تریبون مستضعفین– آیا جمهوری اسلامی، اسلامیست؟ برای ما که دل در گرو اسلام عزیز و دل در گرو جمهوری اسلامی عزیز داریم، شاید پاسخ به این سوال دشوار باشد و صد البته حیاتی. حیاتیست به این سوال پاسخ دهیم چون سؤالی است که علاوه بر نسل ها و دیگران، خودمان نیز به پاسخ آن نیاز داریم و دشوار است چون دوست داریم میتوانستیم به راحتی و بدون ساییده شدن و آسیب دیدن هیچ کدام از طرفین سوال بگوییم آری «جمهوری اسلامی»، «اسلامی» است.
اما واقعیت تلخ آن است که برای این چنین راحت و کانال یکی جواب دادن باید قید واقعی بودن یکی از دو طرف را بزنیم یا اسلاممان اسلام نباشد و یا جمهوری اسلامیمان، جمهوری اسلامی موجود.
حقیقت آن است که اکثرمان در جواب این سوال پاسخی میانه را بر میگزینیم. میگوییم در جهتگیریهای کلی اسلامیست و البته میپذیریم که در بسیاری از جهات فاصلهی بسیاری تا اسلامی شدن دارد. در واقع وضع موجودمان را مطلوب نمیدانیم و البته میگوییم که باید با تمام وجود برای رسیدن یا لا اقل نزدیک شدن به «جمهوری حقیقتا اسلامی» کوشید. اینجاست که سوال دوم رخ می نماید، «جمهوری حقیقتا اسلامی» چیست؟
تا زمانی که ندانیم وضع مطلوب کجاست و ما باید به کجا برسیم دم زدن از حرکت به سمت اسلامی شدن شعاری تو خالیست. ما اگر وظیفهی خود را در سطح «کلان» مطالبهگری حکومت اسلامی و در سطح «توان» گام برداشتن به سمتش میدانیم چاره ای نداریم جز اینکه ترسیمی ملموس از آنچه که نیست و نداریم یعنی اسلام حقیقی داشته باشیم. ترسیمی مستند و برخاسته از متن اسلام نه مبتنی بر سلایق گوناگون و بافته ها و فلسفه های اختلافی و بشری.
این دغدغه بوده که مولفین دایرة المعارف روایی-قرآنی «الحیاة» در پی آنند. ارائه ترسیمی جامع و ملموس از آنچه باید از یک حکومت اسلامی انتظار داشت.
مجموعه ی 8 جلدی الحیات – که البته در حال تکمیل و اضافه شدن به مجلدهاست- مجموعه ایست که مولفین آن از سالها پیش توان خود را صرف جمعآوری و تبویب آیات و روایات اسلامی در موضوعات اجتماعی اسلام نمودهاند و به جرات میتوان گفت کسی که الحیات را نخوانده است حق ندارد درباره اجتماعیات اسلام سخن بگوید. این گونه تبویب و ارائه ای از روایات بود که الهام بخش سایر مولفین پس از خود در تدوین کتبی مانند میزان الحکمه و یا مفاتیح الحیات گردید. نگاه به ملموس سازی ملاکات اسلام برای همگان.
کتاب «حکومت اسلامی» بخشی از جلد نهم الحیات است که زودتر و جداگانه انتشار یافته تا بیشتر دیده شود و خوانده شود. تا پاسخی باشد برای این سوال که اگر وضع کنونی ما «اسلامی» نیست، باید به کدام سو حرکت کرد و چه چیزی را طلبکار بود.
در کتاب حکومت اسلامی بر اساس آیات قرآن و روایات ائمه اطها علیهم السلام با صد ویژگی حکومت اسلامی آشنا میشویم. صد ویژگی که به من، به جوان حزب اللهی ناراضی از ناراستی ها، امکان میدهد که آگاهانه فریاد بزند و بداند اگر وظیفه ی امر به معروف حاکمان بر دوش اوست، شرط آن دانستن معروف و منکر است. باید بداند که اسلام از حکومت به صراحت «جامعه ی منهای فقر» خواسته است و جز این را اسلامی نمیداند. باید بداند حکومت آنگاه اسلامیست که «قائم بالقسط» باشد و قسط قرآنی را بشناسد، و در صدد «دور کردن نزدیکان ناشایست» و «نزدیک نمودن دوران شایسته» باشد.
باید بداند که اخلاق حکومت اسلامی «ستایش دوستی» را بر نمیتابد بداند که وظیفه ی حاکمان همنشینی با محرومان و مستضعفین و از خود راندن سرمایه داران است. باید بداند «تنبیه مامور خطاکار» با چه کیفیت و شدتی دستور اسلام است و بی آبرو ساختن و تشهیر وی شیوهی امیر مومنان بوده است.
تا عدل اسلامی بر مبنای منابع اسلامی تبیین نشود مطالبهی آن بیمعناست. باید فکری برای نهج البلاغه کرد و فکری برای ابواب ناگشودهی فقه حکومتی و فکری برای جمهوری اسلامییی که هنوز جمهوری اسلامی نیست و هنوز ترسیم نگشته. برای جمهوری اسلامی حقیقی بودن باید به کدامین سو حرکت کرد. هنوز ترسیم نگشته که اگر قرآن کسانی که گنجهای طلا و نقره جمع آوری کرده اند را وعده ی عذاب میدهد، وظیفه ی حاکم اسلامی چیست؟ آیا وظیفه ای ندارد؟ آیا برای اسلامی شدن نباید سازکار و ساختاری اندیشیده شود؟ اگر دستور کار انبیا در قرآن، خارج کردن ثروت از انحصار ثروتمندان است «لکی لاتکون دولة بین الاغنیاء»، حکومت اسلامی آیا وظیفه ای ندارد؟ آیا بعد از سه دهه تشکیل حکومت به نام اسلام نباید منابع غریب و مهجور شیعه ورق خورد و فقه حکومت اسلامی ببالد؟ آیا نباید و آیا نباید…
کتاب حکومت اسلامی نخستین کتابیست که به صراحت نسخهی حکومتی اسلام را بر اساس منابع حقیقی اسلام (قرآن و سنت) ارائه نموده. و علاوه بر جمع آوری منابع خام و دست نخورده از قرآن و روایات معصومین در عرصه های حکومتی، تحلیلهایی فقیهانه و عالمانه از فقه حکومت اسلامی ارائه میدهد و البته باید بپذیریم که گزنده و تلخ است بدانیم چقدر با «حکومت اسلامی» فاصله داریم.
به هر حال اگر مسیر رسیدن به «حکومت اسلامی» پیمودنی باشد، اولین و مهمترین گام، ترسیم «حکومت اسلامی» حقیقیست، آنچه مجموعهی الحیات و کتاب «حکومت اسلامی» در پی آن است.
تحريك شدم آن را تهيه كرده، مطالعه كنم. چون دانستن آنها دغدغه خودم و البته بسياري از كساني است كه از من سوال ميكنند.