محمد سلیمانی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی طی یادداشتی به چگونگی روی کارآمدن مجلس نهم و پیشبرد اهداف عالی انقلاب اسلامی در نهاد قانونگذاری پرداخته است. متن این یادداشت به شرح زیر است:
مجلس نهم بر آمده از حضور پر شور و پر برکت و حماسی ملت شریف ایران اسلامی است. همان مردمی که فتنه گران را خانه نشین و منزوی کردند و ۹ دی را آفریدند و ساکتین فتنه را رصد میکنند. مجلس نهم از روز هفتم خرداد کارش را شروع کرد. هیأت رئیسههای مجلس و کمیسیونها را تعیین کرد. هیأت رئیسه مجلس برنامه مجلس را تا ۱/۵/۱۳۹۱ کتباً اعلام کرد. نمایندگان به دیدار مقام معظم رهبری شتافتند، برای نشستن در ردیفهای اول با هم سبقتی بینظیر گرفتند و حتی بعضی جلسه علنی را زودتر ترک کردند تا شاید ردیف اول یا دوم نصیبشان گردد و بر توفیقات خود بیفزایند. رهبر معظم تشریف آوردند. همه یکپارچه شعار زیبا و دلنشین «ما همه سرباز توایم خامنهای، گوش به فرمان توایم خامنهای» را سر دادند و آمادگی برای اطاعت از رهبری را رسا و زیبا فریاد زدند. نمایندگان عاشقانه گوشها را تیز کردند و بعضی قلم بدست گرفتند. بیانات معظمله مثل همیشه جامع بود. به نظر اینجانب، بیانات ایشان کلاً مطالبات از مجلس و مجلس نشینان بود. نکاتی را مطرح کردند که شاکله نقشه راه مجلس نهم را تشکیل میدهد و از این نظر کار مجلس و هیأت رئیسه آن را برای تهیه نقشه راه آسان کردند، مقولهای که ریاست محترم مجلس در سخنان خود در حضور رهبری عزیز بر آن تأکید کردند و قولش را قبلاً هم داده بودند.
یکی از مطالبات رهبر معظم «زنده بودن» مجلس بود. مثل پتک بر سرم کوبید که آیا با برنامه هائی نظیر آنچه تاکنون توسط هیأت رئیسه مجلس نهم اعلام و اجرا شده است، میتوان مجلس را «زنده» پنداشت؟. چون اهل ریاضیات و محاسبه هستم، دست به قلم بردم و حساب کردم. دیدم تعداد روزهای از هفتم خرداد تا اول مرداد درست ۵۶ روز است و تعداد روزهائی که مجلس جلسه داشته و خواهد داشت درست ۱۴ روز است. بلافاصله در ذهنم خطور کرد که آیا با استفاده از فقط یک چهارم (۲۵%) زمان، میتوان انتظار داشت که مجلس نهم این مطالبه رهبری عزیز را بر آورده کند؟ به نظرم بسیار بعید آمد. پس باید کاری کرد!
«زنده بودن» و علامت «حیات داشتن» برای یک پیکره عظیم و یک رکن اصلی نظیر مجلس، مستلزم داشتن برنامهای گسترده، منسجم، تلاش آفرین، جامع، تحرک زا، حساب شده و امید بخش است. سازمانی که ۷۵% وقتش در تعطیلی است، فرصتها را بناچار از دست میدهد و متأسفانه فرصتها باز نمیگردند.
یادم به دولت نهم افتاد و مرور کردم مؤلفههایی را که باعث آن همه پیشرفت شد و در نتیجه مورد رضایت رهبری معظم و ملت شریف ایران قرار گرفت. دیدم یکی از مؤلفههای اصلی استفاده از همه فرصتها و حتی روزهای تعطیل بود، به عبارتی مدیریت زمان. یادم آمد که ما در سفرهای استانی روزجمعه و روز تعطیل نمیشناختیم. یادم آمد همه به توصیه رهبری تمام وقت خود را وقف مردم کرده بودیم. دیدم تلاش دولت نهم زمان نمیشناخت و تعطیلی نداشت.
لذا جمع بندی میکنم که با برنامه و عملکردی نظیر آنچه که تاکنون هیأت رئیسه مجلس نهم ارائه کرده است، یقیناً باید منتظر باشم تا در دیدار بعدی با معظم له، اگر عمری باشد، مجدداً این پتک بر سرم فرود آید و خجالت زده در مقابل ملت و رهبر شوم. در نتیجه از هیأت رئیسه محترم و والامقام مجلس نهم عاجزانه میخواهم تا دیر نشده فکری کنند. اگر نمیتوانند از تجربه صاحب نظران مجلس، که اتفاقاً زیادند، استفاده کنند. زمان منتظر نمیماند، وقت دیدار بعدی زود میرسد و مجدداً ما نمایندگان برای دیدن عزیزمان از هم سبقت میگیریم. مجلس باید «زنده» باشد و «پر تحرک و با نشاط». یا علی مدد.
باز هم دلم مینویسد، خدا نکند که رنجنامه بنویسد.
Sorry. No data so far.