محمد صادق شهبازی – یکی از نیازهای مهم انقلاب هم در حوزهٔ هنر و فرهنگ عمومی تأثیرگذاری بر مخاطبان در جهت انگیز برای کنش انقلابی است. این کار میتواند با ابزارهای و مختلف و از جمله – با توجه به شفاهی بودن فرهنگ مردم ایران و نقش کانونی رسانهٔ منبر – از طریق سرود انجام بگیرد. تاریخ انقلاب هم نشان گر این مورد است، خیل کثیر سرودهای انقلابی حرفهای و بیشتر از آن آماتور که اکثراً به صورت خودجوش تهیه شده است برای پاسخ به همین نیاز بود.
در سالهای گذشته با محوریت یافتن ادبیات غنایی در کشور بعد از پایانده سال دفاع مقدس، و رویکرد نوستالوژیک پیدا کردن ادبیات حماسی و انقلابی، جایگزینی ادبیات خنثای مذهبی به ویژه با محوریت یافتن ابتهال و تواشیح به زبان عربی بدون درک مخاطب فارسی فرصت عظیمی از دست رفته است. (البته این موارد به جای خودش در صورت فراهم اوردن زمینهٔ فهم آن از جانب مردم لازم است اما نباید موجب بیتوجهی به عنصر لازم ایجاد روح مقاومت و حماسی در مردم ضمن دعوت به اصول اخلاقی و معنوی شود.) اساساً تولید کار آیینی کردن دراین حوزه کار خوبی است و افراد زیادی نیز الآن یا انگیزهمند برای انجام آن هستند یا به صورت مستقیم درگیر در ان میباشند، اما یکی از مهمترین نیازهای بر زمین ماندهٔ ما این است که سرود انقلابی مطابق نیازهای روز انقلاب موجود نیست. دورهٔ فتنه ۸۸ کارهای خوبی در این زمینه تولید شد که اکثراً کاملاً خودجوش و غیر حرفهای بود.
در مورد سرود توجه به نکتهٔ مهمی که چهار گروه سرود حزب الله لبنان یعنی فرقة الفجر و فرقة الولایة و فرقة الاسراء و فرقة النور فهمیدهاند بسیار مهم است، و آن هم مشارکت دادن مخاطبین است. این سرودهای مشارکتی که اکثراً به گونهای است که مخاطب بخشی از متن را تکرار میکند، بسیار مؤثرتر از کارهای حرفهای با بهترین صدا و آهنگ است که صرفاً با تک خوانی یا حداکثر یک گروه کر عادی انجام میشود. (مثل سرود صوت واحد عم بینادی که مردم تکرار میکنند حزب الله حزب الله، وحدک انت شمس بلادی که با تکرار نصرالله نصرالله از جانب مخاطب به کارگرفته میشود. یا سرود الموت الموت الموت لامریکا) به کشور خودمان هم که رجوع کنیم در مییابیم، مردم به مداحی و مرثیه خوانی بیشتر از سخنرانی علاقه دارند، مخصوصاً جوانترها به سینه زنی بیش از مرثیه و روضه خوانی و به دو دمه بیش از واحد و به شور بیش از آنها ارتباط برقرار میکنند.
مهمترین سرش به نظر میرسد افزایش مشارکت در این گونههای خاص عزاداری و تبدیل مخاطب از مخاطب منفعل به مخاطب فعال است که اساسپ یش رفتن کار به نوعی با نقش آفرینی او تکمیل میشود. اهمیت عنصری مثل دستهٔ عزارداری همین جا فهم میشود. در این سالها امتحانهای خوبی هم در این موارد ناظر به فضای انقلابی داشتهایم. مثل ابتکار بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف در راه اندازی دستهٔ عزاداری با مضامین انقلابی که دو دمههایی مناسبتی با محوریت استکبارستیزی، عدالت خواهی، ولایت مداری و…. برای آن ساخته شد. یا شعرمعروف شهید رجب بیگی که با تکرار بندهایی از آن تا چند سال به عنوان سرود محوری جنبش عدالتخواه دانشجویی، به کار گرفته شد. سرود انتخاباتی سال ۸۴ محمود احمدینژاد، یا مجموعه کارهای دورهٔ فتنه در قالب دو دمهها و شعرهای دسته جمعی که بخشی از آنها همان زمان در وبلاگ جنبش ضد اشرافیت قرار میگرفت. قابلیت فراگیر سازی چنین کارهایی نیز به تجربه نشان داده شده است که خیلی بالاست.
طبیعی است در این حوزه بازخوانی کارهای قدیمی (که به جای خودش کار مفید و حتی در بسیاری موارد با از دست رفتن نسخههای اصلی یا کیفیت پایین آنها کار لازمی است)، اما در اولویت یک مجموعهٔ خودجوش و مردمی نیست، و کار مؤسّسات مربوطه است و نهایتاً در بسیاری موارد چیزی را به نیازهای لحظهای و روز انقلاب اضافه نمیکند. از همه چیز مهمتر در شرایط فعلی بازتولید روح شور و حماسه با توجه به شرایط روز انقلاب مثل مقاومت در برابر استکبار جهانی در مسائل ملی مثل هستهای و تحریم و….، بیداری اسلامی و نسبت انقلاب اسلامی با آن، نقد نظام سلطه و استکبار و…. است که باید با کارهای حماسی و ضرباهنگ تند در حدّ همراه کننده بودن برای مخاطب عادّی جلو برود، ما حتی احتیاج به ورود به گونههایی از این دست برای فضای عربی و لانگلیسی هستیم، که در مواجهه با کشورهای انقلابی منطقهٔ خاورمیانه فقر آن به خوبی احساس میشود. طبیعی است کارهای فرمایشی و بیروح و بیتوجه به این نیاز به این نیاز پاسخ نمیگویدو عدم استقبال از کارهایی مثل گروه سرود بسیج مستضعفین نیز بر اهمیت توجه به آن میافزاید. (البته در شرایط فعلی عدم تولید کار ارزشی کارهایی از جنس آن غنیمت است). ما در این زمینه هم به کارهای حرفهای یا نیمه حرفهای و هم کارهای کثیر به ویژه دانش آموزی و مسجدی نیازمندیم. که هم مزرعهٔ مونه و الگو ایجاد شود هم نتیجه به صورت عینی به مخاطب نشان داده شود. تجربههای مثبت واحد مشهد دفتر مطالعات جبههٔ فرهنگی انقلاب در حوزهٔ مسجدی و دانش آموزی محل تأمّل است.
بعضی از اصرارهایی هم که در مورد عدم استفاده از موسیقی در کارهای انقلابی و آیینی میشود، اکثراً بیجاست. در مورد موسیقی نگاه امام خمینی و امام خامنهای مشخص است. امام خامنهای اصل موسیقی را برای چنین کارهایی پذیرفتهاند و حتی یک قدم جلوتر از موسیقی متعالی سخن گفتهاند، البته آموزش عادی و فراگیر و عمومی موسیقی را هم که استفادهٔ دو جانبه دارد نفی کردهاند. امام خمینی صریحا استفاده از سرودهای مهیج و مفید را به صدا و سیما تجویز نمودهاند. (۵۹/۳/۲۵) امام خامنهای نیز ضمن تاکید بر لزوم پخش موسیقیهای عرفانی و معنوی (۶۹/۱۲/۱۴) از کشیدن موسیقی به جهت درست آن (۷۰/۱۲/۵)، به کار بردن موسیقی بیدار کننده و هوشیار کننده بودن موسیقی (۷۰/۱۲/۵)، وجود طیف وسیعی در موسیقی و حلال بودن یکی از آن و ضرورت مصرف قطعی آن (۷۰/۱۲/۵)، لزوم ارائهٔ موسیقی شاد غیر مرقص (۷۰/۱۱/۱۵)، استفاده از موسیقی حلال دارای مضمون اسلامی، عرفانی و زندگی (۷۰/۱۲/۵)، و از همه مهمتر جنبهٔ حماسی بیشتر داشتن سرودهای صدا و سیما (۶۳/۲/۱۲) تأکید کردهاند.
در حال حاضر هم بسیاری گروههای تواشیح مثل لیلة القدر یا گروههای سرود حزب الله لبنان بر اساس فتوای رهبر معظم انقلاب دارند به تولید کار میپردازند. احتیاطها و نفی کلی موسیقی هم زاییده نگاه جریان سنتی در حوزه علمیه است و این احتیاطها با نگاه حکومتی رهبران انقلاب نسبتی ندارد. الآن فرصتهای جدی برای آهنگ سازی و تنظیم در جبههٔ فرهنگی انقلاب هست، از افراد حرفهای مثل راغب و نفر و شاهنگیان تا نیروهای جوانی که الان مشغولند.
دفتر مطالعات جبههٔ فرهنگی انقلاب (راه) هم در کنار سایر مجموعهها یک واحد موسیقی دارد که محس صفایی به دنبال پی گیری جدی ان است و کارهای خوبی مثل تحریم، آرمیتا، قلادههای طلا و…. را تولید کردهاند. جالب این بود که آقای صفایی معتقدند بعد از بررسی و برگزاری جشنواره و سفارش کارهای مختلف به این نتیجه رسیدهاند که معضل ما در موسیقی انقلاب نه موسیقیدان است نه خواننده که شعر و محتوای قابل خواندن در سرود و ترانه و ….. است. این هم خیلی مهم است میشود برایش فکرهای گسترده تری در بین شاعران جوان و غیر معروف کرد. نمونهٔ کارهای موردی هم زیاد بوده است مثل همین شعر استاد علی محمد مودب در وبلاگ جنبش ضد اشرافیت یا سرودی که برای مدرسهٔ روشنگر نمونهٔ دولتی آماده شد.
Sorry. No data so far.