شنبه 14 جولای 12 | 11:48

معصومیتی که روزمره می‌شود

بغض می‌کند، انگار هنوز باور نکرده است، طعم تلخ سرطان با گذشت چهار سال کامش را آزار می‌دهد.


بادکنک‌های رنگی در و دیوار سالن را پر کرده است، بچه‌هایی که طبقه دوم بستری هستند زودتر می‌رسند، سالن کوچک و چند ده نفره میزبان مهمانان ویژه‌ای است. پسرک گوشه سالن ایستاده و نگاهش به بادکنک‌ها است، می‌شمرد ۳ تا آبی، ۲ تا قرمز. مادرش صدایش می‌کند، جوابی نمی‌دهد، دختر‌ها مجری مراسم هستند، او هم دندان غروچه می‌کند و پایش را به زمین می‌کوبد.

محمد هادی هم هنوز نیامده است، او هم امروز نوبت تزریق دارد. هوای سالن دم کرده ولی هواکش‌ها خاموش هستند. مادر به ماسک اشاره می‌کند و می‌گوید «بگذار روی دهانت پسرم». به بچه‌هایی که کنار مادر‌هایشان نشسته‌اند، نگاه می‌کند یکی دو نفر ماسک زده‌اند اما او دوست ندارد. شانه‌هایش را بالا می‌اندازد.

پرستار‌ها بسته‌های پذیرایی را بین بچه‌ها توزیع می‌کنند تا تاخیر گروه موسیقی و نمایش را جبران کنند، مادر ماسک را روی دهانش می‌گذارد، سماجت مادر جیغش را در می‌آورد، چند بار سرفه می‌کند و صورتش سرخ می‌شود. لج می‌کند. قهر می‌کند.

می‌گوید: «با یک سرماخوردگی ساده شروع شد، بیماری که باید سه چهار روزه خوب می‌شد دو هفته طول کشید، سرگیجه، استفراغ‌های صبحگاهی، بی‌اشتهایی علایمش بود، صورتش هم گر گرفته است.» همین طور که حرف می‌زند یادآوری خاطرات بیماری پسر شش ساله‌اش ناراحتش می‌کند.

بلند شدن صدای موسیقی یادآور برگزاری یک جشن برای بچه‌ها است که تقریبا از سالن اصلی خارج شده‌اند، به جز دو سه نفری که تزریق داشته‌اند و توانایی حرکت ندارند. سالن کناری شده اتاق نقاشی و رنگ آمیزی. هنوز مهمان‌ها (گروه موسیقی) نیامده‌اند.

مادر پسر شش ساله مبتلا به لوسمی یا سرطان خون می‌گوید «چیز زیادی از این بیماری نمی‌دانستیم، دکتر گفت تمام سلول‌های بدن به طور منظم و بر اساس قاعده خاصی در حال رشد هستند، گاهی اوقات برخی از سلول‌ها از مسیر رشد طبیعی خود خارج می‌شوند و به طور غیر منظم و سریع‌تر از حالت طبیعی رشد می‌کنند، این امر باعث به هم خوردن نظم طبیعی بدن می‌شود، این بهم ریختگی سرطان است.»

بغض می‌کند، انگار هنوز باور نکرده است، طعم تلخ سرطان با گذشت چهار سال کامش را آزار می‌دهد.

تعداد اندک تخت‌های بخش سرطان

در شهریور ۸۸، کودکان مبتلا به سرطان در یک اتاق در کنار بخش رویوی و عفونی بیمارستان فاطمی بستری می‌شدند که با انتقال بخش بیمارستان فاطمی به حضرت معصومه (س)، بیماران این بخش در دو اتاق از بخش نفرولوژی تحت درمان قرار گرفتند.

در سال جاری، بخش انکولوژی با ۱۵ تخت فعال از نفرولژی جدا شد و بخش انکولوژی با دو اتاق ایزوله، یک اتاق پنج تخته، دو اتاق شش تخته مخصوص بیماران اعصاب و ۱۱ پرسنل آموزش دیده افتتاح شد.

مادر پسر شش ساله، کمبود تخت در بیمارستان را مشکل اصلی این بخش می‌داند که با افزایش تعداد مراجعه کنندگان نیاز به افزایش دارد تا خدمات در شرایط مطلوب تری ارائه شود.

با توجه به اینکه در بخش شیمی درمانی تمام ابتلایان به بیماری‌های خونی مورد پذیرش قرار دارند، نیاز است که بخش خون از بخش سرطان تفکیک شود و بیماران سرطانی در شرایط استریل از خدمات بهره‌مند شوند.

کودکان مبتلا به سرطان اتاق بازی ندارند

ورود گروه موسیقی حال و هوای مراسم را تغییر می‌دهد، «خونه مادر بزرگه، ترن من قشنگ‌ترین ترن دنیا است» و… که نواخته می‌شود به یاد بچه‌ها می‌آورد که هنوز کودک هستند و باید شادی کنند. بچه‌ها هم همراه قطعاتی که اجرا می‌شود شروع به خواندن می‌کنند. دست می‌زنند و از روی صندلی‌ها بلند می‌شوند.

ارائه خدمات به ۱۳۰ کودک سرطانی

در حال حاضر برای بیشتر سرطان‌های کوکان به ویژه لوسمی درمان وجود دارد و ۷۰ درصد از کودکان مبتلا درمان می‌شوند. مبتلایان به این بیماری یک ماه اول بستری شده و در شش ماه بعد به صورت متناوب سه الی چهار روز بستری می‌شوند.

مسئول بخش انکولوژی بیمارستان حضرت معصومه (س) به ارائه خدمات به ۱۳۰ کودک مبتلا به سرطان اشاره می‌کند: ۷۰ نفر در این بیمارستان مورد تشخیص قرار گرفتند و ۶۰ نفر در سال‌های قبل یا در شهرهای اطراف مورد تشخیص ابتلا به این بیماری قرار گرفته و در حال حاضر از این بیمارستان خدمات دریافت می‌کنند.

کودکان مبتلا به این بیماری نیاز به شادی دارند، دختران و پسرانی که در سنین بالا‌تر متوجه نوع بیماری خود می‌شوند، حساستر هستند چرا که به نوعی ناخواسته از جامعه فاصله می‌گیرند و این امر باعث می‌شود تنها بمانند.

کریمی می‌گوید «نبود اتاق بازی و دستگاه پخش فیلم در تمام اتاق‌ها برای بچه‌هایی که روزهای بسیاری در این بخش بستری هستند، کسالت آور است. کودکی بچه‌ها در این روز‌ها را دستخوش روزمرگی می‌کند.»

مشکل تامین دارو

کمال اسحاق حسینی، فوق تخصص بیماری خون و انکولوژی است. وی یکی از مشکلات مبتلایان به بیماری سرطان را تهیه دارو عنوان می‌کند. وی می‌گوید: داروخانه بیمارستان حضرت معصومه (س) به دلیل مشکلاتی که شرکت‌های دارویی ایجاد کرده‌اند، داروهای این بیماری را ارائه نمی‌کند. این بیمارستان در گذشته داروهای مورد نیاز خود را از شرکت‌های دارویی تهیه و مبالغ آن را با دریافت فرانشیز از شرکت‌های بیمه‌ای در ماه‌های بعد پرداخت می‌کرد، اما به دلیل آنکه سازمان‌های بیمه‌گر به تعهدات خود دیر عمل می‌کنند، بیمارستان نقدینگی کافی برای دریافت دارو از شرکت‌های دارویی ندارد.

از آنجا که این شرکت‌ها به طور نقدی معامله می‌کنند، در نتیجه از ارائه دارو به بیمارستان خودداری می‌کنند. داروخانه‌های سطح شهر به صورت نقدی با شرکت‌های دارویی وارد معامله می‌شوند و داروهای بیماران سرطانی را خریداری می‌کنند.

اسحاق حسینی یادآور می‌شود: دانشگاه علوم پزشکی قم با سه داروخانه در سطح شهر به منظور تامین داروهای مورد نیاز مبتلایان قرارداد انعقاد کرده و فرانشیزی از آنان دریافت نمی‌کند و تنها هزینه‌ای در قالب رفت و آمد پرداخت می‌شود. هر سه ماه یک بار فرانشیز بیمار توسط دانشگاه پرداخت می‌شود و هیچ هزینه‌ای به داروخانه پرداخت نمی‌شود.

کمبود دستگاه‌های تصفیه هوا

جشن کودکان مبتلا به سرطان ادامه دارد و گروه نمایش تمام تلاش خود را برای شاد کردن بچه‌ها انجام می‌دهد و البته تا جایی موفق می‌شود. بچه‌ها ایستادن در راهرو را به نشستن روی صندلی‌ها ترجیح داده‌اند، اما هوا هنوز دم دارد.

اسمای ۵ ساله بالا و پایین می‌پرد و دست می‌زند، کلاهش کج شده است، مجری برنامه کودک با صدای بلند از بچه‌ها می‌خواهد هورا بکشند و دست بزنند. لباس سفید اسماء از‌‌ همان بدو ورود او جلب توجه می‌کند، پرستار‌ها به یکدیگر نشانش می‌دهند، خودش اما راضی نیست با لباس بلند عروس نمی‌تواند بدود، بازی کند، بچگی کند.

استفاده از داروهای شیمی درمانی موجب تضعیف سیستم ایمنی بدن می‌شود و فرد مبتلا به بیماری خونی مستعد عفونت است اما نصب سیستم تصفیه کننده هوا در اتاق‌ها در کاهش عفونت‌های بیمارستانی موثر است.

بخش انکولوژی بیمارستان حضرت معصومه (س) مجهز به دو دستگاه تصفیه کننده هوا است که در صورت گسترش این بخش به دستگاه‌های بیشتری نیاز دارد.

بچه‌ها با صدای بلند شعر می‌خوانند، هنوز کودک هستند، بیماران بستری در این بخش زیر ۱۲ سال هستند، بخش انکلوژی بیمارستان زنده است، نفس می‌کشد، اسما نقاشی‌اش تمام شده است، موهای دختر روی کاغذ بلند است….

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.