و اماکن مسکونی ارتش و سپاه و…)، شرکت دادن در عملیاتهای انتظامی، راهنمایی رانندگی و… میگمارند. گرچه درصد محدودی از این افراد نیز تحت عنوان امریه و… با انجام فعالیت در زمینه تخصصی خود، و با حقوق بسیار کمی، دوران سربازی را سپری میکنند.
در یک نگاه کلی میتوان منتقدان خدمت سربازی را به دو دسته تقسیم نمود. گروه اول شامل افرادی هستند که معتقدند باید خدمت سربازی اجباری حذف گردد و حکومت از سربازان اختیاری و یا استخدام افراد برای انجام وظایف سربازان کنونی استفاده کند. گروه دوم افرادی هستند که قائل به اصلاح شیوه کنونی سربازی هستند و حذف سربازی اجباری برایشان در اولویت نیست.
به نظر میرسد با توجه به ساختار اداری و حکومتی کشور، حذف یکباره خدمت سربازی اجباری چندان به مصلحت نباشد، زیرا به صورت ناگهانی موجی از تغییر و تحولات در تعداد بیکاران، تعداد نیروهای انتظامی و امنیتی و … ایجاد میکند. از سوی دیگر، بیتوجهی کامل به مسئله خدمت نظام وظیفه نیز مطلوب نیست، چراکه با یک نگاه سطحی و کلی میتوان اشکالات فراوانی را در ساختار فعلی سربازی مشاهده نمود.
اجمالا میتوان انتقادات اصلی وارد به خدمت وظیفه عمومی را ذیل یک عنوان جمع نمود و آن این است که سیستم سربازی یک سیستم کهنه و متعلق به بیش از ۷۰ سال قبل است. در آن زمان سربازی برای جوانان محل شکل دهی شخصیت و آموزش زندگی بود، اما امروزه این شخصیت قبل از سربازی تا حدود زیادی از طریق مدرسه، دانشگاه، اینترنت و… شکل گرفته است.
دهها سال قبل نقش نفرات و کمیت سربازان، عامل تعیین کننده و مهمی در نتیجه جنگ به شمار میآمد. اما امروزه نوع جنگها به گونهای است که فقط ارتش حرفهای و تخصصی از عهده آن برمی آید و نقش نفرات کم رنگتر از گذشته است. نکته دیگر، بالا رفتن سطح عمومی سواد و مدرک در جامعه است به طوری که اگر در گذشته اکثریت سربازان بیسواد یا سیکل را به کارهایی نظیر نگهبانی و نظافت میگماشتند، اعتراضی به سیستم وارد نمیشد. اما امروزه سپردن چنین مسئولیتهایی به یک سرباز با مدرک و تخصص کارشناسی چندان کارآمد نخواهد بود.
این موارد و انتقادات دیگری از این سنخ باعث شده است که گهگاه سیستم سربازی به جای آنکه فرد را نسبت به اعتقاداتش محکمتر کند، او را نسبت به کارآمدی سیتم بدبین کرده و یا به جای اینکه او را نسبت به قوای نظامی کشورش مطمئن کند، او را دچار تردیدهایی در تامین امنیت کشور در مواقع خاص میکند.
گفته میشود که بهترین راه برای حل یک ماجرا آن است که از نقاط مشترک میان شاکی و متهم، یا میان منتقد و انتقاد شونده بهره گرفته شود. لذا بنده بهترین مستمسک در این معنا بیانات مقام معظم رهبری است که در پایگاه اینترنتی سازمان نظام وظیفه نیز درج شده است. به نظر میرسد که همین سه جمله مقام معظم رهبری به تنهایی بتواند مبنایی برای گشودن بستری سازنده برای اصلاح سیستم فرسوده سربازی شود.
مقام معظم رهبری فرمودهاند:«خدمت وظیفه عمومی خدمت واقعا مقدسی است که در جنگ و صلح، در صف اول نیازهای ملت و کشور قرار دارد.» ایشان در جای دیگری بیان داشتهاند: از مسائل مهم در این باره، آموزشهای مفید به سربازان، به کارگیری متناسب با تحصیلات و قابلیتها، برنامه ریزی برای تربیت دینی و اخلاقی است.از دیگر نکاتی که ایشان ذکر کردهاند این است که: «باید احساس تضییع وقت و عمر به کسی که در حال گذراندن خدمت وظیفه عمومی است، دست ندهد.»
تامل در بیانات ولی امر مسلمین نشان میدهد که ایشان همچنان خدمت سربازی را جزو نیازهای کشور میدانند. این نیاز میتواند ناشی از ضرورت بهرهمندی حکومت از نیروی جوان ارزان، ضرورت آشنایی جوانان با مسائل نظامی و یا ضرورت وجود چنین دورهای برای انزوای جوانان از محیط جامعه و ارائه درس زندگی و آموزشهای اخلاقی و دینی به آنان باشد.
طبیعتا وقتی به سربازان آموزشهای مفید داده شود و آنها را متناسب با تحصیلات و قابلیتهایشان به کار بگمارند و برای تربیت دینی و اخلاقیشان برنامه ریزی مناسبی وجود داشته باشد، کمتر جوانی طی دوران خدمت وظیفه عمومی احساس تضییع وقت خواهد نمود. این دقیقا همان نقطه مشترک فکری میان مدافعان و منتقدان خدمت سربازی است، چراکه اگر حقیقتا خدمت وظیفه عمومی متناسب با مطالبات مقام معظم رهبری اجرا شود، هیچ منتقد منصفی برای آن باقی نخواهد ماند و همین منتقدان کنونی نیز به صف مدافعان سربازی میپیوندند.
اما مشکل اینجاست که آنچه امروزه در پادگانها میگذرد، بسیار با آن حالت آرمانی مدنظر رهبری انقلاب فاصله دارد. لذا ضرورت دارد که جمیع مدافعان و منتقدان خدمت سربازی دست به دست هم داده و برای اجرایی شدن این مطالبات، تلاش نمایند.
انشا ا… خودت سرباز ی مثل افراد عادی رفته باشی کسانی که نرفتند ویا خریدند یا جعل کردند در جامعه جلوتر هستند