«اهمیت اعتماد به نفس این است که اگر اعتماد به نفس ملی پیدا کردیم، این استعدادها خواهد جوشید؛ آن وقت خواهیم دید که میتوانیم… این، هم در کشفیات هست، هم در علم هست، هم در ساخت و تولید هست، هم در الگوی توسعه هست.» (۱)
«خودباوری» و «بازگشت به خویشتن» که در سالهای ابتدایی انقلاب از سوی اندیشمندان انقلاب اسلامی، مطرح شد، صرفاً یک آرمان و هدفی ایده آل و دست نیافتنی نیست، بلکه در تمام شئون زندگی مردم ایران به وضوح قابل مشاهده است. پس از انقلاب، مردم ایران با شناخت خود و کنار گذاشتن تفکرات وارداتی [و تزریقی] غرب، مبانی معرفتی خود را با استفاده از مفاهیم دین اسلام تعریف کردند و بهترین ایده و معنا برای آینده بشر و تمدنسازی را به جهانیان معرفی کردند که نتیجه آن را در چگونگی وقوع انقلاب اسلامی، دوران دفاع مقدس و دستاوردهای علمی و فرهنگی معاصر میتوان به خوبی مشاهده کرد.مصاحبهای که در ادامه میخوانید، در راستای تحلیل نقش «خودباوری» و «اعتمادبه نفس ملی» در اعتبار بین المللی ایران و حفظ و حراست از اصول و منافع ملی، با «دکتر صادق کوشکی»، انجام شده است که در ادامه میخوانید:
اخیراً ایران در صحنهٔ بین الملل با طرح دعاوی برضد شرکتها و دولتها این گونه بر مواضع اصولی خود، به خصوص در مورد مسئله هستهای و مذاکرههای بغداد، ایستادگی میکند؛ جنابعالی اعتبار راهبردی ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
اینکه کشورهای مختلف برای اعادهٔ حقوق خود از راهبردهای قضایی بین المللی استفاده کنند، شیوهای مرسوم است. هر چند که ممکن است این شیوه الزاماً به نتیجهٔ مطلوب ختم نشود، چون به هر حال مسائل قضایی بین المللی خواه ناخواه با قدرت سیاسی کشورها آمیخته است؛ چه اینکه کشورهای قدرتمندتر یا کشورهایی که به کانونهای قدرت وابستهتر هستند از نفوذ بین المللی بیشتری برخوردارند، ولی اقدامهای ایران در راستای حراست از منافع ملی خود در پروندههایی مانند شکایت از روسیه یا شرکت توتال فرانسه، مطرح شده که گام اولیه است، چرا که همهٔ کشورها به این سازوکار متوسل میشوند.اما بحث اعتماد به نفس و قدرت درونی در نظام جمهوری اسلامی از آنجا مطرح میشود که جمهوری اسلامی از ابتدای تأسیس خود تا به امروز، حدود ۳۳ سال، موضع اعتقادی خودش را مطرح کرده و تلاش کرده است که در بیان این موضع اعتقادی، شأن و حقوق سایر ملتها و جوامع را هم در نظر داشته باشد.در واقع جمهوری اسلامی موضع تهاجمی نداشته، بلکه سعی کرده است جانب حق و انصاف را نگه دارد. به این ترتیب، موفق شده است که پیام و موضع اعتقادی بر حق خود را در سطح بین المللی مطرح کند و مخاطبان بسیاری را جذب و این جایگاه را به نام خود تثبیت کند. به عبارت دیگر، جمهوری اسلامی در جهان سردمدار جوامع، ملتها و اشخاصی شده است که میخواهند به معنویت برگردند و زندگی خودشان را بر اساس معنویت سامان دهند.
جمهوری اسلامی چه در پروندهٔ هستهای، چه در پروندههای موسوم به مباحث حقوق بشر و چه در پروندههای مربوط به مسائل تروریستی در حد امکان تلاش کرده است، هرچند که قطعاً میتوانستیم خیلی بهتر و فعالتر از این عمل کنیم.در همین پروندهٔ هستهای، اگر کسانی که پرونده را به دست گرفته بودند از ابتدا با باورهای اعتقادی نظام گره خورده، به طور قطع امروز در بحث هستهای جایگاه محکمتر و جدی تری داشتیم، هر چند که در طول چند سال اخیر هم کسانی پروندهٔ جمهوری اسلامی ایران را در دست گرفتهاند که سعی کردهاند به اعتقاداتشان تکیه کنند و به همین خاطر پیشرفتهای به نسبت مطلوبی حاصل شده است.البته فضای موجود افق مطلوب جمهوری اسلامی نیست. افق مطلوب ما بسیار فراتر و وسیعتر از وضع موجود است. به واقع ما از وضع موجود ناراضی هستیم، چرا که استحقاق خود را بیشتر از این میدانیم.البته اگر به طور نسبی نگاه کنیم، وضعیت جمهوری اسلامی در جهان رو به تثبیت است و هر روز به اقتدار آن اضافه میشود. خود این هم البته جای شکر دارد، ولی به هر حال افق ما بایستی خیلی وسیعتر و گستردهتر از این باشد.
در موضوع اعتماد به نفس ملی، چه عللی را به عنوان علل مبنایی بینیازی ایران به غرب میدانید؟
به دلایل متفاوتی جمهوری اسلامی میتواند، به عنوان یک منبع تمدنی، بدون ارتباط با جوامع دیگر مطرح شود و اساساً زاینده و حتی برطرف کنندهٔ نیازهای سایر ملتها باشد. چند دلیل برای این موضوع وجود دارد. نخست اینکه در حوزهٔ ثروتهای طبیعی جمهوری اسلامی جزو معدود کشورهای جهان است که مجموعهٔ کم نظیری از ثروتهای طبیعی را در اختیار دارد. ثروتهای طبیعی و خدادادی ما شامل منابع نفت و گاز، معادن، آب و هوای چهار فصل، خاک مناسب و میراث فرهنگی میشود. افزون بر این، ما نیروی جوانی در اختیار داریم که به آینده امیدوار است.ضمن اینکه نیروی معنویت در جامعهٔ جوان ما خیلی عمیق است و خود انقلاب اسلامی هم تحولی در نگرش مردم و نخبگان سیاسی و اجرایی جامعه ایجاد کرده است. در صورتی که در کنار این عوامل، همت و جهاد وجود داشته باشد، جمهوری اسلامی میتواند به عنوان یک منبع مولد و زاینده نه تنها نیازهای خودش را برطرف کند، بلکه به نیازهای متنوع ملتها و کشورهای مستضعف و محروم جهان هم پاسخ گوید و حتی در سطح جهان الهام بخش و الگو باشد. تا قبل از مذاکرههای هستهای، غرب با لحنی ملایم از مذاکرهها استقبال میکرد، اما بعد از این مذاکرهها تهدیدهای غرب مجدد آغاز شد و لحن آنها به شدت تغییر کرد.
به نظر شما، در حال حاضر تهدیدهای غرب نشان از قدرت ما دارد یا اینکه از ضعف ما ناشی میشود؟
ما موضع غربیها را به عنوان شاخصه قدرتمندی خودمان در نظر نمیگیریم، چون شاخصهٔ قدرتمندی ما آنجا بروز میکند که ما میتوانیم خواستههایمان را محقق کنیم و ارادهٔ خود را به کرسی بنشانیم. غربیها میتوانند مواضع مختلفی داشته باشند.با توجه به این اوضاع، غربیها میتوانند به خاطر عصبانیتشان بیانیه بدهند یا ما را تهدید و تحریم کنند. همان طور که تا امروز هر کاری که میتوانستند انجام دادهاند و بعد از این هم هر کاری که بتوانند انجام خواهند داد، اما لحن آنها شاخص قدرتمندی ما نخواهد بود.واقعیت این است که ما قدرت خودمان را در آنجا محقق میبینیم که بتوانیم از حقوق خودمان دفاع کنیم، خواستههای مشروع خودمان را محقق کنیم، اجازهٔ تعدی و تجاوز را در هیچ عرصهای به دشمنانمان و جهان استکبار ندهیم و بتوانیم مطالبات و خواستههای به حق مردممان را برآورده سازیم.
به نظر بنده، اینها نشان قدرتمندی ماست. همان طور که امروز توان ما در بازدارندگی دفاعی در مقابل متجاوزان غرب و شرق نماد قدرتمندی ماست. اتفاقاً دشمنان ما در این عرصه همیشه سکوت میکنند تا کسی متوجه این قدرتمندی نشود.اینکه ما توانستهایم ظرف ۲۰ سال گذشته تا به امروز بازدارندگی را به طور جدی اجرایی کنیم و اجازه ندهیم هیچ کدام از دشمنان ما کوچکترین چشم داشت نظامی به کشورمان داشته باشند خود یک مثال شاخص از قدرتمندی نظام است
ما قدرت خود را در آنجا محقق میبینیم که بتوانیم از حقوق خود دفاع کنیم، خواستههای مشروع خودمان را محقق کنیم، اجازهٔ تعدی و تجاوز را در هیچ عرصهای به دشمنان و جهان استکبار ندهیم و بتوانیم مطالبات و خواستههای به حق مردممان را برآورده سازیم. این خود یک مثال شاخص از قدرتمندی نظام است.اما جالب است که غربیها و دشمنان ما در این زمینه ساکت هستند و هیچ چیزی نمیگویند تا این توانمندی نظام جمهوری اسلامی علنی نشود، ولی ما خود میدانیم که در این زمینه تلاش کردهایم و امروز به موضع قدرت رسیدهایم. با توجه به این موضوع، در عرصههای دیگر هم بایستی وقوف بر قدرتمندی بر اساس شاخصهای درونی باشد، نه شاخصهای بیرونی.
موقعیت ایران را در خصوص پروندهٔ هستهای چگونه ارزیابی میکنید؟
موقعیت ایران در پروندهٔ هستهای به چند عامل بستگی دارد. نخست اینکه خود ما در این موضوع چقدر جدی و محکم باشیم و ایستادگی کنیم. بحث بعدی به میزان تلاشهای دانشمندان و متخصصان هستهای ما بر میگردد. هر چه تلاش آنها و محصولات حاصل از تلاششان افزونتر باشد، به همان میزان از موضع بالاتری میتوانیم سخن بگوییم. بحث بعدی وحدت و هماهنگی نیروهای سیاسی جامعه و خلط نکردن اولویتها و مسائل فرعی است. وقتی در آستانهٔ مذاکرهها با غرب همّ وغمّ نیروهای سیاسی ما انتخاب رئیس مجلس شده است، به طور قطع از این حوزه ضربه خواهیم خورد. امروز ما در موقعیتی هستیم که بایستی در برابر دشمنانمان یک پارچه باشیم تا بتوانیم از آنها امتیاز بگیریم.وقتی نیروهای سیاسی نزدیک یک ماه است که هم دیگر را تضعیف میکنند و سر یک موضوع پیش پا افتاده مانند ریاست مجلس حیثیت یک دیگر را لکه دار میکنند، قاعدتاً نمیتوانیم توقع داشته باشیم که در مذاکرهها پیروز شویم. همهٔ این عوامل در کنار هم باعث میشود که بتوانیم با صلابت و قدرت بر سر میز مذاکره بنشینیم و پیروزمندانه از آن خارج شویم. (۲)
پی نوشت:
۱. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان دانشگاههای استان یزد ۱۳/۱۰/۱۳۸۶
۲. محمد صادق کوشکی در گفتوگو با سایت برهان.
Sorry. No data so far.