پخش مستند هدیه برگشتی از سیما جمهوری اسلامی ایران که به افشای ابعاد بسیارمهمی از خیانت های جریان فتنه و ارتباطات آلوده آن با گروهک های مختلف ضد انقلاب و سرویس های اطلاعاتی بیگانه، می پرداخت، بازتاب بسیار گسترده ای در طیف موسوم به اصلاح طلب و جریان فتنه داشته و به هم ریختگی شدیدی ایجاد کرده است.
اطلاعات موجود حکایت از آن دارد که بخش معتدل‌تر جریان موسوم به اصلاح‌طلب پس از پخش این مستند به تکاپو افتاده و با مراجعه به برخی از سران اصلی فتنه سوال‌هایی جدی و اساسی از آنها مطرح کرده است.
بخشی از این سوالات که در قالب دیدارهای مکرر و تماس های فراوان مطرح شده اینهاست: چرا جریان اصلاح طلب به همکاری با جریان آلوده و تروریست 14 مارس در لبنان پرداخته است؟ ارتباطات ارگانیک فردی مانند نوری زاده با اعضای اصلی جریان اصلاحات در چه سطحی است؟ چه پیوندهایی میان جریان اصلاحات و ارتجاع عربی در منطقه بویژه دیکتاتوری سلفی سعودی وجود دارد؟ نقش امریکایی ها در ایجاد این ارتباطات چه بوده است؟ چرا سران اصلاحات در پروژه صهیونیستی ایجاد جنگ شیعه-شیعه در لبنان مشارکت کرده اند؟
بر اساس گزارش های دریافتی با توجه به شناخت عمیق که از این فرد وجود دارد، این سوال ها در گستره وسیعی در حال طرح است و چهره های شاخص فتنه فعلا قادر به هیچ نوع پاسخگویی در قبال آن نیستند.
درهمین حال، بخش تندرو جریان فتنه در داخل و خارج هم دچار به جر و بحث‌های اساسی شده است. سوالاتی که هم اکنون درمیان این عده رواج دارد از این قبیل است: این فرد چه زمانی و در کجا دستگیر شده؟ عمق اشراف سیستم اطلاعاتی کشور روی محور ضد انقلاب-فتنه- بیگانه تا کجاست؟ آیا فرد دستگیر شده از ابتدا با نظام همکاری می کرده یا اینکه بعدا با سیستم اطلاعاتی مرتبط شده است؟ و مهم تر از همه اینکه چرا حزب منحله مشارکت با توجه به اهمیت این فرد و اطلاعات کلیدی که در اختیار دارد، بعد از به دام افتادن او پیش گیری های لازم را انجامم نداده و هشدارهای لازم را به دیگر اعضا نداده است.
یک خبر دریافتی حکایت از آن داردکه ضلع خارجی فتنه که هم اکنون در ارتباط مستمر و تعریف شده با سرویس های اطلاعاتی است، بیش از هر چیز از این نگران شده است که آشکار شدن اشراف سیستم اطلاعاتی بر ریزه کاری های فعالیت محور فتنه-ضد انقلاب-بیگانه، ضلع داخلی را که هم اکنون نیز در حالت انفعال به سر می برد کاملا به انفعال کامل می کشاند و به طور کامل از بین ببرد. از جمله بر اساس این خبر یکی از افراد شاخص فتنه در خارج از کشور با داخل تماس گرفته و به آنها اعتراض کرده است که چرا اینقدر زود منفعل می شوند و چرا سعی نمی کنند معادلات را به هم بریزند.
وی خطاب به رابط داخلی خود گفته است: «25 خرداد آخرین فرصت است. اگر از شماها کاری ساخته نیست یک دیوانه گیر بیاورید که خودش را در یکی از خیابان های تهران بسوزاند یا خود را از برج میلاد پایین بیندازد. این تنها راه تحت الشعاع قراردادن این رسوایی است».
در عین حال به نظر می رسد مهم ترین نکته اکنون این است که دو ضلع داخلی و خارجی فتنه به شدت در حال متهم کردن یکدیگر هستند. داخلی ها عقیده دارند دستگاه اطلاعاتی بیشترین نفوذ را روی ضلع خارجی دارد و بیرونی ها به این باور رسیده اند که ضلع داخلی آنها را لو داده است.
Sorry. No data so far.