تریبون مستضعفین- محمد غفاری (شاعر و منتقد ادبی)
خواستند از تو بگویند شبی شاعرها
عاقبت با قلم شرم نوشتند: نشد!
مضمونسازی و نکتهپردازی که جز از سخنوارن هنرمند و نویسندگان چیره دست برنمیآید، لطیفترین و دلانگیزترین ویژگی ادبیات است که منبع و آفرینندهی آن تخیل شاعرانه و تعلیل هنرمندانه است. تعلیل شاعرانه و تخیل ماهرانه که تشنگان ادب را سیراب و آرزومندان و شیفتگان هنر را خرسند میسازد، آنچنان شور و نشاط و شوق و انبساطی در دل و جان بر میانگیزد که خواننده و شنونده را به جهان الهام و خیال میبرد، از این رو به این خلق و ابداع عبارات هنرمندانه خیال بندی نیز گفته میشود و آن را مهمترین رکن هر شعری میدانند.
سبک هندی اوج تمایل شاعران به مضمون سازی و ابداع بود و شاعران بزرگی چون صائب و بیدل این نوع سرودن را به اوج خود رساندند اما با به هرز رفتن و کوچهبازاری شدن اشعاری از این دست، نزد شاعران پس از دوران سبک هندی توجه به مضمون سازی کمرنگ شد و به نوعی از دنبال مضمون جدید بودند دل زده شدند و ادبیات کشور سالها از مضمونهای خیال پردازانه و بکر فاصله گرفت.
سالهای پایانی دههی هفتاد برای شعر فارسی دوران گذار بود. دورانی که بسیاری از اتفاقات تاثیرگذار، در آن سالها رخ داد. از اتفاقات تاثیرگذار شعر امروز بازگشت به سبک هندی و توجه ویژه به مضمون پردازی بود. از جمله شاعرانی که در این دوره موفق عمل کرد و آثار خوبی از خود به جا گذاشت فاضل نظری بود.
فاضل نظری سال ۵۸ در شهر خمین واقع در استان مرکزی متولد شد. در خوانسار تحصیلات خود را پی گرفت و برای تحصیلات بالاتر راهی تهران و دانشگاه امام صادق(ع) شد و موفق به دریافت مدرک كارشناسی ارشد در رشته مدیریت صنعتی شد. فاضل نظری خیلی زود با غزلهای خود توانست به چهرهای موفق تبدیل شود و با متفاوت بودن سرودههایش نسبت به دیگر شاعران جوان کشور، خیلی زود بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند.
غزلهای فاضل نظری کاملا امروزی و از جنس مردم هستند و با توجه به مضمون پردازی و کشفهایی که در آنها جاری است، برای خوانندگان لذتبخش و شیرین هستند و در ذهن آنها باقی میماند. خواننده با اشعاری ساده و روان مواجه است و با خواندن اولین سطرها متوجه خوشخوانی و آشنایی مضامین آن میشود:
- عشق بر شانه هم چیدن چندین سنگ است
گاه می ماند و نا گاه به هم می ریزد
– بین ماهیهای اقیانوس و ماهیهای تنگ
هیچ فرقی نیست، وقتی چاره ای جز آب نیست
- باز برگرد به دلتنگی قبل از باران
سوره توبه رسیده است به بسم اللهاش
– چشم بیهوده به آیینه شدن دوختهای
اشک ان روز که آیینه شد از چشم افتاد
و نمونههای فراوان دیگر.
اشعار فاضل همانند اکثر شعرهای سبک هندی موضوع خاصی را دنبال نمیکنند و غالبا بیتمحور و تصویری هستند. در بیشتر غزلها زیبایی هر بیت به صورت مستقل است و با رسیدن به قافیه، ابیات به سرانجام میرسند.
مرا بازیچه خود ساخت چون موسا که دریا را
فراموشش نخواهم کرد چون دریا که موسا را
نسیم مست وقتی بوی گل میداد حس کردم
که این دیوانه پرپر میکند یک روز گلها را
خیانت قصهی تلخی است اما از که مینالم؟
خودم پرورده بودم در حواریون یهودا را
کسی را تاب دیدار سرِ زلف پریشان نیست
چرا آشفته میخواهی خدایا خاطر ما را
چه خواهد کرد با ما عشق؟ پرسیدیم و خندیدی
فقط با پاسخت پیچیدهتر کردی معما را
زبان اشعار فاضل نظری خاص اوست و بسامد واژگانی او متفاوت است. گاه واژههایی قدیمی کنار امروزیترین کلمات قرار میگیرند و از یکدستی اشعار او میکاهند اما در کل امروزی بودن مضامین ضعفهای زبانی اشعار را به خوبی جبران میکند. آیینه، سنگ، ماه، برکه، رود، کوه، ساحل، دریا، یوسف و زلیخا واژگان کلیدی اشعار فاضل نظری هستند و نمونههای آن در اشعارش فراوان یافت میشوند؛ او هر بار سعی میکند مضامینی بکر و جدید از هر کدام ارائه کند و اغلب موفق است؛ هر چند در مواردی دچار تکرار و کلیشه نیز میشود.
- آیین عشقبازی دنیا عوض شده ست
یوسف عوض شده ست، زلیخا عوض شده ست
– خیانت غیرت عشق است وقتی وصل ممکن نیست
چه آسان ننگ میخوانند نیرنگ زلیخا را
- یك عمر جدایی به هوای نفسی وصل
گیرم كه جوان گشت زلیخا، به چه قیمت؟
- کـــی بـــــه انداختن سنگ پیاپـی در آب
ماه را می شود از حافظهی آب گرفت؟!
- سنگ در برکه میاندازم و میپندارم
با همین سنگ زدن، ماه به هم میریزد
- به جای سرزنش من به او نگاه کنید
دلیل سر به هوا بودن زمین ماه است
«گریههای امپراطور»، «اقلیت»، «آنها» و سه کتاب فاضل نظری هستند که توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است و مجموعهای از پنجاه و هفت غزلبرتر سه مجموعه فوق به همراه هفده غزل جدید (ضد) در مجموعهای با عنوان گزیده اشعار فاضل نظری توسط انتشارات مروارید منتشر شده است که در این بین «گریههای امپراطور» موفق به دریافت جایزه کتاب سال شعر جوان ایران شده است.
فاضل نظری هم اکنون دانشجوی دکتری است و رئیس حوزه هنری استان تهران میباشد و عضو شورای عالی شعر مركز موسیقی و سرود و همچنین مشاور علمی جشنواره بین المللی شعر فجر نیز هست و در دانشگاه هم تدریس میکند.
شور عشق تو اگر شعله به دلها بکشد
رود را از جگر کوه به دریا بکشد
گیسوان تو شبیه است به شب؛ اما نه،
شب که اینقدر نباید به درازا بکشد!
خودشناسی قدم اول عاشق شدن است
وای بر یوسف اگر ناز زلیخا بکشد
عقل یکدل شده با عشق، فقط میترسم
هم به حاشا بکشد، هم به تماشا بکشد
زخمی کینه من! این تو و این سینه من
من خودم خواسته ام کار به اینجا بکشد
یکی از ما دو نفر کشته به دست دگری است
وای اگر کار من و عشق به فردا بکشد
Sorry. No data so far.