آمریکاى لاتین از جمله مناطقى است که علیرغم اهمیت استراتژیک آن در جهان امروز، اطلاعات کمى از آن در ایران منتشر مىشود و رویکردها به این منطقه عمدتاً سیاسى و اقتصادى است. این نوشتار به بررسى جریانهاى دینى و شبهدینى فعال در این منطقه مىپردازد تا با وضعیت فعالیتهاى ادیان و فرقههاى مختلف را در این منطقه آشنا شویم.
۱. اسلام و مسلمانان
تحقیقات تاریخی جدید بیان میدارند که مسلمانان چند قرن قبل از کریستف کلمب از اسپانیا و غرب آفریقا به قاره آمریکا رسیدهاند. حتی نخستین کاشفان اسپانیایی و پرتقالی از حضور مسلمانان در قاره آمریکا باخبر بودند. مسلمانان در دورههای مختلفی وارد این سرزمین شدند. بسیاری از آفریقاییهایی که توسط اروپاییها در شمال و غرب آفریقا برای بردگی ربوده شدند، مسلمان بودند.
اسلام در پایان قرن نوزدهم به دنبال مهاجرت وسیع مسلمانان خاورمیانه و شبه قاره و آسیای میانه به قاره آمریکا ـ شمالی، مرکزی و جنوبی ـ نفوذ یافت. این افراد، چون در کشورهای خود تحت فشار و اختناق شدیدی به سر میبردند در جستجوی فعالیت و بهرهوری از زندگی بهتر، به این سرزمینها روی آوردند. گروههایی از فلسطین اشغالی، لبنان، ترکیه، سوریه، اندونزی، تاتارهای مسلمان تحت فشار انقلاب کمونیستی شوروی و… در گروه مهاجرین مذکور قرار گرفتند.
جدیدترین موج مهاجرت مسلمانان هم مهاجرت اعراب مسلمان به ویژه لبنان و فلسطین در نیمه دوم قرن بیستم میلادی به کشورهای آمریکای لاتین بود. بسیاری از این اعراب به علت وضعیت بحرانهای سیاسیای که در کشورهایشان پدید آمد از جمله اشغال فلسطین و خشونتهای رژیم صهیونیستی در منطقه، مجبور به مهاجرت شدند که غالباً در برزیل و آرژانتین سکنی گزیدند. البته مسلمانانی از شبه قاره هند نیز برای کار به این سرزمینها مهاجرت کردند. لذا جمعیت مسلمان آمریکای لاتین همچنان به طور عمده از مهاجران عرب، آفریقایی و شبه قاره هند یا نوادگان آنها تشکیل شده است. عمده مسلمانان منطقه در برزیل و آرژانتین زندگی میکنند. الآن اکثریت مسلمانان برزیل، منشأ سوری و لبنانی دارند و اکثریت سنی مذهب و بقیه شیعهاند. هم اکنون طبق آمار، بیش از ۵۰۰ هزار نفر و در آمار غیررسمی بین ۲ میلیون تا ۵ میلیون نفر مسلمان در برزیل تخمین زده میشود.
عمده مراکز اسلامی منطقه با کمک دولت عربستان و دولتهای عربی دیگر مانند امارات، قطر و کویت در این کشور آغاز میشود که شامل یک مدرسه ابتدایی، باشگاه، کتابخانه، فروشگاه مواد غذایی و یک مسجد است و بعداً هم به این سبک، مراکز اسلامی دیگری در برزیل و دیگر کشورهای منطقه احداث شد. تعداد مسلمانان آرژانتین بیش از نیم میلیون (و حتی طبق برخی آمارها حدود ششصد هزار) نفر است که متأسفانه برخلاف یهودیان این کشور، از اتحاد و همبستگی لازم برخوردار نیستند. جمعیت مسلمانان این کشور را به ترتیب پیروان مذاهب مختلف اهل سنت، شیعیان، علویها و دروزیها تشکیل میدهند که اکثراً از کشورهای سوریه، لبنان و اردن به این کشور آمدهاند. گویان، سورینام و ترینیداد و توباگو سه کشور دیگری در منطقه هستند که تعداد مسلمانان در این سه کشور زیاد است. در دیگر کشورهای منطقه نیز مسلمانان حضور دارند و جزو اقلیتهای مذهبی آن کشورها محسوب میشوند.
مشکلات مسلمانان منطقه
۱-۲. فقدان آمار دقیق مسلمانان منطقه.
۲-۲. استحاله مسلمانان و دور شدن از فرهنگ اسلامی
۳-۲. تبلیغات منفی علیه اسلام و مسلمانان
۴-۲. فقدان رسانههای اسلامی مهم برای مردم منطقه
۵-۲. کمبود مراکز اسلامی و آموزشی در منطقه
۶-۲. مشکلات اجرای شریعت برای مسلمانان مانند دسترسی مشکل به ذبح شرعی و نداشتن قبرستان ویژه مسلمانان
۷-۲. رواج فساد و فحشا در منطقه و دسترسی آسان به فیلمهای غیراخلاقی و مشروبات الکلی
۸-۲. عدم خودباوری مسلمانان منطقه که خوشبختانه در سالهای اخیر، حرکتهای خوبی از مجامع و گروههای مسلمان منطقه صورت گرفته است.
۹-۲. کمبود مبلغ اسلامی زباندان به ویژه رهبران بومی آموزش دیده
۱۰-۲. ارتباطات کم مراکز اسلامی مهم جهان اسلام با مسلمانان و مراکز اسلامی این منطقه.
۱۱-۲. فعالیتهای تخریبی فرقه ضاله بهائیت
فرقههای اسلامی فعال در منطقه
الآن در حال حاضر، غیر از اهل سنت و شیعیان امامیه، فرقههای اسلامی دیگری در منطقه هم حضور دارند. مثلاً شاهد حضور علویون در برخی کشورها مثلاً آرژانتین هستیم که اصالت سوری دارند. قادیانیه یا احمدیه هم در برخی جزایر دریای کارائیب زندگی میکنند. یعنی بین هندی و پاکستانیهایی که به این منطقه مهاجرت کردند، پیروان این فرقه هم حضور دارند و آنها تبلیغات و فعالیت خودشان را دارند. اسماعیلیان هم حضور بسیار اندکی در منطقه دارند.
دولت عربستان براساس توان مالی خودش توانسته است فعالتر از بقیه کشورهای اسلامی در زمینه دینی عمل کند. این کشور در اکثر کشورهای اسلامی درصدد ساخت مساجد و مراکز اسلامی و هویتدهی به مسلمانان و اعراب مهاجر منطقه برآمده است. غالباً روحانیون فارغالتحصیل جامع الازهر مصر، امامت جماعت و سرپرستی مراکز اسلامی ساخت عربستان را بر عهده میگیرند؛ یعنی نوعی تعاملات بین دولتهای مصر و عربستان است که تأمین بعد مالیاش بر عهده سعودیها و بعد فرهنگی و تبلیغیاش در دست مصریهاست. البته در سالهای اخیر، دولت عربستان خود، واعظ و روحانی به منطقه اعزام میکند.
الآن بعضی از گروههای مختلف فرهنگی و اقتصادی ترکیه به ویژه گروههای صوفی ترکیه و همچنین هواداران فتحالله گولن به آمریکای لاتین آمدند و مکاتب خودشان را در منطقه اشاعه میدهند. هواداران گولن در شیلی و آرژانتین و برزیل و دیگر کشورهای آمریکای لاتین، مدارس آموزشی خاصی را تأسیس کردند. از سویی دیگر ترکیه با دیپلماسی فرهنگی و پزشکی و کمکهای خیریه تلاش فراوانی برای نفوذ در این منطقه دارد.
۲. مسیحیت و مسیحیان
هم اکنون فعالترین و جدىترین جریان دینى در آمریکاى لاتین، مسیحیت است. بیش از ۸۰ درصد مردم آمریکاى لاتین، مسیحى هستند. پس از آنکه اروپایىها در سال ۱۴۹۲م دنیاى جدید را کشف کردند، آمریکاى لاتین تبدیل به پایگاه اصلى مسیحیت شد. ورود اسپانیاییها به آمریکای لاتین در قرن پانزدهم و شانزدهم میلادی، با ترویج مسیحیت و به ویژه مذهب کاتولیک همراه با خشونت، قتل عام و ارعاب بود. برخی نویسندگان مسیحی معتقدند که فاتحان اسپانیایی، هر جا که قدم گذاشتند ابتدا صلیب را در کنار پرچم امپراطوری اسپانیا در زمین فرو کردند و فتوحات خود را به نام استقرار مسیحیت کاتولیک و گسترش مسیحیت و حاکمیت مقدس پاپ توجیه کردند.
مسیونرهاى مسیحى از فرقهها و گروههاى مختلف مسیحى حضور دارند و فعالند. کلیساى واتیکان حضور پررنگى و جایگاه سنتی خود را دارد. در دهههای اخیر، فرقههای مختلف پروتستان، خصوصاً پروتستانهاى انجیلى و همچنین کلیساى انگلیکن، مورمون، شاهدان یهوه و… هم حضور تبلیغی فعالی دارند. البته در منطقه، فرقههای دیگر مسیحیت مانند ارتدوکسها، ارمنیها، مارونیها و… هم در منطقه حضور دارند، ولی فعالیت چشمگیر و قابل توجهی ندارند و نسبت به دیگر فرقههای مسیحیت هم حضور و هم فعالیت تبلیغی کمرنگی دارند. این فرقهها از سوی مهاجران اروپای شرقی و به ویژه کشورهای عربی منطقه شامات مانند لبنان و سوریه وارد منطقه شده است.
۱-۲. کاتولیکها
منطقه آمریکای لاتین پر جمعیتترین منطقه کاتولیکنشین جهان است، لذا طبیعى است که کلیساى واتیکان سرمایهگذارى فراوانى در این منطقه داشته باشد. پاپ و شخصیتهاى برجسته واتیکان به طور مرتب از این منطقه بازدید مىکنند و به ارشاد و راهنمایى پیروان خود در این منطقه مىپردازند.
واتیکان در اغلب کشورهای این منطقه، مراکز و دانشگاههاى وابسته به خود دارد که از یکسو سیاستهاى واتیکان را بومى و در منطقه اجرا مىکنند و از سویی دیگر برای این منطقه کشیش و مبلغ دینی تربیت میکنند. برخی از مهمترین دانشگاهها و مراکز آموزشی کاتولیکی در کشورهای منطقه عبارتند از: بوگوتا کلمبیا (۱۹۳۷م)، لیما پرو (۱۹۴۲م)، مدژین کلمبیا (۱۹۴۲م)، ریودوژانیرو و سائوپائولو برزیل (۱۹۴۷م)، کیتو اکوادور (۱۹۵۶م)، بوئنوس آیرس و کوردوبای آرژانتین (۱۹۶۰م)، الپارایو و گواتمالا (۱۹۶۱م). البته در هر کشوری هم مراکز متعدد دیگری وجود دارد.
چالشهای عمده کلیسای کاتولیک در منطقه
۱. سابقه همکاری با دیکتاتورها و چهره منفی در افکار عمومی
۲. فعالیتهای تبلیغی شدید پروتستانها: بسیاری از رهبران کاتولیک مذهب، پروتستان را شکل جدیدی از امپریالیسم فرهنگی (Cultural imperialism) میدانند که ریشههای آن را باید در ایالات متحده آمریکا باید یافت.
۳. وجود فرقههای جدید و معنویتگرایی نوپدید: این خطر تا است که پاپ ژان پل ششم، پاپ پیشین، گفت: هدف اصلی فرقههای مذهبی، سست کردن حلقههای زنجیری است که کشورهای آمریکایی لاتین را به یکدیگر پیوند میدهد.
۴. گرایشهای سیاسی برخی کشیشها و کلیساهای منطقه مانند الاهیات آزادیبخش (Liberation Theology). واتیکان فعالیت الاهیات آزادیبخش را همسویی ناخواسته آنها با دشمنان در گسستن اتحاد مردم آمریکای لاتین و تأثیرپذیری از مارکسیسم ارزیابی کرد.
۵. کمبود کشیشهای بومی و اتکاء آنها به کشیشهای غیر بومی از کشورهای خارجی
۲-۲. الاهیات آزادىبخش
در دهه ۱۹۶۰م حرکتهاى سیاسى برخاسته از نهاد کلیسا سرعت و شدت بیشترى یافت و اقدامات خشونتآمیز برخى از دولتهاى منطقه باعث شد که کلیساها مخالفت بیشترى با دولت و حاکمیت داشته باشند و به انتقاد از واتیکان بپردازند. لذا برخی از کشیشان منطقه درصدد تغییر وضعیت کلیساها و نقشآفرینی اجتماعی و سیاسی برآمدند. روحانیون وابسته به این جنبش به قول «هلدر کامارا» (Helder Camara)، اسقف برزیلی و از حامیان و رهبران معنوی این کشیشان، میخواهند «صدای کسانی باشند که صدایی ندارند.» آنها سیستم سرمایهداری حاکم را مردود اعلام کرده و نتایج آن یعنی امپریالیسم اقتصادی و فرهنگی را محکوم مینمایند. گوستاو گوتیرز (Gustavo Gutierz)، کشیش پرویی با نگارش کتابی به دغدغههای این کشیشان میپردازد. کتاب وی با نام «الاهیات برای آزادی» (the Theology of Liberation) با استقبال شدید کشیشان جوان مواجه میشود و بدین ترتیب حرکت این کشیشان به الاهیات آزادیبخش معروف شدند. کشیشان آزادیبخش تا حد زیادی متأثر از مارکسیسم هم بودند و عمده آرمانهایش را در نوعى از سوسیالیسم برای تحقق عدالت اجتماعی و رفع فقر مىیافتند.
این کلیساها و کشیشان، مهمترین ریشههاى ناکامى و بدبختى جوامع فقیر منطقه آمریکاى لاتین را حکومتهاى خودکامه و نظامى و وابسته به ابرقدرتهاى بزرگ مانند آمریکا و کشورهاى اروپای غربى مىداند؛ وظیفه کلیسا را حمایت عملى از محرومان و مقابله با ظالمان مىداند. لذا بر ضرورت فقرزدایى و استقلال از طریق مبارزه و آموزش و آگاهىبخشی تودههای مردم تأکید مىکند. در نظر این الاهیات، کلیسا باید مشروعیت خود را با رهایى دادن فقرا از فقر بگیرد و… البته این رویکردشان مورد مخالفت کلیساى واتیکان و کشورهاى استعمارگر منطقه خصوصاً آمریکا نیز قرار گرفت تا جایى که کشیش برجسته برزیلی، لئوناردو بوف (Leonardo Boff)، کشیشان برجسته نیکاراگوئهای فعال در انقلاب ساندنیستی این کشور مانند میگوئل دسکوتو (Miguel Descoto) و ارنستو کاردنال (Ernesto Cardenal)، اسقف پاراگوئهای (و رئیس جمهور فعلى این کشور) فرناندو لوگو (Fernando Logo) محکوم به سکوت یا از کلیساها اخراج شدند، به خاطر اینکه مقررات کلیساى واتیکان را رعایت نکردند! و به فعالیتهاى اجتماعى و سیاسى مذهبى پرداختند. لئوناردو بوف، یکى از تئوریسینهاى برجسته برزیلی این الاهیات مىگوید کلیسایى که به درد مردم رسیدگى نکند، اصلاً کلیسا نیست، به درد هدایت مردم نمىخورد و از آن اهداف اصلىاش، فاصله دارد. با روی کارآمدن برخی رهبران مردمی و ضد آمریکایی در منطقه مانند چاوز در ونزوئلا، کورهآ در اکوادور، لولا در برزیل، مورالس در بولیوی، اورتگا در نیکاراگوئه و لوگو در پاراگوئه، آنها فعالتر شدند.
۳-۲. پروتستانها
با اینکه آمریکای لاتین بیش از سه قرن تحت نفوذ کاتولیسیسیم بود، اما با موج فرهنگی دینی جدی پروتستانتیسم مواجه شده است و میلیونها نفر از مردم این قاره به شاخههای مختلف آن به ویژه اونجلیستها و پنتیکاستالها میگرایند. طبق برخی آمار، اگر تا دهه ۱۹۳۰م تعداد پروتستانها در این سرزمین محدود بود ولی از دهه ۱۹۶۰م همزمان با مواضع بحثبرانگیز کلیسای رسمی کاتولیک و برخورد آن با الاهیات آزادیبخش، تعداد آنها بخصوص در کشور برزیل به شدت افزایش یافت. در سال ۱۹۱۴م در تمام کشورهای منطقه، بیش از سیصد هزار نفر پروتستان وجود داشت ولی تعداد پروتستانها در سال ۱۹۴۹م به ۵/۴ میلیون نفر و در سال ۱۹۶۱م حداقل به ۶ میلیون نفر رسید. تعداد آنها طی سه دهه اخیر از ۱۵ میلیون نفر به بیش از ۴۰ میلیون نفر رسید. گرایش روز افزون پروتستانیسم انجیلی، توجه پژوهشگران و جامعهشناسان را به خود جلب کرده است که در این میان نقش ایالات متحده آمریکا در افزایش پیروان پروتستانیسم غیر قابل انکار است.
علل رشد پروتستانها
رشد فزآینده آیین پروتستان را میتوان از ویژگیهای مهم مسیحیت منطقه در این قرن نام برد. این رشد علل و عوامل مختلفی داشته است که مهمترین آنها عبارتند از:
۱. تغییر قوانین و آزادی مذهب
۲. سابقه منفی کلیساهای کاتولیک در افکار عمومی
۳. سیاستهای ایالات متحده آمریکا
۳. استفاده از کشیشهای بومی
۴. تبلیغات فراوان و جذابیتهای تبلیغی
فرقههای فعال پروتستانی
اما مهمترین فرقههای فعال پروتستانی در منطقه عبارتند از:
۱-۳-۲ پروتستانیهای انجیلی (اونجلیستها)
۲-۳-۲. پنتىکاستالیسم (Pente Costalism). این فرقه به جهت توجه به اقشار محروم، در ترویج مذهب پروتستان در آمریکای لاتین نقش موثری ایفا کرده است.
۳ـ۳-۲. مورمونها (Mormons)
۴-۳-۲. مونها یا پیروان کلیساى اتحاد (Unification Church) یا انجمن روح القدس براى اتحادیه مسیحیت جهانى که از مسیحیت کره سرچشمه گرفته است.
۵ـ۳-۲. شاهدان (گواهان) یهوه (Jehovah`s Witnesses)
۶ـ۳-۲. انگلیکنها (Anglicans) به صورت محدود در برزیل، شیلی، پاراگوئه، نیکاراگوئه و…
۷ـ۳-۲. فرقههای دیگر پروتستانی مانند بابتیستها (Baptists)، متدیستها (Methodists)، کلیسای ادونسیت (seventh-day Adventist)، کلیسای خدا (Church of God) و…
۳. یهودیت
یهودیت در بین ادیان رسمی و مشهور، شاید تنها دینی باشد که در طول تاریخ تبلیغ نداشته است؛ چرا که خود را دینی نژادی و مخصوص قوم بنیاسرائیل میداند. اما با استفاده از شگردهای مختلف تبلیغاتی در معرفی عرفان یهودی (کابالا یا قبالا) صهیونیستها به صورت فعالی درصدد جذب چهرههای شاخص و ستارههای سینمایی و هنری و ورزشی و همچنین خانوادههای متمول متمرکز کردهاند و بدین ترتیب با تکیه بر محبوبیت این شخصیتها و الگوهای جوامع، به ویژه جوانان، میکوشند افراد مختلف را به سوی خود جذب نمایند. البته در بازار داغ تبلیغات دینی و معنوی در آمریکای لاتین، حتی یهودیت نیز خود را از تبلیغ بیبهره نکرده است. مهمترین پایگاه یهودیت در آمریکای لاتین، آرژانتین است و جنوب این کشور، یکی از مکانهای پیشنهادی برای شکلگیری دولت اسرائیل بود که مورد موافقت آژانس جهانی یهود نگرفت. اما این عدم موافقت دلیلی نشده است که صهیونیستها از این منطقه غفلت کنند. یهودیان در همه کشورهای آمریکای لاتین حضور دارند و در غیر از کوبا، در بیشتر عرصه سیاست، اقتصاد و رسانه کشورها نقش بسیار برجستهای دارند خصوصاً در آرژانتین.
۴. فرقه انحرافی بهائیت
بهائیها در راستای سیاستهای آمریکا و کشورهای غربی، برای تضعیف عقاید و تفرقه بین مسلمانان و همسویی با سیاستهای غربی به تبلیغ گسترده خودشان مشغولند. بهائیها در برخی از کشورهای منطقه دانشگاه و مدرسه و یک مجمع روحانیت ملی دارند و درصددند در همه کشورهای منطقه مدرسه و دانشگاه تأسیس کنند. البته آمار دقیقی نیست که مردم چقدر به این ادیان و فرقهها گرایش پیدا کردند ولی سایتهای بهائیت، آماری غیر واقعی از پیروان خود در منطقه ارائه میدهند. بهائیان آمریکای لاتین فعالیتهای چشمگیری در سالهای اخیر از خودشان نشان دادهاند و در تلاشند در هر یک از کشورهای منطقه، ایستگاه رادیویی و یک دانشگاه و مرکز آکادمیک برای خود راهاندازی کنند.
عمده ایرانیانی که به کشورهای آمریکای لاتین مهاجرت کردهاند، پیرو فرقه ضاله بهائیت یا ضد انقلاب و سلطنت طلب هستند که به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی به این کشورها مهاجرت کردند. آنان بیشتر ترجیح دادهاند در کشورهای آمریکای جنوبی که از امکانات مالی و اقتصادی بیشتری و در عین حال جاذبههای توریستی برخوردار هستند، سکنی گزیدنند. گفتنی است علت اصلی گرایش مردم فقیر منطقه به این فرقه انحرافی، حمایتهای مالی فراوان از پیروان و فقر مالی و وضعیت بد معیشتی مردم منطقه هست.
۵. ادیان و عرفانهای شرقی
در کنار ادیان ابراهیمی، با توجه به روحیات و رگههای مذهبی و بعضاً خرافی مردم منطقه، معنویتهای جدید هم در این منطقه براساس بسیار رشد پیدا کردند. هم اکنون بعضی از فرق هندویی و بودایی خصوصاً روی روشنفکران و تحصیلکردگان این منطقه هم در منطقه کار میکنند. البته اینها بیشتر افرادی را جذب میکنند که دنبال معنویند یا اینکه از مذهب سیاسی یا کلیسای سیاسی گریزانند.
۱-۵. بودائیان
مهاجران آسیای شرقی کشورهای آمریکایی لاتین، دین بودا را به این سرزمین آوردند، خصوصاً چینیها و ژاپنیها که حضور پررنگتری نسبت به دیگر کشورهای شرق آسیا در این منطقه دارند. عمده بوداییها منطقه در برزیل زندگی میکنند و در برزیل دارای دو مرکز دینی موسوم به «جامعه بودائیان برزیل» (sociedade Budista do Brazil) و «اتحادیه بودائیان برزیل» (Federacao dasseitas Budstas do Brasil) هستند.
۲-۵. سای بابا
یکی از عرفانهای فعال شرقی در آمریکای لاتین، «سای بابا» ی هندی است. وی که اخیراً درگذشته است، پیروانی در آمریکای دارد. وی دین خود را حاکم بر تمام ادیان و ناظر به همه آنها میداند. در عین حال، مدعی است که اعتقاد به پیام او، با گرایش با ادیان رایج منافاتی ندارد. وی معجزه خود را صرفاً ایجاد تحول در درون انسانها دانست.
۳-۵. کریشنا
یکی از سازمان یافتهترین و برجستهترین سنتهای دینی در جامعه امروزی آمریکا، «انجمن بینالمللی وجدان کریشنا» است که بعضی از اوقات به نام «جنبش هیر کریشنا» (Hare Krishna Movement) نیز خوانده میشود. این جنبش در سال۱۹۶۵م در شهر نیویورک به مشابه شاخههایی از مکاتب هندویی پایهگذاری شده است. این جنبش در ابتدای امر بیشتر روی جوانان هیپی و معتادین به مواد مخدر متمرکز شد و در این زمینه موفقیتهای بسیاری بدست آورد و لذا شروع به تبلیغ و فعالیت در دیگر مناطق از جمله آمریکای لاتین خصوصاً کلمبیا، برزیل، شیلی و آرژانیتن کرد.
۴-۵. انجمن ودانتا: این نهضت دینی ریشه در دین ودایی و مکتب هندویی دارد.
البته اقبال از عرفانهای شرقی هم دلایل فراوان دارد که سرخوردگی از عقلانیت و علممداری، اثبات نادرستی فلسفههای معنویتستیز، شکست نظامهای معنویتستیز مانند اتحاد جماهیر شوروی و دولتهای کمونیستی در منطقه، میل فطری طبیعی در انسان، تبلیغات گسترده گروههای معنویتگرا. برنامههای خاص نظامی و اطلاعاتی و امنیتی کشورهای غربی از گروههای عرفانی در راستای تخدیر مردم و… از جمله مهمترین آنهاست. البته این جریانات معنویتگرای شرقی و غربی، سنتی و مدرن، از ابزارها و قالبهای متفاوت برای تبلیغ وگسترش نفوذ خود استفاده میکنند. عرفانهای نوپدید غربی غالباً از تولیدات هنری مختلف مانند موسیقی، فیلمهای سینمایی، کارتنهای کودکانه، رمان و داستانهای به اصطلاح معنوی استفاده میکنند. چاپ کتابهایی در موضوعات جادویی، فالبینی، طالعبینی، پیشگویی، هالهبینی، جنگیری، ارتباط با شیطان و ارواح خبیثه و امثال آن شاهدی بر این ادعاست.
بعضی از این گروهها هم اقدام به تشکیل و راهاندازی موسسات آموزشی و فرهنگی و تبلیغی و خصوصاً موسسات خیریه کردند و با استفاده از وسایل ارتباط جمعی، به تبلیغ مرام و مسلک خود میپردازند یا اینکه دورههای آموزشی رایگان برای علاقمندان خود برپا میکنند و یا اینکه کتابهای خود را به صورت رایگان و در سریعترین زمان برای متقاضیان ارسال مینمایند.
۶. آیینها و عرفانهای سرخپوستی و بومی
اولین ساکنان کشورهای آمریکای لاتین را سرخپوستان تشکیل میدادند و هنوز هم سرخپوستان، کم و بیش در مناطق مختلف این قاره و هر یک از کشورها وجود دارند. لذا آیینها و معتقدات سرخ پوستی از جمله آیینهایی است که در این کشورها کم و بیش به چشم میخورد. گرچه در بسیاری از کشورها، این آیینها و رسوم مذهبی کمرنگ شده است. بردگان مهاجر آفریقایی هم آیینهای خاص خودشان را دارند. مانند آن دسته سیاهانی که از غرب آفریقا که هنوز پیرو آیین «وودو» (Woodo) هستند و این آیین در بین سیاهان برزیل و هائیتی و کلمبیا اندکی رواج دارد. آنها آداب و رسوم و جشنهای سالانه جایگاهی خاصی در کشورهای منطقه دارد که در حال حاضر، با فرهنگ بومی هر منطقه و نیز اعمال مذهبی در هم آمیخته شده است. آداب و رسوم سرخپوست در مناطق مختلف، این مناطق از شدت و ضعف برخوردار است و در همه کشورها رو به ضعف میرود و با شدت به سمت غیر سرخپوستی شدن فرهنگ بومی حرکت کردهاند. اما حضور و بروز فرهنگ در کشورهایی مثل بولیوی، پرو، مکزیک و کلمبیا پررنگتر از بقیه کشورهای این قاره است.
یکی از مشهورترین و مهمترین انواع عرفانهای سرخپوستی، عرفان ساحری (جادوگری) و آیین تولتک است. مشهورترین مدافع و مبلغ عرفان ساحری، کارلوس کاستاندا است که بعضاً به آن عرفان عقاب نیز میگویند. وی سخنان و معرفتهایی را بیان میکند که در ظاهر با روح و تفکر جدید غربی بیگانهاند، هر چند در باطن، این آیین نیز کاملاً مرتبط و منطبق با مدرنیته و انسان عصر جدید است. این آیین بر رویا و رازها تأکید زیاد دارد.
نکته پایانی
الآن انواع و اقسام فرق مذهبی و شبهمذهبی در منطقه حضور دارند و از سادهاندیشی دینی و مذهبی و حتی به نوعی ول بودن عقیدتی ـ و اینکه مردم تحت لوای هیچ پرچم و جریان مذهبی قرار ندارند ـ دارند نهایت استفاده را میبرند و این وضعیت کمک کرده است تا گروهها و فرقههای مختلف مذهبی و غیرمذهبی بیایند مکاتب و ادیان خودشان را تبلیغ کنند و مراکزی برای خودشان دایر کنند. فرق مسیحی با توجه به اینکه یک همخوانی با دیگر فرقههای مسیحی دارند، راحتتر دارند کار میکنند و پذیرش آن برای مردم راحتتر است. فِرَقی که به صورت ارائه یکسری جاذبههای جنسی دارند فعالیت میکنند، جذابیتشان برای مردم بیشتر است. الآن گروههای مختلف مسیحی با امکانات مادی و تبلیغاتی بسیار گستردهای در گوشه و کنار جهان از جمله آمریکای لاتین، بیش از هر زمان دیگر به تبلیغ میپردازند.
گرایش به دین اسلام هم در بین نسل جوانان بومی و احیای هویت مسلمانان و به ویژه اعراب منطقه ـ که بین ۱۰ تا ۱۶ میلیون نفر و عمدتاً لبنانی، سوری و فلسطینی هستند ـ نیز از دیگر تحولات مهم در عرصه دین و اجتماع این منطقه است و همین امور باعث شده است که مسیحیت کنونی منطقه، انعطاف پذیرتر از گذشته باشد و تبلیغات فراوانی برای جلب رضایت و حفظ پیروانش در منطقه داشته باشد. راهاندازی شبکهای اسلامی از سوی جمهوری اسلامی به زبان اسپانیولی برای مردم منطقه ضروری است که این امر با توجه به فعالیتهای شبکه هیسپان تی وی و پرداختن به اسلام و انقلاب اسلامی میتواند فرهنگ و هنر و معارف اسلامی را به زبان اسپانیولی معرفی و تبلیغ کند و باعث حضور پررنگ فرهنگی و اجتماعی و حتی سیاسی مسلمانان و همچنین شناساندن اسلام اصیل در منطقه بشود.
Sorry. No data so far.