«ملانصرالدین»، «چغندر میرزا»، «ننه قمر»، «كلثوم ننه»، «میرزا یحیی» و «عبدل » از جمله تخلصها و نامهای یكی از طنزپردازان بزرگی است كه به عقیده نویسندگان و طنزپردازان توانسته جای خالی «كیومرث صابری فومنی یا همان گلآقا» را پر كند. ابوالفضل زرویی نصرآباد را همه با طنزهایش میشناسند . وی از جمله مدیران دفتر طنز حوزه هنری بوده كه بسیاری از علاقهمندان به طنز، علاوه بر آثارش، او را با جلسات «در حلقه رندان» میشناسند. زرویی با نشریات مختلف از جمله «گل آقا»، «همشهری»، «جام جم»،«ایرانیان»،«انتخاب»، «زن»، «مهر»،«کیهان ورزشی»،«بانو» و«جستجو» فعالیت داشته. زرویی علاوه بر طنزپردازی از پژوهشگران موفق در عرصه ادبیات فارسی است كه از وی آثار متعددی منتشر شده كه میتوان به «افسانههای امروزيِ»، «وقایع نامه طنز ایران»، «رفوزهها»، «حدیث قند»، «غلاغه به خونهش نرسید» اشاره كرد. از وی یك كتاب گویا نیز با نام «معرفتهای عالم» منتشر شده است. زرویی از جمله بنیانگذاران جشنواره طنز دانشجویان سراسر كشور، شب نثر طنز ایران و جشنواره بینالمللی طنز ایران بوده. در گفتوگوی پیش رو، زرویی درباره وضعیت طنز در مطبوعات و كتابهای منتشر شدهاش با ما سخن میگوید و در بخشی از صحبتهایش از طنزهای منحصر به فردش بهره میبرد. مشكلات طنزنویسان، وضعیت طنز امروز در مطبوعات و وضعیت آثار منتشر نشده وی از دیگر بخشهای این مصاحبه است.
آقای زرویی نصرآباد وضعیت طنز در مطبوعات را چطور میبینید و آیا نشریات طنز ما رشد کافی داشتهاند؟
دیده شدن کمتر طنز در نشریات و مجلات و حتی کمبودن مجلات طنز عوامل مختلفی دارد که یک قسمت آن به عدم ثبات سیاستگذاری در کشور باز میگردد. یک روزنامهنگار یا طنزپرداز نمیداند که سیاستگذاران ما چه هدفی را دنبال میکنند و در نهایت چه سیاستی اعمال خواهد شد. معتقدم ذات طنز در شرایط سخت شکل میگیرد و در کشورهای آزاد طنزها بینمک هستند. در کشورهایی که سختگیریها بیشتر است، طنز و طنزنویسی رشد خوبی دارد و نویسندگان و منتقدانی که طنز مینویسند، میتوانند با جدیت نقد کنند. در کشور ما نقدناپذیری اگر کمتر شود و ظرفیتها بالا برود، از طنز خوبی برخوردار خواهیم بود. مدیران در ایران تغییرات زیادی دارند و هر چه مدیر جدید میشود، نقد پذیریاش کم است.
مشکل کم شدن طنز در مطبوعات را نقدناپذیری مدیران میدانید؟
این میتواند یکی از عوامل مهم باشد چرا که نوع مدیریت در نگارش نویسنده و طنزپرداز مهم است. مدیران تا میآیند خود را با نقدها و طنزها تطابق دهند، دوران مدیریتشان تمام شده و تغییر میکنند. واکنشهای تند مسئولان است که طنزنویسی را کاهش میدهد. از دیگر عوامل میتوان به ثبات نشریات اشاره کرد. نشریاتی که در 20 سال گذشته گاهی خوب بودند و گاهی ضاله و همین بیثباتی باعث میشود که طنزپردازهای ما دست به عصاتر حرکت کنند و طنازانی که بیپرواتر هستند نیز نشریات تمایل ندارند با آنها کار کنند. بهندرت میبینیم که طنزپرداز حرفهای در نشریات کار طنز انجام دهد چرا که احساس میکند فضای بیثبات در نشریات و مجلات حاکم است و حتی نمیتوان به عنوان یک منبع درآمد به آن نگاه کرد. برایتان یک مثال میزنم. کاریکاتور ایران در سطح جهانی شناخته شده است، اما هنگامی که کاریکاتوریستها میبینند برای یک اثر، یک کاریکاتوریست تاوان میدهد و حکم عجیب و غریب برایش صادر میشود، دیگر رغبتی به فعالیت ندارند.
در حال حاضر طنز در فضای مجازی گسترش بیشتری یافته است، دلیل را همین مشکلات میدانید؟
برای جوانانی که به طنز و طنزنویسی علاقهمند هستند، تریبونی به نام فضای مجازی ایجاد شده که بسیار هم گسترش یافته است. شاید به نظر برسد که فضای مجازی و طنزنویسی در آن زیاد جدی نیست؛ اما میبینیم که مخاطبان خوبی دارد. امروزه در فضای مجازی تعامل بیشتر است. طنز در لایههای زیرین شکل گرفته و به فعالیت خود ادامه میدهد.
وضعیت طنز را در حوزه کتاب چگونه میبینید؟
در حوزه کتاب چند اتفاق خوب در زمینه طنز و طنزنویسی افتاده است. چند ناشر اختصاصی در این زمینه فعالیت خوبی دارند، یکی از آنها سوره مهر است که کتابهای خوب طنز منتشر و روانه بازار کتاب میکند. متاسفانه بهدلیل هزینههای بالا، کتاب در سبد خانوادهها جا ندارد و کمتر سراغ آن میروند.
با این حال سوره مهر کتابهای خوبی در زمینه طنز منتشر میکند ولو آن که حذفیاتی نیز در آن وجود دارد. یکی دیگر از اتفاقات خوبی که در زمینه نشر طنز افتاده، این است که ناشرانی که رویکرد ادبیات آیینی و دینی داشتند نیز در این زمینه فعالیت میکنند. یکی از آنها رمان آقای «سیدمهدی شجاعی» است. بدون اغراق میتوان گفت بهترین کتاب طنزی که در 15 سال اخیر منتشر شده است، کتاب «کمی دیرتر» بوده، این کتاب از قوت خوبی برخوردار است و کسی آن را نوشته و منتشر کرده که دلبستگی خاصی به ادبیات دینی دارد و این کتاب طنز نیز رنگ و بوی دینی داشته و نگارنده توانسته اخلاق اجتماعی را به زبان طنز بیان کند. این کتاب ماندگار خواهد شد. در کتابهای طنز کمیت مهم نیست آنچه اهمیت دارد این است كه تولیدات خوب و ماندگار داشته باشیم و این در شرایطی است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از کتابهای طنز حمایت نمیکند و تنها نویسنده و ناشر فعالیت و تلاش دارند.
به طنزنویسی نویسندگان بازگردیم، شما همیشه گفتهاید که اگر طنز منصفانه نباشد به هجو نزدیک میشود و این انصاف را هم در نگاه طنزپرداز لحاظ کردید، در شرایط کنونی آیا هجونویسی نیز دیده میشود؟
چند عامل است که طنز را به هجو نزدیک میکند. یکی از آنها میتواند «اغراق غیرمنصفانه» باشد. شما میخواهید از کسی انتقاد کنید. در هر دو، یعنی هم در طنز و هم در هجو، انتقاد را دارید؛ ولو اینکه انتقاد از نظام کائنات باشد. اما شما باید ضمن اینکه این واقعیت تلخ را میبینید، عامل اصلی مشکل را بیابید و بگویید این عامل موجب شده است که این اتفاق تلخ بیفتد و البته مخاطب هم متوجه است که شما به عنوان یک طنزپرداز علم محدودی نسبت به مجموعه عوامل دارید چرا که همه انسانها در همه چیز علم و آگاهی کافی ندارند. حرفم این است که یک تفاوت اساسی طنز با هجو توجه به عوامل شکلگیری واقعیت است.
رسالت اجتماعی طنزنویس در این میان چیست؟ منظورم اخلاق اجتماعی است که شما به آن اشاره میکنید و نویسنده آن را به شکل طنز در جامعه عرضه میکند؟
وظیفه طنزپرداز این است که پرده را از پیش چشم مردم کنار بزند و بگوید چنین چیزی هست، منتها تو زیاد جدی نگیر و اگر برای تو هم پیش آمد، لااقل تحمل کن. یکی از اهداف طنز این است که بین موقعیتهای دشوار و تصمیماتی که افراد در آن موقعیتها میگیرند، فاصلهگذاری کند. طنزپردازی که در روزنامه تحتضوابط ارشاد و با در نظر گرفتن تمام محدودیتها و گشادهدستیهایی که وجود دارد و با زندگی در این سرزمین و با استفاده از امکانات این مملکت مینویسد، خیلی باید بلاهت داشته باشد که تیشه بردارد و بخواهد ریشه نظام را بزند. هجو به قصد براندازی و مخالفت با اصل موضوع پدید میآید. در طنز شما با عملکرد افراد کار دارید، اما در هجو با خود افراد.
آقای زرویی آیا کتاب «تذکرهالمقامات» که نشر نیستان برای مجوز به وزارت ارشاد ارسال کرده بود، بالاخره توانست مجوز نشر بگیرد؟
کتاب «تذکره المقامات» توسط دو ناشر اعم از «گل آقا» و «نیستان» برای تجدید چاپ و اخذ مجوز به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارسال شده است اما هنوز نظری گویا درباره این اثر اعلام نشده است. گویا نشر نیستان پیگیر چاپ این کتاب است.
انتشار این کتاب توسط دیگران پیشنهاد شد. نمیدانم چگونه است در آن دوران که این تذکره المقامات نوشته شد از سوی دولتمردان آن زمان نیز انتقادهایی شد و چند نفر تنها استقبال کردند و در این برهه نیز به دلیل آوردن چند اسم از دولتمردان، این کتاب مجوز نمیگیرد. از این اتفاق جاخوردم زمانی که منتشر میشد تحت فشار بودم و در حال حاضر نیز اینگونه است.
متاسفانه سیاستگذاریها روزبهروز تغییر میکند. بدقانونی را میتوان تحمل کرد اما بیقانونی را نمیتوان تحمل کرد. متاسفانه در حال حاضر نیز نمیدانیم قوانین چه هستند و چیزی در این خصوص ثبت نشده است. با ممیزی مشکل ندارم چرا که ممیزی در جاهایی خوب است اما باید بدانیم کجا را سانسور کنیم و کجا را نکنیم. متاسفانه اعمال مدیریتها سلیقهای است و ذوق شخصی افراد مطرح است.
کتاب دیگرتان نیز عنوان «مستطاب خرپژوهی» دارد؛ این کتاب در چه مرحلهای از نشر قرار دارد؟
كتاب «مستطاب خر پژوهی» کتابی بود که سالها پیش بنده به پیشنهاد «سیدفرید قاسمی» که از پژوهشگران حوزه مطبوعات است، نگارش آن را آغاز کردم و شخصی با نام خانم «فرشادمهر» متون پژوهشی و کارهای تحقیقی آن را آمادهسازی و انجام داده است. در این اثر به بررسی نقش «خر» در ادبیات فارسی، امثالالحکم، خر در کتابهای دینی، حکایتهای منظوم و حکایتهای نثر درباره «خر» پرداختهام؛ به گونهای که حتی در این کتاب ضربالمثلهای مرتبط با خر و خرهای معروف تاریخ را نیز بیان کردهام. کتاب «مستطاب خر پژوهی» یک مجموعه کاملی است که در آن زندگی خر در ادب، هنر، فرهنگ و دین بیان شده است این اثر هم از سوی انتشارات «نیستان» منتشر میشود. این کتاب نیز در مراحل اداری قرار دارد. زودتر از این کتابها؛ فکر کنم کتاب «خاطرات سر پروفسور علیخان مستوفی» منتشر و وارد بازار کتاب شود.
موضوع این کتاب چیست؟
این کتاب یک اتوبیوگرافی و زندگینامه سیاسی، هنری و فرهنگی شخصیتی خیالی است که در نقاط مختلف تاریخ سیاسی و اجتماعی کشور در دوران معاصر ایفای نقش میکند و در واقع یک نگاه طنزآمیز است.
شما کتابی درباره حضرت عباس(ع) نیز داشتید، این کتاب زمان طولانی را از مرحله نگارش تا چاپ پشت سر گذاشت؛ چرا؟
بله، طرح این کتاب را چند سالی بود که داشتم و در نهایت به رمان «ماه به روایت آه» تبدیل شد. این کتاب درباره حضرت ابوالفضل(ع) از زمان تولد تا قبل از واقعه کربلا است. قرار بود کتاب زندگینامه این حضرت تولید شود که مقدور نشد. اما به زودی این کتاب توسط نشر نیستان منتشر میشود.
Sorry. No data so far.