آمارهای رسمی و غیررسمی از هدفمندی یارانهها میگوید وضعیت خانوارهای آسیبپذیر نسبت به گذشته بهتر شده؛ اما تولید، وضعیتی نابسامان دارد. برخیها هم میگویند نفس تولید به شماره افتاده و باید در این باره کاری کرد؟ حال، سؤال این است آیا دولت اینها را میداند؟ آیا میداند که حال تولید خوب نیست؟ آیا دولت باید در این باره کاری انجام دهد؟ قانون چه مواردی را دربارهٔ خانوارها و تولیدکنندگان به دولت تکلیف کرده است؟
برخی کارشناسان میگویند دولت به تغییرات یارانهای خود در قبال تولید عمل نکرده، اما برخی دیگر میگویند دولت تکلیفی در این باره نداشته است. «دکتر آلبرت بغزیان» استاد اقتصاد دانشگاه و عضو هیئت تجدیدنظر شورای رقابت در گفتوگویی به این سؤالها پاسخ میدهد.
آقای دکتر! حدود یک سال و نیم از اجرای قانون هدفمندی یارانهها میگذرد؛ اگر بخواهید وضعیت یک سال و نیم اخیر را در حوزهٔ عملکرد قانون هدفمندی تشریح کنید، به چه نکاتی میرسید؟
قبل از اینکه بخواهم وضعیت اقتصادی کشور را در یک سال و نیم اخیر برای شما توضیح دهم، باید به این نکته توجه کنید که اجرای قانون هدفمندی یارانهها بر ۲ بخش از جامعه اثرگذار بوده است. یکی خانوارها و دیگری تولید کشور. وضعیت این دو گروه هم تقریباً مشخص است و میتوان از آمارهای رسمی و غیررسمی که در یک سال و نیم اخیر توسط برخی مراکز آماری و یا مراکز پژوهشی منتشر میشود فهمید که وضعیت خانوارها و تولید پس از اجرای هدفمندی یارانهها چگونه بوده است؟
آمارهای رسمی و غیررسمی و مشاهدههای میدانی دربارهٔ وضعیت خانوارها میگوید، خانوارهای فقیر و آسیبپذیر جامعه از اجرای قانون هدفمندی یارانهها رضایت کامل دارند. بسیاری از همین خانوارهای آسیبپذیر، پس از دریافت یارانهٔ نقدی، وضعیت رفاهی و معیشتیشان نسبت به گذشته بهتر شده است. از این رو به طور مشخص طبیعی هم هست که آنها از اجرای قانون یارانهها رضایت داشته باشند. در این میان خانوارهای ثروتمند جامعه نیز طبیعتاً با اجرای قانون زیانی نکردهاند و به هیچوجه وضعیتشان با گذشته تفاوتی نکرده است. تنها بخشی از جامعه که البته احتمال دارد مقداری از هزینههایشان با اجرای قانون هدفمندی تغییر منفی داشته باشد، طبقهٔ متوسط جامعه است.
یعنی گلایهمندی از هدفمندی یارانهها بیشتر از سوی طبقهٔ متوسط جامعه است؟
بله، تقریباً؛ این طبقه اغلب خانوادههای کارگران و کارمندان هستند و از یک حقوق ثابت برخوردارند.
تولید چه؟ وضعیت تولید را پس از اجرای قانون چگونه میبینید؟
وضعیت تولید خیلی خوب نیست؛ البته نمیخواهم بگویم تولید هماکنون دارای وضعیت رکود و نابسامانی است، اما خیلی هم وضعیت مناسبی ندارد.
هدفمندی را مقصر میدانید؟
بدون شک هدفمندی در این باره نقش داشته است. طبیعی هم هست که هزینههای تولید با افزایش قیمت حاملهای انرژی افزایش داشته و نباید در این برهه توقع داشته باشیم تولید با همان وضعیت قبلی خود به فعالیتهایش ادامه دهد.
اما دولت باید حمایتهای جدّی در این باره به تولیدکنندگان ارائه میداد که وضعیت تولید به نفس نفس نیفتد.
حرف شما را قبول ندارم. اتفاقاً این ذهنیت را باید از ذهن تولیدکنندگان پاک کرد که دولت باید از آنها حمایت کند. چه کسی میگوید که به تولیدکننده باید پول داد. من منکر حمایت از تولید نیستم. اما حمایت از تولید فقط پرداخت پول به تولید نیست. مگر دولت به تولید پول نداده است. چرا؛ داده است. اما میدانید گلایهٔ اصلی تولیدکنندگان از دولت در حال حاضر چیست؟ آنها میگویند کمک دولت کم بوده است؟!
منظورشان پول نقدی است که از دولت میگیرند! متأسفانه تولیدکنندگان فکر میکنند با اجرای قانون هدفمندی دولت باید به دلیل جبران افزایش هزینههایشان به آنها پول نقد بدهد. این کار اشتباه است. به واقع سؤال این است که چرا دولت باید این کار را انجام دهد. اگر میخواست این کار را انجام دهد که دیگر دلیلی نداشت، حاملهای انرژی را اصلاح کند. متأسفانه تولیدکننده هماکنون به این درک نرسیده که وقتی هزینههایش افزایش پیدا میکند باید خودش هم مقداری همت کند. تکنولوژی خود را تغییر دهد، اما این اتفاق هماکنون در جامعهٔ صنعتی و تولیدی کشور رخ نداده و فقط میگویند که دولت مقصر است و دولت به آنها پول نداده و…
یعنی شما بر خلاف خیلی از کارشناسان، دولت را مقصر نمیدانید؟
هیچ اقتصاددانانی نمیتواند منکر حمایت از تولید و تولیدکنندگان باشد. اما پرداخت پول نقد را به تولید جایز نمیدانم. همچنین مسئول نابسامانیهای اخیر تولیدی کشور را خود تولیدکنندگان میدانم. خود تولیدکنندگان اهتمامی به تولید مناسب و با کیفیت ندارند. تنها چیزی که برای آنها در حال حاضر مهم است، افزایش قیمت محصولاتشان به بهانهٔ افزایش هزینههایشان است. آنها معتقدند باید قیمت محصولاتشان را افزایش دهند. اما اگر توجه کنید دولت هماکنون تنها فاز اول را اجرایی کرده، اما بسیاری از تولیدکنندگان تا کنون ۲ یا حتی ۳ بار قیمت کالاهای خود را به بهانههای مختلف افزایش دادهاند. این یعنی اینکه تولیدکننده فرصت را مناسب دیده و میخواهد از فرصت پیش آمده به جای تغییر تکنولوژی و بهینهسازی، قیمت خود را افزایش دهد. این رخداد پسندیده نیست و اصلاً زیبندهٔ تولید ایرانی نیست.
آقای دکتر با این توضیحات شما؛ نقش هدفمندی را در گرانیهای اخیر چگونه تحلیل میکنید؟ آیا در گرانیهای اخیر هدفمندی یارانهها نقشی داشته و یا عامل دیگری در این میان خودنمایی میکرده است؟
نمیتوان گفت اصلاً نقشی نداشته است، نقش داشته، اما عوامل دیگر بر گرانیهای اخیر تأثیرگذارتر بوده است. تحلیل بنده این است تولیدکنندگان نقش گستردهای در بازار گرانیهای اخیر داشتهاند. تولیدکننده با افزایش قیمت حاملهای انرژی فرصت را مناسب دید که قیمت محصولات خود را یا افزایش دهد و یا کمفروشی کند. عامل دیگر گرانی، نوسانات ارز بود. متأسفانه تولیدکننده خود را در موقعیتی دید که میتواند قیمت محصولات خود را به این بهانه افزایش دهد و داد…
میدانید که خیلی از تولیدکنندگان وقتی دیدند که نرخ ارز با افزایش چشمگیر مواجه شد فرصت را مغتنم شمردند و قیمت کالاهای خود را به بهانهٔ اینکه ارز دولتی به آنها نمیرسد، افزایش دادند. در حالی که نرخ دلار دولتی اصلاً ربطی به برخی تولیدات ندارد و نداشته است. به عنوان مثال دلار دولتی چه ربطی به قیمت شیر و محصولات لبنی دارد؟ دلار دولتی چه ربطی به قیمت برخی کالاها مانند گوشت و مرغ دارد؟!!
اما برخی از کارشناسان میگویند مشکل گرانیهای اخیر دولت بوده است؟ منظورم از دولت سوء مدیریت است؟
خدمت شما عرض کردم، چند عامل در گرانیهای اخیر نقش دارند. یکی دولت است که سهم آن خیلی زیاد نیست. اگر چه عدم نظارت دولت به واحدهای تولیدی در گرانیها نقش دارد اما مهمترین عامل گرانیهای اخیر را نوسانات ارزی و بهانهجوییهای تولیدکنندگان میدانم که داستان و ماجرایی دارد که خود شما بهتر میدانید. اما دولت میتوانست بازار را بهتر از گذشته مدیریت کند. این را کاملاً قبول دارم. اگر یادتان باشد دولت در ماههای ابتدایی اجرای قانون کاملاً بر فضای اقتصادی مسلط بود.
بنده هم با نظر شما موافقم. دولت در ماههای ابتدایی خیلی خوب کار کرد. بهتر است بگویم فوقالعاده بود. تمام آثار و انتظارات منفی را به حداقل رسانده بود. اما پس از گذشت چند ماه و به وجود آمدن بحرانهای ارز و سکه به یک باره کار از دست دولت خارج شد. از این رو، به طور کلی بنده با نظر شما مبنی بر اینکه دولت در ماههای ابتدایی بر بازار احاطه و کنترل ۱۰۰ درصدی داشت را موافق هستم.
در نوسانات ارزی دولت را مقصر میدانید؟
طبیعی است که دولت هم در این بازار مقصر است، چرا که مدیریت ارزی کشور با دولت و نهاد ناظر آن یعنی بانک مرکزی است. همان طور هم که میدانید اختلالهای ارزی رخ داده شده در ماههای اخیر ناشی از چند عامل بود که مقامهای ارشد اقتصادی کشور بارها به آن اذعان کردهاند. یکی از عوامل اختلال ارزی، تحریمها و ایجاد انسداد ارزی توسط تحریمکنندگان بود. موضوع دیگر نیز ناکارآمدی بانک مرکزی در نحوهٔ مدیریت آن بحران بود. واقعیت این است که بانک مرکزی نتوانست آن روزها اوضاع بحرانی را به خوبی مدیریت کند. در حالی که میتوانست خیلی بهتر از اینها، آن روزها را مدیریت کند. ضعف بانک مرکزی در آن روزها کاملاً مشهود بود. از این رو در صورتی که عرضه و تقاضای ارز در آن برهه به نحو مطلوبی توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی مدیریت میشد، بدون شک اثرگذاری بحرانهای رخ داده هم بسیار کمتر از اینها بود.
آقای دکتر! در مجموع کارنامه و عملکرد هدفمندی یارانهها را در یک سال و نیم اخیر چگونه ارزیابی میکنید و اگر بخواهید نمرهای را برای عملکرد اجرای قانون ارائه دهید، چه نمرهای خواهید داد؟
در اینکه آیا هدفمندی باید اجرایی میشد یا خیر؛ هیچ حرف و سخنی نیست. همه قبول دارند که باید یارانهها بالاخره یک روز هدفمند میشد. این را هم همه قبول دارند که برای هدفمند شدن خیلی از دولتها تلاش کردند تا آنها این اقدام بزرگ و انقلابی را انجام دهند و این رخداد و جراحی بزرگ را به نام خودشان ثبت کنند. اما در هر حال این دولت و شخص آقای احمدینژاد بود که یارانهها را هدفمند کرد. اگرچه بنده ایرادهایی را در نحوهٔ اجرا دارم اما در مجموع عملکرد دولت را مثبت تلقی میکنم. بنده معتقدم اگر نوسانات نرخ ارز رخ نمیداد هدفمندی به خیلی از اهداف خود تا کنون رسیده بود. گرچه تا کنون نیز به اغلب اهداف خود رسیده است.
توصیهٔ شما به دولت چیست؟
فکر میکنم بازار مصرف و تولید خیلی مهم است. دولت باید به صورت جدّی به این ۲ بازار توجه کند. نظارتها را نسبت به گذشته خیلی بیشتر کند. اگر یادتان باشد در ماههای ابتدایی اجرای قانون، رصدهای لحظهای برای کنترل قیمتها انجام میداد که متأسفانه اکنون رصدها و کنترل لحظهای تعطیل شده است! راهاندازی نظارتهای کنترلی بیشتر، بازار را دوباره در حالت کنترل دولت در خواهد آورد.
Sorry. No data so far.