پنج‌شنبه 21 ژوئن 12 | 12:55

«میراث آلبرتا»؛ میراثی برای فرزندان جبهه انقلاب

زینب افراخته

باید «میراث آلبرتا» را از اتهام اینکه تنها داعیه وطن پرستی و وطن دوستی دارد، منزه دانست. صحبت‌های دانشجوی نخبه المپیادی در اردوی راهیان نور که از دغذغه‌اش برای اثبات کارآمدی «حکومت شیعه» می‌گوید، در قواره حب به یک سرزمین نمی‌گنجد.


زینب افراخته – مستند «میراث آلبرتا» به بررسی پدیده فرار مغز‌ها در ایران می‌پردازد. فیلم حاوی انذاری جدی نسبت به این معضل در جامعه دانشگاهی است و به هیچ وجه این واقعیت را کتمان نمی‌کند. طرح مشکلات زندگی دانشجویی از جمله نمایش وضعیت نامطلوب خوابگاه‌های بهترین دانشگاه فنی کشور-دانشگاه صنعتی شریف-و اتفاقات ناگوار درون این خوابگاه‌ها نظیر خودکشی‌گاه و بی‌گاه دانشجویان، در راستای بیان همین واقعیت است. کاستی‌هایی که می‌تواند زمینه و انگیزه‌ای برای ترک ایران باشد.

۱-اما مواجهه مسئولین با پدیده فرار مغز‌ها چگونه است؟

پاسخ فیلم به این پرسش، جواب رییس جمهور به سوال راوی مستند در رابطه با علت خودکشی‌ها و مهاجرت دانشجویان دانشگاه شریف است. آنجا که احمدی‌نژاد در پاسخ می‌گوید: «چرا از من می‌پرسی؟! از او بپرس که خودش را کشته…….. آزادند محل زندگیشان را انتخاب کنند.»

شاید این پاسخ رییس جمهور نمادی از واقعیتِ ناتوانی و غفلت بدنه مدیریتی کشور در موضوع فرار مغز‌ها باشد.

۲-از نگاه فیلم اغلب کسانی که غرب را برای ادامه تحصیل و زندگی انتخاب می‌کنند، افرادی هستند که در قالب‌های جمهوری اسلامی در سطوح گوناگون اعتقادی، اجتماعی، فرهنگی تاب نمی‌آورند. کمتر مذهبی‌اند و به دنبال سبک زندگی‌ای لیبرال هستند. البته فیلم همه مهاجرین را کافر! نمی‌داند و همه را به یک چوب نمی‌راند. این تفکیک در بیان یکی از دانشجویان مهاجر که عنوان می‌کند: «دو سوم دانشجویان ایرانی اینجا (غرب) غیر مذهبی هستند.» و همچنین معرفی یکی از اساتید دانشگاه علم و صنعت که پس از سکونت چند ساله در آمریکا، باز گشته و اینک با اعتقاد مشغول فعالیت در داخل است، مشخص می‌شود.

۳-فیلم فارغ از سیاه نمایی غیر قابل باور و با واقع گرایی؛ عنوان می‌کند که شاید تامین معاش در غرب تا حدودی از ایران آسان‌تر باشد اما مسلما آن طرف بهشت برین نیست و آنجا هم برای گذران زندگی باید سخت کار کرد، با این تفاوت که ناگزیر باید طیفی از مشکلات را تحمل نمود که تنها گریبان یک مهاجر را خواهد گرفت. معضلاتی که هیچ‌گاه به سراغ یک دانشجو در وطنش نخواهد آمد.

۴-معرفی دو تن از اساتید نمونه دانشگاه شریف و نمایش تو فیقات علمی و صنعتی آن‌ها در فیلم بیانگر این حقیقت است که می‌توان در ایران ماند، به بالا‌ترین درجات علمی و دانشگاهی رسید، در عرصه صنعت ورود کرد و درآمدزا بود. اینگونه نیست که بمانیم تا تنها شعار دهیم. نه! بودنی که هم در راستای ارتقای فضای علمی کشور است، هم چرخ آبادانی و صنعت این مُلک را می‌چرخاند و هم رفاه خود فرد را تامین خواهد کرد. و این شدنی است.

۵-باید «میراث آلبرتا» را از اتهام اینکه تنها داعیه وطن پرستی و وطن دوستی دارد، منزه دانست. صحبت‌های دانشجوی نخبه المپیادی در اردوی راهیان نور که از دغذغه‌اش برای اثبات کارآمدی «حکومت شیعه» می‌گوید، در قواره حب به یک سرزمین نمی‌گنجد. اتفاقا فیلم، ماندن و ساختن ایران را در خدمت «انقلاب اسلامی» می‌بیند. انقلابی که جهانی است و به یک کشور تقلیل نمی‌یابد. اینجاست که دغدغه انقلاب اسلامی به مفهوم «تکلیف محوری» گره می‌خورد. و این پرسش جدی مطرح می‌شود که آیا ما هر کدام در این انقلاب، بسته به جایگاهی که در آن هستیم به تکلیفمان عمل می‌کنیم یا در انتخاب‌های زندگیمان مرعوب و متاثر از فضای غالب هستیم؟ آیا به این اندیشیده‌ایم که می‌توانیم چه باری از دوش این انقلاب برداریم و چه قدر موثر باشیم؟

برای دانشجوی المپیادیِ زائر مناطق عملیاتی جنوب، حتی اگر ذره‌ای امکان اثر گذاری باشد کافی است تا در این سرزمین بماند. چرا که او و امثال او متذکر «حضور تاریخی خویش» هستند.

۶-فارغ از پرداخت به محتوای فیلم، ذکر نکاتی در خصوص فُرم این مستند هم ضروری به نظر می‌رسد:

«میراث آلبرتا» روایت روانی دارد. به همین علت، زمان بیش از یک ساعت آن بیننده را خسته نمی‌کند.

لوکیشن‌های متنوع و متعدد، باعث تنوع تصویری فیلم شده است. امری که در اکثر مستند‌ها از آن غفلت می‌شود.
موسیقی؛ خیلی به جا و خوب به کار گرفته شده است.

تدوینِ قوی؛ برگ برنده‌ای دیگر برای «میراث آلبرتا» است.

پخش بسیاری از صحنه‌ها و حرفهای کمتر گفته شده که شاید به نوعی عبور از خطوط قرمز رسانه‌ای مرسوم در ایران محسوب شود هم به جذابیت و صراحت فیلم کمک ویژه‌ای کرده است.

به هر تقدیر در فضای رسانه‌ای کنونی که مستند جایگاهی منحصر به فرد یافته است، می‌توان از مدیوم مستند به عنوان یک امکان کم نظیر برای طرح حرف‌های انقلاب بهره جست. «حسین شمقدری» از این امکان استفاده کرده و به قدر بضاعت خود باری از دوش جبهه انقلاب برداشته است.

حال وقت آن است از خود بپرسیم ما قرار است چقدر خرج این مسیر شویم؟

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.