به گزارش تریبون مستضعفین چند روز پیش مستندی از صدا و سیما پخش شد با عنوان «هدیه برگشتی» که در آن اشارات مفصلی به ارتباطات سران فتنه و برخی بزرگان اصلاحات با عوامل خارجی و بخصوص دیکتاتورهای مرتجع منطقه داشت که موجب اختلافاتی نیز میان سران و بدنه حامی اصلاحات شد.
اگر چه گردآوری مجموعه این روابط در یک مستند در نوع خود کار جالبی بود، ولی برخلاف تکذیبیهها و اتهامپراکنیهای محافل داخلی اپوزیسیون مستند مذکور هیچ حرف جدیدی برای اثبات ارتباط سران داخلی فتنه و بزرگان اصلاحات با خارج از کشور و دیکتاتورهای مرتجع منطقه نداشته است.
چرا که به سادگی میتوان با مرور وقایع چند سال پیش و سفرهای خارجی سران این جریان و رفت و آمدهایشان به کشورهای همسایه و مباحث جاری در فضای رسانه ای کشور به اثبات ادعاهای مطروحه در مستند پرداخت.
مثلا شخص آقای خاتمی از یکی دو سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ رفت و آمد به کشورهای منطقه و سفرهایش بقدری زیاد میشود که بعدها به سفرهای مارکوپولویی جهت جمع آوری پول برای انتخابات معروف میشود. جالبترین نکته کشورهایی هستند که خاتمی آنها را برای سفرهای منطقهایش انتخاب میکند. مصر و دیدار با مبارک، عربستان و دیدار با ملک عبدالله، قطر و دیدار با شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی و تونس و دیدار با بن علی و بقیه کشورهایی که دقیقاً قطب آمریکایی و متمایل به غرب کشورهای منطقه میباشند؛ همینهایی که با مرور نامشان مشخص میشود الآن در معرض تظاهرات جدی یا انقلاب به سر میبرند.
دست یاری به سوی مبارک!
وی روز پنجم فروردین 1386 برای شرکت در اجلاس بینالمللی “دنیای اسلام و جهانی شدن” به مصر سفر میکند و با حسنی مبارک و طنطاوی دیدار میکند. از اینجا که بگذریم سفرهای سال منتهی به انتخابات خاتمی تاملبرانگیزتر هم هست. حتی گفته شده است که در دیدار مبارک با مبارک، وی از متزلزل شدن جایگاه خود در مصر سخن گفته است و از خاتمی مشورت خواسته است.
دیدار خاتمی با دبیرکل ناتو در آستانه انتخابات 88
اوایل فروردین 88 به ترکیه می رود برای دیدار با دبیر کل ناتو و این سفر مصادف میشود با حضور باراک اوباما در ترکیه. همزمان شایعات درباره ملاقاتها منتشر میشود و جنجالهایی که به پا میشود. اما بخاطر دست دادن خاتمی با راسموسن (دبیرکل ناتو و حامی هتاکان به اسلام) در رسانه ها به حاشیه میرود.
۸ اردیبهشت رسانه ها از قول صادق خرازی برنامه سفر به عربستان، كويت، قطر، تونس و مغرب را رسانه ای می کنند و خاتمی ۲۰ اردیبهشت عازم عربستان میشود که رسانه ها بعدها از این سفرها بهعنوان سفرهایی که با نیت گرفتن پول برای انتخابات صورت میگرفته یاد میکنند و توسط برخی تکذیب میشود. از جمله ابطحی که بعنوان نماینده خاتمی برای دریافت پول معرفی میشود، ولی بعدها میگوید ما برای کمک به گفت و گوی تمدنها از ملک عبدالله پول گرفتیم و این هیچ ارتباطی به انتخابات ایران ندارد.
وقتی پادشاه عربستان دلش به حال تمدنها سوخت!
اینکه در گفت و گوی تمدنها چه اتفاقی قرار است بیفتد که ملک عبدالله وهابی پادشاه مرتجع عربستان که شدیداً با انقلاب و امام و تشیع مشکل دارد، حاضر میشود میلیونها دلار به آن کمک کند، خودش نکته قابل تاملی است. ولی از آن گذر می کنیم. خاتمی در اوج تبلیغات انتخابات و در تاریخ ۱۱ خرداد نیز عازم تونس می شود و از قضا این سفر ۴ روزه نیز دوباره مصادف می شود به سفر اوباما در منطقه برای استشمام آب و هوای انتخابات ایران.
دیدار با حاکم دیکتاتور تونس
دوباره فارغ از صحت و سقمش بحثها در رسانه ها از دیدار محرمانه خاتمی با اوباما بالا میگیرد. چانهزنیها این دیدار را در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در ایران، به موضوع انتخابات و موقعیت آمریکا در منطقه تحلیل میکند.
موارد مشابه فراوانی را میتوان در رفتارهای برخی اصلاحطلبان داخلی و روابطشان با جدیترین مهرههای آمریکا در منطقه مورد اشاره قرار داد که هربار به دلایلی با فرافکنیهای رسانهای هیچ پاسخ درخوری به اینگونه مسائل داده نشده است.
Sorry. No data so far.