قادر طهماسبی (فرید)
دو گاو نر
دو گاو چاق و پروار
ز جا جستند با بوي علفها
براي اندكي بهتر چريدن
دوئل كردند بر روي علفها
نه بندي بود اينان را نه باري!
زمين را زير سمها شخم كردند
نفهميدند كاينجا لاله زار است
نفهميدند كاين باغ اقاقي
در اين شهر از شهيدان يادگار است
شهيدان زنده اند الله اكبر
دو گاو نر، دو گاو چاق و پروار
كشيدند از دو سو موي علف را
ز مرز شرم، بي پروا گذشتند
لگد كردند وجدان و شرف را
هواخواهان دنيا اينچنين اند!
دو گاوِ گاو، در پاليز دانش
منم گفتند و سر دادند «ما» را
كجا بودند اين گاوان، غربي؟
«رفيقان» مغز خر دادند ما را!
منيت آفت اين انقلاب است
به خيش پوزه كاويدند در باغ
شگفتا گاو و اين خوي گرازي؟
دريغا هيچ كس از خود نپرسيد
چه بود آيا هدف زين گاوبازي؟
جوانان وطن بيدار باشيد
بياور چوب عصيان را كه گاوان
نمي فهمند داغ لاله كاران
علف در زير پاي صبر شد سبز
مگر آدم شوند اين شاخداران
كسي ديده است گاوي گردد آدم؟!
مشو قانع به اين تصوير ناقص
كه ديشب جنگ گاوان ديدني بود
چه مي گويم كه اين درد مجّسم
براي گاو هم فهميدني بود
مبادا خواب ما را برده باشد!
دوئل كردند بر روي علفها
دو چاق بيهنر، با عقل لاغر
به نيزار تماشا ميچريدند
در اين ويرانگري گاوان ديگر
در آنجا هر كه انسان بود ناليد!
از آنجا ميگذشت انساني آزاد
لگد كردند گاوان پاي او را
شتر ديدي نديدي بود و نشنيد
كسي آواي او را، وايِ او را!
نمودِ درد عريان را ببينيد!
يكي از گاوها شاخش فرورفت
يكي زخمي شد اما گشت پيروز
در اينجا دوش مشغول چرا بود
نمي دانم كجا رفته است امروز
در آن سو جسته لابد يونجهزاري
سزاوار است حرف بوعلي را
به دانشنامهها با زر نگارند
كه من از گاو ميترسم حريفان
كه صاحبشاخها منطق ندارند
اگر منطق نداري شاخ داري!
Sorry. No data so far.