شنبه 14 جولای 12 | 16:07

ورود کنگره به ماجرای درز اطلاعات ترور دانشمندان هسته‌ای

ثمانه اکوان

«تست تخریب» معروف شد. آنها در واقع یک ماکت مجازی از نطنز ساخته بودند اما با گسترش این آزمایش‌ها به بسیاری از آزمایشگاه‌های ملی وزارت انرژی، تلاش عمده مقامات این بود که حتی قابل‌اعتماد‌ترین افراد و کارگران هسته‌ای آمریکا نیز از این آزمایش‌ها خبردار نشوند و در جریان اقدامات انجام شده قرار نگیرند.


مسابقه برپا شده بین مسؤولان آمریکایی، ‌اسرائیلی و انگلیسی برای بر عهده گرفتن مسؤولیت حملات سایبری و عملیات‌های اطلاعاتی در داخل خاک کشورمان جنبه دیگری از رقابت‌های درون سازمان‌های اطلاعاتی غرب را نشان می‌دهد. آمریکا نخستین کشوری بود که اعلام کرد حمله سایبری به تاسیسات هسته‌ای ایران زیر نظر او اداره می‌شده و روزنامه‌نگاران نزدیک به محافل صهیونیستی با انتشار کتاب دیگری این عملیات‌ها را به اسرائیل منتسب و عنوان کردند نقش اصلی بر عهده رژیم صهیونیستی بوده است. دن راویو، نویسنده کتاب «جاسوسان علیه آرماگدون» روز جمعه گذشته با حضور در جمع خبرنگاران و روزنامه‌نگاران آمریکایی به ارائه توضیحاتی درباره کتابش پرداخت و به صراحت بیان کرد: «بر اساس یافته‌های اطلاعاتی او و همکارش یوسی ملمان، وظیفه عقیم کردن برنامه هسته‌ای ایران و از بین بردن کامل امکان فعالیت در تاسیسات این کشور وظیفه حساسی است که توسط دولت اسرائیل انجام می‌شود و به همین دلیل ماموریت‌های خارجی در این باره ماموریت‌هایی خطیر و حساس هستند».

خبرنگارشبکه خبری CBS در بخش دیگری از صحبت‌هایش اشاره کرد: «موساد برنامه دارد تا از همه ظرفیت‌های قومی، ‌مذهبی و سیاسی «مخالفان ایران» در داخل این کشور استفاده کرده و کمک و تدارکات لازم برای انجام اقدامات مدنظر اسرائیل را در اختیار این گروه‌ها قرار ‌دهد.

سایت تحلیلی گلوبال ریسرچ هم در مطلبی راجع به این کتاب، ‌نوشته است: انتشار این 2 کتاب نشان می‌دهد برای ترور دانشمندان هسته‌ای ایران و حمله سایبری به تاسیسات هسته‌ای این کشور واحدهای اطلاعاتی اسرائیل به طور مستقیم و کاخ سفید به صورت غیر‌مستقیم دخالت داشته و این عملیات‌ها با تایید کاخ سفید انجام شده است.

به عقیده برخی تحلیلگران سایت‌های خبری آمریکایی، کتاب 2 روزنامه‌نگار اسرائیلی درباره ماجرای حملات سایبری به تاسیسات هسته‌ای ایران و انجام ترورها ، بزرگنمایی واحد‌های عملیاتی موساد است و اسناد نشان می‌دهد مدارک ارائه شده در کتاب دیوید سنجر، ‌روزنامه‌نگار نیویورک‌تایمز از قطعیت و اعتبار بیشتری برخوردار است. همین اعتبار نیز باعث شده است مقامات کنگره و دیوان عالی قضایی آمریکا به دنبال منابع درز اطلاعات از کاخ سفید باشند.

مساله جالب در این میان اما فاش شدن نام شخصیت‌هایی است که به احتمال زیاد در درز دادن اطلاعات محرمانه کاخ سفید دست داشته‌اند. در تاریخ 12 جولای یعنی حدود 10 روز پیش لامار اسمیت، نماینده جمهوریخواه تگزاس در کنگره آمریکا که رئیس کمیته قضایی کنگره نیز هست، در نامه‌ای به اوباما از او خواست اجازه دهد این کمیته برای ردیابی عوامل اصلی درز اطلاعات از کاخ سفید با چند تن از مقامات دولتی و مشاوران او مصاحبه به عمل آورد. این درخواست البته یک روز قبل از درخواست کلی کنگره برای انجام تحقیقات در این باره ارائه شده است. اسمیت در این باره به اوباما نوشته است: «نگرانی درباره چنین اقداماتی که منجر به فاش شدن اطلاعات محرمانه کاخ سفید شده است خطوط سیاسی نمی‌شناسد. زمانی که اطلاعات محرمانه و سری و اطلاعات مربوط به امنیت ملی کشورمان به دست عموم مردم می‌رسد و رسانه‌ای می‌شود در حقیقت امنیت ملی به خطر می‌افتد». مقامات دولتی که باید در این گفت‌وگوها شرکت کنند، توماس دونیلون مشاور امنیت ملی کاخ سفید، جیمز کلاپر مدیر اطلاعات ملی، بیلی دالی رئیس دفتر سابق رئیس‌جمهور، ‌جان برنان معاون رئیس‌جمهور در امنیت داخلی و مبارزه با تروریسم، ‌دنیس مک‌دوناف مشاور امنیت ملی معاون رئیس‌جمهور، ‌آدری توماسون مدیر مبارزه با تروریسم و آنتونی بلینکن مشاور امنیت ملی معاون رئیس‌جمهور هستند.

اسمیث در نامه خود به اوباما نوشته است: «این افراد به دلیل مسؤولیتی که داشته‌اند باید برای بحث درباره موضوعاتی که لو رفته، آماده باشند و عنوان کنند چگونه، چرا و توسط چه افرادی اطلاعات محرمانه کاخ سفید به صورت عمومی منتشر شده و به دست دشمنان ایالات متحده رسیده است.

اسمیت همچنین در نامه دیگری خطاب به جان کانیرز دبیر پنل دموکرات‌ها در کنگره،‌ از او خواسته است با توجه به اطلاعات خود، اسامی افراد دیگری را که ممکن است دستی در این مساله داشته باشند، معرفی کند اما کانیرز با این کار مخالفت کرده و حاضر نشده اسامی دیگری در اختیار او بگذارد.

تناقض‌ها پیدا می‌شود

تناقض‌های میان 2 کتاب اما در جایی بشدت آشکار می‌شود که پای حملات سایبری به تاسیسات ایران به هر 2 کتاب باز شده است. دن راویو درباره حملات سایبری به تاسیسات هسته‌ای ایران اعلام کرده بود: «اسرائیل به تنهایی حملات سایبری را برنامه‌ریزی کرده و تنها برای تهیه بخشی از تکنولوژی موردنیازش از سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا، آنها را در جریان فعالیت‌های خود قرار داده است». در این کتاب همچنین عنوان شده است ویروس «شعله» نه آخرین ویروس بلکه نخستین ویروسی بود که برای ارسال به تاسیسات نطنز توسط اسرائیل طراحی شد و استاکس‌نت بعد از آن وارد عمل شد.

این در حالی است که در کتاب دیوید سنجر از روزنامه‌نگاران نزدیک به منابع اطلاعاتی کاخ سفید به جزئیات بیشتری در این باره اشاره و عنوان شده است ویروس اول «فانوس دریایی» بود که توسط آمریکا تهیه و راهی تاسیسات نطنز شده بود.

در این گزارش اشاره شده بود از زمانی که ژنرال جیمز کارترایت به تیم امنیت ملی دولت اوباما پیوست، سلاح سایبری خود برای مقابله با ایران را تهیه کرده و با دستور اوباما به سمت نیروگاه‌های هسته‌ای ایران بویژه سایت نطنز روانه کرد. نام این کد مخرب کامپیوتری «فانوس‌دریایی» بود که قرار بود با مستقر شدن در کامپیوترهای مرتبط با سانتریفیوژ‌های نطنز، نقشه همه سانتریفیوژ‌ها و تعداد و نوع عملکرد آنها را در اختیار مرکز فرماندهی عملیات در واشنگتن قرار دهد. ماه‌ها طول کشید تا فانوس دریایی بتواند وظیفه اصلی خود برای شناسایی سانتریفیوژ‌ها و نقشه‌برداری از مسیرهای الکترونیکی کنترل‌کننده دستگاه‌های هسته‌ای را بشناسد. بعد از این اقدام آژانس امنیت ملی بود که بار دیگر پا در میدان مبارزات سایبری می‌‌گذاشت. سازمان امنیت ملی با کمک واحدی مخفی از نیروهای اطلاعاتی اسرائیلی که به دلیل توانایی‌های بالا در عرصه تهاجم سایبری مورد تایید مقامات اطلاعاتی آمریکا بودند، به تهیه و توسعه کرمی کامپیوتری پرداختند که می‌‌توانست به مهاجمی از درون سیستم‌های کامپیوتری نیروگاه تبدیل شود.

همکاری غیرمنتظره و ارتباط تنگاتنگ نیروهای آمریکایی و اسرائیلی به ۲ دلیل مهم صورت گرفت: نخستین دلیل این بود که واحد ۸۲۰۰ نیروهای نظامی ارتش اسرائیل، دارای تخصص‌های فنی‌ای بود که گروه‌های موجود در سازمان امنیت ملی آمریکا را به چالش می‌‌کشید. در عین حال اسرائیل اطلاعات عمیقی از عملیات‌های موجود در نیروگاه نطنز داشت که می‌‌توانست به موفقیت عملیات کمک بزرگی بکند اما مقامات آمریکایی هدف دیگری از این اقدامات داشتند و آن بازداشتن اسرائیل از حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران به هر طریق ممکن بود. برای انجام این کار اسرائیلی‌ها باید باور می‌‌کردند که خط جدیدی از حملات (سایبری) علیه تاسیسات ایران در حال انجام است و این حملات نتیجه‌بخش خواهد بود. تنها راه متقاعد کردن اسرائیل هم آن‌طور که تعدادی از مقامات دولتی اعلام کردند این بود که آنها را عمیقا در همه ابعاد این برنامه نظامی دخالت دهند.

بزودی آمریکا و رژیم صهیونیستی کرمی اینترنتی را طراحی کردند که آمریکایی‌ها به آن «باگ» (اشکال نرم‌افزاری) می‌‌گفتند اما باگ باید قبل از ورود به تاسیسات ایران آزمایش می‌‌شد. بنابراین آمریکا به شکل مخفیانه‌ای شروع به کپی‌سازی از دستگاه‌ها و موقعیت‌های فرضی تاسیسات هسته‌ای ایران کرد. اقدامی بزرگ و البته مخفیانه که سانتریفیوژ‌های نوعp-1 را به طور کامل کپی‌برداری می‌‌کرد.

آمریکایی‌ها به لطف معمر قذافی، دیکتاتور سابق لیبی نمونه‌هایی از دستگاه سانتریفیوژ p-1 را داشتند. بعد از اینکه در سال ۲۰۰۳ قذافی قبول کرد دست از برنامه‌های هسته‌ای خود بردارد، ‌ سانتریفیوژ‌های به کار رفته در تاسیسات را به آمریکایی‌ها تحویل داد و این دستگاه‌ها در انباری تسلیحاتی در تنسی آمریکا انبار شده بود. مقامات نظامی و اطلاعاتی با برخی نرم‌افزارهای «بازی‌های المپیک» که از پروژه موجود در کاخ‌سفید قرض گرفته بودند، عملیاتی را فرمانبری کردند که به عملیات

«تست تخریب» معروف شد. آنها در واقع یک ماکت مجازی از نطنز ساخته بودند اما با گسترش این آزمایش‌ها به بسیاری از آزمایشگاه‌های ملی وزارت انرژی، تلاش عمده مقامات این بود که حتی قابل‌اعتماد‌ترین افراد و کارگران هسته‌ای آمریکا نیز از این آزمایش‌ها خبردار نشوند و در جریان اقدامات انجام شده قرار نگیرند.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.