تریبون مستضعفین- حسن جنگاور (کارشناس انرژی)
اشاره: برنامه تلویزیونی ثریا -که به بررسی پیشرفتها و چالشهای تکنولوژی و صنعت کشور میپردازد- در چهاردهمین قسمت خود به بررسی یکی از مهمترین پروژههای پتروشیمی کشور پرداخت.(+) در این برنامه «خط لوله اتیلن غرب» که برای انتقال گاز از هشت استان کشور میگذشت به عنوان پروژهای وسیع و ناکام و زیانده مورد بررسی قرار گرفت. پس از آن نیز خبرگزاری فارس در گزارشهایی (+، +) به بررسی موضوع پرداخت. یادداشتی که در ادامه میآید ابعاد دیگری از این پروژه را واشکافی میکند.
همواره ایجاد بسترها و مهیا نمودن فضای مناسب جهت سرمایهگذاری یکی از وظایف عمده دولتها بوده و از این رو در کشورمان نیز دولت برای کاهش بیکاری و افزایش نرخ رشد اقتصادی در بخشهای مختلف برنامهریزیهایی انجام داده است. از سوی دیگر، ایران به دلیل در اختیار داشتن منابع عظیم نفت و گاز از مزیت بالایی برخوردار میباشد، بطوری که درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز سهم بزرگی در تامین ارز مورد نیاز کشور را دارند. جهت کاهش خام فروشی منابع نفت و گاز و ایجاد ارزش افزوده بالاتر، صنعت پتروشیمی این امکان را ایجاد کرده است که با تولید محصولات با ارزش افزوده بالاتر، از میزان خام فروشی این منابع کاسته شود و از این طریق درآمد بیشتری را نصیب کشور گردد.
خوراک اولیه صنعت پتروشیمی از محصولات جانبی حاصل از استخراج نفت خام، مانند میعانات گازی و همچنین محصولات جانبی پالایشگاه نظیر نفتا و اتان استحصالی از گاز طبیعی تامین میگردد و محصولات آن به عنوان ماده اولیه بسیاری از صنایع پایین دستی مانند صنایع بهداشتی آرایشی، شویندهها، رنگ ورزین، حلالها، کود و سموم کشاورزی، لاستیکها، پلاستیکها، کفش، بستهبندی و نساجی مورد مصرف قرار میگیرد.
به طور كلي، صنعت پتروشیمی به سه زيربخش تقسيم ميشود:
الف- واحدهاي بالادستي پتروشيمي كه خوراك گازي يا مايع را از پالايشگاهها دريافت كرده و معمولا مواد پايه پتروشيمي را توليد ميكنند.
ب- واحدهاي مياندستي که خوراك خود را از واحدهاي بالادستي گرفته و اقدام به توليد محصولاتي مينمايند كه عمدتاً مواد اوليه صنايع تكميلي و يا پاييندستي ميباشند.
ج- واحدهاي تكميلي یا پایین دستی كه از محصولات توليد شده در واحدهاي مياندستي به عنوان مواد اوليه بهره گرفته و كالاي قابل مصرف توسط مصرفكننده نهايي يا خانوارها را توليد ميكنند.
مطابق با برنامه ریزی و اهداف پیش بینی شده در سند چشم انداز 1404، ظرفیت تولید صنایع پتروشیمی تا پایان برنامه پنجم توسعه به 100 میلیون تن به ارزش 20 میلیارد دلار خواهد رسید. در طول برنامه چهارم توسعه، 26 طرح پتروشیمی با سرمایه گذاری معادل 19 میلیارد و 286 میلیون دلار اجرا شده که این طرح ها، ظرفیت نصب شده تولید محصولات پتروشیمی را به 46 میلیون و 400 هزارتن در سال رسانده است و در طول برنامه پنجم توسعه، احداث 46 مجتمع پتروشیمی با سرمایه گذاری معادل 25 میلیارد دلار در نظر گرفته شده که این موضوع حاکی از عزم جدی برنامهریزان صنعت پتروشیمی برای تولید بیشتر محصولات و در نتیجه کسب سهم بزرگتری از بازار این محصولات در جهان است.
برنامهریزان و مسئولان کشور همواره سعی کردهاند از پتانسیلهای موجود در حوزه نفت و گاز به بهترین شکل بهرهبرداری کنند که از مهمترین این برنامههاایجاد و توسعه واحدهای پتروشیمی در کشور میباشد. در همین راستا به منظور توازن در توسعه منطقهای و ارتقای شاخصهای توسعه در استانهای که شاخص آنها پایینتر از متوسط کشور است، دولت در آبان ماه سال 1381 تصمیم گرفت گاز اتیلن را از عسلویه به مناطق جنوبی و غربی کشور شامل استانهای خوزستان، لرستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه، کردستان و آذربایجان غربی انتقال دهد. طرح انتقال اتیلن از عسلویه به استانهای غربی کشور (خط اتیلن غرب) که بیش از 1600 کیلومتر طول دارد که بزرگترین طرح انتقال اتیلن از طریق خط لوله در جهان میباشد و ظرفیت انتقال سالیانه 5/3 میلیون تن اتیلن از مجتمعهای تولید اتیلن مستقر در پارس جنوبی به مناطق غربی کشور را دارد. . این خط هم اکنون تا کرمانشاه در دست احداث میباشد و بنا به گفته مدیران و مسئولان این پروژه، انتظار میرود تا پایان سال جاری این بخش از خط لوله به بهرهبرداری برسد. نکته مهمی که درباره این پروژه ملی وجود دارد اینست که اولاً، در ابتدا در طول خط لوله اتیلن غرب، تعداد پنج واحد پیشبینی شده بود ولی بعد از چند سال، با توجه به اعمال نفوذهای سیاسی و غیرکارشناسانه برخی مسئولین محلی و نمایندگان مجلس (که بخش قابل توجهی از آن ناشی از ذهینت غلط «پتروشیمی یعنی توسعه» بوده است)، این تعداد به 13 واحد افزایش یافته است و ثانیاً، این افزایش واحدها به منظور تولید مواد پایه پتروشیمی در نظر گرفته شده است.
با وجود اینکه از زمان شروع اجرای طرح خط اتیلن غرب همواره مخالفتهای جدی با انجام این طرح وجود داشته است، اما عدم ارائه طرحی مبنی بر ایجاد واحدهای تولید کننده محصولات میاندستی و پاییندستی از نقائص عمده طرح اتیلن غرب میباشد. همانگونه که اشاره شد، یکی از اهداف عمده احداث خط انتقال اتیلن به غرب کشور ارتقای شاخصهای اقتصادی و از جمله مهمترین آنها ایجاد اشتغال و توسعه اقتصادی استانهایی است که در مسیر خط لوله قرار دارند، می باشد، بطوری که شاید بتوان گفت عامل اصلی توجیهپذیری طرح خط اتیلن غرب در ابتدا همین موضوع بوده است.
لازم به ذکر است که هر چند در حال حاضر و بعد از گذشت حدود 10 سال از آغاز این طرح، فقط سه واحد از این تعداد آماده بهرهبرداری میباشد ولی در صورتی که تمامی این واحدها هم ایجاد شود و صنایع تکمیلی آنها در استانهای مذکور احداث نشود، قطعاً به اهداف طرح احداث این خط لوله که همانا ایجاد اشتغال و ارتقای شاخصهای اقتصادی در این استان¬ها بوده است، دست نخواهیم یافت. به عبارت دیگر، اگر هدف ایجاد واحدهای بالادستی در مناطق غربی کشور باشد و در ادامه آن اهداف صادراتی را مدنظر داشته باشیم، لاجرم غالب محصولات تولید شده را باید دوباره به بنادر جنوبی کشور انتقال داده و از طریق دریا آنها را صادر کرد. همچنین با توجه به اشتغالزایی پایین واحدهای بالادستی، احداث خط اتیلن غرب گزینه مناسبی جهت ایجاد اشتغال و توسعه اقتصادی استانهای غربی کشور نمیباشد و با توجه به فراهم بودن خوراک در مناطق جنوبی و وجود منابع کافی آب، ایجاد واحدهای پتروشیمی در پهنه سرزمینی هزینهها را به مراتب بیشتر از درآمدها افزایش میدهد.
ایجاد واحدهای میاندستی و پاییندستی صنایع پتروشیمی در مجاورت واحدهای تولیدکننده محصولات پایه میتواند تا حدود زیادی طرح اتیلن غرب را توجیه نماید، اگر چه این مهم در آن زمان محقق نشده است اما این امکان نیز هنوز وجود دارد که با شناسایی محصولات و یا حتی زنجیرههای پر ارزش در بخشهای میاندستی و پاییندستی صنعت پتروشیمی از مزیتهای ویژه توسعه این بخشها استفاده کرد. از جمله مزیتهای توسعه صنایع پاییندستی پتروشیمی را میتوان به سرمایهگذاری کمتر، ارزش افزوده بالاتر، اشتغالزایی بیشتر، تنوع بیشتر محصولات و مخاطرات کمتر نسبت به صنایع بالادستی پتروشیمی اشاره کرد. با توجه به اینکه برای ایجاد هر شغل در صنایع بالادستی صنعت پتروشیمی بطور متوسط سرمایهگذاری ثابت380 هزار دلار میباشد، در حالی که با سرمایه ثابت متوسط 38 هزار دلاری در صنایع پاییندستی میتوان یک شغل ایجاد کرد. به عبارت دیگر، میزان سرمایه ثابت مورد نیاز برای ایجاد هر شغل در واحدهای بالادستی پتروشیمی تقریباً 10 برابر صنایع پایین دستی آن میباشد.
در شرایط موجود که برنامه مشخص و مدونی برای توسعه صنایع پایین دستی در مجاورت و حتی همان استانهایی که در مسیر خط لوله قرار دارند، وجود ندارد. بنابراین در این شراطی توصیه میشود بار دیگر به پتانسیلهای منطقهای هر کدام از این مناطق مراجعه شده و از شرایط مناسب و مطلوب هر منطقه برای توسعه همان منطقه استفاده شود. زیرا ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﺪ ﺑﺮاي دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ اﻫﺪافی مانند ﺟﺒﺮان ﻋﻘﺐﻣﺎﻧﺪﮔﻲ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻛﻤﺘﺮ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻳﺎﻓﺘﻪ، اﺷﺘﻐﺎلزاﻳﻲ و ﺗﺤﺮكﺑﺨشی ﺑﻪ ﻓﺮآﻳﻨﺪ ﺗﻮﻟﻴﺪ، ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﺰﻳﺖﻫﺎي ﻫﺮ اﺳﺘﺎن، از طریق شناسایی ﺑﺨﺶﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي ﭘﻴﺸﺮو اﺳﺘﺎن و با انجام ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاري در آن ﺑﺨﺶ اﻧﺠﺎم ﺷﻮد.
اگر چه انجام سرمایهگذاری جهت ایجاد طرح خط اتیلن غرب بدون در نظر گرفتن صنایع پاییندستی و همچنین عدم توجه به اﺛﺮ ﺑﺨﺸﻲ ﺳﺎﻳﺮ بخشهای اﻗﺘﺼﺎدي، ﺑﻪ ﻧﻮﻋﻲ ﻫﺪر رﻓﺖ ﺑﻮدﺟﻪ ﻫﺎي ﻣﻠﻲ ﺗﻠﻘﻲ ﻣﻲﺷﻮد، اما حال که ﺑﻨﺎ به ﻫﺮ دﻟﻴﻠﻲ ﻣﻘﺮر ﺷﺪه اﺳﺖ ﻛﻪ در ﺗﻌﺪادي از اﺳﺘﺎنهای غربی کشور ﺻﻨﻌﺖ ﭘﺘﺮوﺷﻴﻤﻲ ﺷﻜﻞ ﺑﮕﻴﺮد، ﭘﻴﺸﻨﻬﺎد ﻣﻲﺷﻮد برای برونرفت از فضای موجود در مورد این خط لوله، ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاري ﻫﺪﻓﻤﻨﺪی (با توجه به پتانسیل های هر استان) در ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺻﻨﺎﻳﻊ ﭘﺎﻳﻴﻦدﺳﺘﻲ اﻧﺠﺎم ﺷﻮد، زﻳﺮا ﺗﻮﺳﻌﻪ این ﺻﻨﺎﻳﻊ در مناطق تعیین شده، تنها راه برون رفت ازمشکلاتی از قبیل بیکاری بوده و از این طریق می توان تا حدود زیادی دیگر مولفههای توسعه را هم تحت تاثیر قرار داد.
Sorry. No data so far.