به گزارش تریبون مستضعفین چهاردهمین شماره ماهنامه «داستان» منتشر شد.
در یادداشت سردبیر این شماره با نام «اریگامی» درباره این شماره ماهنامه داستان می خوانیم:
۱- داستان قرآن در سال 90 به آياتي اختصاص داشت كه در آنها اشارهاي به نوشتن، قلم يا كلمه بود. در سال 91 داستان قرآن را به آياتي كه در آنها كلمهي «سلام» هست اختصاص داديم تا هم مجله در پناه امنيت و سلام خداوندي آغاز شود و هم خوانندگان، مجموعهي كاملي در دست داشته باشند. خوانندگان وفاداري كه هر شماره را تهيه ميكنند، پايان امسال مجموعهاي از طرحهاي «سلام» را درون اشيا و موجودات و مجموعهي آيات خواهند داشت.
۲- در بخش روايتهاي داستاني، امسال تغييري به وجود آمده كه شايد بعضي خوانندگان متوجه نشده باشند. براي استفادهي بيشتر مخاطبانِ خاصِ اين بخش، از شمارهي ارديبهشت، اين بخش در هرشماره با موضوع مشخصي منتشر شده. همهي روايتها اعم از روايت كهن و روايت در گزارش يا روايت در سفرنامه و… حول يك موضوع بودند. موضوعِ ارديبهشت، كتاب بود. موضوعِ خرداد، حيوان بود و اين شماره به مناسبت تابستان موضوع، آب است. دربارهي آب هم متني كهن از دارابنامه ميخوانيد، هم قسمتي از كتاب درسي سالهاي قديم با موضوع آب و هم موضوعي گزارشي. اگر تابهحال به بهانهي اينكه حوصلهي خواندن متنهاي قديمي را نداريد مخاطب اين بخش از مجلهي داستان نبودهايد، چيز زيادي از دست دادهايد چون آنهايي كه مشترياش هستند، ميدانند كه اين بخش از مجله، كمك بزرگي به مخاطبان علاقهمندش كرده است، هم از زاويهي روايت ايراني و هم به خاطر گسترش دايرهي واژگان و لحن.
۳- صفحهی خردهروايتهاي زن و شوهري به این شکل، در این شماره به پایان میرسد و بعدا در قالب دیگری برمیگردد.
۴- همانطورکه احتمالا در دو شمارهي اخیر متوجه شدهاید صفحات یکتجربه از بخش «روایتهای مستند» در سال جدید، جدی و فعال شده است و هرشماره به مجموعهای از یادداشتها و خاطرههایی حول یک موضوع میپردازد. موضوع خرداد، خاطرات شب امتحان بود و موضوع این شماره، نقشههای تابستان است.
۵- اين شمارهي پايانِ خوش پر و پيمان است. علاوه بر داستانهاي ديدني آقاي درمبخش و بخش محبوب قصههاي خياباني و داستان يكخطي، پنج بخشِ تازه آغاز ميشوند كه از اين به بعد هر شماره آنها را خواهيد ديد. نويسندهي هركدام از اين بخشها، ثابت است و با اينكه هر قسمت پلات مستقلي دارد، داستانها به هم پيوستگي دارند و درواقع دنبالهدار هم محسوب ميشوند. براي قضاوت دربارهي اين ستونهاي ثابت بايد اجازه بدهيد سه شمارهاي بگذرد و داستانها كمي شكل بگيرند. اگر بعد از سه شماره يعني در پايان تابستان از روند آنها رضايت نداشتيد، اعلام كنيد چون اين بخش به طور خاص به رضايت شما بستگي دارد. ستونهايي كه از اين شماره در پايان خوش آغاز شدهاند اينها هستند: خانش، كه نقدهای کممایه و فرمایشی را با نگاه طنز بررسی میکند (این قسمت: جهان نوشتار)، پنجرهي جلويي (اين قسمت: قربانخان وارد ميشود)، اول شخص راحت (اين قسمت: درها را رنده كنيد)، وضعیت کبود (اين قسمت: ذكر پدر نويسنده) و قصههاي شهر ديوانه (خط اضطراري)
Sorry. No data so far.