شنبه 23 ژوئن 12 | 12:04

نکوهش رهبر انقلاب از مهریه‌های سنگین

ازدواج يك جنبه‌ى قدسى دارد؛ اين جنبه‌ى قدسى را نبايد از آن گرفت. گرفتن جنبه‌ى قدسى به همين كارهاى زشتى است كه متأسفانه در جامعه‌ى ما رائج شده. اين مهريه‌هاى سنگين به خيال اينكه ميتواند پشتوانه‌ى حفظ خانواده و حفظ زوجيت باشد، تعيين ميشود؛ در حالى كه اينجور نيست. به زن چيزى نميرسد؛ او بهره‌اى نميبرد، جز اينكه كانون خانواده‌اش هم متلاشى ميشود.


به گزارش تریبون مستضعفین پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله العظمی خامنه‌ای، به مناسبت ميلاد حضرت امام حسين(ع) مطلبی را تحت عنوان «احاديثی از حضرت امام حسين(ع) در بيانات رهبر انقلاب اسلامی» منتشر كرده است كه شامل تعدادی از سخنرانی‌ها و بيانات مقام معظم رهبری درباره ابعاد گوناگون شخصيتی امام حسين(ع) است.

مقام معظم رهبری در یکی از سخنرانی‌های خود با استناد به حدیثی از امام حسین‌(ع) به نکوهش مهریه‌های سنگین و آداب و رسومی که منجر به سخت‌ شدن ازدواج می‌گردد می‌نمایند و می‌فرمایند:

ازدواج يك جنبه‌ى قدسى دارد؛ اين جنبه‌ى قدسى را نبايد از آن گرفت. گرفتن جنبه‌ى قدسى به همين كارهاى زشتى است كه متأسفانه در جامعه‌ى ما رائج شده. اين مهريه‌هاى سنگين به خيال اينكه ميتواند پشتوانه‌ى حفظ خانواده و حفظ زوجيت باشد، تعيين ميشود؛ در حالى كه اينجور نيست. حداكثر اين است كه شوهر از دادن امتناع ميكند، ميبرندش زندان؛ يك سال، دو سال زندان ميماند. در اين اقدام، به زن چيزى نميرسد؛ او بهره‌اى نميبرد، جز اينكه كانون خانواده‌اش هم متلاشى ميشود. اينكه در اسلام از حضرت امام حسين (عليه‌السّلام) نقل شده كه فرمود ما دخترانمان و خواهرانمان و همسرانمان را جز با مهرالسّنه عقد نكرديم،(1) به خاطر اين است؛ والّا ميتوانستند. اگر امام حسين ميخواست مثلاً با هزار دينار هم عقد بكند، ميتوانست؛ لازم نبود مثلاً با پانصد درهم – دوازده و نيم اوقيه – مقيد به اين كار بشود. آنها ميتوانستند، اما كمش كردند. اين كم كردن، با يك محاسبه است؛ اين خيلى خوب است.
يا همين تشريفات زائد ازدواج – خرجهاى زياد، مجالس متعدد – كه واقعاً انسان دلش ميگيرد وقتى ميشنود. اينها از آن مواردى است كه گفتمان‌سازى ميخواهد. خانمهاى مؤثر، آقايان مؤثر، اساتيد دانشگاه، روحانيون، بخصوص صدا و سيما و رسانه‌ها بايد در اين زمينه‌ها كار كنند؛ اين را از اين حالت بيرون بياورند.

1 ) خَطَبَ الْحَسَنُ عَائِشَةَ بِنْتَ عُثْمَانَ فَقَالَ مَرْوَانُ أُزَوِّجُهَا عَبْدَ اللَّهِ بْنَ الزُّبَيْرِ ثُمَّ إِنَّ مُعَاوِيَةَ كَتَبَ إِلَى مَرْوَانَ وَ هُوَ عَامِلُهُ عَلَى الْحِجَازِ يَأْمُرُهُ أَنْ يَخْطُبَ أُمَّ كُلْثُومٍ بِنْتَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ لِابْنِهِ يَزِيدَ فَأَبَى عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فَأَخْبَرَهُ بِذَلِكَ فَقَالَ عَبْدُ اللَّهِ إِنَّ أَمْرَهَا لَيْسَ إِلَيَّ إِنَّمَا هُوَ إِلَى سَيِّدِنَا الْحُسَيْنِ وَ هُوَ خَالُهَا فَأُخْبِرَ الْحُسَيْنُ بِذَلِكَ فَقَالَ أَسْتَخِيرُ اللَّهَ تَعَالَى اللَّهُمَّ وَفِّقْ لِهَذِهِ الْجَارِيَةِ رِضَاكَ مِنْ آلِ مُحَمَّدِ فَلَمَّا اجْتَمَعَ النَّاسُ فِی مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ أَقْبَلَ مَرْوَانُ حَتَّى جَلَسَ إِلَى الْحُسَيْنِ ع وَ عِنْدَهُ مِنَ الْجِلَّةِ وَ قَالَ إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَمَرَنِی بِذَلِكَ وَ أَنْ أَجْعَلَ مَهْرَهَا حُكْمَ أَبِيهَا بَالِغاً مَا بَلَغَ (…) فَقَالَ الْحُسَيْنُ‏ ع الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی اخْتَارَنَا لِنَفْسِهِ وَ ارْتَضَانَا لِدِينِهِ وَ اصْطَفَانَا عَلَى خَلْقِهِ إِلَى آخِرِ كَلَامِهِ ثُمَّ قَالَ يَا مَرْوَانُ قَدْ قُلْتَ فَسَمِعْنَا أَمَّا قَوْلُكَ مَهْرُهَا حُكْمُ أَبِيهَا بَالِغاً مَا بَلَغَ فَلَعَمْرِی لَوْ أَرَدْنَا ذَلِكَ مَا عَدَوْنَا سُنَّةَ رَسُولِ اللَّهِ فِی بَنَاتِهِ‏ وَ نِسَائِهِ‏ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ هُوَ اثْنَتَا عَشْرَةَ أُوقِيَّةً يَكُونُ أَرْبَعَمِائَةٍ وَ ثَمَانِينَ دِرْهَماً (…) ثُمَّ قَالَ بَعْدَ كَلَامٍ فَاشْهَدُوا جَمِيعاً أَنِّی قَدْ زَوَّجْتُ أُمَّ كُلْثُومٍ بِنْتَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ مِنِ ابْنِ عَمِّهَا الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ عَلَى أَرْبَعِمِائَةٍ وَ ثَمَانِينَ دِرْهَماً وَ قَدْ نَحَلْتُهَا ضَيْعَتِی بِالْمَدِينَةِ أَوْ قَالَ أَرْضِی بِالْعَقِيقِ وَ إِنَّ غَلَّتَهَا فِی السَّنَةِ ثَمَانِيَةُ آلَافِ دِينَارٍ فَفِيهَا لَهُمَا غِنًى إِنْ شَاءَ اللَّهُ.
عبدالملك عمیر و حاكم و عباس گفته‌اند: امام حسن عليه السّلام عائشه دختر عثمان را خواستگارى نمود. مروان گفت: من عائشه را براى عبد اللَّه بن زبير تزويج خواهم كرد. سپس معاويه براى مروان كه در حجاز عامل او بود نوشت: ام كلثوم دختر عبد اللَّه بن جعفر را براى پسرش يزيد خواستگارى كند. مروان نزد عبد اللَّه بن جعفر آمد و جريان را با او در ميان نهاد. عبد اللَّه گفت: اختيار اين دختر دست من نيست. بلكه اجازه اين عمل دست امام حسين عليه السّلام است كه دائى اين دختر ميباشد هنگامى كه مروان اين جريان را به امام حسين گفت. آن حضرت فرمود: من راجع به ازدواج اين دختر از خدا طلب خير مينمايم. وقتى مردم در مسجد پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله اجتماع نمودند مروان آمد و نزد امام حسين نشست و گروهى از افراد جليل القدر هم در حضور آن حضرت مشرف بودند. مروان گفت: معاويه مرا مأمور كرده كه اين ازدواج را مورد عمل قرار دهم. مهريه اين دختر را هر مبلغى كه پدرش بگويد قرار ميدهم (…) امام حسين عليه السّلام فرمود: سپاس مخصوص آن خدائى است كه ما را براى دين خود انتخاب كرد، ما را از ميان خلق خود برگزيد. الى آخره. آنگاه متوجه مروان شد و فرمود: آنچه را كه گفتى ما شنيديم. اما مهريه اين دختر كه ميگوئى: هر مبلغى است كه پدرش معلوم نمايد، بجان خودم قسم اگر ما اين موضوع را ميپذيرفتيم از سنت پيامبر خدا صلّى اللَّه عليه و آله و ميزان مهريه دختران و زنان اهل بيت آن حضرت تجاوز نميكرديم. سنت پيغمبر خدا اين است كه مبلغ مهريه دوازده اوقيه باشد كه چهار صد و هشتاد درهم مى‏شود. (…) سپس امام حسين عليه السّلام پس از سخنى كه گفت فرمود: همه شاهد باشيد كه من ام كلثوم دختر عبد اللَّه جعفر را براى پسر عمويش قاسم بن محمّد بن جعفر با مهريه چهار صد و هشتاد درهم ازدواج نمودم و آب ملكى را كه در مدينه يا فرمود: زمينى را كه در عقيق دارم به اين دختر دادم كه دخل و درآمد آن در هر سالى مبلغ هشت هزار دينار طلا خواهد بود و اين مبلغ ان شاء اللَّه اين زن و شوهرش را بى‏نياز مينمايد.

مناقب آل أبی طالب عليهم السلام، ابن شهرآشوب ، ج ‏4 ، ص 38 ؛
بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ‏44 ، ص 207 ؛
مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، محدث نوری، ج ‏15، ص 98 ؛

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.