عطاءالله مهاجرانی در وبلاگ خود با اشاره به حضور دختران محجبه در دبیرستانها و فرودگاه لندن به مراجعه خود به چشم پزشکی میپردازد و مینویسد: «رفته بودم بیمارستان چشم وسترن آی، نزدیک ایستگاه قطار بیکر استریت،… چهل پنجاه نفری توی نوبت بودند. رفته بودم عینک سازی، متخصص چشم گفت سریع به بیمارستان بروم. برایم معرفی نامه و شرح ماوقع چشم چپم را نوشت، که غبارآلود میبینم. انگار تودههای کوچکی از ابر جلو دیدم بازی میکنند. تا میخواهم بر نقطهای متمرکز شوم، همان توده ابر از راه میرسد… جمعیت منتظر از همه رنگ ونژاد و سرزمین بودند. سه خانم با حجاب هم بودند. مصری و اندونزیایی و نیجریهای… چینی و کرهای و هندی و انگلیسی و… از هر گوشه موسیقی زبانی به گوشات میرسید و نیز وقتی با موبایل صحبت میکردند. خانم هندی… پیرزن آفریقایی… در اتاقکی شیشهای که پایین سالن بود، خانم سیاه پوستی اطلاعات پزشکیام را در رایانه وارد کرد. مرحله دوم پیش جوان کرهای رفتم….. دوباره منتظر شدم تا نوبت پزشک متخصص. پزشک خانم چینی بود. دقیق و کاردان… ترکیب جمعیتی که در سالن انتظار بودند و تنوع ملیت پزشکان، حاکی از آن بود که در شهری زندگی میکنم که خلاصه دنیاست».
مهاجرانی مینویسد: «در مسیر با خودم فکر میکردم، همین روزها بود که در آغاز پنجاه سالگی از ایران خارج شدم. پنجاه سال زندگی در ایران و در شرق، بگذار نیمه دوم عمرت در غرب بگذرد! وطن همان سرزمینی است که در آنجا احساس آرامش و طمأنینه میکنی. به تعبیر امام علی علیه السلام همان سرزمینی که تو را تحمل میکند. دیدم لندن برای من دیگر یک مرحله گذار نیست. سرزمینی است برای زندگی کردن…. دیدم لندن را دوست دارم، با تنوع ملیتها و تساهل و تسامحش.»
نوشته سراسر ستایش مهاجرانی درباره لندن و احساس آرامش در آنجا به عنوان وطن و محیط تساهل و تسامح در حالی است که اولاً پایتخت انگلیس چند ماه پیش شاهد سرکوب خشونت بار و سنگین شهروندان معترض به اوضاع اقتصادی بود و احتمالاً آقای مهاجرانی لت و پار شدن آن شهروندان را ندیده است. ثانیاً آقای مهاجرانی به خاطر روشنفکری و مبارزات سیاسی و فرهنگی از کشور نگریخت بلکه به اعتبار کلاهبرداری از چند خانم و شکایت آنها به دادگاه و برای اینکه مجبور به تحمل مجازات و پرداخت خسارت و مهریه به آنها نگردد، از کشور خارج شد. ثالثاً وی در لندن گروهی موسوم به حلقه لندن را تشکیل داد و این گروه را به عنوان اتاق فکر جنبش سبز در خارج کشور معرفی کرد و به همین دلیل تا مدتها مورد عنایت ویژه شبکه وابسته به وزارت خارجه و سرویس جاسوسی انگلیس (بیبیسی) قرار داشت. رابعاً دولت انگلیس طی همین یک دهه اخیر نقش برجستهای در قتل عام مردم افغانستان و عراق و فلسطین و بحرین ایفا کرده که به دلایل روشن به چشم تاربین آقای مهاجرانی نیامده است.
بیشتر دانشجویان بورسیه ایرانی به انگلستان می روند و این بخاطر بالا بودن سطح دانش و فرهنگ انهاست رفتار انگلیسی ها با ایرانیان و خارجی ها متین و سنجیده و توام با دلسوزی و احترام است.اینها از نکات مثبت این سرزمین است که لابد نکات منفی هم دارد