چهارشنبه 11 جولای 12 | 15:30
مهاجرت نخبگان؛ یک مسئله با رویکردهای متعدد

مهاجرت نخبگان ارتباطی به حاکمیت ایدئولوژی بر دانشگاه‌ها ندارد

فردی که تجربه تحصیل در دانشگاه‌های ایران به ویژه در رشته‌های علوم انسانی را داشته باشد نه نتها فضای مذکور را فضایی بسته از لحاظ مبانی فکری نمی‌یابد بلکه در مواردی به صورت مستقیم و در مواردی به صورت غیر مستقیم شاهد ترویج اندیشه‌هایی مغایر با ایدئولوژی حاکم بوده است. در ثانی بیشتر مهاجرت نخبگان در رشته‌های غیر علوم انسانی و یا در رشته‌هایی است که اصولا مباحث ایدوئولوژیک ورودی در انها نداشته است.


تریبون مستضعفین- مهدی پیری (دانشجوی دکتری حقوق دانشگاه ماستریخت هلند)

«فرار مغزها»، «مهاجرت نخبگان» و عباراتی نظیر آن، واژه‌هایی است که امروزه در فضای رسانه‌ای بسیار به آن پرداخته می‌شود. این مسئله با رویکردهای متفاوت و از مناظر متعددی مورد بررسی قرار گرفته است. اما به راستی این پدیده را از چه منظر و با چه رویکردی باید بررسی نمود؟ نوشتار ذیل نه به دنبال حل مسئله مهاجرت نخبگان بلکه بدنبال یافتن رویکردی مناسب جهت تعامل و جهت‌دهی آن به سمت و سوی آرمان‌ها و اهداف نظام اسلامی است .

۱. مهاجرت نخبگان مسئله‌ای خاص کشور ایران نیست بلکه در بسیاری از کشورهای دیگر نیز دانشجویان برای آشنا شدن با نظام آموزشی کشورهای دیگر و بهره‌برداری از دستاوردهای علمی‌شان اقدام به ادامه تحصیل در کشورهای دیگر می‌کنند. به طور کلی به نظر می‌رسد کشورهایی که از نظر سطح علمی به کشورهای توسعه یافته نزدیک می‌شوند با توجه به دارا بودن جمعیت قابل توجه دانشجویان جویای علم در مقاطع تحصیلات تکمیلی با این مسئله مواجه اند، بنابراین این مسئله‌ای قابل حل است گرچه نوع رویکرد به آن در حل آن بسیار موثر است.

۲. در رابطه با مفهوم مهاجرت نخبگان تعاریف گوناگونی چه در باب مفهوم نخبگی و چه در باب مفهوم مهاجرت مطرح شده و احتمالا خواهد شد. با عنایت به تکثر تعاریف و تعدد مصادیق ضرورت تعریفی ابتدایی برای روشن کردن منظور نگارنده امری بدیهی می‌نماید. در این نوشتار با توجه به مباحث اخیر ادامه تحصیل در مقاطع تحصیلات تکمیلی توسط دانشجویانی که مقطع کارشناسی یا کارشناسی ارشد خود را در دانشگاه‌های داخل کشور گذرانده اند مورد نظر نگارنده قرار گرفته است. برای تبیین بیشتر مسئله ابتدا به سه رویکرد کلی که در این زمینه مورد توجه قرار گرفته است به طور مختصر خواهیم پرداخت. این سه رویکرد عبارتند از: ۱- رویکرد سیاسی ۲- رویکرد علمی ۳- رویکرد معیشتی. رویکردهای مذکور همچنین از منظر دستگاه‌های ذی‌ربط و دانشجو قابل بررسی است.

۳. در رویکرد اول که بیشتر با پیش‌زمینه‌ی سیاسی و قضاوت از پیش تعیین‌شده صورت می‌گیرد، صرف چند گزارش و آمار غیر رسمی این پدبده را مستقیما به مسائل سیاسی متصل می‌کند. در این رویکرد وضیعت دانشگاه‌ها کاملا سیاه و تحت تسلط عقایدی خاص ترسیم گردیده است که در این فضا هیچ امکانی مبتنی بر پژوهش خارج از ایدوئولوژی حاکم در زمینه های مختلف علمی به ویژه علوم انسانی وجود ندارد لذا دانشجویان و یا فارغ التحصیلان تمایل به ادامه تحصیل در خارج از کشور را دارند به امید یافتن فضایی عاری از هرگونه تأثیر ایدوئولوژیک و به عبارت دیگر برای فرار از نظام سیاسی حاکم و به دنبال یافتن فضایی علمی. این نوع نگاه اصولا بیشتر منبعث از فضای ترسیم گردیده از داخل ایران توسط رسانه های مخالف با حاکمیت در خارج از کشور و معمولا افرادی به مسئله از این رویکرد پرداخته اند که تجربه مستمر حضور مستقیم در فضای دانشگاهی داخل کشور نداشته اند. فردی که تجربه تحصیل در دانشگاه‌های ایران به ویژه در رشته‌های علوم انسانی را داشته باشد نه نتها فضای مذکور را فضایی بسته از لحاظ مبانی فکری نمی‌یابد بلکه در مواردی به صورت مستقیم و در مواردی به صورت غیر مستقیم شاهد ترویج اندیشه‌هایی مغایر با ایدئولوژی حاکم بوده است. در ثانی بیشتر مهاجرت نخبگان در رشته‌های غیر علوم انسانی و یا در رشته‌هایی است که اصولا مباحث ایدوئولوژیک ورودی در انها نداشته است. بنابراین این رویکرد کمتر مقبولیتی در فضای دانشجویان داشته است و خواهد داشت. تحصیل دانشجویان خارجی در مقاطع تحصیلات تکمیلی یکی از سیاست‌های درآمدزا برای کشورهای توسعه یافته است و سالیانه دانشجویان بسیاری از کشورهای مختلف با عنایت به مزیت رقابتی کشورهای خارجی برای ادامه تحصیل مهاجرت می‌کنند. برای نمونه از آن‌جا که تحصیلات تکمیلی در بیشتر دانشگاه‌ای آلمان به زبان آلمانی است بسیاری از دانشجویان آلمانی برای ادامه تحصیل به زبان انگلیسی به ویژه در رشته‌های علوم انسانی به کشور هلند مهاجرت می‌نمایند.

۴. رویکرد دوم مسئله را از دیدگاه خود نخبه یا دانشجو دنبال می‌نماید. در این رویکرد یک دسته از دانشجویان به دنبال تحصیل در مقاطع تحصیلات تکمیلی با کیفیت بالاتر هستند این دسته اصولا یا به عبارت بهتر در بیشتر موارد به منظور مهاجرت دائم به کشورهای دیگر سفر نمی‌کنند بلکه به منظور بهره‌برداری از آخرین دستاوردها و دانش‌های روز دنیا و یا به منظور استفاده از امکانات آزمایشگاهی و کتابخانه‌ای با کیفیت بالاتر اقدام برای گرفتن پذیرش و تحصیل در مقاطع بالاتر می‌نمایند. علی‌رغم این‌که در حال حاضر دانشگاه‌های کشور به ویژه در زمینه علوم پایه و رشته‌های فنی مهندسی با وجود تحریم‌های متعدد علمی، رشد زاینده‌ای داشته اند و دانشگاه‌های «تهران» و «شریف» در بسیاری از رتبه‌بندی‌های بین المللی در فهرست پانصد دانشگاه برتر دنیا قرار دارند،  هنوز امکان ارتقا دادن کیفیت آموزش عالی به ویژه در مقاطع تحصیلات تکمیلی در بسیاری زمینه‌ها وجود دارد. هر چند به طور کلی تبادل دانشجو و آشنا شدن دانشجویان با نظام‌های آموزشی کشورهای پیشرفته‌تر خود از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است البته به شرط آن‌که هدفمند صورت پذیرد. دسته دوم اصولا دانشجویانی هستند که امکان ورود به مقاطع تحصیلا تکمیلی را در داخل کشور پیدا نمی‌کنند، لذا به توجه به فضای مدرک‌گرایی که در کشور جریان دارد، برای عقب نماندن از جریان جامعه اقدام به مهاجرت برای ادامه تحصیل می‌کنند. عده‌ای براین نظر هستند که با توسعه کمی مقاطع تحصیلات تکمیلی امکان جذب این دانشجویان میسر است. هرچند این سیاست می‌تواند بر شمار دانشجویانی که قصد ادامه تحصیل دارند تاثیرگذار باشد اما به طور کلی به نظر می‌رسد تغیر ذائقه جامعه از مدرک‌گرایی به تخصص‌گرایی و سیاست‌گذاری در این خصوص و امکان جذب به بازار کار برای افراد فاقد تحصیلات عالیه و تلاش برای تغییر این رویکرد در جامعه که اعتبار اجتماعی فرد درزندگی اجتماعی بر مبنای مدرک تحصیلی وی محاسبه شود برای حل مسأله می‌تواند قابل بررسی باشد.

۵. رویکرد سوم که به معیشت افراد اختصاص پیدا کرده است شاید یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار برای مسئله مهاجرت نخبگان است. در حال حاضر سیاست جذب حداکثری دانشجویان در تمامی مقاطع تحصیلی دنبال می‌شود. به نظر می‌رسد در صورتی که این سیاست به صورت نیازمحور و پژوهش‌بنیان به ویژه در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری دنبال گردد نه تنها بسیاری از نیازهای علمی کشور مرتفع خواهد شد بلکه با توجه بیشتر به تخصیص منابع به طور هدفمند به مراکز پژوهشی، امکان جذب بسیاری از فارغ التحصیلان در این حوزه فراهم می‌شود. در این شرایط و در صورتی که دستگاه‌های ذی‌ربط شرایط معیشتی مناسب برای فارغ‌التحصیلان دانشگاهی را فراهم نمایند به نظر می‌رسد نه تنها فارغ التحصیلان داخل کشور جذب خواهند شد بلکه بسیاری از افرادی که برای تحصیل به خارج از کشور رفته اند، بعد از پایان تحصیلات به کشور باز خواهند گشت. شمار بالای دانش‌آموختگان دانشگاه‌های خارجی که در حال حاضر مشغول به کار در داخل کشور هستند گویای همین مسئله است. در صورتی که که شرایط مساعد برای کار و زندگی این افراد در داخل کشور (در شرایط قابل قبول و رقابتی) در سیاست‌گذاری‌های کلان وزارت علوم و دانشگاه‌ها مورد توجه قرار بگیرد -که در مواردی نیز قرار گرفته است- تقریبا در اکثر موارد فارغ التحصیلان خارج از کشور نیز ادامه زندگی در داخل را به خارج ترجیج خواهند داد.

۶. موضوع مهاجرت نخبگان مسئله‌ای قابل بررسی است و می‌تواند در بسیاری از موارد از خروج سرمایه‌های علمی کشور که از مهم‌ترین عناصر توسعه و پیشرفت کشور می‌باشند جلوگیری نمود اما به نظر می‌رسد این مسئله قطعه‌ای کوچک از پازل نظام آموزش عالی می‌باشد و نمی‌توان آن را به تنهایی و به صورت مجزا بررسی کرد. به عبارت دیگر گرچه این مسئله از جوانب گوناگون قابل بررسی است اما راه حل نهایی در سیاست‌گذاری آموزش عالی پیدا کرد. در صورتی که رویکرد نظام آموزش عالی به مقوله به جذب دانشجو با برنامه‌ریزی جامع و نه نگاه تک‌بعدی و بخشی به این مقوله بلکه با در نظر گرفتن نیاز جامعه و آینده افرادی که وارد فرایند آموزش عالی می‌شوند تکامل یابد، به عبارت دیگر صرف ورود به دانشگاه مورد توجه نباشد بلکه از ابتدا این مسئله که برای چه منظور و چه تعداد دانشجو باید جذب شود ونهایتاً راه‌های جذب فارغ‌التحصیلان دانشگاهی مورد توجه قرار گیرد. بدین ترتیب این مسئله که می‌تواند در بلندمدت تبدیل به تهدید گردد به راحتی می‌تواند به فرصتی برای بهره برداری از دستاوردهای علمی دیگر کشورها در پیشرفت همه‌جانبه میهن اسلامی تبدیل گردد.

والسلام علی من التبع الهدی

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.