چهارشنبه 18 جولای 12 | 13:44

جریا‌ن‌های دینی و شبه‏‌دینی در آمریکای لاتین

الآن انواع و اقسام فرق مذهبی و شبه‏مذهبی در آمریکای لاتین حضور دارند و از ساده‏اندیشی دینی و مذهبی و حتی به نوعی ول بودن عقیدتی ـ و اینکه مردم تحت لوای هیچ پرچم و جریان مذهبی قرار ندارند ـ دارند ‌‌نهایت استفاده را می‌برند و این وضعیت کمک کرده است تا گروه‌ها و فرقه‌های مختلف مذهبی و غیرمذهبی بیایند مکاتب و ادیان خودشان را تبلیغ کنند و مراکزی برای خودشان دایر کنند.


آمریکاى لاتین از جمله مناطقى است که علیرغم اهمیت استراتژیک آن در جهان امروز، اطلاعات کمى از آن در ایران منتشر مى‏‌شود و رویکرد‌ها به این منطقه عمدتاً سیاسى و اقتصادى است. این نوشتار به بررسى جریان‏هاى دینى و شبه‏دینى فعال در این منطقه مى‏پردازد تا با وضعیت فعالیت‏هاى ادیان و فرقه‏هاى مختلف را در این منطقه آشنا شویم.

۱. اسلام و مسلمانان

تحقیقات تاریخی جدید بیان می‌دارند که مسلمانان چند قرن قبل از کریستف کلمب از اسپانیا و غرب آفریقا به قاره آمریکا رسیده‏اند. حتی نخستین کاشفان اسپانیایی و پرتقالی از حضور مسلمانان در قاره آمریکا باخبر بودند. مسلمانان در دوره‏های مختلفی وارد این سرزمین شدند. بسیاری از آفریقایی‏هایی که توسط اروپایی‏‌ها در شمال و غرب آفریقا برای بردگی ربوده شدند، مسلمان بودند.

اسلام در پایان قرن نوزدهم به دنبال مهاجرت وسیع مسلمانان خاورمیانه و شبه قاره و آسیای میانه به قاره آمریکا ـ شمالی، مرکزی و جنوبی ـ نفوذ یافت. این افراد، چون در کشورهای خود تحت فشار و اختناق شدیدی به سر می‌‏بردند در جستجوی فعالیت و بهره‏وری از زندگی بهتر، به این سرزمین‌ها روی آوردند. گروههایی از فلسطین اشغالی، لبنان، ترکیه، سوریه، اندونزی، تاتارهای مسلمان تحت فشار انقلاب کمونیستی شوروی و… در گروه مهاجرین مذکور قرار گرفتند.

جدید‌ترین موج مهاجرت مسلمانان هم مهاجرت اعراب مسلمان به ویژه لبنان و فلسطین در نیمه دوم قرن بیستم میلادی به کشورهای آمریکای لاتین بود. بسیاری از این اعراب به علت وضعیت بحرانهای سیاسی‏ای که در کشور‌هایشان پدید آمد از جمله اشغال فلسطین و خشونت‏های رژیم صهیونیستی در منطقه، مجبور به مهاجرت شدند که غالباً در برزیل و آرژانتین سکنی گزیدند. البته مسلمانانی از شبه قاره هند نیز برای کار به این سرزمین‌ها مهاجرت کردند. لذا جمعیت مسلمان آمریکای لاتین همچنان به طور عمده از مهاجران عرب، آفریقایی و شبه قاره هند یا نوادگان آن‌ها تشکیل شده است. عمده مسلمانان منطقه در برزیل و آرژانتین زندگی می‌‏کنند. الآن اکثریت مسلمانان برزیل، منشأ سوری و لبنانی دارند و اکثریت سنی مذهب و بقیه شیعه‏اند. هم اکنون طبق آمار، بیش از ۵۰۰ هزار نفر و در آمار غیررسمی بین ۲ میلیون تا ۵ میلیون نفر مسلمان در برزیل تخمین زده می‌‏شود.

عمده مراکز اسلامی منطقه با کمک دولت عربستان و دولتهای عربی دیگر مانند امارات، قطر و کویت در این کشور آغاز می‌شود که شامل یک مدرسه ابتدایی، باشگاه، کتابخانه، فروشگاه مواد غذایی و یک مسجد است و بعداً هم به این سبک، مراکز اسلامی دیگری در برزیل و دیگر کشورهای منطقه احداث شد. تعداد مسلمانان آرژانتین بیش از نیم میلیون (و حتی طبق برخی آمار‌ها حدود ششصد هزار) نفر است که متأسفانه برخلاف یهودیان این کشور، از اتحاد و همبستگی لازم برخوردار نیستند. جمعیت مسلمانان این کشور را به ترتیب پیروان مذاهب مختلف اهل سنت، شیعیان، علوی‌ها و دروزی‏‌ها تشکیل می‌‏دهند که اکثراً از کشورهای سوریه، لبنان و اردن به این کشور آمده‏اند. گویان، سورینام و ترینیداد و توباگو سه کشور دیگری در منطقه هستند که تعداد مسلمانان در این سه کشور زیاد است. در دیگر کشورهای منطقه نیز مسلمانان حضور دارند و جزو اقلیت‏های مذهبی آن کشور‌ها محسوب می‌‎شوند.

مشکلات مسلمانان منطقه

۱-۲. فقدان آمار دقیق مسلمانان منطقه.

۲-۲. استحاله مسلمانان و دور شدن از فرهنگ اسلامی

۳-۲. تبلیغات منفی علیه اسلام و مسلمانان

۴-۲. فقدان رسانه‏های اسلامی مهم برای مردم منطقه

۵-۲. کمبود مراکز اسلامی و آموزشی در منطقه

۶-۲. مشکلات اجرای شریعت برای مسلمانان مانند دسترسی مشکل به ذبح شرعی و نداشتن قبرستان ویژه مسلمانان

۷-۲. رواج فساد و فحشا در منطقه و دسترسی آسان به فیلم‏های غیراخلاقی و مشروبات الکلی

۸-۲. عدم خودباوری مسلمانان منطقه که خوشبختانه در سالهای اخیر، حرکت‏های خوبی از مجامع و گروههای مسلمان منطقه صورت گرفته است.

۹-۲. کمبود مبلغ اسلامی زباندان به ویژه رهبران بومی آموزش دیده

۱۰-۲. ارتباطات کم مراکز اسلامی مهم جهان اسلام با مسلمانان و مراکز اسلامی این منطقه.

۱۱-۲. فعالیت‏های تخریبی فرقه ضاله بهائیت

فرقه‏های اسلامی فعال در منطقه

الآن در حال حاضر، غیر از اهل سنت و شیعیان امامیه، فرقه‌های اسلامی دیگری در منطقه هم حضور دارند. مثلاً شاهد حضور علویون در برخی کشور‌ها مثلاً آرژانتین هستیم که اصالت سوری دارند. قادیانیه یا احمدیه هم در برخی جزایر دریای کارائیب زندگی می‌‏کنند. یعنی بین هندی و پاکستانیهایی که به این منطقه مهاجرت کردند، پیروان این فرقه هم حضور دارند و آن‌ها تبلیغات و فعالیت خودشان را دارند. اسماعیلیان هم حضور بسیار اندکی در منطقه دارند.

دولت عربستان براساس توان مالی خودش توانسته است فعال‌تر از بقیه کشورهای اسلامی در زمینه دینی عمل کند. این کشور در اکثر کشورهای اسلامی درصدد ساخت مساجد و مراکز اسلامی و هویت‎دهی به مسلمانان و اعراب مهاجر منطقه برآمده است. غالباً روحانیون فارغ‏التحصیل‏ جامع الازهر مصر، امامت جماعت و سرپرستی مراکز اسلامی ساخت عربستان را بر عهده می‌‏گیرند؛ یعنی نوعی تعاملات بین دولتهای مصر و عربستان است که تأمین بعد مالی‌اش بر عهده سعودی‏‌ها و بعد فرهنگی و تبلیغی‌اش در دست مصری‌هاست. البته در سالهای اخیر، دولت عربستان خود، واعظ و روحانی به منطقه اعزام می‌کند.

الآن بعضی از گروههای مختلف فرهنگی و اقتصادی ترکیه به ویژه گروههای صوفی ترکیه و همچنین هواداران فتح‏الله گولن به آمریکای لاتین آمدند و مکاتب خودشان را در منطقه اشاعه می‌دهند. هواداران گولن در شیلی و آرژانتین و برزیل و دیگر کشورهای آمریکای لاتین، مدارس آموزشی خاصی را تأسیس کردند. از سویی دیگر ترکیه با دیپلماسی فرهنگی و پزشکی و کمک‌های خیریه تلاش فراوانی برای نفوذ در این منطقه دارد.

۲. مسیحیت و مسیحیان

هم اکنون فعال‏‌ترین و جدى‏‌ترین جریان دینى در آمریکاى لاتین، مسیحیت است. بیش از ۸۰ درصد مردم آمریکاى لاتین، مسیحى هستند. پس از آنکه اروپایى‏‌ها در سال ۱۴۹۲م دنیاى جدید را کشف کردند، آمریکاى لاتین تبدیل به پایگاه اصلى مسیحیت شد. ورود اسپانیایی‌ها به آمریکای لاتین در قرن پانزدهم و شانزدهم میلادی، با ترویج مسیحیت و به ویژه مذهب کاتولیک همراه با خشونت، قتل عام و ارعاب بود. برخی نویسندگان مسیحی معتقدند که فاتحان اسپانیایی، هر جا که قدم گذاشتند ابتدا صلیب را در کنار پرچم امپراطوری اسپانیا در زمین فرو کردند و فتوحات خود را به نام استقرار مسیحیت کاتولیک و گسترش مسیحیت و حاکمیت مقدس پاپ توجیه کردند.

مسیونرهاى مسیحى از فرقه‏‌ها و گروه‏هاى مختلف مسیحى حضور دارند و فعالند. کلیساى واتیکان حضور پررنگى و جایگاه سنتی خود را دارد. در دهه‏های اخیر، فرقه‏های مختلف پروتستان‏، خصوصاً پروتستانهاى انجیلى و همچنین کلیساى انگلیکن‏، مورمون‏، شاهدان یهوه و… هم حضور تبلیغی فعالی دارند. البته در منطقه، فرقه‏های دیگر مسیحیت مانند ارتدوکس‏‌ها، ارمنی‏‌ها، مارونی‎‌ها و… هم در منطقه حضور دارند، ولی فعالیت چشمگیر و قابل توجهی ندارند و نسبت به دیگر فرقه‏های مسیحیت هم حضور و هم فعالیت تبلیغی کمرنگی دارند. این فرقه‏‌ها از سوی مهاجران اروپای شرقی و به ویژه کشورهای عربی منطقه شامات مانند لبنان و سوریه وارد منطقه شده است.

۱-۲. کاتولیک‏‌ها

منطقه آمریکای لاتین پر جمعیت‏‌ترین منطقه کاتولیک‏نشین جهان است، لذا طبیعى است که کلیساى واتیکان سرمایه‏گذارى فراوانى در این منطقه داشته باشد. پاپ و شخصیت‏هاى برجسته واتیکان به طور مرتب از این منطقه بازدید مى‏کنند و به ارشاد و راهنمایى پیروان خود در این منطقه مى‏پردازند.

واتیکان در اغلب کشورهای این منطقه، مراکز و دانشگاه‏هاى وابسته به خود دارد که از یک‎سو سیاست‏هاى واتیکان را بومى و در منطقه اجرا مى‏کنند و از سویی دیگر برای این منطقه کشیش و مبلغ دینی تربیت می‌‏کنند. برخی از مهم‌ترین دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی کاتولیکی در کشورهای منطقه عبارتند از: بوگوتا کلمبیا (۱۹۳۷م)، لیما پرو (۱۹۴۲م)، مدژین کلمبیا (۱۹۴۲م)، ریودوژانیرو و سائوپائولو برزیل (۱۹۴۷م)، کیتو اکوادور (۱۹۵۶م)، بوئنوس آیرس و کوردوبای آرژانتین (۱۹۶۰م)، الپارایو و گواتمالا (۱۹۶۱م). البته در هر کشوری هم مراکز متعدد دیگری وجود دارد.

چالش‏های عمده کلیسای کاتولیک در منطقه

۱. سابقه همکاری با دیکتاتور‌ها و چهره منفی در افکار عمومی

۲. فعالیت‏های تبلیغی شدید پروتستان‌ها: بسیاری از رهبران کاتولیک مذهب، پروتستان را شکل جدیدی از امپریالیسم فرهنگی (Cultural imperialism) می‌‏دانند که ریشه‏های آن را باید در ایالات متحده آمریکا باید یافت.

۳. وجود فرقه‏های جدید و معنویت‏گرایی نوپدید: این خطر تا است که پاپ ژان پل ششم، پاپ پیشین، گفت: هدف اصلی فرقه‏های مذهبی، سست کردن حلقه‏های زنجیری است که کشورهای آمریکایی لاتین را به یکدیگر پیوند می‌‏دهد.

۴. گرایشهای سیاسی برخی کشیش‌ها و کلیساهای منطقه مانند الاهیات آزادی‏بخش (Liberation Theology). واتیکان فعالیت الاهیات آزادی‏بخش را همسویی ناخواسته‎ آن‌ها با دشمنان در گسستن اتحاد مردم آمریکای لاتین و تأثیرپذیری از مارکسیسم ارزیابی کرد.

۵. کمبود کشیش‏های بومی و اتکاء آن‌ها به کشیش‏های غیر بومی از کشورهای خارجی

۲-۲. الاهیات آزادى‏بخش

در دهه ۱۹۶۰م حرکت‏هاى سیاسى برخاسته از نهاد کلیسا سرعت و شدت بیشترى یافت و اقدامات خشونت‏آمیز برخى از دولت‏هاى منطقه باعث شد که کلیسا‌ها مخالفت بیشترى با دولت و حاکمیت داشته‏ باشند و به انتقاد از واتیکان بپردازند. لذا برخی از کشیشان منطقه درصدد تغییر وضعیت کلیسا‌ها و نقش‎آفرینی اجتماعی و سیاسی برآمدند. روحانیون وابسته به این جنبش به قول «هلدر کامارا» (Helder Camara)، اسقف برزیلی و از حامیان و رهبران معنوی این کشیشان، می‌‏خواهند «صدای کسانی باشند که صدایی ندارند.» آن‌ها سیستم سرمایه‏داری حاکم را مردود اعلام کرده و نتایج آن یعنی امپریالیسم اقتصادی و فرهنگی را محکوم می‌‏نمایند. گوستاو گوتیرز (Gustavo Gutierz)، کشیش پرویی با نگارش کتابی به دغدغه‏های این کشیشان می‌‏پردازد. کتاب وی با نام «الاهیات برای آزادی» (the Theology of Liberation) با استقبال شدید کشیشان جوان مواجه می‌‎شود و بدین ترتیب حرکت این کشیشان به الاهیات آزادی‎بخش معروف شدند. کشیشان آزادی‎بخش تا حد زیادی متأثر از مارکسیسم هم بودند و عمده آرمان‏‌هایش را در نوعى از سوسیالیسم برای تحقق عدالت اجتماعی و رفع فقر مى‏یافتند.

این کلیسا‌ها و کشیشان، مهم‌ترین ریشه‏هاى ناکامى و بدبختى جوامع فقیر منطقه آمریکاى لاتین را حکومت‏هاى خودکامه و نظامى و وابسته به ابرقدرتهاى بزرگ مانند آمریکا و کشورهاى اروپای غربى مى‏داند؛ وظیفه کلیسا را حمایت عملى از محرومان و مقابله با ظالمان مى‏داند. لذا بر ضرورت فقرزدایى و استقلال از طریق مبارزه و آموزش و آگاهى‏بخشی توده‏های مردم تأکید مى‏کند. در نظر این الاهیات، کلیسا باید مشروعیت خود را با رهایى دادن فقرا از فقر بگیرد و… البته این رویکردشان مورد مخالفت کلیساى واتیکان و کشورهاى استعمارگر منطقه خصوصاً آمریکا نیز قرار گرفت تا جایى که کشیش برجسته برزیلی، لئوناردو بوف (Leonardo Boff)، کشیشان برجسته نیکاراگوئه‏ای فعال در انقلاب ساندنیستی این کشور مانند می‌گوئل دسکوتو (Miguel Descoto) و ارنستو کاردنال (Ernesto Cardenal)، اسقف پاراگوئه‏ای (و رئیس جمهور فعلى این کشور) فرناندو لوگو (Fernando Logo) محکوم به سکوت یا از کلیسا‌ها اخراج شدند، به خاطر اینکه مقررات کلیساى واتیکان را رعایت نکردند! و به فعالیت‏هاى اجتماعى و سیاسى مذهبى پرداختند. لئوناردو بوف، یکى از تئوریسین‏هاى برجسته برزیلی این الاهیات مى‏گوید کلیسایى که به درد مردم رسیدگى نکند، اصلاً کلیسا نیست، به درد هدایت مردم نمى‏خورد و از آن اهداف اصلى‏اش، فاصله دارد. با روی کارآمدن برخی رهبران مردمی و ضد آمریکایی در منطقه مانند چاوز در ونزوئلا، کوره‏آ در اکوادور، لولا در برزیل، مورالس در بولیوی، اورتگا در نیکاراگوئه و لوگو در پاراگوئه، آن‌ها فعال‌تر شدند.

۳-۲. پروتستان‌ها

با اینکه آمریکای لاتین بیش از سه قرن تحت نفوذ کاتولیسیسیم بود، اما با موج فرهنگی دینی جدی پروتستانتیسم مواجه شده است و میلیون‌ها نفر از مردم این قاره به شاخه‏های مختلف آن به ویژه اونجلیست‏‌ها و پنتی‏کاستال‏‌ها می‌‏گرایند. طبق برخی آمار، اگر تا دهه ۱۹۳۰م تعداد پروتستان‌ها در این سرزمین محدود بود ولی از دهه ۱۹۶۰م همزمان با مواضع بحث‏برانگیز کلیسای رسمی کاتولیک و برخورد آن با الاهیات آزادی‏بخش، تعداد آن‌ها بخصوص در کشور برزیل به شدت افزایش یافت. در سال ۱۹۱۴م در تمام کشورهای منطقه، بیش از سیصد هزار نفر پروتستان وجود داشت ولی تعداد پروتستان‌ها در سال ۱۹۴۹م به ۵/۴ میلیون نفر و در سال ۱۹۶۱م حداقل به ۶ میلیون نفر رسید. تعداد آن‌ها طی سه دهه اخیر از ۱۵ میلیون نفر به بیش از ۴۰ میلیون نفر رسید. گرایش روز افزون پروتستانیسم انجیلی، توجه پژوهشگران و جامعه‏‌شناسان را به خود جلب کرده است که در این میان نقش ایالات متحده آمریکا در افزایش پیروان پروتستانیسم غیر قابل انکار است.

علل رشد پروتستان‌ها

رشد فزآینده آیین پروتستان را می‌‏توان از ویژگیهای مهم مسیحیت منطقه در این قرن نام برد. این رشد علل و عوامل مختلفی داشته ‏است که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:

۱. تغییر قوانین و آزادی مذهب

۲. سابقه منفی کلیساهای کاتولیک در افکار عمومی

۳. سیاست‏های ایالات متحده آمریکا

۳. استفاده از کشیش‏های بومی

۴. تبلیغات فراوان و جذابیتهای تبلیغی

فرقه‏های فعال پروتستانی

اما مهم‌ترین فرقه‏های فعال پروتستانی در منطقه عبارتند از:

۱-۳-۲ پروتستانی‏های انجیلی (اونجلیست‏‌ها)

۲-۳-۲. پنتى‏کاستالیسم (Pente Costalism). این فرقه به جهت توجه به اقشار محروم، در ترویج مذهب پروتستان در آمریکای لاتین نقش موثری ایفا کرده‌ است.

۳ـ۳-۲. مورمون‏‌ها (Mormons)

۴-۳-۲. مون‏‌ها یا پیروان کلیساى اتحاد (Unification Church) یا انجمن روح القدس براى اتحادیه مسیحیت جهانى که از مسیحیت کره سرچشمه گرفته است.

۵ـ۳-۲. شاهدان (گواهان) یهوه (Jehovah`s Witnesses)

۶ـ۳-۲. انگلیکن‏‌ها (Anglicans) به صورت محدود در برزیل، شیلی، پاراگوئه، نیکاراگوئه و…

۷ـ۳-۲. فرقه‏های دیگر پروتستانی مانند بابتیست‏‌ها (Baptists)، متدیست‏‌ها (Methodists)، کلیسای ادونسیت (seventh-day Adventist)، کلیسای خدا (Church of God) و…

۳. یهودیت

یهودیت در بین ادیان رسمی و مشهور، شاید تنها دینی باشد که در طول تاریخ تبلیغ نداشته است؛ چرا که خود را دینی نژادی و مخصوص قوم بنی‏اسرائیل می‌‏داند. اما با استفاده از شگردهای مختلف تبلیغاتی در معرفی عرفان یهودی (کابالا یا قبالا) صهیونیست‏‌ها به صورت فعالی درصدد جذب چهره‏های شاخص و ستاره‏های سینمایی و هنری و ورزشی و همچنین خانواده‏های متمول متمرکز کرده‏اند و بدین ترتیب با تکیه بر محبوبیت این شخصیت‏‌ها و الگوهای جوامع، به ویژه جوانان، می‌‏کوشند افراد مختلف را به سوی خود جذب نمایند. البته در بازار داغ تبلیغات دینی و معنوی در آمریکای لاتین، حتی یهودیت نیز خود را از تبلیغ بی‏بهره نکرده است. مهم‌ترین پایگاه یهودیت در آمریکای لاتین، آرژانتین است و جنوب این کشور، یکی از مکان‏های پیشنهادی برای شکل‏گیری دولت اسرائیل بود که مورد موافقت آژانس جهانی یهود نگرفت. اما این عدم موافقت دلیلی نشده است که صهیونیست‏‌ها از این منطقه غفلت کنند. یهودیان در همه کشورهای آمریکای لاتین حضور دارند و در غیر از کوبا، در بیشتر عرصه سیاست، اقتصاد و رسانه کشور‌ها نقش بسیار برجسته‏ای دارند خصوصاً در آرژانتین.

۴. فرقه انحرافی بهائیت

بهائی‏‌ها در راستای سیاست‏های آمریکا و کشورهای غربی، برای تضعیف عقاید و تفرقه بین مسلمانان و همسویی با سیاست‎های غربی به تبلیغ گسترده خودشان مشغولند. بهائی‌ها در برخی از کشورهای منطقه دانشگاه و مدرسه و یک مجمع روحانیت ملی دارند و درصددند در همه کشورهای منطقه مدرسه و دانشگاه تأسیس کنند. البته آمار دقیقی نیست که مردم چقدر به این ادیان و فرقه‌ها گرایش پیدا کردند ولی سایتهای بهائیت، آماری غیر واقعی از پیروان خود در منطقه ارائه می‌‏دهند. بهائیان آمریکای لاتین فعالیت‌های چشمگیری در سال‌های اخیر از خودشان نشان داده‌اند و در تلاشند در هر یک از کشورهای منطقه، ایستگاه رادیویی و یک دانشگاه و مرکز آکادمیک برای خود راه‌اندازی کنند.

عمده ایرانیانی که به کشورهای آمریکای لاتین مهاجرت کرده‌اند، پیرو فرقه ضاله بهائیت یا ضد انقلاب و سلطنت طلب هستند که به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی به این کشور‌ها مهاجرت کردند. آنان بیشتر ترجیح داده‌اند در کشورهای آمریکای جنوبی که از امکانات مالی و اقتصادی بیشتری و در عین حال جاذبه‌های توریستی برخوردار هستند، سکنی گزیدنند. گفتنی است علت اصلی گرایش مردم فقیر منطقه به این فرقه انحرافی، حمایت‏های مالی فراوان از پیروان و فقر مالی و وضعیت بد معیشتی مردم منطقه هست.

۵. ادیان و عرفان‏های شرقی

در کنار ادیان ابراهیمی، با توجه به روحیات و رگه‌های مذهبی و بعضاً خرافی مردم منطقه، معنویت‌های جدید هم در این منطقه براساس بسیار رشد پیدا کردند. هم اکنون بعضی از فرق هندویی و بودایی خصوصاً روی روشنفکران و تحصیل‌کردگان این منطقه هم در منطقه کار می‌کنند. البته این‌ها بیشتر افرادی را جذب می‌کنند که دنبال معنویند یا اینکه از مذهب سیاسی یا کلیسای سیاسی گریزانند.

۱-۵. بودائیان

مهاجران آسیای شرقی کشورهای آمریکایی لاتین، دین بودا را به این سرزمین آوردند، خصوصاً چینی‏‌ها و ژاپنی‏‌ها که حضور پررنگ‏تری نسبت به دیگر کشورهای شرق آسیا در این منطقه دارند. عمده بودایی‏‌ها منطقه در برزیل زندگی می‌‏کنند و در برزیل دارای دو مرکز دینی موسوم به «جامعه بودائیان برزیل» (sociedade Budista do Brazil) و «اتحادیه بودائیان برزیل» (Federacao dasseitas Budstas do Brasil) هستند.

۲-۵. سای بابا

یکی از عرفان‏های فعال شرقی در آمریکای لاتین، «سای بابا» ی هندی است. وی که اخیراً درگذشته است، پیروانی در آمریکای دارد. وی دین خود را حاکم بر تمام ادیان و ناظر به همه آن‌ها می‌‏داند. در عین حال، مدعی است که اعتقاد به پیام او، با گرایش با ادیان رایج منافاتی ندارد. وی معجزه خود را صرفاً ایجاد تحول در درون انسان‌ها دانست.

۳-۵. کریشنا

یکی از سازمان یافته‏‌ترین و برجسته‏‌ترین سنت‏های دینی در جامعه امروزی آمریکا، «انجمن بین‏المللی وجدان کریشنا» است که بعضی از اوقات به نام «جنبش هیر کریشنا» (Hare Krishna Movement) نیز خوانده می‌‏شود. این جنبش در سال۱۹۶۵م در شهر نیویورک به مشابه شاخه‏هایی از مکاتب هندویی پایه‏گذاری شده است. این جنبش در ابتدای امر بیشتر روی جوانان هیپی و معتادین به مواد مخدر متمرکز شد و در این زمینه موفقیت‏های بسیاری بدست آورد و لذا شروع به تبلیغ و فعالیت در دیگر مناطق از جمله آمریکای لاتین خصوصاً کلمبیا، برزیل، شیلی و آرژانیتن کرد.

۴-۵. انجمن ودانتا: این نهضت دینی ریشه در دین ودایی و مکتب هندویی دارد.

البته اقبال از عرفانهای شرقی هم دلایل فراوان دارد که سرخوردگی از عقلانیت و علم‏مداری، اثبات نادرستی فلسفه‏های معنویت‏ستیز، شکست نظام‏های معنویت‏ستیز مانند اتحاد جماهیر شوروی و دولت‏های کمونیستی در منطقه، میل فطری طبیعی در انسان، تبلیغات گسترده گروه‏های معنویت‏گرا. برنامه‏های خاص نظامی و اطلاعاتی و امنیتی کشورهای غربی از گروه‏های عرفانی در راستای تخدیر مردم و… از جمله مهم‌ترین آنهاست. البته این جریانات معنویت‏گرای شرقی و غربی، سنتی و مدرن، از ابزار‌ها و قالب‏های متفاوت برای تبلیغ وگسترش نفوذ خود استفاده می‌‏کنند. عرفان‏های نوپدید غربی غالباً از تولیدات هنری مختلف مانند موسیقی، فیلم‏های سینمایی، کارتن‏های کودکانه، رمان و داستان‏های به اصطلاح معنوی استفاده می‌‏کنند. چاپ کتاب‏هایی در موضوعات جادویی، فال‏بینی، طالع‏بینی، پیشگویی، هاله‏بینی، جن‏گیری، ارتباط با شیطان و ارواح خبیثه و امثال آن شاهدی بر این ادعاست.

بعضی از این گروه‏‌ها هم اقدام به تشکیل و راه‏اندازی موسسات آموزشی و فرهنگی و تبلیغی و خصوصاً موسسات خیریه کردند و با استفاده از وسایل ارتباط جمعی، به تبلیغ مرام و مسلک خود می‌‏پردازند یا اینکه دوره‏های آموزشی رایگان برای علاقمندان خود برپا می‌کنند و یا اینکه کتاب‏های خود را به صورت رایگان و در سریع‏‌ترین زمان برای متقاضیان ارسال می‌نمایند.

۶. آیین‏‌ها و عرفان‌های سرخ‏پوستی و بومی

اولین ساکنان کشورهای آمریکای لاتین را سرخ‌پوستان تشکیل می‌دادند و هنوز هم سرخ‌پوستان، کم و بیش در مناطق مختلف این قاره و هر یک از کشور‌ها وجود دارند. لذا آیین‌ها و معتقدات سرخ پوستی از جمله آیین‌هایی است که در این کشور‌ها کم و بیش به چشم می‌خورد. گرچه در بسیاری از کشور‌ها، این آیین‌ها و رسوم مذهبی کم‌رنگ شده است. بردگان مهاجر آفریقایی هم آیین‌های خاص خودشان را دارند. مانند آن دسته سیاهانی که از غرب آفریقا که هنوز پیرو آیین «وودو» (Woodo) هستند و این آیین در بین سیاهان برزیل و هائیتی و کلمبیا اندکی رواج دارد. آن‌ها آداب و رسوم و جشن‏های سالانه جایگاهی خاصی در کشورهای منطقه دارد که در حال حاضر، با فرهنگ بومی هر منطقه و نیز اعمال مذهبی در هم آمیخته شده است. آداب و رسوم سرخ‌پوست در مناطق مختلف، این مناطق از شدت و ضعف برخوردار است و در همه کشور‌ها رو به ضعف می‌رود و با شدت به سمت غیر سرخ‏پوستی شدن فرهنگ بومی حرکت کرده‌اند. اما حضور و بروز فرهنگ در کشورهایی مثل بولیوی، پرو، مکزیک و کلمبیا پررنگ‌تر از بقیه کشورهای این قاره است.

یکی از مشهور‌ترین و مهم‌ترین انواع عرفان‏های سرخ‏پوستی، عرفان ساحری (جادوگری) و آیین تولتک است. مشهور‌ترین مدافع و مبلغ عرفان ساحری، کارلوس کاستاندا است که بعضاً به آن عرفان عقاب نیز می‌‏گویند. وی سخنان و معرفت‏هایی را بیان می‌‏کند که در ظاهر با روح و تفکر جدید غربی بیگانه‏اند، هر چند در باطن، این آیین نیز کاملاً مرتبط و منطبق با مدرنیته و انسان عصر جدید است. این آیین بر رویا و راز‌ها تأکید زیاد دارد.

نکته پایانی

الآن انواع و اقسام فرق مذهبی و شبه‏مذهبی در منطقه حضور دارند و از ساده‏اندیشی دینی و مذهبی و حتی به نوعی ول بودن عقیدتی ـ و اینکه مردم تحت لوای هیچ پرچم و جریان مذهبی قرار ندارند ـ دارند ‌‌نهایت استفاده را می‌برند و این وضعیت کمک کرده است تا گروه‌ها و فرقه‌های مختلف مذهبی و غیرمذهبی بیایند مکاتب و ادیان خودشان را تبلیغ کنند و مراکزی برای خودشان دایر کنند. فرق مسیحی با توجه به اینکه یک هم‌خوانی با دیگر فرقه‌های مسیحی دارند، راحت‌تر دارند کار می‌کنند و پذیرش آن برای مردم راحت‌تر است. فِرَقی که به صورت ارائه یک‌سری جاذبه‌های جنسی دارند فعالیت می‌کنند، جذابیتشان برای مردم بیشتر است. الآن گروه‌های مختلف مسیحی با امکانات مادی و تبلیغاتی بسیار گسترده‌ای در گوشه و کنار جهان از جمله آمریکای لاتین، بیش از هر زمان دیگر به تبلیغ می‌پردازند.

گرایش به دین اسلام هم در بین نسل جوانان بومی و احیای هویت مسلمانان و به ویژه اعراب منطقه ـ که بین ۱۰ تا ۱۶ میلیون نفر و عمدتاً لبنانی، سوری و فلسطینی هستند ـ نیز از دیگر تحولات مهم در عرصه دین و اجتماع این منطقه است و همین امور باعث شده است که مسیحیت کنونی منطقه، انعطاف پذیر‌تر از گذشته باشد و تبلیغات فراوانی برای جلب رضایت و حفظ پیروانش در منطقه داشته باشد. راه‏اندازی شبکه‌ای اسلامی از سوی جمهوری اسلامی به زبان اسپانیولی برای مردم منطقه ضروری است که این امر با توجه به فعالیت‌های شبکه هیسپان تی وی و پرداختن به اسلام و انقلاب اسلامی می‌‏تواند فرهنگ و هنر و معارف اسلامی را به زبان اسپانیولی معرفی و تبلیغ ‌کند و باعث حضور پررنگ فرهنگی و اجتماعی و حتی سیاسی مسلمانان و همچنین شناساندن اسلام اصیل در منطقه بشود.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.