متن سخنان مهدی خوجگی نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی در دیدار دانشجویان را با رهبر انقلاب (مدظله العالی) به شرح زیر میباشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
ما أَفاءَ اللَّهُ عَلىٰ رَسولِهِ مِن أَهلِ القُرىٰ فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسولِ وَ لِذِی القُربىٰ وَ الیَتامىٰ وَ المَساکینِ وَ ابنِ السَّبیلِ کَی لا یَکونَ دولَةً بَینَ الأَغنِیاءِ مِنکُم
آنچه را خداوند از اهل این آبادیها به رسولش بازگرداند، از آن خدا و رسول و خویشاوندان او، و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان است، تا (این اموال عظیم) در میان ثروتمندان شما دست به دست نگردد!
عدالت نه یک شعار تاکتیکی –آنگونه که سیاسیون میپندارند- که همه چیز جمهوری اسلامی میباشد. به نظر اکنون و یک دهه پس از گفتمان شدن عدالت نیازمند یک آسیبشناسی و طرح بحث برای آینده عدالتخواهی و تحقق واقعی عدالت هستیم.
جنبش عدالتخواه دانشجویی برخی از آسیبهای کنونی و یا محتمل آینده را ناظر به چند حیطه مطرح میکند:
یک. آسیبهای ناظر به فضای آتی گفتمان «عدالت و پیشرفت»
امروزه در شعار، همه عدالت را تأیید میکنند و لذا در طی دهه پیشرفت و عدالت، نیازمند مطرح شدن شاخصهایی هستیم که با استفاده از آن بتوانیم پیشرفتی که عدالت را در دل خود دارد با توسعه غیر عدالتمحور تمایز دهیم. چرا که امروزه و ده سال پس از غلبه گفتمان عدالت؛ عدهای میخواهند با استناد به برخی عملکردهای نادرست و سوء مدیریتها و تبعات خصومتها در این دوران؛ توسعه غربی را در سایهٔ رفاهزدگی و حکومت غیر مکتبی و البته به اسم پیشرفت تفسیر کنند و این از آسیبهای مهم پیش روی گفتمان عدالتخواهی است.
معیارهایی نظیر «تقدم محرومین در قانونگذاریها»، «در نظر داشتن معنویت در کنار سایر وجوه پیشرفت»، «خارج شدن از حالت تعبدی نسب به غرب و نگاه نقادانه به آن»، «نفی سرمایهسالاری»، «قائل بودن به جبههبندی مستعضفین-مستکبرین در روابط بینالملل» از مهمترین مولفههای پیشرفت در مدل انقلاب اسلامی نسب به مدل اسلام آمریکایی کشورهایی نظیر «ترکیه» و «مالزی» میباشد.
دو. برخی آسیبهای موجود در فضای اقتصادی کشور:
الف. یکی از آسیبها؛ حرکت فضای اقتصادی و قانونگذاری کشور به سمت سرمایهداری و مناسبات بازار است:
با در نظر گرفتن تمامی خدمات و تلاشهای جمهوری اسلامی برای تحقق عدالت، رسیدگی به حال محرومان، کاهش شکاف طبقاتی و …؛ هنوز تا طرح و اجرای الگوی اقتصادی مبتنی بر انقلاب اسلامی که در قالب قانون اساسی نیز تجلی یافته است؛ فاصله داریم.
سیاستهای تعدیل اقتصادی، اجرا کردن نسخههای بانک جهانی و دیگر نهادهای اقتصادی دستساخته دول استکباری در دو دولت پس از جنگ تحمیلی؛ و حال خصوصیسازی آموزش عالی، آموزش و پرورش و بهداشت و درمان، تقلا برای عضویت در سازمان تجارت جهانی و در نهایت و مهمتر از همه مدل خصوصیسازیها که مقارن با سیاستهای ابلاغی اصل ۴۴ انجام گرفت باعث شد که ریل اقتصادی کشور به سمت اقتصاد سرمایهداری حرکت کند.
هر چند که میتوان در مورد نسبت سیاستهای ابلاغی با مدل اقتصادی قانون اساسی صحبت کرد، اما نمیتوان از این چشم پوشید که در واگذاریها آنچیزی که اصل قرار گرفت «سرمایه» بود و نه «کار» و توانایی افراد. و این به نوعی تداعی کننده همان سرمایهسالاری است.
یکی از اهداف این سیاستهای ابلاغی توسط حضرتعالی «مردمی کردن اقتصاد» بیان شد اما به نظر ارتباط این امر با اقتصاد اسلامی عدالتمحور و حامی محرومان کمی گنگ میباشد. مردمی کردن میتواند با توجه به قانون اساسی صورت پذیرد. «مردمی کردن» ی که مطابق اصل ۴۳ منجر به ایجاد اشتغال کامل شود؛ و وسایل کار را در اختیار کسانی قرار دهدکه قادر به کار هستند ولی وسایل کار ندارند؛ و از تمرکز و تداول ثروت در دست افراد خاص جلوگیری کند.
اگر فرآیندهای اقتصادی بر مبنای گفتمان انقلاب اسلامی شکل نگیرد، مناسبات جدید اقتصادی مبتنی بر سرمایهسالاری تأثیرات خود را در سیاست و فرهنگ خواهد گذاشت. همانطور که امروزه میتوان برخی از اثار اولیه آن را در «مصرفزدگی» جامعه؛ «دنیاگرایی» و «اشرافیت» مسئولین مشاهده نمود.
با توجه به مباحث بالا، از حضرتعالی یک سوال داشتیم و آن اینکه در سیاستهای ابلاغی اصل ۴۴ چه تضمینی و راهکاری وجود دارد که تولید کشور در دست سرمایهداران منحصر نشود و نیز مناسبات اقتصادی به سمت مناسبات ناعادلانه حرکت نکند؟
ب. هر چند که میتوان آسیبهای دیگری را در عرصه اقتصاد کشور نام برد اما در اینجایگاه میخواهیم یکی از مواردی را مطرح کنیم که شاید نیازمند پاسخ حضرتعالی باشد.
اهمیت کشاورزی با توجه به جایگاه آن در «امنیت غذایی»، «استقلال ملی»، «اشتغال پایدار» و نیز پتانسیلهای بالای مغفول این بخش از اقتصاد کشور بر کسی پوشیده نیست و لذاست که امام خمینی نیز توجه ویژهای به آن داشتند. نگاهی به دیدارهای سالیانه حضرتعالی با اقشار مختلف کشور و بازدیدها از صنایع مختلف، خالی بودن جای توجه بیشتر به عرصه کشاورزی و دامداری را نشان میدهد. ضمن تقاضایی که از حضرتعالی پیرامون توجه بیشتر به کشاورزی در سخنرانیهایتان داشتیم، میخواستیم نظرتان در مورد جایگاه کشاورزی و دامداری در مقایسه با بخش صنعتی و خدماتی را جویا شویم.
سه. برخی آسیبهای فضای سیاسی-فرهنگی کشور:
الف. یکی از آسیبهای کنونی، تقلیل مشارکت مردم به صرف حضور در انتخاباتها و راهپیماییها و در نظر نگرفتن قابلیتهای نظارتی و سایر ابعاد مشارکتی مردم میباشد که بهنظر نوعی ناشکری نسبت به این ظرفیت عظیم است. امروزه برای پیشرفت و تحقق عدالت در حیطهٔ اقتصاد، فرهنگ، سیاست و حتی سیاست خارجه و جبران روحیه کارمندی، چارهای جز استمداد از مردم دغدغهمند نداریم.
برای تحقق این امر موانعی وجود دارد:
۱. عدم تربیت دانشآموزان عدالتخواه و نیز عدم آموزش پیشنیازها و مهارتهای تشکیلاتی لازم برای عمل به تکالیف اجتماعی اسلام یکی از این موانع است.
۲. عدم ساز و کارهای قانونی برای فعال شدن تشکلهای مردمی: که یکی از علل آن را در غلبه نگاه تهدید محور به جای نگاه فرصت محور در بین مسئولین میدانیم
ب. از آسیبهای دیگر فضای فرهنگی-سیاسی کشور برداشتهای نادرست از تعابیر حضرتعالی میباشد:
برای مثال عدهای با تمسک به گذارهٔ «بازی در پازل دشمن» میخواهند سکوت در مقابل بیعدالتیها، بسته شدن باب نقد و حتی توجیه آسیبهای موجود را بر جریان دانشجویی تحمیل کنند. ضرورت شناسایی اهداف دشمن و توجه به عدم تکمیل پازل دشمن بر کسی پوشیده نیست اما به نظر گسترش سوء برداشتها و سوء استفادهها از مواضع رهبری پیرامون این مبحث، نشانگر لزوم تبین شاخصهای بازی در پازل دشمن توسط رهبر انقلاب میباشد.
به نظر ما یکسری معضلات و مشکلات به علت اینکه از طرف اقشار دلسوز مورد پیگیری قرار نمیگیرد تبدیل به سوژه دشمن میشود، و اگر دلسوزان انقلاب به عنوان علمدار نقد وارد شوند؛ مشکلات حل، و ابزار از دست دشمن خارج میشود.
برای مثال شما در طی سال گذشته انتقاداتی نظیر «راضیکننده نبودن وضعیت عدالت در کشور» و یا «عمل نشدن به پیام هشتمادهای مبارزه با مفاسد اقتصادی» را مطرح کردید که در رسانههای خارجی نیز انعکاس داشت. حال اگر حول یکی از مواضع ما نیز چنین انعکاسی اتفاق افتاد؛ آیا میتوان بلافاصله حکم کرد که در پازل دشمن بازی کردهایم؟ مطمئنا شاخصهای دیگری در این مورد وجود دارد.
همچنین عدهای صرف پرداختن به بعضی سوژهها را بازی در پازل دشمن تلقی میکنند. برای مثال برخی افراد هرگونه انتقاد از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یا فضای بسته و امنیتی دانشگاه را در عین «مشخص کردن خط و مرزهایمان با دشمن»، «فراموش نکردن قوتها» و «عدم القای یاس در لحن» جزو بازی در پازل دشمن تلقی میکنند.
حال درخواست ما این است که با عنایت به موارد فوق شاخصهای بازی در پازل دشمن شفافتر مطرح بفرمایید.
چهار. در انتها نکاتی در مورد فضای دانشگاه و جنبش دانشجویی:
یک. سیاستهای اخیر وزارت علوم در مورد خصوصیسازی خوابگاهها و امکانات رفاهی دانشگاههای دولتی، موجب افزایش هزینه تحصیلی دانشجویان میشود که از نظر ما تبعیضی ناروا و برخلاف اصل ۳ قانون اساسی میباشد و نهایتا منجر به عدم تحصیل افراد مستعد و افزایش شکاف طبقاتی بین افراد دارا و ندار میشود. چرا جلوی این سیاستها که ناامیدی در دانشآموزان مستعد محروم در پی دارد گرفته نمیشود؟
دو. شما از جنبش دانشجویی به عنوان یک تشکل نمایندهٔ مردم «مطالبهگری» را میخواهید و چندین سال است که مسئولین را به حضور در جلسات دانشجویی تشویق میکنید ولی مسئولین در جلسات دانشجویی حضور نمییابند چه رسد به اینکه بخواهند به سوالات ما پاسخ بدهند. نمونه این اتفاق برای ما در مطالبه از قوه قضائیه، هیئت ریسه مجلس و تعدادی از وزرای اقتصادی دولت اتفاق افتاد. به نظر برای حل مشکل اختلاف نگاه شما و سایر مسئولین –که با توصیه نیز حل نخواهد شد! – لازم است که «ساختار قانونی پاسخگویی مسئولین» تدوین شود وگرنه میتوان آسیبهای مختلفی برای جنبش دانشجویی و مسئولین پیشبینی کرد.
سه. نکاتی پیرامون آزاداندیشی هم هست و آن اینکه:
در میان جمعی از نخبگان دلسوز جبهه انقلاب این دغدغه وجود دارد که نظرات کارشناسی مطرح شده از سوی آنها متفاوت با نظرات خاص رهبری واقع شود و عدهای نیز بالافاصله بعد از طرح هر نظر کارشناسی انگ ضدیت و عدم تبعیت از ولایت فقیه بزنند و جلوی ارئهٔ نظرات کارشناسی نخبگان را به بهانه ضرورت تطبیق یا اطلاع گیری از کنه منویات رهبری بگیرند. در سوی تفریط نیز عدهای از مسئولین به جای پیگیری فرامین آشکار رهبری و سیاستهای نظام در مقام دیوان سالاری، روشنفکرانه نظرات متفاوت با این موارد را اجرا میکنند
اول اینکه چه خوب است رهبر فرزانه انقلاب نسبت آزاد اندیشی و ولایت مداری را تبیین فرمایند.
دوم اینکه آیا نظرات آزاد دانشجویان در کرسی آزاداندیشی در سوابق امنیتی آنها درج میگردد یا خیر؟
اگر اجازه بفرمایید برخی مباحث باقی مانده در مورد «طرح تخریب و یکسانسازی قبور شهدا»، «فضای نسبتا بسته دانشگاه» و برخی مشکلات پیش آمده از طرف بعضی دستگاههای کشور برای جنبش عدالتخواه دانشجویی را خدمتتان حضوری تقدیم کنم.
در پایان یک شعر از شاعر جوان انقلاب میلاد عرفانپور میخوانم:
این خاک به لطف استقامت سبز است
پاییز اگر کند ملامت سبز است
پرواز کنیدای کلاغان سمج
این مزرعه تا روز قیامت سبز است
والسلام علیکم
Sorry. No data so far.