یکشنبه 05 آگوست 12 | 18:05
درباره ی تورم و بررسی چالش های پیرامون آن/1

بازنده اصلی تورم کیست؟

محمود کریمی بیرانوند

شاید یکی از عمده ترین دلایل هجوم به بازارهای فرعی و کوتاه مدت همانند بازار سکه و خرید و فروش(دلالی) ارز، همین باشد که اقبال به تولید بلندمدت در کشور وجود ندارد. البته نباید این گونه تصور کرد که ریشه کن کردن مشکل تورم امری نشدنی و محال است، چرا که مطابق با گزارش صندوق بین المللی پول 88 کشور جهان دارای تورم زیر 5 درصد می باشند و این آمار در سال های بعد به بیش از 100 کشور نیز خواهد رسید.


تریبون مستضعفین- محمود کریمی بیرانوند (کارشناس ارشد معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق ع)

با توجه به این که درحال حاضر کشور در برهه ای حساس در سطح بین المللی روبرو است، تجزیه و تحلیل مسائل جاری و ریشه ای در کشور نیاز مبرمی است که در وهله ی نخست باید توسط اصحاب رسانه صورت گیرد. اما در این بین قطعا مسائل اقتصادی از مهمترین ابعاد انقلاب اسلامی می باشد که نطام استکبار آشکارا لطمه زدن به آن را نشانه گرفته است. بیراهه نیست اگر گفته شود که جنگ اقتصادی تمام عیاری بین انقلاب مستضعفین و کشورهای مستکبر در حال وقوع است. رهبرمعظم انقلاب نیز در بیانات خود بارها به اهمیت این جنبه انقلاب پرداخته اند. از جمله در بیانات خود که در جمع مسئولین نظام در رمضان همین ماه اشاره کرده اند: «همه‌ى كسانى كه ناظر مسائل گوناگون بودند، مي توانستند حدس بزنند كه هدف دشمن، فشار اقتصادى بر كشور است. معلوم بود و طراحى‌ها نشان ميداد كه اينها ميخواهند بر روى اقتصاد كشور متمركز شوند. اقتصاد كشور ما براى آنها نقطه‌ى مهمى است. هدف دشمن اين بود كه بر روى اقتصاد متمركز شود، به رشد ملى لطمه بزند، به اشتغال لطمه بزند، طبعاً رفاه ملى دچار اختلال و خطر شود، مردم دچار مشكل شوند، دلزده بشوند، از نظام اسلامى جدا شوند؛ هدف فشار اقتصادى دشمن اين است، و اين محسوس بود؛ اين را انسان ميتوانست مشاهده كند.» جهت گیری ایشان در این چند سال نیز با توجه به همین تحلیل از شرایط جهانی بوده است. نام گذاری های اقتصادی چهار سال گذشته خود تأییدی بر این مطلب می باشد. بنابراین باید رسانه های انقلاب در راستای اطاعت امر ولی امر مسلمین جهان و لبیک گفتن به ایشان گام بلندی در راستای حل مشکلات اقتصادی بردارند. طبعا وظیفه ی اصلی ایشان در این بین تحلیل و انتقاد منصفانه برای نشان دادن راه درست به دولتمردان می باشد. در همین راستا طی چند مقاله به مسأله تورم که به موضوعی چالش برانگیز در سطح جامعه تبدیل شده و موجبات اندکی نارضایتی برحق برای طبقات پایین تر را فراهم آورده، می پردازیم.

مقدمه

اقتصاد بصورت کلی به دوبخش خرد و کلان تقسیم می شود. اقتصاد کلان علمی است که قدمتی 60 ساله در دنیای اقتصاد دارد. معمولا زمانی که از اقتصاد کلان صحبت می شود، سه شاخص اساسی وجود دارد که همه ی دولت ها با آنها روبرو هستند. بیکاری، تورم و رشد. آنچه که در محافل آماری نیز بدان توجه دارند تا وضعیت اقتصادی یک دولت را بررسی کنند، بیشتر مربوط به شاخصه های کلان می باشد. اهمیت این شاخص ها به قدری است که حتی در تبلیغات انتخاباتی، کاندیداها تمهیدات گسترده ای برای مانور بر روی آنها می اندیشند. به عقیده کارشناسان مهمترین عللی که رونالد ریگان توانست در انتخابات 1980 به پیروزی دست پیدا کند، بالا بودن نارضایتی عمومی، بالا بودن نرخ بیکاری و افزایش نرخ تورم در آن سال ها بوده است. همچنین بیل کلینتون نیز با دستاویز قرار دادن بالا بودن نرخ بیکاری و نبود شغل در انتخابات سال 1992 توانست بر رقیب خود فائق آید. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز همواره دولت ها با این شاخص ها دست به گریبان بوده اند. اما شاید در میان توده ی مردم، نرخ تورم شاخصی باشد که نسبت به آن حساسیت بالایی دارند. این امر بدان دلیل است که مصرف مردم مستقیما با این شاخص در ارتباط می باشد، از طرف دیگر نرخ تورم مشکلی بوده است که هیچکدام از دولت های قبل نیر نتوانسته اند بر آن غلبه کنند و بنابراین به دغدغه اصلی مردم تبدیل شده است. در روزهای پایانی دولت دهم نیز این مشکل، شاید اصلی ترین معضلی است که کارشناسان اقتصادی بدان توجه دارند و دولت را به کم کاری در این زمینه متهم می کنند.

وضعیت آماری تورم

بر اساس آمارهای رسمی بانک مرکزی، نرخ تورم در دوازده ماه منتهی به فروردین ماه 1391 به نسبت همین مدت در سال قبل، معادل 21.8 درصد رشد داشته است. همچنین تورم نقطه ای نیز وضعیت مناسبی نداشته و شاهد افزایش روزافزون این نرخ در سطح جامعه می باشیم، بگونه ای که این نرخ در فروردينماه ١٣٩١ نسبت به ماه مشابه سال قبل، 23.9 افزایش داشته است. همچنین همه ی گروه های خوراکی و غیر خوراکی دارای رشد قابل ملاحظه ای بوده اند که در جدول زیر (بانک مرکزی) قابل مشاهده است:

فروردین ۹۱ نسبت به فروردین ۹۰

سال ۹۰ نسبت به سال ۸۹

شاخص کل

۲۳.۹

۱۲.۸

گروه‌های اصلی:

۱. خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها

۳۳

۲۶.۷

۲. دخانیات

۳۹.۹

۹.۸

۳. پوشاک و کفش

۳۳.۵

۲۳.۷

۴. مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوخت‌ها

۱۳.۸

۱۸

۵. اثاث، خدمات و لوازم مورد استفاده در خانه

۲۷

۱۹.۵

۶. بهداشت و درمان

۱۹.۶

۱۷.۵

۷. حمل و نقل

۱۵.۱

۲۶.۲

۸. ارتباطات

۴.۱

۲.۱

۹. تفریح و امور فرهنگی

۲۸.۴

۱۶.۱

۱۰. تحصیل

۱۵.۲

۱۴.۳

۱۱. رستوران و هتل

۲۶.۴

۱۸.۹

۱۲. کالاها و خدمات متفرقه

۳۸.۵

۲۴

گروه‌های اختصاصی:

۱. کالا

۲۸.۴

۲۷.۵

۲. خدمات

۱۸.۱

۱۵.۲

۳. مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوخت‌ها

۱۳.۸

۱۸

همچنین بر اساس گزارش صندوق بین المللی پول این نرخ در سال 2011 برای کشورمان معادل با 21.8 بوده است. این نرخ همچنین اولین نرخ تورم در خاور میانه می باشد. این در حالی است که مطابق با همین گزارش دیگر شاخصه های کلان ما دارای وضعیت مناسبی در سطح منطقه می باشد، بگونه ای که ایران رده ی هفدهم اقتصاد دنیا را بر اساس مقدار GDP به خود اختصاص داده است. وضعیت در دولت های پیشین نیز به همین منوال بوده است و در برخی دولت ها حتی تورم حدود 50 درصدی را نیز تجربه کرده ایم. بنابراین آمار می توان نتیجه گرفت که تورم از اساسی ترین مشکلات اقتصادی مزمن در کشور می باشد که همواره برای دولت و مردم دردسرساز بوده است.

بازندگان اصلی تورم چه کسانی هستند؟

در کل تورم بر روی همه ی اقتصاد هزینه تحمیل می کند. اما در وضعیت های تورمی برخی از اقشار جامعه بیشتر متحمل ضررها و آفات آن می شوند. قطعا یکی از بازندگان اصلی تورم اقشار مستضعف جامعه می باشند. می توان آسیب های تورم را در دو حوزه ی تولید و مصرف بررسی کرد. در بخش مصرف مطابق با آماری که در بالا نشان داده شد، هزینه ی اضافه ای بر طبقات مصرفی جامعه وارد می شود. اما طبقات مستضعف جامعه هستند که از این افزایش دائم قیمت کالاها رنج به مراتب بیشتری می برند. زیرا دهک های بالای درآمدی می توانند این افزایش هزینه را تحمل کنند. از طرف دیگر در بخش تولید نیز کاهش سرمایه گذاری بلند مدت، خلل در سیستم توزیع درآمد، کسری بودجه و مشکلات متعدد دیگری گریبان گیر اقتصاد کشور می شود. اما وضعیت تورمی برای اقشار پردرآمد در کشور حداقل در سطح مصرف مشکل چندانی به حساب نمی آید. همچنین همانطور که بیان شد یکی از اثرات دیگر مخرب تورم بازتوزیع ناعادلانه درآمد در جهت اقشار مستضعف می باشد. این بازتوزیع ناعادلانه از دو طریق بر این اقشار تأثیر می گذارد:

اثر قیمتی: اثر قیمتی بدین شکل خود را بروز می دهد که همزمان با افزایش سطح عمومی قیمت ها، برخی از کالاها با افزایش بیشتری روبرو می شوند. در جدول بالا مشخص است که گروه خوراکی ها و حمل و نقل دارای بیشترین افزایش قیمت ها در سبد محاسباتی تورم می باشند. این در حالی است که خوراکی ها و حمل و نقل از کالاهای اساسی قشرهای کم درآمد تر جامعه می باشد.

اثر درآمدی: افزایش قیمت در واقع مرادف است با افزایش درآمد صاحبان بنگاه ها. چنانچه قیمت ها بصورت مداوم افزایش یابد، در این بین صاحبان بنگاه ها درآمد بیشتری را کسب می کنند که قطعا شکاف طبقاتی را در جامعه افزایش می دهد.

بنابراین باید دولت ها به طور جدی تمهیداتی برای حل این مشکل اساسی بیاندیشند. زیرا در بلندمدت با ادامه داشتن این شرایط، کاگزاران اقتصادی نمی توانند در فضای نامطمئن تولید کنند و بنابراین از تولید دست می کشند. شاید یکی از عمده ترین دلایل هجوم به بازارهای فرعی و کوتاه مدت همانند بازار سکه و خرید و فروش(دلالی) ارز، همین باشد که اقبال به تولید بلندمدت در کشور وجود ندارد. البته نباید این گونه تصور کرد که ریشه کن کردن مشکل تورم امری نشدنی و محال است، چرا که مطابق با گزارش صندوق بین المللی پول 88 کشور جهان دارای تورم زیر 5 درصد می باشند و این آمار در سال های بعد به بیش از 100 کشور نیز خواهد رسید.

اما گام اول در حل کردن هر مشکلی شناسایی مبادی آن است. باید در وهله ی اول فهمید که چرا تورم به بیماری ای مزمن در نظام اقتصادی کشور تبدیل شده است؟ علل بوجود آمدن تورم در یک اقتصاد چیست؟ چرا در کشور ما مسأله ی تورم حل نشدنی جلوه می کند؟ سعی می شود در ادامه مقالات به این سؤالات پاسخ داده شود.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.