حجت الاسلام قرائتی صبح دیروز در جمع فرهنگیان شهرستان چالوس گفت: معلمی شغل انبیاست، اما باید توجه داشته باشیم که در اصل، معلمی شغل خدا و فرشتگان است.
وی با اشاره به نقش تربیت افزود: اگر کسی تربیت شود اثر آن تا قیامت باقی است.
شغل معلمی، شغل انسانسازی است
این معلم قرآن ادامه داد: معلمی ربطی به شغلها ندارد و حتی از بهترین رشته مهندسی نیز برتر است؛ چرا که مهندس تنها مغزش مهندس است در حالی که معلم همه وجودش معلم است.
قرائتی در ادامه با بیان تفاوت معلم با یک مهندس افزود: مهندس سالن میسازد، ولی معلم انسان میسازد، مهندس از مغزش استفاده میکند اما معلم مغز، قلب و حتی رفتار و کردارش هم تاثیرگذار است و تمامی هنرمندان و صنعتگران روی جامدات کار میکنند اما معلم روی انسان کار میکند.
وی در پاسخ به این سوال که معلم خوب کیست، گفت: معلم خوب در قرآن صفات و ویژگیهایی دارد که عبارتند از: سوز، اخلاص و بیتکلفی.
این معلم قرآن با بیان اینکه سوز یعنی اینکه معلم برای یادگیری شاگردانش آرام و قرار نداشته باشد، تصریح کرد: خدا در قرآن با اشاره به اینکه پیامبر (ص) برای یادگیری شما حرص میخورد و میسوزد خطاب به پیامبر میفرمایند کهای پیغمبر تو داری خود را برای این امت میسوزانی، آنها را به حال خودشان رها کن.
قرائتی با بیان خاطرهای از آیت الله گلپایگانی در خصوص این ویژگی افزود: ایشان همواره بیان میکردند که وقتی به من میگویند که طلبهها کم درس میخوانند، از غصه تب میکنم.
وی با اشاره به اینکه مورد دوم اخلاص است، عنوان کرد: اخلاص یعنی اینکه بدون هیچ چشمداشتی و برای خدا کار انجام داد و اخلاص در اینجا دو مولفه دارد؛ یکی اینکه نه برای پول کار کنی و دیگری اینکه حتی مبلغی را هم برای این کار معین نکنی.
این معلم و مفسر قرآن افزود: برای مثال وقتی حضرت موسی دید که دختران حضرت شعیب به چوپانی مشغول هستند، بدون هیچ چشمداشتی و برای رضای خدا کار آنها را انجام داد؛ اما پس از آن حضرت شعیب از موسی خواست که نزد او برود تا مزد کارش را بدهد.
قرائتی گفت: مورد سوم این است که یک معلم باید بیتکلف باشد، بند خودمان نباشیم و وقتی همه چیز اساتید و دانشجویان جدا میباشد حتی دستشویی آنها، آنگاه دیگر شاگرد به استاد احترام نمیگذارد و برای استادش ارزشی قائل نیست.
وی افزود: اینکه استاد باید حتما کلاس جدا داشته باشد، کلاس استاد باید خنک باشد و مواردی از این دست و همه بهانههایی که وجود دارد به این خاطر است که ما گیر خودمان هستیم.
در اسلام فارغ التحصیل نداریم
این معلم و مفسر قرآن کریم در بخش دیگری از سخنانش گفت: هیچ کس نباید خود را فارغ التحصیل بداند؛ چرا که در اسلام چیزی به عنوان فارغ التحصیل نداریم و این کتاب الهی نیز میگوید که «ای پیامبر از خداوند طلب علم زیاد کن» که این نشان از نامحدود بودن علم است.
قرائتی ادامه داد: به مدارک دل خوش نکنید، مدرک دکتر، لیسانس، فوق لیسانس و حتی آیت اللهی هیچ کدام ارزشی ندارند؛ خود را بند این مدارک نکنید، خود خدا در قران میفرمایند که همه معلمان و دانشمندان اندکی بیش سواد ندارند.
در آموزش و پرورش، حوزه و دانشگاه ما موضوعاتی وجود دارد که هیچ ارزشی ندارد
وی با بیان اینکه ما سه نوع علم داریم که عبارتند از علم مفید، علم مضر و علمی که هیچ یک از این دو نیست، گفت: دانش آموزان از مفاخر داخلی کشور خودمان غافلند؛ اما چیزهایی را میآموزند که در عمل به هیچ درد آنها نمیخورد.
این معلم اخلاق با اشاره به اینکه علم به ارتفاع قله هیمالیا چه دردی از ما دوا میکند، افزود: اما اینکه دانش آموز کاشانی «فیض کاشانی» و دانش آموز همدانی «بوعلی سینا» را نشناخته و در مورد آنها چیزی نداند، مایه تاسف است.
قرائتی گفت: در حالی دانش آموزان ما بسیاری از مفاخر کشور را نمیشناسند که بعد از اختراع صنعت چاپ، دومین کتابی که در اروپا چاپ شد، کتاب «قانون» بوعلی سینا بود.
وی خطاب به معلمان حاضر در همایش گفت: خدا میداند که در آموزش و پرورش ما و در حوزه و دانشگاه ما موضوعاتی وجود دارد که هیچ ارزشی برای دانش آموز و دانشجو و طلبه ندارد؛ چرا که دانستن آن دردی را دوا نمیکند و ندانستن آنها نیز ضرری ندارد.
آموزش و پرورش یک نهاد شکست خورده است
این مفسر قرآن ادامه داد: آموزش و پرورش یک نهاد شکست خورده است؛ چرا که با بالا رفت سواد هم زمان ادب دانش آموزان پایین میآید.
قرائتی با بیان اینکه در قرآن داریم که دانشمند از خدا میترسد، ادامه داد: اما ما امروز در جامعه مشاهده میکنیم که با بالا رفتن علم افراد ادب آنها کمتر میشود و آنها بیشتر دچار تکبر میشوند.
وی ادامه داد: این امر به دلیل آن است که علمی که به دانش آموزان و دانشجویان میآموزانیم علم نیست و ما تنها یک سری مطالب را حفظ کردیم و علمی اگر علم بود ثمره آن نزدیک شدن به خداست.
این معلم و مفسر قرآن کریم تصریح کرد: اگر محصلان جامعه ما به خدا نزدیک نباشد، این علم و تحصیل هیچ فایدهای ندارد؛ چرا که در طول تاریخ داشتیم افرادی که سواد ندارند، اما بینش آنها از افراد با سواد بیشتر است.
قرائتی با اشاره به معضلات امروز مدارس گفت: بلای امروز مدارس در این مسئله است که شرکت دانش آموزان مقطع راهنمایی در نماز بیشتر از شرکت دانش آموزان مقطع متوسطه در این امر الهی است.
چه کنیم نسل امروز به سمت نماز گرایش پیدا کنند
وی در بخش دوم سخنانش در پاسخ به سوالی در خصوص اینکه چه کنیم که نسل امروز به سمت نماز گرایش پیدا کنند، گفت: اینکه امروز بعضیها نماز نمیخوانند یک بیماری است و خدا در قرآن میکروب این بیماری را نداشتن خشوع بیان میکند و فرماید: اینکه بعضیها نماز نمیخوانند به دلیل این است که خشوع ندارند و نماز برای آنها سنگین است.
این معلم اخلاق ادامه میدهد: شخص پای یک مسابقه فوتبال به مدت دو ساعت مینشیند، اما هنگامی که میخواهد پنج دقیقه نماز بخواند انگار که بار سنگینی را بر دوشش حمل میکند.
قرائتی با بیان اینکه خشوع یعنی از بین بردن تکبر و شرمنده شدن گفت: اگر خشوع در فرد ایجاد شود، مشکل نمازخواندن او نیز حل خواهد و برای این اینکه بچهها را به نماز خواندن ترغیب کنیم باید آنها را شرمنده خدا کنیم.
وی گفت: بهترین راه ایجاد خشوع این است که نعمتهای خدا را برای بچهها بازگو کنیم تا بچهها در برابر خدا شرمنده شوند؛ خدا این همه نعمت به شما داد و آنگاه شما نمیخواهید با خدا صحبت کنید؟ آیا این انصاف است؟
این معلم و مفسر قرآن کریم با بیان اینکه گاهی اوقات خدا به آدم سیلی میزند و انسانها را دچار سختی میکند، افزود: سختیها و تلخیها هم آدم را به خشوع وا میدارد و گاهی اوقات انسانهای مومن دچار غفلت میشوند و خدا با سیلی زدن، آنها را به خودشان میآورد و خدا کسانی را که دوست دارد، سیلی میزند.
قرائتی یکی دیگر از راههای ترغیب جوانان امروز به نماز را بازگو کردن اسرار نماز و رابطه و تاثیر آن در زندگی فردی و اجتماعی برای آنها عنوان کرد و تصریح کرد: ما باید اسرار نماز را برای بچههای بازگو کنیم و باید رابطه نماز با خورشید، ماه، آب، حیوان، مسواک و رابطه نماز با همسر، با عطر و گلاب، با نشاط، با دور ریختن همه تکبرها و منیتها و… را برای بچهها بازگو کنیم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: مورد آخر اینکه به بچهها بگوییم که کل هستی در حال عبادت خدا هستند و آنچه در آسمانهاست، آنچه در زمین است، ستاره و گیاه، سجده میکنند و کل هستی در حال تواضع است و ابر و باد و مه و خورشید و فلک در تسلیم خدا هستند؛ حالا آیا انصاف است تمامی اینها در حال عبادت خدا باشند و ما آرام بنشینیم و خدا را عبادت نکنیم؟
Sorry. No data so far.