محمد رضا شهبازی – پسری ایرانی که برای تحصیل به آمریکا رفته است با دختری آمریکایی ازدواج میکند و پس از هشت سال همراه با او به ایران میآید؛ چه وقت؟ در دی ماه سال ۵۷ که آتش انقلاب زبانه میکشد. به اینها اضافه کنید خبرنگار بودن همسر آمریکایی مرد و یکی از سران رده بالای ارتش آریامهر بودن پدر او را تا احتمالا ذهنتان برود سراغ یک داستان سیاسی که قرار است درباره انقلاب باشد و حتی شاید گریزی هم به رابطه ایران و آمریکا و از این جود موضوعات بزند.
این حدس شما میتوانست درست باشد اگر علی موذنی عنان به دست شخصیتها نمیداد و طبق طرح قبلیاش رندی –همسر آمریکایی مهرداد- را به مصاحبه با شاه میفرستاد. اما به قول خودش چنان شخصیتها قائم به خود شدند و سرتق بازی درآوردند که داستان اصلا آن چیزی که قرار بود باشد، نشد!
رمان «ارتباط ایرانی» با موضوع و تمی که در بالا آمد بیشتر یک داستان اجتماعی است. داستانی درباره تفاوتهای فرهنگی دو جامعه. و البته این اصلا به این معنا نیست که رگههایی سیاسی را در رمان نمیتوان دید. ظلم شاه به پدر مهرداد و متهم کردن او که جان نثار دربار بوده به کودتا و برخی مسائل دیگر را میتوان مجموعه این رگهها دانست. حتی شاید بتوان این برداشت را هم داشت که تفاوتهای فرهنگی ایران و آمریکا چنان عمیق است که سر زدن چنین تعارضات سیاسی در روابطشان اصلا عجیب نیست.
مهرداد علی رغم میل باطنی خود و بنابر خواسته پدر به آمریکا رفته است، ماجراهایی از سر گذرانده که او را از یک پسر درس خوان و ممتاز به جوانی تبدیل کرده که در پناه دختری آمریکایی آرام میگیرد و نهایتا با او ازدواج میکند. وقتی مهرداد و رندی وارد ایران میشوند، روز فرار شاه است. مهرداد به خانوادهاش اطلاع نداده که ازدواج کرده است و همین مادر را که سخت از آمدن پسر مسرور است، شوکه میکند، مخصوصا که دختر چنان نجیب نیست که بتوان به عنوان یک عروس ایرانی از او استقبال کرد!
بخش زیادی از کتاب به روایت شرایط مهرداد و رندی در آمریکا میگذرد و به نوعی مقدمه چینی میشود تا در صفحات پایانی کتاب کشمکش اصلی ایجاد شود.
موذنی خیلی در داستان ورود پیدا نکرده است و دائماً خودش را به چشم مخاطب نمیآورد؛ او توانسته با هنرمندی خود فضایی آماده کند تا دختری آمریکایی به راحتی اعتقادات فرهنگی خود را به نمایش بگذارد و به آنها ببالد. در این شرایط است که او وقتی با افتخار (و در نهایت بیتفاوتی) از تجربه قبلی خود با هشت مرد، پیش از مهرداد صحبت میکند، مخاطب ناچار به موضع گیری و مجبور میشود تا احساس خود را نسبت به آن فرهنگ بروز دهد. درست مانند نسترن (خواهر نوجوان مهرداد) که وقتی رندی با او از تجربههای جنسی و لزوم برآورده شدن نیازهای دختران سخن میگوید، بغض میکند و اشک از دیدگانش فرو میریزد. فشاری که به نسترن میآید از سر خنجری است که بیمحابا پردههای حیای دختر ایرانی را دریده است.
«ارتباط ایرانی» رندی را که بزرگ شده فرهنگ آمریکایی است سرزنش نمیکند –هرچند ممکن است مخاطب را به این کار وا دارد! – بلکه بیشتر این تفاوت فرهنگی را که از زمین تا آسمان است نشان میدهد. کتابی که بعد از ۱۴، ۱۵ سال دوباره چاپ شده است هنوز هم خواندنی است و میتواند حسابی بکار جوانان بیاید.
اما یکی از بخشهای کتاب که خیلی خوب از آب درآمده است، رابطه مهرداد و پدر است. این رابطه اگرچه در سایه تناسبات دیگر افراد حاضر در داستان قرار گرفته است اما حقاً جای توجه دارد. پدری نظامی پسر خود را بدون رضایت او به آمریکا میفرستد و همین دوری اجباری از خانواده در سن نوجوانی، پسر را دچار به نفرت از پدر مینماید. اما با برگشتن مهرداد همه چیز تغییر میکند. دیگر نه پدر آن پدر خشک است –هرچند هنوز مقتدر است- و نه پسر کسی است که با دیدن حال و روز او بخواهد حسابهای کهنه صاف کند. رابطه مهرداد و پدر چیزی است که احتمالا خیلی از پسرها در سنین نوجوانی و بلوغشان آن را تجربه کردهاند.
البته «ارتباط ایرانی» علی موذنی خیلی هوای مهرداد را دارد و خیلی ساده از کنار پسری که تن به فرهنگ آمریکایی داده است و خودش هم تنی به آب زده است میگذرد! مهرداد با همان فرهنگ و همان خصوصیتش که در رندی موجود است زندگی کرده و نشان داده خودش هم چندان آدم پاک و سر به زیری نبوده است. هرچند در همان جا هم هنوز بعضی وقتها غیرتش به جوش میآمده و وقتی رندی به اشتباه اسم معشوق قبلیاش را میبرده، به نشانه اعتراض فنجانی میشکسته است!
به هر حال ارتباط ایرانی باید فرصتی پیش میآورد تا همانطور که رندی توسط مخاطب ایرانی شناخته و احتمالا مواخذه میشود، مهرداد هم جوابگوی آن سالهای دور از غربتش میشد، گیرم که در آخر همه کاسه کوزهها سر پدر او میشکست که پسر را از محیط امن خانواده و در سنین خطیر نوجوانی و جوانی دور کرده است. البته مهرداد هم در ابتدای کتاب به روایت حالات و افکار خود در دیار غربت میپردازد اما اگر مادر از سرگذشت پسرش مطلع میشد احتمالا اتفاقات دیگری میافتاد.
«ارتباط ایرانی» رمانی سیاسی نیست هرچند از فرار شاه واستبدادش و حال و هوای مردم در روزهای انقلاب میگوید. «ارتباط ایرانی» ادعای واکاوی دو تمدن متفاوت را ندارد، هر چند تکبر و حس تحقیر آمریکاییها –که در رفتار رندی موج میزند- را نسبت به ایرانیها نشان میدهد. اما ارتباط ایرانی هر چیز که نباشد بعد از خواندنش میتوان تمام قد ایستاد و به نجابت و شرافت مادران و دختران ایرانی احترام گذاشت و امیدوار بود که قدر این گوهر بیش از پیش شناخته شود.
رمان ارتباط ایرانی توسط انتشارات سوره مهر در ۱۴۰ صفحه و با قیمت ۳۵۰۰ تومان روانه بازار نشر کرده است.
جالب بود.