تریبون مستضعفین- محمد کاشفی
زمانی که طرح مبارزه با اراذل و اوباش وارد فاز گستردهای میشد و برخورد شدیدی با قمهکشها و زورگیرهای محلی صورت میگرفت، بسیاری از آگاهان نسبت به عواقب سوء این طرح هشدار دادند. ولی جو عمومی جامعه و رضایت خاطر اکثریت مردم جامعه از انتقامگیری از اراذل و اوباش، زورگیرها و قمهکشها سبب میشد تا این انتقادات هیچگاه مورد توجه قرار نگیرد.
آن روز، آگاهان هشدار دادند که دستکاری یک تومور سرطانی ممکن است سبب وخیمتر شدن بیماری شود. اراذل و اوباش در محلات، موجوداتی کثیف هستند که گستره فعالیت آنها در حد یک محله و یک منطقه است. اما برخوردهای ضربهای با اراذل و اوباش سبب میشود که آنها برای مدتی مخفی شده و سازماندهی و تشکیلاتی شوند. سازماندهی اراذل و اوباش به معنای تبدیل شدن آنها به تشکیلات زیرزمینی مافیا و گروههای گانگستری است. از این رو آن عالمان هشدار دادند که در نبود «یک طرح همهجانبه برای مبارزه با اراذل و اوباش»، تبعات عملیات انفرادی «نیروی انتظامی» با اراذل و اوباش بسیار وحشتناک خواهد بود.
«اراذل و اوباش محلی»، قابل کنترلتر از «اراذل و اوباش تشکیلاتی» هستند. پلیس به سادگی قادر به مبارزه با یک مافیا نخواهد بود. چنانه امروز مبارزه با مافیای مواد مخدر و مشروبات الکلی، هزینههای زیادی را برای کشور ایجاد میکند که احتمالا نتیجه خشونتهای غیرمنطقی سالهای قبلتر است.
حوادثی از جنس حادثه سوهانک، پارک طالقانی یا تجاوزهای گروهی، نشانههایی از تبدیل شدن نگرانی آن روز برخی عالمان به واقعیت است. کسانی که به پارک طالقانی حمله کردهاند، احتمالا نوزادان گانگستری هستند که بیم بلوغ آنها میرود.
از غلبه نگاه بیمنطق و خشن با ظواهر بیقانونی و فساد با اصطلاح «نگاه پلیسی» یاد میکنند؛ مثل غلبه عملیات پلیسی در مورد حجاب و عفاف. من اینگونه اصطلاحات را در مورد پلیس، نیروی انتظامی و نظامیان نمیپسندم. «نگاه پلیسی» باید بخشی از یک برنامه جامع برای مبارزه با بیقانونی، اراذل و اوباش و حتی حجاب و عفاف باشد. اما زمانی که طرحی جامع برای مبارزه با فساد وجود ندارد و تنها نیروی عملکننده در این صحنهها پلیس است، «نگاه پلیسی» با «نگاه خشن» یکسان تلقی میشوند.
به طور خلاصه این که تولید نفرت و حس انتقامگیری ناشی از قربانیان خشونتِ دستگاههای حکومتی را باید بسیار جدی گرفت تا عواقب آن دامنگیر مردم نشود.
مخالفم با این متن