نشست نقد رمان «آنک آن یتیم نظر کرده»، نوشته محمدرضا سرشار عصر روز سه شنبه ۱۷مرداد با حضور نویسنده، سعید روحافزا و بتول مشکین فام در سرای داستان بنیاد ادبیات داستانی برگزار شد.
محمدرضا سرشار، نویسنده این رمان آخرین سخنران این مراسم بود.
وی در ابتدا با اشاره به سخنان مشکین فام گفت: متن فارسی این کتاب در جوایز ادبی کشور عنوانی کسب نکرد؛ در حالی که ترجمه عربی آن عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی را به دست آورد و این به معنی تواناییهای بالقوه مترجم است. من البته نمیدانم که درباره سایر ترجمهها نیز این اتفاق میافتد یا نه. مثلا ترجمه انگلیسی این رمان هم که توسط پروفسور جیمز کلارک انجام شد با وجود اینکه گفته میشود ایشان تبحر زیادی در ترجمه تاریخ اسلام به زبان انگلیسی داشتهاند، بسیار زود به نتیجه رسید و خب من فکر میکنم تاریخ با رمان متفاوت است و همین زود ترجمه شدن شاید به معنی درست ترجمه نشدن باشد.
وی ادامه داد: من البته ترجمه انگلیسی کتاب را پیش از انتشار به تایید استاد نیک آئین از مترجمان برجسته قرآنکه متن آن را از عربی به انگلیسی ترجمه کرده است، نیز رساندم، ولی نمیدانم چه انرژیای برای این کار صرف شده که اینقدر زود ترجمه شد.
سرشار تصریح کرد: متن کتاب در حال حاضر تا پایان هجرت پیامبر (ص) به حبشه را در بر میگیرد و هنوز کامل نشده است و به همین خاطر به نظر میرسد نمیتوان قضاوتی در مورد این کار به صورت کامل داشت، البته قرار است این کار تا زمان رحلت ایشان نوشته شود که اگر این اتفاق افتاد آنگاه میتوان در مورد آن قضاوت کرد.
این نویسنده و منتقد با اشاره به صحبتهای روح افزا در مورد رمان بودن یا نبودن این کار نیز گفت: رمان مگر چیست؟ رمان روایت یک زندگی در مقطع طولانی با انشعابات داستانی فراوان است، چیزی مانند یک درخت نارون و افرا که دارای تنه قوی و شاخههای پراکنده شده به اطراف است. به اعتقاد من این کار نیز رمانی است که در آن رسول اکرم (ص) محور است و بقیه شخصیتها نیز به صورت حاشیهای در کنار آن قرار میگیرند.
وی ادامه داد: برخی از اساتید فلسفه در کشور ما معتقدند نمیتوانیم چیزی به نام رمان اسلامی تعریف کنیم چون با تعاریف فلاسفه غرب درباره تاریخ همخوان نیست، اما من در پاسخ به این دوستان گفتم که ما رمان اسلامی را نوشتیم و ثابت کردیم که خلق آن امکانپذیر است، مگر جز این است که ما به اندازه تعداد مکاتب فلسفی در جهان از رمان تعریف داریم؟ خب این هم تعریف ما از رمان است و به آن میگوییم رمان اسلامی.
وی در ادامه با اشاره به مشکلات نوشتن رمانهای تاریخی – دینی گفت: در این داستان ما راجع به چیزی مینویسیم که همه مخاطبان دربارهاش چیزهایی میدانند، حالا باید دوباره بخوانندش. این خیلی با نوشتن داستان در مورد سوژهای که کسی از آن اطلاعی ندارد، متفاوت است. البته گاهی نمیشود همه فرازهای زندگی بزرگوارانی چون پیامبر اکرم (ص) را در یک رمان بررسی کرد و ناچار از نگارش آن به صورت بخش بخش است.
سرشار در پایان نیز عنوان داشت: متاسفانه در کشور ما نگاهی وجود دارد که ائمه اطهار (ع) و نوشتن در مورد آنها را بر پیامبر اکرم (ص) ترجیح میدهند و شاید همین موضوع است که موجب شده اهل تسنن گاهی بر ما ایراد بگیرند که شما اهل بیت (ع) را بر پیامبر (ص) ترجیح میدهید. به اعتقاد من پیامبر (ص) اصل و محور است و باید روی آن از حیث داستانی کار بیشتری بکنیم.
Sorry. No data so far.