تریبون مستضعفین- زیبا محبیان
تعطیلات تابستانی مجلس، ناراحتی قلبی وزارت امور خارجه، و اینترنت و خبرهایی که جو میدهند!
نیمه شعبان امسال هم گذشت و همه در حالی که شربت و شیرینی میخوردند خوشحال بودند که شما به دنیا آمدید!
سیصد و سیزده نفر هم جمع شدند و چله دعای عهد گرفتند!
و بعد درست در گرمای 40 درجه تیرماه یک شبانه روز باران بارید!
و مجلس هم این روزها در تعطیلات تابستانی ست
و صدا و سیما کانال پویانمایی را رسما افتتاح کرده است
یکی هم انگار حواسش به سفرههایی که مرغ ندارند بوده، و به مسولان گفته صحنه های خوردن مرغ را در تلویزیون پخش نکنند!
چند روز دیگر هم ماه مبارک رمضان است و عدهای طوماری نوشتهاند برای شجریان که «رمضان بی ربنایت صفا ندارد»!
چند جایی هم در این بین به کسانی که ناراحتی قلبی یا روحی دارند توصیه شده است از دیدن این تصاویر (+) اجتناب کنند!
وزارت امور خارجه هم احتمالا تنها در مسائل کلان، و استراتژیک منطقهای و بین اللملی موضع گیری میکند و حرفی برای گفتن درباره نسل کشی مسلمانان برمه ندارد! و این تصاویر (+) هم بنا به تحقیق دروغی بیش نیست و همهاش برای سیل است و زلزله! و اصلا مگر میشود آدم با آدم این کارها را بکند؟
و مگر میشود شوهر زن مسلمانی را جلوی چشمان او و کودکانش تکه تکه کنند و بسوزانند، و بعد به آن زن مسلمان بی حرمتی کنند و تجا… که اگر این گونه بود که دیگر مسلمانی باقی نمانده بود از درد جان دادنِ در این اندوه!
…
ای بابا..! سرتان را درد آوردم! باز هم این اینترنت و این خبرهایی که جو میدهند! و ساعتی که متوجه نشدیم کی 2 نیمه شب شد! دیروقت است! دیگر باید برویم بخوابیم تا صبح قبل از اینکه آفتاب صاف بخورد به فرق سرمان در اداره، دفتر، دانشگاه یا سر قرارمان با دوستانمان حاضر باشیم! که آفتاب تابستان بدجور پوست را میسوزاند! و پیشواز ماه رمضان هم که...
عجالتا شما دیگر این جمعه را آب دستتان بود بگذارید زمین بیایید که از دست ما کاری بیشتر از همین فرج خواندن گاه و بیگاه و صدا کردنتان هنگام دیدن این صحنهها (+) بر نمیآید! و این اوضاع شیر تو شیر و مرغ در مرغ و آدم در آتش تنها شمشیر خودتان را میخواهد و بس!
هان! راستی یادم رفت!
در سوریه و بحرین و عربستان و مصر و …. انگار یک کارهایی کردهاند غیر از دعا و گاه و بیگاه صدا کردنتان. ما هم دلمان خوش است به آنها و حسرتی هم بر دل که راه شهادت چند سال پیش از مرزهای کشورمان رد شد و امروز به آن حوالی رسیده است و به قول معروف خرما بر نخیل و دست ما نیز کوتاه! و چشم امیدمان تنها به شما..!
والسلام
واقعا برای هممون متاسفم .این سکوت مفتضحانه رو تموم کنیم.
واقعا موندم چی بگم یعنی زبونم یاری نمیکنه (داد از غم تنهایی)